رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ فروردین ۱۳۸۶
مجلۀ گفتاری جُنگ صدا

نوروز آمد، پیروز آمد. . .

آن‌همه ناز و تنعم که خزان می‌فرمود
عاقبت در قدم باد بهار آخر شد . . .


اولین برنامۀ جنگ صدا از دوره تازۀ فعالیت خود را با تفالی از حافظ با صدای احمد شاملو می‌شنویم و بعد به همراه همراهان این برنامه: پروین، سما و شهرام به قول و غزل‌های نوروزی می‌نشینیم. برنامه را از [اینجا] بشنوید!

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

آقای افزودی عزیز اگر بدانید چقدر از صدا و اجرای برنامه‌های شما لذت می‌برم. . .
تشکر و سال جدیدی پربار با برنامه‌های بیشتر داشته باشید. . .
جنگ صدا کمی دیر به دیر به روز می شود. رادیو زمانه برایش مقدر باشد که ججم برنامه‌های جنگ صدا بیشتر شود.

-- صورتک خیالی ، Mar 22, 2007 در ساعت 10:20 PM

يک: وقتي به هزارتوي خاطرات خود قدم مي‌گذاري و در كوچه پس كوچه‌هاي گذشته به دنبال صداي پاهايت مي‌دوي، نفس نفس زنان به تكه‌ سايه‌اي مي‌رسي كه براي لحظاتي در دلِ شب‌هاي زلالِ بي‌خبري،سقف كوتاه آسمان را چنگ و يا بغل بغل ستاره مي‌چيني.انگار باورهايي ازجنسِِ كودكانه به سراغ‌ات آمده‌ و تو را صميمانه و گرم،درآغوش مي‌گيرند!
۲ : بوي تازگي از در و ديوارِ خانه بلند شده. . . انگار سُرخي سيبِ قرمز توي كاسه‌ گِلي سفره‌ي هفت‌سين كه چرخي مي‌‌خورد با صداي توپِ سال نو، دل‌ات را مي‌لرزاند! ماهيِ قرمز و شيطون تنگ بلور، چرخي مي‌زند و بوي گيج كننده‌ي اسكناس تا نخورده لاي قرآن، مشام‌ات‌ را پُر، نه! مست‌ات مي‌کند. . .
آخ! كه چه لذتي دارد وقتي با لباس‌هاي نو و فارغ از غم بزرگ‌ترها،بالا و پايين مي‌پري و عكسِ شكلک‌هاي كودكانه‌ات را در آبِ لرزان حوض حياط به تماشا مي‌ايستي. . . و آن‌گاه است كه از ته «دل»،خنده‌ا‌ي مستانه سرمي‌دهي. . .
اين روزها، چهره‌ي تهران ديدن دارد. . . رخساره‌ي هميشه ملتهب شهر، موقتا رنگِ آرامش به‌خود گرفته و خبري از آن ازدحام ابلهانه‌اش نيست. . .
حتا اگر پولي در جيب نداريد (تا از تفريحاتِ پرخرجِ و درجه چندم بهره‌مند شويد)، ابتدا موبايل خود را خاموش كنيد و سپس با پاي پياده،به تماشاي «تهرانِ» بدون حرص وغير انساني، شتافته و لذت‌اش را ببريد!
شمايي هم كه اين روزها، روياي سفربه پايتخت را در سر داريد؛ وقتي به تهران«ما» گام بگذاريد، با «من» نگارنده، هم عقيده خواهيد شد. . .
http://karaa.blogfa.com/post-48.aspx
مواظب شكوفه‌ها و شقايق‌ها باشيد...
راستي!
حالا كه«عيد» است و بوسيدن، پُر مناسبت. . . دوري؛ نزديك شو. . .مي‌خواهم ببوسمت!

-- ح.ش ، Mar 22, 2007 در ساعت 10:20 PM