رادیو زمانه
>
خارج از سیاست
>
برنامههای جُنگ صدا
>
نظرات شنوندگان جعبۀ موسیقی (1)
|
مجلۀ گفتاری جُنگ صدا
نظرات شنوندگان جعبۀ موسیقی (1)
. . . همانطور که میدانید مجموعهای از ترانههای مردمی، یا آنچه که به اصطلاح کوچهبازاری و لالهزاری خوانده میشود، موضوع این دوره از «جعبۀ موسیقی رادیو زمانه» است که شنوندگان و علاقهمندان ضمن شنیدن آنها، در ضمن میتوانند نظرات خود را در بارۀ این نوع ترانهها بنویسند. در بخش نظرخواهیی «جعبۀ موسیقی» تا امروزبیش از هشتاد نظر از چهارگوشۀ جهان نوشته و در دسترس است. لازم با یادآوری است که هنوز، و کماکان امکان نظردهی برای شما و دیگر علاقهمندان وجود دارد.
در برنامۀ امروز «جُنگ صدا»، چند نقد و نظر از سوی شنوندگان را برای آندسته از شنوندگان که برنامهها را از طریق موج کوتاه رادیو، و یا از ماهواره میشنوند، و کسانی که امکان دسترسی به اینترنت و وارد شدن به سایت رادیو زمانه را ندارند، خواندهایم. در زیر نمونههایی از این نظرات را نیز برای شما که برنامهها را از طریق اینترنت میشنوید، مینویسیم. انشاء نوشتهها را التبه که تغییری ندادهایم و در اعلام نظرات، اگر از طرف نظردهنده نامی مشخص اعلام نشده باشد، فقط به نام کشوری که نظر از آنجا آمده اکتفا کردهایم.
تا نظر شما چه باشد؟
من فكر میكنم موج به ظاهر روشنفكری باعث شده كه بخشهایی از تاریخ موسیقی ما نادیده گرفته بشن. من اسمش رو میذارم موسیقی مردمی. نمیخوام به احساسم دروغ بگم ولی ترانههای جوادیساری یا عباس قادری و داود مقامی در اكثر اوقات برام قابل تحمل هستن. نمیخوام مقایسه كنم ولی احساس میكنم ارتباطی كه این ترانهها با مخاطبانشون برقرار میكنن به مراتب قویتر از تاثیریه كه حتا ترانههای خونده شده توسط شجریان، ناظری و دیگرانه. با اینكه بدون شک ترانههای بازاری هم دستمایههای اصیل دارن و جُدا از موسیقی ایرانی نیستن. من فكر میكنم قدری در حق این ترانهها ظلم شده. اون هم فقط به خاطر اینكه عوامانه هستن. حداقل باید به اندازه موسیقی سنتی نواحی مختلف ایران برای اونها ارزش قائل شد . . .
[نظر یک شنونده از کشور ایران]
بسیار کار با ارزشی را انجام دادید که این موسیقی مردمی را گردآوری کردید. برای من تداعی خاطرات بچگی و نوجوانی است که خیلی به دلم نشست. من وقتی به گذشته فکر میکنم به جز قشر خاصی از جامعه که عمدتا روشنفکران جامعه بودند بقیه به این نوع موسیقی علاقهمند بودند و فکر میکنم که این موسیقی چون از دل مردم برآمده بر دل آنها هم نشسته. بههر حال این تفکر که انسانهای جدی و متعهد فقط به نوعی خیلی جدی از هنر و موسیقی علاقهمندند و یا اینکه شادی نمیکنند ریشه در کجا دارد بحثی است که این روزا هم متداول است. البته من فکر میکنم که در جوامعی که مذهب ریشه عمیقتری دارد این مسئله خیلی پررنگتر است. به هر حال کار شما با ارزش است چون بخشی از تاریخ این جامعه است. موفق باشید. اختر [نظر از کشور آلمان]
نظر اینجانب این است که موسیقی کوچه وبازاری اکنون تقریبا به فولکلوریک تبدیل شده است و گاهی وقتها واقعا میچسبد وبرای عدهای واقعا تجدید خاطرات میشود. از دست اندرکاران این سایت بسیار ممنونم. صادری [نظر از کشور ایران]
برای من خیلی خاطرهانگیز است. راستش آنزمان خیلی برخورد بدی با اینگونه ترانهها میکردم تا آنجا که وقتی بچهها میخواستند اذیتم کنند اینگونه آهنگها را میگذاشتند. ولی الان فکر میکنم همهگونه موسیقی برای همهگونه سلیقه باید باشه. [نظر یک شنونده از کشور آلمان]
خاطره های دوره جوانیم را زنده کرد و اینهم نوعی از موسیقی است که طرفداران خودش را دارد. نوذر ـ مونترال. [نظر از کشور کانادا]
خیلی از این ترانههای بهاصطلاح کوچهبازاری هنوز که هنوز است از اغلب ترانههای مندرآوردی، تقلبی و مبتذل امروزی (مخصوصا از نوع لسآنجلسی آن) شنیدنی ر، با حالتر و اصیلتر هستند. [نظر یک شنونده از کشور سوئد]
باور کنید فاصله بین موسیقی جدی (علمی) و موسیقی عامیانه (مطربی) در تمام کشورهای جهان کوتاهتر از آنی است که بسیاری از مردم تصور میکنند. در واقع این دو گونه متفاوت از هنر، همواره در طول تاریخ شناخته شدۀ بشر موازی هم حرکت کرده و بر هم تاثیر داشته یا گذاشتهاند. حذف هر یک از آنها، که البته جز با فشار فیزیکی امکان پذیر نیست ضایعات بسیار تاسفبار برای آیندگان خواهد داشت. انواع هنرها (شعر، نثر، فیلم و . . .) بطور طبیعی دارای این دو وجه مختلف از نظر اجتماعی هستند. خصلت گونهگونپسند انسان مروج پدیدههای به ظاهر متضاد، اما در واقع لازم برای زیست طبیعی است. موسیقی مردمی یا کوچه بازاری (مطربی) ایران در دورهایی که به طور غیردقیق از اواخر سلسله صفویه (طهماسب شاه) تااواسط قاجار (محمدشاه) بهطول انجامید توانست بخش بزرگی از موسیقی قدیم ایران را در نبود فضای لازم جهت رشد موسیقی جدی (علمی) حفظ کند. شاید همان موسیقی مطربی چیزی شبیه همین ترانههای سبک یا مشهور به کوچهبازاری بوده است. در حال حاضر فقط یک پیشنهاد به نظرم میرسد که مطرح میکنم: برای این ترانهها که بخشی از میراث مشترک موسیقی ایران است، شناختنامهایی ترتیب بدهید که بطور مثال: دستگاه یا آواز یا گوشهایی که ترانه در آن اجرا میشود. سازهایی که در استفاده میشود. نام نوازندهگان وترانهسرایان تا آنجایی که ممکن است. مهدی جعفری رودسری [نظر از کشور کانادا ـ تورنتو]
موسیقی بهاصطلاح کوچهبازاری یکی از منابع بسیار خوب ودستنخورده فرهنگی و هنری و اجتماعی ماست که مثل بسیاری از چیزها دستخوش پیشداوریها و تابوهای اجتماعی در مملکت ماست که قدر آن ناشناخته مانده است. متاسفانه این منابع غنی که میتواند از جهات مختلف موضوع بررسیهای گوناگون قرار گیرد در حال نابودی است و اقدام سایت زمانه در شناخت و حفظ آن بسی مایه امیدواری و شایسته قدرشناسی است. من یکی از خوانندگان گهگدار سایت خوب شما هستم که از قضا موسیقی را در انواع مختلف آن تا حدود خوبی میشناسم و همواره در کنار این اعتقاد که در همه انواع موسیقی و در مراتب مختلف آن آثار خوب یا بد را میتوان یافت بر طرد شدن و مهجور ماندن این نوع از موسیق حتی در نزد اهل تمیز و تحقیق تاسف خوردهام و آماده هر گونه همکاری در این زمینه هستم. [نظر یک شنونده از کشور آمریکا ـ تکزاس]
قسمتی از خاطرههای جوانان ایران است و بیشک از خلوص وسادگیی خاصی برخوردار است که در هیچ ترانه و آهنگی یافت نمیشود. این ترانه ها هم زیباست، و سبک خاص خودش را دارد که در آن از عشق وحال هوای مستی وارتباط با چیزی بالاتر از زندگی مادی ارتباط بر قرار میکند. [نظر یک شنونده از کشور آمریکا ـ ایالت کالیفرنیا]
بهجرأت میتوان گفت که این فرهنگ کوچه و بازار بخش بزرگی از فرهنگ ماست. حال چرا نمیخواهیم آن را ببینیم یا بشنویم، عدم آگاهی ما نسبت به این پدیده است. بله راستی سرایندگان این ترانه چه کسانی هستند؟ آیا میشود در باره آنها بیشتر دانست؟ دستتان درد نکند برای سرجمع کردن این ترانهها. کار باارزشی است. اما چه خوب بود که یک گروهبندی و نوعی کار پژوهشی هم روی آن انجام میشد.تا ارزش واقعی این فرهنگ بیشتر بر دیگران هم معلوم میشد. توانتان مداوم باد! [نظر یک شنونده از کشور سوئد]
منی که طرفدار آهنگهای آروم و کلاسیک بودم با تحولی عظیم، الان بدم نمیآد سبک لال زاری و بهقولی بند تونبانی گوش بدم. شاید علاقه زیادم به ویولن و البته نوع ایرانی اون من رو راغب کرد. بهطوری که بدم نمیآد بعضی وقتا چنین سبکی رو موقع تمرین اجرا کنم. [نظر یک شنونده از کشور ایران]
به نظر من هرچیزی خوبش، خوبه. این نوع موسیقی شاید در کوران روشنفکر بازیهای سالهای دور و ادامه جریان تا به امروز تحقیر شده باشد ولی واقعیت وجودی آن غیر قابل انکار است. با اینکه از لحاظ سطح فکری شاید به دل مخاطب تحصیلکرده خوش نیاید ولی ریشههای فرهنگ معاصر مارا میشود در آن شنید. من خود را مخاطب حرفهای موسیقی میدانم و بخش اعظم سلیقه شنیداری من چیزی است که به هر شکل عامهپسند نیست، ولی گوش دادن به چند نمونه خوب (و حتا سطحی آن) لابلای زندگی روزمره ایرانیام، میچسبد. [نظر یک شنونده از کشور آمریکا]
آقا من به این نتیجه رسیدم كه جعبه موسیقی شما حرف نداره! جون مادرتون فقط از این جدید مدیدا نذارید كه اصلن حال نمیده. [نظر یک شنونده از کشور ژاپن]
برنامه را از [اینجا] بشنوید! و برنامۀ پیشین را هم از [اینجا]
|
نظرهای خوانندگان
اینگونه خط کشیها از اول غلط انداز بوده.
-- یاری ، May 26, 2007 در ساعت 09:42 PMبه قول «دوک الینگتون» تنها دو نوع موسیقی وجود دارد:
موسیقی خوب و "آن نوع موسیقی دیگر"
در هر فرم موسیقی هم خوب و هم بد وجود دارد و نسبتهاست که بالا و پایین میرود.
کاش میگفتید این کارها را از کجا گرد آودید، بحث کپی رایتشون چی میشه و شما آیا کپی رایت اونا رو رعایت کردید یا نه. درضمن آیا میتونید جوری طراحی کنید که این کارها رو بشه دانلود کرد؟؟
-- هامون ، May 27, 2007 در ساعت 09:42 PMــــــــــــــــــــــــ
اکثر این ترانهها در شکل آلبوم، قابل تهیه است. اگر توجه کرده باشید، در جعبۀ موسیقی تصویر و نام آلبوم نیز در مقابل نام ترانه و خوانندۀ آن دیده میشود.
از بابت رعایت حق کپی رایت هم نگران نباشید. طراحی این جعبه به شکلی که نتوان ترانهها را دانلود کرد در واقع برای همین رعایت کردنها است. (جُنگ صدا)