آهن ها و احساس
بيژن روحانی
ویرانه های مرکز تجارت جهانی، نیویورک
این برنامه را از اینجا بشنوید
هر فرهنگ و تمدن بزرگی ویرانه های خودش را دارد. رم، خرابه میدانگاه های عمومی و معابد، ایران باقی مانده های پارسه و پاسارگاد و آمریکا هم خاطره برج های دوقلو.
در روزهایی که سفر رییس جمهور ایران به شهر نیویورک در صدر مهمترین رویدادهای جهان قرار گرفته و سخنرانی او در دانشگاه کلمبیا و سازمان ملل متحد بحث های موافق و مخالف فراوانی را دامن زده است، درخواست او برای بازدید از محل مرکز تجارت جهانی با مخالفت مقامات شهر نیویورک رو به رو شد.
فارغ از مسایل سیاسی، می توان این پرسش را مطرح کرد که رویکرد آمریکایی ها برای حفاظت از خاطره این رویداد بزرگ چه بوده و در حال حاضر پروژه این مرکز در چه مرحله ای قرار دارد؟
محل سابق مرکز تجارت جهانی، در درجه اول برای نیویورکیها و بعد برای آمریکاییها دارای بار عاطفی و احساسی فراوان است.
پس از انهدام برج های دوقلو، سرنوشت ویرانه های عظیم آن موضوع بحث ها و چالش های متعددی میان مقامات شهر نیویورک، افکار عمومی و معماران و مهندسان شد. برای انتخاب طرح نهایی مسابقهای برگزار شد و طرح انتخاب شده نیز چند بار تغییر کرد. در حال حاضر عملیات ساختمانی "مرکز تجارت جهانی" با سرعت در حال انجام است و پیش بینی شده عملیات احداث ساختمان جدید با نام "برج آزادی" در سال ٢٠١٠ میلادی به اتمام رسد و برج از سال ٢٠١١ قابل استفاده باشد.
روز یازدهم سپتامبر
نمادی برای قربانیان یا برای آینده؟
اما نکته ظریف آن است که در مورد این عملیات گسترده نمی توان از اصطلاح "بازسازی" استفاده کرد. مرکز تجارت جهانی، این بار از نو ساخته می شود و معماری آن چندان اشاره مستقیمی به خاطره برجهای دوقلو نخواهد داشت. در تصمیم گیری در مورد این مساله، تفاوتهای فرهنگی و البته مسائل اقتصادی و حضور سرمایه کلان دخیل هستند.
فرهنگهای مختلف بسته به برداشتهای گوناگون و بار عاطفی و روانی یک واقعه، نسبت به حفظ یا تغییر چهره یادمان های آن عمل میکنند. در این زمینه شاید یکی از کلاسیک ترین مثال ها را بتوان از آتن ذکر کرد. آتنی ها پس از شکست خوردن از سپاهیان پارسی، در ابتدا می خواستند ویرانه معابد خود را به عنوان نشانه ای از جنگ، حفظ کنند و نگهدارند.
پروژه "برج آزادی" در محل برج های مرکز تجارت جهانی
اما اکنون نیز به طور کلی می توان گفت در اروپا رویکرد غالب نسبت به یادمانهایی که ارزش عاطفی، هنری، تاریخی و فرهنگی دارند، رویکردیست حفاظتی. یعنی سعی می شود تا اثر مذکور تا حد ممکن به همان صورت باقی مانده حفظ شود. بنابراین بازسازی یا برگرداندن آن به شکل اولیه یا یکی از اشکال قبلی، کمتر مورد توجه است. البته همان طور که ذکرشد این رویکردی ست که حداقل در زمینه نظریهپردازی غالب است و در عمل موارد استثناء یا نقض فراوان دیده می شود.
در برابر این طرز فکر، آن چه بیشتر در ایران صورت می گیرد بازگرداندن یا نزدیک کردن اثر به صورت اولیه آن است.
آینده گرایی آمریکایی
اما نحوه مواجهه با یکی از بزرگترین رویدادهای معاصر و باقیماندههای آن فاجعه در نیویورک چگونه است؟ در این مورد ساختمان جدید از نقطه صفر دوباره ساخته می شود اما با شکل و هیبتی دیگر و معماری برجهای دوقلو به هیچ وجه در آن عینا تکرار نمی شود.
پروژه مرکز تجارت جهانی، پروژه ای ست رو به جلو و آینده، با توجه اندکی به گذشته. در این میان البته نمیتوان از اهمیت حضور سرمایه چشم پوشی کرد. مرکز تجارت جهانی همان طور که از نام آن بر می آید یکی از مهم ترین و فعال ترین ساختمان های تجاری دنیا بوده است. بنابراین هیچ پروژه ای نمیتواند نسبت به زنده کردن رونق تجاری آن و درنظر گرفتن شرایط اقتصادیاش بی تفاوت بماند و فقط خود را متوجه اهمیت نوستالژیک مرکز کند. سرمایه گذاران و سازندگان مرکز جدید به صراحت اعلام کرده اند:"این ساختمان باید باشکوهتر و تماشاییتر از گذشته باشد". بنابراین "مکان فاجعه" فرصتی است برای طرح "پروژه ای" برای آینده.
"برج آزادی" در خط آسمان نیویورک
برای زنده نگاه داشتن یادقربانیان، در حال حاضر نمایشگاه کوچکی در نزدیکی "نقطه صفر" برپاست. همچنین قرار است موزه و نمایشگاهی دائمی در مرکز جدید برای این منظور درنظر گرفته شود. اما نکته اصلی آن است که ایده و مفهوم اصلی پروژه جدید، خود را وامدار یادبود واقعه یازده سپتامبر نکرده است. واقعهای که نقشه سیاسی دنیا را تغییر داده است.
شاید این اتفاق در متن فرهنگی دیگر، نتیجه متفاوتی را به همراه داشت. بعید نبود ساکنان شهری دیگر، پس از تخریب یکی از مهمترین مراکز تجاریشان، بخواهند ساختمان جدید نه تنها یادآور برج های فروریخته باشد بلکه فراتر از آن، از نظر شکلی نیز کمترین فاصله را با نمونه قبلی داشته باشد.
اما پروژه "برج آزادی" چنین نیست. گرچه طرحی که سرانجام انتخاب شده و در حال ساخت است، با برخورداری از طراحی هندسی و متقارن و همچنین شکل مخروطی خود، جای خالی یکی از برج ها را در خط آسمان نیویورک پر می کند. اما تاکید گروه طراح بر این بوده است که برج بیش از آن که دارای ارزش های نمادین و یادمانی باشد، باید عملکرد خود را به عنوان مرکزی برای دفاتر تجاری به درستی انجام دهد و اتفاقا این همان نکته ای است که برج را شاید علیرغم میل طراحان به نمادی از "آینده گرایی" آمریکایی تبدیل می کند.
و در این میان، حدود دو هفته پس از سالگرد حمله به برج های دوقلو، رییس جمهور ایران قصد داشت از این مکان نمادین بازدید کند. مخالفت با درخواست او شامل زوایای مختلفی است. از دلایل سیاسی، امنیتی و احساسی که بگذریم، نکته ی جالبی این میان وجود داشت که بین جدال های موجود کمتر به آن توجه شد. مسئولان پروژه نیز اعلام کرده بودند نمی توانند عملیات ساختمانی را به دلیل بازدید رییس جمهور متوقف کنند. صرف نظر از این که این دلیل چه قدر بهانه است یا واقعیت، می توان این برداشت را نیز مطرح کرد که این "آینده گرایی" و برافراشتن برجی با هیبت جدید، ظاهرا حتا یک روز هم نمی تواند تعطیل شود.
|