رادیو زمانه > خارج از سیاست > کارگردانان > «هنوز فیلم ایدهآلم را نساختهام» | ||
«هنوز فیلم ایدهآلم را نساختهام»اکبر فلاحزادهوودی آلن، کارگردان آمریکایی هفتاد و پنج ساله شد. او دهها فیلم ساخته، اما آنطور که خودش میگوید، هنوز فیلم ایدهآلش را نساخته. یکی از دلایلی که مدام فیلم میسازد، ساختن فیلمی است که به گفتهی او یک فیلم کامل، یا فیلم همهی فیلمها باشد.
یک هنرمند همهفن حریف آلن در زمینهی هنر نقریباً همهکاره است. او در سال ۲۰۰۸ یک اپرای تک پردهای از پوچینی را با گروه اپرای لس آنجلس اجرا کرد. وعدهی اجرای این اپرا را آلن سالها قبل به پلاسیدو دومینگیو داده بود. آلن گذشته از فیلمسازی، کلارینت هم مینوازد. او این دو کار را آنطور که خودش می گوید، با این قصد انجام میدهد که از تنهایی درآید و مشکلات زندگی را فراموش کند. آلن چندین داستان کوتاه و نمایشنامه نیز نوشته و روی هم بیش از ۵۰ فیلم ساخته. آخرین فیلماش «نیمهشب در پاریس» دارد و مراحل آخر را میگذراند. در این فیلم کارلا برونی، همسر نیکلای سارکوزی، رییسجمهور فرانسه هم بازی میکند. آخرین فیلم او «من مرد رؤیاهای تو را میبینم» این روزها در آلمان اکران شده است. موضوع این فیلم رویارویی با ترس، بیماری و مرگ است. وودی آلن و چارلی چاپلین آلن در طی سالها فیلمسازی و بازیگری جوایز متعددی هم گرفته است. او ۲۱ بار نامزد اسکار شده و سه بار هم آن را دریافت کرده است. از جمله سال ۱۹۷۷ جایزهی اسکار برای بهترین کارگردانی و بازیگری در فیلم آنی هال. آخرین اسکار را او سال ۱۹۸۶ بهخاطر بهترین فیلمنامه برای فیلم «هانا و خواهرانش» دریافت کرد، اما خودش در موقع اهدای جایزه حضور نیافت. آلن کمدین مشهوری است، هرچند که بههیچوجه در قد و قوارهی چاپلین نیست. موضوعات چاپلین با وجود سادگی همهی بشر را در برمیگرفت، اما دامنهی موضوعات آلن محدود است به بخشی از مشکلات جامعهی شهری در آمریکا و اروپا. با این حال در این مورد باید این نکته را هم در نظر داشت که جامعهی امروزی بسیار بزرگتر و پیچیدهتر از جامعهی بشری در زمان چاپلین است. به تناسب این پیچیدگی کارکرد هنر و هنرمند هم پیچیدهتر شده است. بههمین دلیل است که خیلی از کمدیهای او کمدی سیاه و بعضی تراژدی- کمدی هستند. آلن فیلمهای جدی هم ساخته و در بهترین آنها به سینمای اینگمار برگمن و فدریکو فلینی نظر داشته است.
سوءاستفاده از مشکلات مردم؟ آلن در پاسخ به انتقاد برخی منتقدان که او را به سوء استفاده از مشکلات مردم و زخم زبان زدن متهم میکنند، میگوید: «من زخم زبان نمیزنم، فقط مأیوس و بدبینم.» اروپاییها سینما را بیشتر از آمریکاییها میشناسند آلن دوست دارد در اروپا فیلم بسازد، زیرا به گفتهی او مردم اروپا سینما را بهعنوان هنر بیشتر میشناسند و با اتکا به فرهنگ غنی خود بهتر و بیشتر از مردم آمریکا در مورد آن بحث میکنند. او دو سال پیش فیلم موفقی در شهر بارسلون ساخت. موضوع فیلمهای آلن زندگی روزمرهی مردم و داستانهای عشقی طبقهی متوسط است. آلن در یک خانواده یهودی در نیویورک بزرگ شده و چند تا از فیلمهایش هم در همین شهر میگذرند و به رویدادهای آن میپردازند. با این حال آنطور که آلن با زبان طنزآمیز خود به هفتهنامهی آلمانیزبان «دی ولت» میگوید، او حاضر است هر جای دیگر که پول بدهند، برود فیلم بسازد، جز در سودان. چون او نمیداند خانوادهاش را چگونه آنجا اسکان بدهد. منظورش ظاهراً بهرهمندی از امنیت نسبی برای فیلمسازی است. به مناسبت تولد او در روز اول دسامبر، مارکوس کویشنیگ، خبرنگار اتریشی با او گفتوگوی کوتاهی کرده است: شما هر سال یک فیلم میسازید. چگونه این کار را میکنید؟ من هیچگاه دست از کار نمیکشم. چه کنم اگر کار نکنم؟ شاید چند روزی خوش بگذرد اگر آدم کار نکند. اما بعد چه؟ آدم زود خسته میشود. پس روزهای معدودی که کار نمیکنید، چه میکنید؟ من یک زندگی عادی دارم، کار فقط بخشی از این زندگی است. صبح زود پا میشوم، بچه ها را به مدرسه میبرم، روی دستگاه باند دویدن تمرین میکنم، بعد مینویسم، ساز میزنم، با زنم گردش میروم. یک زندگی عادی خردهبورژوایی. لازم است مسیر معمول خودم را پیدا کنم. من خودم خستهکننده نیستم، زندگیام خسته کننده کننده است. شما که زندگیتان اینقدر خستهکننده است، پس از کجا برای فیلمهاتان الهام میگیرید؟ برای همین فیلم «من مرد رؤیاهایم را میبینم» از یک پیشگو الهام گرفتم. خیلی کسان را در آمریکا میشناسم که همیشه گول پیشگوها را میخورند. آنها به پیشگوها معتقدند و بدون پیشگویی قدم از قدم بر نمیدارند. بهنظر من آنها دیوانهاند. من با این موضوع شروع کردم و اشخاص فیلم را پیرامون این ایده شکل دادم. موضوع این فیلم هم مانند فیلمهای دیگر شما روابط انسانی و داستانهای عشقی است. آدم وقتی فیلمنامه مینویسد، مایل است که یک چیزی جور در نیاید. وقتی همه چیز روبراه است، دیگر داستانی وجود ندارد. اگر ناومی واتس و جوش برولین یک زوج خوشبخت بودند، آنوقت [داستان زندگی آنها] خستهکننده بود. ما بطالت آنها را میدیدیم. کمی مانند اینکه مرا در حال زندگی عادی ببینند. معمولاً به من میگویند که اشخاص فیلمهایم خیلی عصبی هستند. معلوم است که چنین است، این آدمها مشکل دارند. بر اساس همین مشکلات است که فیلمنامهها نوشته و فیلمها ساخته میشوند، و همه چیز را خندهدار مینمایانند.
یک بار در مصاحبهای گفتید از خیلی از فیلمهاتان بدتان میآید. هنوز هم همینطور است؟ برای کسی که مسئول این فیلمهاست، فیلمها همچنان مایهی حیرتاند. آدم با امید فیلمنامه را به پایان میبرد و بازیگران خوب را بهکار میگیرد، با این حال کار خراب درمیآید. چارهای نیست. هیچوقت نمیشود به شکل ایدهآل فیلم تحقق بخشید. وقتی اولین صحنههای فیلم را میبینی و درمییابی که تمام اهداف بلندت از ساختن فیلم نابود شده، ناامید و سرخورده میشوی. این است که آدم فورأ دست بهکار میشود که شکستهبندی کند و یک راوی وارد داستان فیلم کند. آدم ذوق هنریاش را میفروشد، فقط به این دلیل ساده که زنده بماند. در فیلم تازهتان هم یک راوی بهکار گرفتهاید. من راوی را دوست دارم. این علاقه را شاید از آغاز کارم بهعنوان کابارتیست دارم. من هنوز هم مانند مجری کاباره دوست دارم مستقیم با تماشاگران رابطه داشته باشم. شما اول دسامبر ۷۵ ساله شدید. تولدتان را جشن گرفتید؟ من خودم نه، اما دوستان دور و برم جشن گرفتند. تولد من برای آنها همیشه فرصت مغتنمی است که استیک نوش جان کنند. شما کارگردان معروف و ثروتمندی هستید. پس چرا اینقدر بدبیناید؟ من ناآرامم، مأیوسم. البته روشهایی دارم که خودم را نجات دهم. یک از این روشها فیلمسازی است. در بچگی برای فرار از حقایق وحشتناک به سینما پناه میبردم. عجالتاً پشت دوربین پناه میبرم و سالی را با بازیگران فیلمم ناومی واتس و اسکارلت جانسون مشغول میشوم. برای من این راهی است که به زندگی فکر نکنم. در فیلم تازهتان خیلی از تولد دوباره حرف است. اگر قرار باشد دوباره متولد شوید، دوست دارید به شکل چه کسی به دنیا بیایید؟ به شکل آستر. دوست داشتم مشکلی نمیداشتم، برای خودم میگشتم و لاکی داشتم، توی لاک خودم میرفتم وخودم را پنهان میکردم. اما آنجا هم باز پیداتان میکنند. در صورتی که گیرم بیاورند. منابع: |
نظرهای خوانندگان
آلن کمدین مشهوری است، هرچند که بههیچوجه در قد و قوارهی چاپلین نیست...جمله مسخره ای بود
-- عابد ، Dec 14, 2010 در ساعت 03:45 PMوودی الن کارگردان بسیار خوب و باسابقه ای است . او در کارهایش همیشه از یک نوع طنز بخصوص استفاده مینماید طنزی که بیننده را بسیار با خود درگیر میکند و او را مدتها به تفکر و تعمق وامیدارد . به نظر میرسد مخاطبان اثار الن هم مخاطبان خاصی هستند و اثار او شاید برای مخاطب عام سنگین باشد . هیچ نمیدانستم که وودی الن در یک خانواده یهودی به دنیا امده است ولی عجیبتر اینکه در بعضی از فیلمهایش سنتهای انان را با زیان طنز به سخره میگیرد . نهایت صداقت توازع و فروتنی او در این جمله به چشم میخورد که میگوید ( هنوز نتوانسته ام فیلم ایده الم را بسازم ) . اثار الن هر چه در زمان جلوتر میرویم ناب تر و ارزشمند تر میشود مانند تابلوهای نقاشی از هنرمندان بزرگی که در زمان حیاتشان کسی به انان توجهی نکرد ولی دنیا تازه اکنون پی به ارزش ان اثار برده است .
-- بهنام ، Dec 14, 2010 در ساعت 03:45 PM