رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و هنر > وقتی مجسمه می افتد | ||
وقتی مجسمه می افتدبيژن روحانیهمواره با پایین کشیدن مجسمهها، دورههای جدیدی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ملتها آغاز میشود. سرگذشت مجسمههای پادشاهان سلسله پهلوی از زمان ساخت تا لحظه تخریب، برای علاقه مندان تاریخ رویدادهای اجتماعی جالب است. اما همچنین از منظر بررسی ظهور و افول نوع خاصی از هنر حکومتی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. پایین کشیدن مجسمههای محمد رضا شاه و رضا شاه در جریان انقلاب، نمادی بود از تغییرات بنیادین در جامعه. به طور عمومی همه میدانیم که تمام مجسمهها از میان میدانها و یا مقابل ساختمانهای بزرگ پایین کشیده شدند. اما به نظر می رسد همچنان سئوالات بسیار زیادی در مورد یکی از نمادیترین رویدادهای انقلاب ایران برجای مانده و ما نیاز داریم جزییات بیشتری از این رویداد بدانیم و آن را با دقت بیشتری تحلیل کنیم. اما نکته مهم در این قضیه چیست؟ اصلا مگر در چگونگی تخریب یک مجسمه، یا نماد یک نظام سیاسی از میان رفته، چیز جالب توجهی هم میتواند وجود داشته باشد؟
هنر حکومتی همان طور که معماری بازتاب روحیه و تفکر دورهای خاص از زندگی انسانهاست، مجسمههایی چنین رسمی که با نیات سیاسی ساخته میشدند نیز با دقت در جزییاتشان میتواند نشانههای بسیاری برای تامل داشته باشد.
تفاوت مجسمهها پاسخ به این سؤال می تواند این نکته را روشن کند که آیا به اصطلاح این مجسمهها نتیجه یک "سری کاری" از روی یک الگوی از پیش آماده بودند و یا در هر کدام از آنها بازتاب روحیه سازندگان متفاوت و سفارش دهنده آن نیز دیده می شد؟ و از آن دقیقتر این که آیا هر مجسمه متناسب با محل نصب خود ساخته شد و یا مجسمه را از روی الگویی آماده میکردند و به شهرهای مختلف میفرستادند؟ در مجسمهسازی، همواره یکی از نکات بسیار مهم، محل نصب آن و زاویه دیده شدن و دیگر عوامل محیطی است. معماری پایهها
با این حال پایههای سادهتر و مختصرتری نیز وجود داشتهاند. در یکی از عکسها، مردم مجسمه را از روی پایهای آجری پایین میکشند. به نظر می رسد این پایه در زمان انقلاب هنوز کامل نشده بوده است. تغییرات مجسمهها در طول حکومت شاه
سئوال دیگری که مطرح می شود آن است که آیا حالت چهره و حرکات بدن مجسمه، لباس، تزیینات و دیگر جزییات آن ارتباطی با دوران مختلف حکومت شاه داشته است یا خیر؟ به عنوان مثال به نظر می رسد مجسمههای سوار بر اسب جزییات بیشتری داشتهاند و شاید مجسمههایی قدیمیتر بودهاند. اما در تصویری از همان مجسمه که از روی پایه آجری پایین کشیده می شود و بنابر ناتمام بودن پایه میتوان احتمال داد مربوط به سالهای آخر باشد، مجسمه با لباس امروزی، یعنی کت و شلوار و به دور از جزییات تجسم شده است. آیا می توان این فرضیه را مطرح کرد که مجسمههای اسب سوار و یا با لباس نظامی مربوط به سالهای ابتدایی و میانی و مجسمههای با لباس غیر نظامی و جزییات کمتر مربوط به سالهای آخر بوده است؟ برای طرح این فرضیه البته نیاز به تحقیقات بیشتر و اطلاعات تاریخی مفصلتری است و در این گفتار فقط قصد طرح پرسش در میان است. بنابراین شاید رابطهای میان سال ساخت مجسمهها و روحیات سفارش دهندگان یا نیات سیاسی پشت آنها موجود باشد. همچنین تحقیق این موضوع نیز جالب است که کدام مجسمهها پس از کدام وقایع سیاسی ساخته و در کدام مکانها نصب شدند. یعنی پس از به سلطنت رسیدن، پس از کودتای بیست و هشت مرداد، پس از انقلاب سفید و همچنین در جریان جشنهای دو هزار و پانصد ساله، کدام مجسمهها و با کدام مشخصات و در چه مکانهایی نصب شدند. این مجسمهها به هر حال نوعی هنر رسمی بودهاند و دقت در جزییات ساخت، مکان نصب، عناصر استفاده شده در پایهها و دیگر جزییات میتواند نشان دهنده طرز فکر سفارش دهندگان آنها باشد.
همچنین چگونگی تخریب و سرنوشت بعدی این مجسمهها نیز بازتابی از نوع نگرش مردم به آنهاست. |
نظرهای خوانندگان
به نظر من در این مقاله به یه موضوع جالب به مضحک ترین حالت ممکن پرداخته شده است.
-- بابک ، Feb 3, 2008 در ساعت 05:04 PMکساني که برنامه مرتب هفتگي دارند اجباراً با موضوعات بي اهميت ودم دستي سروته کار را هم مياورند مثل همين مطلب مطالعه نشده يا بسياري از برنامه هاي آن خانم محترم
-- صابري ، Feb 4, 2008 در ساعت 05:04 PMدر پاسخ خانم یا آقای صابری؛
-- بيژن روحانی ، Feb 5, 2008 در ساعت 05:04 PMالبته این حق شماست که موضوعی برایتان بی اهمیت یا کم اهمیت باشد. در این گفتار همان طور که اشاره کرده ام، قصد، طرح پرسش از یکی از گسترده ترین برنامه های هنر رسمی و حکومتی در دوره پیشین بوده است. چیزی که اطلاعات ما از آن بسیار اندک است. در برابر معماری حکومتی که به دلیل برجای ماندن نمونه هایش، امروز می توانیم آن را تجزیه و تحلیل کنیم. البته برای شما شاید دقت در مجسمه سازی رسمی فاقد اهمیت باشد. اما اگر بتوان با اتکا بر شواهد برجای مانده مانند تصاویر و دیگر منابع تحقیق، سیر تحول این هنر تبلیغاتی را نشان داد، و ارتباطی میان دوره های مختلف آن پیدا کرد، در هر حال به روشن شدن گوشه ای از تاریخ معاصر کمک می کند. در این زمینه تا جایی که اطلاع دارم تحقیق جامعی نشده است. این برنامه رادیویی هم یک برنامه تحقیقی نیست، فقط به سادگی اهمیت بررسی جزییات این مجسمه ها را و یافتن ارتباط میان آنها و ایدئولوژی رسمی را نشان می دهد. شاید به سادگی یک پیشنهاد تحقیق باشد. این که از روی تصاویر موجود می شود فرضیه هایی را مطرح کرد. البته فرضیه هایی که تا نظریه شدن راه بسیار درازی دارند.
این که چرا مثلا در دوره ای این مجسمه ها با لباس نظامی و سوار بر اسب بوده اند و در دوره ی دیگر با لباس غیر نظامی، شاید به نظر شما دم دستی و از مصادیق سر و ته هم آوردن مطلب باشد. اما در بررسی تاریخ هنر تک تک جزییات مهم است. اگر اطلاعی از تحقیقی جامع در این مورد دارید خوشحال می شوم مشخصات آن را در اختیار من نیز بگذارید.
بيژن روحانی
مقاله بسیار ضعیف و ناشیانه است
-- کسری. ، Feb 5, 2008 در ساعت 05:04 PMAghaie Roohani, man barkhalafe digaran eteghad daram ke neveshteie shoma fogholade jaleb ast :)
-- Narges ، Feb 9, 2008 در ساعت 05:04 PMNeveshteye shoma mano ke baraye tahghigh darbareye mojasame haye shahri be inja reside boodam kheili be fekr bord
-- بدون نام ، Oct 23, 2008 در ساعت 05:04 PMesharehaye be ja va soalate asasiee tarh karde boodid
Zahra