رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ آبان ۱۳۸۹
سینمای ایران در هفته‌ای که گذشت

بی‌خبری همیشه خوش‌خبری نیست!

امیرمحمد بهرامی‌نوا

اوضاع همچنان آرام است و همه سر کار خود مشغول‌اند.اما اگر کمی دقیق شویم می‌بینیم این وضعیت آرام دوام چندانی نخواهد داشت. به اخبار گزیده‌ی این هفته برسیم که در این بی‌خبری به خوش‌خبری می‌ماند.

یک: سرچشمه را با بیل گرفتند!

بالأخره این رییس نادان اداره‌ی نظارت و ارزشیابی زبان باز کرد و درباره‌ی ماجرای فیلم «جدایی نادر از سیمین» حرف زد. برای «جدایی نادر از سیمین» اتفاقاتی افتاد و توقیف موقت فیلم ختم به خیر شد. این ماجرا در این مدت بحث خطوط قرمز و ممیزی‌ در سینما را برای سینمادوستان و اهالی آن تبدیل به یک موضوع مبهم کرد. موضوعی که نمی‌توان درباره‌ی آن اتفاق نظر داشت و خیلی واضح درباره‌اش حرف زد، مثلاً به یقین نمی‌توان گفت کدام موضوع خط قرمز است.


سید علیرضا سجاد پور بالاخره زبانش باز شد!ـ

ماهنامه‌ی ۲۴ در شماره‌ی اخیر خود قسمت دوم این پرونده را پیگیری کرده است و درباره‌ی خطوط قرمز در سینما و اعمال آن گفت‌وگو و یادداشت‌هایی جمع کرده است. یکی از بخش‌های مهم در این زمینه گفت‌وگوی 24 با علیرضا سجادپور، مدیرکل نظارت و ارزشیابی است که در این حوزه از موقعیت خطیری برخوردار است و طبیعتاً باید در این حوزه هم پاسخگو باشد. علیرضا سجادپور درباره‌ی اتفاقاتی که برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» (به کارگردانی اصغر فرهادی) افتاد و آن توقیف موقت و لغو مجوز ساخت فیلم گفت: «ببینید، ما حس کردیم اگر آن اتفاقی که در جشن خانه‌ی سینما افتاد، بخواهد همین‌طور مکرر رخ بدهد و ما همین‌طور جلویش سکوت کنیم، آن‌وقت سینمای ایران با یک بحران جدی مواجه خواهد شد که دیگر نمی‌شود جمعش کرد.

من خودم ترجیح دادم سرچشمه را با یک بیل بگیرم که طوری نشود که بعداً دیگر نشود حتی گرفتن به پیل!» سجادپور اعتقاد دارد که برخی موضوعات، موضوعات حساسی است که اگر عمومیت پیدا کند سینما دچار شرایط بدی می‌شود. وی نام بردن از بیضایی، گلشیفته فراهانی و نادری را مشکل نمی‌داند: «این‌جور نیست که ما دم به ساعت توقیف کنیم.

این اتفاق بعد از یک سال برای اولین بار افتاده، پس پیداست موضوع، موضوع خطیری بوده، اگر این رسانه عام نبود واگر من ابا نداشتم از این کار، نام افراد کثیفی را که دستمال آلوده‌ی بیگانگان هستند و خیانت به ملت‌شان می‌کنند و در آن جشن به نیکی ازشان یاد شد و آرزو شد که برگردند الان می‌آوردم.مشکل این اسم‌هایی که مدام دارد گفته می‌شود نبود. کسی نگران این نیست که چرا اسم بیضایی و نادری و گلشیفته آمد اگر جرأت دارید اسم آن کسی را که او گفت ببرید تا همه به من حق بدهند که جلوی این کار را گرفتم.»

اما سجادپور در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره‌ی وجود یا عدم وجود ممیزی موضعی مشفقانه دارد و بر این باور است که باید خطوط قرمز را مشخص و محدود کرد تا کارگردانان با آرامش بیشتری هنرشان را اثبات کنند. وی همچینین اضافه می‌کند :«ما خطوط زرد و نارنجی هم داریم که اینها را می‌شود با اعمال محدودیت‌های سنی و قشری و جغرافیایی یا همان لیبل‌گذاری مدیریت کرد.»

دو: آقای وزیر منتظرند!

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در حاشيه‌ی‌ جلسه‌ی هيأت دولت درباره‌ی چالش ميان خانه‌ی سينما و معاونت سينمايي تأكيد كرد: در حال حاضر بحثي وجود ندارد. دكتر حسيني كه در جمع خبرنگاران سخن مي‌گفت، ادامه داد: انتخابات خانه‌ی سينما در آذر ماه برگزار مي‌شود و ما منتظر آن هستيم و اميدواريم اهالي سينما بيشتر نگاهشان به رفع مسائل صنفي باشد، به‌جاي اينكه اصطكاكي ايجاد شود. برنامه‌هاي خوبي در اين ارتباط داريم و دولت نظر حمايتي دارد. دكتر حسيني تأكيد كرد: معنا و مفهومي ندارد كه ما به مسائل داخلي دامن بزنيم.


آقای وزیر منتظر انتخابات آذر ماه خانه سینماست

بايد به دنيا كارهاي خوبي ارائه دهيم و آثار فاخر توليد كنيم و اين ظرفيت در كشور وجود دارد. وزير ارشاد در بخش ديگري از سخنانش گفت: بيش از هر زمان ديگري فيلمسازان ما مشغول فعاليت و كار هستند و اين فعاليت‌ها نشان مي‌دهد هيچ مانعي براي فعاليت وجود ندارد.

سه: ممنوع‌الخروجی هدیه تهرانی

هدیه تهرانی که سال گذشته نمایشگاه عکسی را با حمایت مستقیم پدر عروس احمدی‌نژاد و فیلسوف کابینه یعنی اسفندیار رحیم‌مشایی برگزار کرد، به پاس خدماتش به اسفندیارخان ممنوع‌الخروج شد و عکس بزرگش آمد روی صفحه‌ی چند روزنامه. به هرحال خوش‌خدمتی مزد دارد، اما بعضی وقت‌ها مزدش زیادی ذوق‌آور است، مثل این یکی!


هدیه تهرانی ممنوع الخروج شد

چهار: تهدید به تحصن برای یک جشنواره‌ی سینمایی!

یك روزنامه اصولگرا ازاعتراض متدينين همداني به رفتار برخي ميهمانان جشنواره‌ی فيلم كودك خبر داده است. اين روزنامه نوشته است: «جمعي از متدينين همداني با انتشار بيانيه‌اي به رفتار غيرمتعارف برخي از ميهمانان جشنواره فيلم كودك اعتراض كردند.» به نوشته‌ی كيهان انجام رفتارهاي مغاير با ارزش‌هاي اسلامي طي روزهاي برگزاري جشنواره رخ داده است.


تهدید در جشنواره کودک همدان

معترضان تأكيد كرده‌اند در صورت استعفا ندادن مديركل اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامي همدان، دست به تحصن خواهند زد. شایان ذکر است که جشنواره‌ی فيلم كودك علیرغم تبليغات بسيار توسط دست‌اندركاران آن، فاقد كمترين تأثيرگذاري در جهت بهبود سينماي كودك بوده است .جشنواره‌اي كه سينماگران مطرحي چون پوران درخشنده در روزهاي اخير از آن انتقاد كرده‌اند .شايد از جشنواره‌اي كه بازي ايران و برزيل باعث شد افتتاحيه‌ی آن به عقب بيافتد انتظار بيشتري نمي‌توان داشت.

پنج: سينما تحت نظارت مستقيم حوزه‌ی علميه اداره شود

سايت الف در يادداشتي با اشاره به اختلافات خانه‌ی سينما و معاونت سينمايي وزارت ارشاد و اتفاقاتي كه در مراسم جشن خانه‌ی سينما افتاده است، پيشنهاد داده كه سينما تحت نظارت مستقيم حوزه‌ی علميه قرار گيرد. چه شود؟!


پیشنهادسینما را حوزه علمیه اداره کند!ـ

در بخشي از اين يادداشت سايت الف آمده است: سينما هم‌اكنون بيشتر عامل ضدفرهنگي است و خروجي آن دردي را از دين و ايمان ملت دوا نمي‌كند. حوادث خانه‌ی سينما بايد زنگ خطر را براي حوزه‌هاي علميه به صدا درآورده باشد. آنها بايد دريافته باشند كه تاكنون در نظارت بر سينما به‌عنوان اثرگذارترين سلاح فرهنگي، كوتاهي كرده‌اند. با علم به اينكه يك فيلم مي‌تواند كل كشور را تحت تاثير خود قرار دهد، چرا نبايد مورد حساسيت و نظارت مستقيم حوزه قرار گيرد.

حوزه‌هاي علميه مسئوليت دارند اين روند را در سينماي ايران معكوس كنند. همان‌گونه كه تعليم و تربيت در تمام جهان زير نظر مستقيم دلسوزان فرهنگي جامعه است، سينما نيز بايد تحت كنترل مستقيم حوزه‌هاي علميه اداره شود. موضوعات فراواني در اسلام براي فيلمسازي وجود دارد كه در صورت پرداختن به آن، جامعه از لوث گناهان پاك خواهد شد.

حوزه‌هاي علميه همان‌گونه كه دروسي مانند تاريخ و فلسفه و حتي يادگيري زبان‌هاي خارجي را وارد دروس حوزوي كردند، شايسته است امور فني فرهنگي مانند روان‌شناسي، جامعه‌شناسي و حتي هنر مذهبي را هم به عنوان دروس فرهنگي به طلاب آموزش دهند. فيلمنامه‌نويسي و فيلمسازي مي‌تواند يكي از كارهاي حوزه‌ی علميه محسوب شود.

آيه‌ی شريفه‌ی «الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه ولا يخشون احدا الا الله و كفى بالله حسيبا» فقط اشاره به سخنراني و نوشتن كتاب، به عنوان تنها راه تبليغ دين، ندارد. يك روحاني مي‌تواند با ساخت يك فيلم ديني، اثري را در فرهنگ جامعه باقي بگذارد كه صدها كتاب و سخنراني نمي‌تواند. ولي قبل از آنكه برنامه‌ی درازمدت آموزش فيلمسازي و فيلمنامه‌نويسي به دروس حوزه وارد شود، لازم است حوزه حداقل بتواند كنترل بيشتري را بر توليدات سينمايي ايران داشته باشد.

درست است كه هنرمند مايل به دخالت دولت در مسائل هنري نيست و مي‌خواهد بدون فشار به تصويرسازي دغدغه‌هاي خود بپردازد، ولي نبايد از رسوخ عوامل شيطاني در اين فعاليت فرهنگي غافل باشد. براي حل اين معضل، ورود حوزه‌ی علميه به عنوان يك نهاد فرهنگي غيردولتي، بهترين راه‌حل براي سالم‌سازي جريان فيلمسازي در ايران خواهد بود.

با نظارت و كنترل حوزه‌هاي علميه، ايران به قطب فيلمسازي فرهنگي جهان تبديل خواهد شد. ما با بهره‌گيري از فرهنگ و علوم ائمه سلام الله عليهم اجمعين، مي‌توانيم براي مديريت جهان برنامه‌ی سازنده داشته باشيم. بي‌شك سينما يكي از بهترين عوامل رساننده‌ی تفكرات اتقلاب اسلامي به جهان خواهد بود.

شش: سوسن خانوم در سینمای ایران؟!

بانی‌فیلم نوشت که طی هفته‌های گذشته بروز شایعاتی میان دست‌اندرکاران سینما موجب شد تا نگرانی‌هایی درباره‌ی صحت و سقم این شنیده‌ها به وجود آید. به گزارش خبرنگار بانی‌فیلم، هرچند ابتدا تصور بر این است که اشاعه‌ی چنین شایعاتی بیشتر شبیه به نوعی شوخی و مطايبه با فیلم‌های سینمایی باشد، اما دهان به دهان گشتن چنین شایعاتی و روایت آن، نگرانی‌ها را بیشتر می‌سازد.


سوسن خانوم در سینمای ایران

اما شایعه چیست؟

بازسازی نعل‌به‌نعل کلیپ ماهواره‌ای سوسن خانوم در یک فیلم سینمایی!! می‌دانید تصور آمدن چنین لاطائلاتی در سینما یعنی چه؟ آنقدر این شایعه سخیف است که حتی دوباره خواندن آن، لرزه بر اندام دوستداران سینما می‌اندازد! قطعاً این خبر از اساس غلط است و مطمئناً با وجود نهادهای نظارتی همچون اداره‌ی نظارت وارزشیابی‌، تصور چنین ابتذالی - ولو در فیلم‌های بازاری و تجاری - امری محال و صد البته دور از ذهن وخنده‌دار است.

هفت: انتقاد تشکل حامیان حیوانات از «قهوه‌ی تلخ»!

در این وانفسای ندانم‌کاری در سینمای ایران بد نیست برای تفنن بشنوید از سریالی که پرمخاطب‌ترین سریال این روزهای خانواده‌های ایرانی است. این سریال نه در تلویزیون،که در شبکه‌ی ویدئویی پخش می‌شود و هر هفته مردم آن را از مراکز مختلف می‌خرند و به تماشا می‌نشینند. نام این سریال «قهوه‌ی تلخ» است و کارگردانش مهران مدیری است. اینکه این سریال چه ضربه‌ی هولناکی به تلویزیون زده و آمار تماشای سریال‌های تلویزیونی را به شدت پایین آورده است، بحث دیگری است.


اعتراض انجمن حمایت از حیوانات به سریال مهران مدیری

فقط در اینجا داشته باشید که با سر بالا رفتن آب قورباغه به چه آوازخوانی‌هایی مجبور می‌شود. تشکلی با عنوان «حامیان و دیده‌بانان حقوق حیوانات» با انتشار مطلبی نسبت به پوشش بازیگران سریال «قهوه‌ی تلخ» که بیشتر از پوست حیوانات تشکیل شده، واکنش نشان دادند. در بخشی از این نامه،‌ آنها هدف از انتشار این نامه را چنین ذکر کرده‌اند: «در پوشش هنرپیشه‌های این مجموعه، متأسفانه مقادیر زیادی پوست حیوانات از گونه‌های مختلف و آنچه عامه به آن خز می‌گویند استفاده شده است. به دلیل عدم آگاهی ‌احتمالی ‌سازندگان این مجموعه و مردم، بر آن شدیم تا با ارسال نامه‌ای به کارگردان و تولیدکنندگان این مجموعه ضمن آگاه‌سازی عزیزان، درخواست کنیم از تبلیغ چنین پوششی که منجر به آزار حیوانات می‌شود حذر کنند.»

نگارندگان نامه در پایان به محصولات مذکور استفاده‌شده تا پایان مجموعه‌ی سوم «قهوه‌ی تلخ» اشاره کرده‌اند که به شرح زیر است: پوشش یقه‌ی همسر شاه از پوست کامل روباه سیاه و شال‌گردن خاکستری از پوست چین چیلا یا مشابه/ شال‌گردن پیشگوی دربار از ترکیب حدود 10دم قطع‌شده‌ی روباه/ پوشش یقه و سرآستین پزشک مخصوص از پوست روباه و حاشیه‌ی کلاه شخصیت فوق از پوست روباه و یا سگ‌سان مشابه/ یقه‌ی عموی شاه از پوست رنگ‌شده‌ی گرگ و یا سگ‌سان مشابه/ یقه‌ی پدر شاه از پوست روباه خاکستری و در سفر از پوست رنگ‌شده‌ی گرگ یا سگ‌سان مشابه/ شال‌گردن شاه در سفر از پوست رنگ‌شده‌ی گرگ با رگه‌های پوست روباه و کلاه این شخصیت از پوست مینک یا راسو/ پوشش یقه و کیف مترجم همسر روس شاه از پوست روباه و کلاه این شخصیت از پوست خرگوش و حاشیه‌ی کلاه از پوست سمور یا مشابه/ یقه‌ی همسر روس شاه از پوست رنگ‌آمیزی‌شده‌ی گرگ یا سگ‌سان مشابه، کلاه از پوست سمور یا مشابه و لبه‌ی کلاه از پوست روباه سفید.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

سئوال: آیا این مطلب طنز است؟ و آیا اگر این طور نیست به کار بردن جملاتی مانند "رییس نادان اداره‌ی نظارت و ارزشیابی زبان باز کرد" در یک رسانه صحیح است؟ حالا شما هر چقدر هم با این آقا مخالف باشید آیا صحیح است که رسما بنویسید فلانی نادان است و زبان باز کرد؟ آیا در رسانه های دیگر نمونه این گونه اصطلاحات دیده می شود؟ آیا زبان عامیانه سیاستمدران این روزها به رسانه ها نیز راه یافته است؟ آیا مصداقی از "با حال نوشتن" و "خودمونی" بودن است؟ من چندان با این کار شما موافق نیستم.
به هرحال موفق باشید

-- بدون نام ، Oct 23, 2010 در ساعت 01:32 PM

مطلب آقای سجاد پور در کدام شماره ماهنامه 24 آمده؟ لطف میکنید برای استنادش، تاریخ انتشار، شماره و صفحه را قید بفرمایید؟
ممنون

-- پویا ، Oct 23, 2010 در ساعت 01:32 PM

سلام
جرا ما در ايران نميتوانيم اين راديو را بگيريم

-- محمد فياض ، Oct 23, 2010 در ساعت 01:32 PM