رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > صد سالگی فوتوریسم | ||
صد سالگی فوتوریسمبیژن روحانیrohani@radiozamaneh.com«بیایید...قفسه کتابخانهها را به آتش بکشید، کانالهای آب را برای غرق کردن موزهها منحرف کنید...آه چه لذتی دارد دیدن بومهای شکوهمند قدیمی که روی آب غوطه ورند و رنگ می بازند و پاره میشوند.»
اینها بخشی از فرمان جدید یکی از رهبران طالبان برای نابود کردن آثار هنری نیست. برعکس، اینها کلمات مردی است شاعر و هنرمند که در ابتدای سده بیستم با نوشتن این بیانیه انقلابی توانست حرکتی جدید را در هنرهای گوناگون پایهگذاری کند. درست صد سال قبل، فیلپو توماسو مارینتی (Filippo Tommaso Marinetti)، نویسنده ایتالیایی با چاپ بیانیه «فوتوریسم» در روزنامه فیگارو، جنبشی را پایه گذاشت که به زودی در بسیاری از کشورهای اروپایی هنرمندان را به خود جلب کرد و یکی از مهمترین جنبشهای پیشرو یا آوانگارد در سده بیستم شد. امسال به مناسبت صدمین سالگرد زایش این مکتب هنری، نمایشگاههای فراوانی در شهرهای مختلف جهان برپا شده که هدف آنها مرور دستاوردهای هنری فوتوریستهاست. در رم، سالن نمایشگاه کویریناله در مجاورت کاخ ریاست جمهوری به آثار فوتوریستها اختصاص داشت.
دوسالانه هنری ونیز هم بخشی را به این آثار اختصاص داده و موزه تیت مدرن (Tate Modern) شهر لندن نیز میزبان تعدادی از مهمترین نقاشیها و مجسمههای فوتوریستی بود. در مسکو نیز نمایشگاهی به همین مناسبت برپا شد. فوتوریسم یا «آینده گرایی» ارتباط بسیار مستقیمی با شرایط اجتماعی و اقتصادی دهه ابتدایی سده بیستم داشت. مارینتی در بیانیه معروف خود بیزاری اش را به وضوح از نظامهای قدیمی سیاسی، هنری و نهادهای فرهنگی واپسگرا نشان داده است. سکون فضای هنری ایتالیا در اواخر سده نوزدهم و بسنده کردن آن به تکرار مکتبهای هنری دوران گذشته از عوامل مهمی بود که سبب شد فوتوریستها با نفی هنر و فرهنگ پیشین خواستار درافکندن طرحی نو شوند. از همین رو گرایش آنها به نوعی آنارشیسم سیاسی نیز قابل درک بود. هنرمندان زیادی در ایتالیا به این جنبش پیوستند و بیانیههای مختلفی برای رشتههای گوناگون هنری صادر شد: نقاشی، مجسمه سازی، معماری و ادبیات. نقاشان نامداری مانند اومبرتو بوچونی (Boccioni)، جاکومو بالا (Balla)، جینو سورینی (Severini) و کارلو کارا (Carrà) از مشهورترین هنرمندان این مکتب هنری بودند. فوتوریستها مژده میدادند که جهان اکنون زیبایی جدیدی به دست آورده است: زیبایی سرعت. و به این ترتیب سرعت، فن آوری، اتومبیل، هواپیما، خشونت و چشم انداز شهرهای صنعتی و به طور کلی هرآنچه که میتوانست تصویر کننده پیروزی فنی انسان بر طبیعت باشد دستمایه کارهای فوتوریستی قرار گرفت. مساله «زمان» نیز از جمله مسائل بنیادینی بود که فوتوریستها عمیقا به آن فکر میکردند. شاید از این بابت بتوان گفت تاثیر هنری برگسون (Henri Bergson) فیلسوف فرانسوی بر هنرمندان فتوریست مشهود است. اعتقاد برگسون بر این بود که آگاهی همانند یک شار یا جریان، همزمانی تجربه را خلق می کند. از این رو در بسیاری از آثار شاخص این گروه «تحرک»، «سرعت» و «همزمانی» تجربههای مختلف دیده میشود.
مجسمه مشهور اومبرتو بوچونی به نام «اشکال یگانه از تداوم در فضا» به خوبی نشان دهنده حرکت و سیال بودن اندام انسانی در فضای پیرامون خود است. جنبش همزمان و پیاپی تمام سطوح یک شکل در فضا از جمله تلاشهای بصری هنرمندان فوتوریست بود. «واقیعت» دیگر یک شکل ثابت و قطعی نداشت، بلکه برای ثبت و نشان دادن تمام لایههای متغیر آن می بایست از کنار هم گذاشتن تمام حسهای همزمان استفاده کرد. نقاشان فوتوریست در کاتالوگ نمایشگاه خود در سال ۱۹۱۲ به جابهجایی و انقطاع اشیاء، پراکندگی و درهم شدگی جزییات در ساختار نقاشی تاکید کردند. در کارهایی ابتدایی فوتوریستها اشترکاتی با مکتب کوبیسم و کارهای پابلو پیکاسو و ژرژ براک دیده میشود. تقسیم فرم و شکل یک شیء به اجزا گوناگون و نمایش واقعیت چند وجهی به طور همزمان و از زوایای مختلف که در کارهای پیکاسو و براک وجود داشت، فوتوریست ها را نیز بسیار تحت تاثیر قرار داد.
خیابان، ایستگاه قطار و کاباره از موضوعات مورد علاقه فوتوریستها برای خلق آثارشان بود: محیطها و فضاهایی سرشار از نور، تحرک و جنبش همراه با مظاهری از دنیای مدرن و صنعتی. زندگی شبانه که به مدد نیروی برق به صحنهای برای جوش و خروش بیشتر تبدیل شده بود مورد توجه این نقاشان نوگرا قرار گرفت. در برخی از درخشان ترین آثار این نقاشان چرخش رنگها، نورها و اشکال در فضای شبانه کابارهها تحسین برانگیز است. گیوم آپولینر (Guillaume Apollinaire) شاعر مدرن فرانسوی، تابلو «رقص پان پان» اثر جینو سورینی را مهمترین اثر فوتوریستی نام داده بود. اما علاقه بیپایان فوتوریستها به دنیای مدرن، صنعتی شدن و توسعه آنها را جذب جریان اجتماعی- سیاسی فاشیسم کرد. مارینتی خودش از اولین کسانی بود که به حزب فاشیست پیوست. او گرچه مدتی بعد از حزب جدا شد اما به حمایت خود تا پایان عمر از فاشیسم ادامه داد. او برای مورد توجه قرار گرفتن از سوی کانون قدرت، از میلان به رم آمد، کار تدریس در دانشگاه و آکادمی را علیرغم نقدهای ساختارشکنانهاش بر «آکادمی» به عهده گرفت، برخلاف مخالفت سرسختانهاش با امر «ازدواج»، ازدواج کرد و آخر سر به ترویج هنر مذهبی نیز پرداخت.
پیوستن فوتوریست ها به فاشیسم که قدرت سیاسی در ایتالیا را به دست آورده بودند سبب شد که آنها در بسیاری از طرحهای معماری و شهرسازی بلندپروازنه موسولینی مشارکت کنند و در حقیقت بخش مهمی از مدرنیزه کردن شهر رم و چند شهر دیگر ایتالیا را معماران فوتوریست بر عهده گرفتند. اما ایدهها و خلاقیتهای هنری فوتوریستی، هوادارانی در میان نیروهای ضد فاشیست، چپها و کمونیستها نیز پیدا کرد. فوتوریسم خیلی زود به کشورهای دیگر اروپایی نیز رسید. روسیه کشوری بود که هنرمندانش به طور وسیعی تحت تاثیر این جنبش هنری قرار گرفتند. ولادیمیر مایاکوفسکی شاعر و نمایشنامهنویس روس نیز به این نهضت هنری پیوست.
از نقاشان مشهور فوتوریست روس میشود از ناتالیا گونچاروا و کازیمیر مالویچ نیز نام برد. اینها نیز مانند همتایان ایتالیایی خود شیفته مظاهر زندگی جدید، سرعت و تکنولوژی و نوسازی بودند و به انکار هنر گذشته میپرداختند و اعتقاد داشتند هنرمندان و نویسندگانی مانند پوشکین و داستایفسکی، باید از «کشتی بخار مدرنیسم» به دریا پرتاب شوند. فوتوریسم با تمام فراز و فرودها و با تمامی انتقاداتی که گاه از منظر سیاسی به آن وارد میشود تاثیرات بسیار مهمی در تغییر نگرش هنرمندان در سده بیستم و جستجوی روشهای نوین آفرینش هنری برجای گذاشت. با این حال فوتوریسم، همانند چند مکتب دیگر همدوره خود، با این که منتقد سرسخت موزهها و نهادهای به زعم آن ایستای فرهنگی و هنری بود، اکنون خود به موزههای جهان پیوسته است. |
نظرهای خوانندگان
عجیب بود که نامی از آنتونیو سانت الیا که بنیانگذار معماری فوتوریسم است به میان نیامد!
-- sina ، Sep 20, 2009 در ساعت 05:41 PMمقاله خوبی است و موضوعی که برای خیلی ها ناشناخته است بخصوص نسلهای جوان که اغلب ممکن است فکر کنند هنر مدرن فقط در زمان آنها و در بیست سی سال گذشته پدید آمده.
بد نیست درباره هنر نقاشی قهوه خانه ای ایران هم مقاله ای تهیه کنید البته اگر این کار را پیش از این نکرده باشید.
با سپاس
-- هنردوست ، Sep 21, 2009 در ساعت 05:41 PMبد نیست لینک مطلب دو سال پیشتان را هم اینجا بگذارید:
-- م. ذ. ، Sep 21, 2009 در ساعت 05:41 PMhttp://radiozamaaneh.com/rohani/2007/10/post_160.html
بیانیه کامل Marinetti در روزنامه فیگارو:(گذشته مرهمی برای دردمندان و زندانیان و محتضران است. ما جوان و نیرومند و زنده ایم. ما متعلق به آینده ایم. موزه ها گورستانند و باید از چنین دیار خاموشان پرهیز جست. ما در پی تجلیل و بزرگداشت جنگیم.جنگ است که تنها شفا بخش عالم است. ما هوا خواه قدرت نظامی وطن پرستی آنارشیسم و اندیشه های کشتارگریم. ما دشمن زن و زن مآبی، دشمن اخلاق پرستی و دشمن همه ابن_ الوقتها و سود جویانیم. ما تعرض وشدت عمل را می ستائیم. گامهای تند و سریع را،کشیده بر بنا گوش را. شعر باید مظهر پرخاشگری و خشونت باشد. بی خشونت شاهکاری بوجود نمی آید. ما ستایشگر وجد کار و لذت و شورش می باشیم. غرش رعشه انگیز سلاحهای جنگی، لوکوموتیوهای نیرومند وپهن شانه را که بر راههای آهنین می تازند. کشتیهای حادثه جو را که به سوی افق پیش می روند،هواپیماهائی که غرش آنها خروش جمعیت را به یاد می آورد می ستائیم.
-- س.م ، Sep 22, 2009 در ساعت 05:41 PM