رادیو زمانه > خارج از سیاست > گزارش > سینمای ایران به کدام ساز میرقصد؟! | ||
سینمای ایران به کدام ساز میرقصد؟!سینمای ایران در هفتهای که گذشتبلبشویی که این روزها در سینمای ایران برقرار است در هیچ مقطع دیگری نظیر ندارد. جالب اینجاست که هنوز هم فیلمسازانی مثل مسعود دهنمکی که این اعتبار را از تک فیلم دو قسمتیاش «اخراجیها» کسب کرده و بر سر همان فروش ناجوانمردانهای که در یک رقابت نابرابر داشته، حالا مدعی فیلمساز بودن است و نسخههای نو به نو برای سینمای ایران میپیچد. اعتقاد دارند سینمای ایران باید در مسیر اهداف انقلاب اسلامی حرکت کند (کدام هدف؟!)، گو اینکه اصلاً این نظام سینما را نمیخواهد از زاویهی درستش ببیند و قصد دارد آن را از نو اختراع کند، با نگاه بیمار خودش.بر پایهی این نگاه است که فیلمی مثل «افراطیها» میخواهد ادای «اخراجیها» را دربیاورد، اما به مضحکهای تبدیل میشود دیدنی. تماشاگر هم نمیداند به ساز اخراجیها برقصد یا افراطیها. بعضی از خبرهای هفتهی گذشتهی سینمای ایران را بخوانید تا اوضاع این سینما بیشتر دستتان بیاید. یک: شمقدری معاونت سینمایی را به یک اتاق تقلیل بدهد! از وقتی به یاد داریم او کارگردانی جنجالی بوده، چه زمانی که تصمیم گرفت برای اولین اثر مستقل خود پروژهی نیمهتمام کارگردانِی چون ناصر تقوایی را به پایان برساند، چه زمانی که تصمیم گرفت در دولت اصلاحات طبع سیاسی خود را امتحان کند و نمایندهی مجلس شود و چه حالا که پروژهی «سن پترزبورگ» او تبدیل به یکی از بحث برانگیزترین موضوعات ژورنالیستی و خبری شده است. بهروز افخمی پس از هشت ماه سکوت خود را شکست و به موارد اتهامی تهیهکننده و تدوینگر «سن پترزبورگ» پاسخ داد. بهروز افخمی که حدود هفت ماه است در تورنتو کانادا سکونت دارد، گفت ترجیح میدهد جنجالهای فیلم تازهاش «سن پترزبورگ» به شکل صنفی حل شود: «من این اختلاف را یک اختلاف صنفی میدانم و حاضر نیستم به خاطر آن به وزارت ارشاد یا مقامات مسئول شکایت کنم.
یعنی به این معتقد هستم که باید این اختلاف درون خود صنف و اصناف تابع خانهی سینما حل و فصل شود و به هیچ وجه حاضر نیستم به مراکز دولتی شکایت کنم. زیرا اساساً معتقدم که وزارت ارشاد نباید در این مسائل دخالت داشته باشد. در واقع، آقای شمقدری اگر شجاعتی به خرج دهد و معاونت سینمایی را به یک اتاق تقلیل دهد، به نظرم کار درستی کرده. در تاریخ سینمای ایران نام او تا ابد باقی خواهد ماند و معتقد هستم که اگر امور سینما به خود اهالی سینما محول شود خیلی از مسائل حل خواهد شد. در نتیجه معتقدم که اختلاف من با آقای اعتباریان هم باید در همین صنوف بررسی شود. حتی اگر آقای اعتباریان بتواند فیلم را همانگونه که خود دوست دارد در عید فطر اکران کند.» دو: با صدای ربنای شجریان در موبایلمان، منتظر افطار میشویم. حامد بهداد، بازیگر متفاوت سینمای ایران، در یادداشتی که در یکی از هفتهنامهها منتشر کرده، به تمجید از ربنای استاد شجریان پرداخته است. این یادداشت در پی ممنوع کردن صدای محمدرضا شجریان و نوای ربنای ماه رمضانش از تلویزیون ایران تحریر شده است. حامد بهداد در یادداشت خود نوشته است: «امروز به این فکر میکردم که چرا خاطرههای ما از رمضان مدام کم میشود.
مگر میشود ماه رمضان را بدون صدای ربنا سر کرد. چه طور دلشان میآید که چنین کاری را انجام دهند؟ خیلی دلم میخواهد بدانم که آیا این افطار به دل خودشان می چسبد وقتی تلویزیون یا رادیو را روشن میکنند و صدای ربنا از آن نمیآید. مگر آنها که پخش ربنا را ممنوع کردهاند خودشان غیر از ما هستند که میتوانند ماه رمضانِ بدون ربنا داشته باشند؟! آیا آن روزه، روزه میشود که با دل خوش و رغبت و رضایت نباشد؟ مگر آن ضیافت الهی که میگویند چگونه تدارک دیده میشود؟ ما با همین صدای اذان موذنزاده اردبیلی، صدای ربنای شجریان و خاطرات شیرینی که داریم، با میل روزه میگیریم و با میل سر سفرهی افطار مینشینیم.» بهداد درادامهی یادداشت خود به حرکت جالبی اشاره کرده است که در این ماه اغلب کسانی که به شعائر مذهبی اعتقاد دارند آن را انجام دادند: «حالا دل تک تک ما پر است از این اتفاق.
کدام مصلحت مهمتر است از دل مومنانی که خوشاند به این خاطرات و این نغمههای روحانی، و جوانانی که با این صداهای دلنشین و جاودانه جذب میشوند. ما صدای ربنا را در موبایلهایمان داریم. وقت افطار که میشود پای سفره مینشینیم، صدای تلویزیون را میبندیم و با صدای ربنا صبر میکنیم تا وقت افطار برسد.» سه: چند کلیپ پیوستهی رقص و دیگر هیچ! مخاطبان فیلم «افراطیها» که برای دیدن این فیلم به سینما آفریقا آمده بودند، دلیل دیدن این اثر سینمایی را تبلیغات و حضور بازیگران «اخراجیها» در این فیلم عنوان کردند. فیلم سینمایی «افراطیها» بهرغم فروش خوبی که داشته، از مخاطبان نمرهی قبولی نگرفته است. برخی تماشاگران این اثر سینمایی پس از دیدن آن، ضمن انتقاد از سازندگان فیلم، زمانی را که برای دیدن این فیلم صرف کردند «تلفشده» خواندند.
یک دانشجوی رشتهی کامپیوتر که برای دیدن این فیلم به سینما آمده بود گفت: «تصور من از این فیلم چیز دیگری بود و فکر نمیکردم چنین اثری را در سینما ببینم. من برای تفریح و سرگرمی به سینما آمده بودم و گمان میکردم با دیدن این فیلم میتوانم برای مدتی شاد باشم اما تنها چیزی که در این فیلم دیدم لودگی بود. واقعاً نفهمیدم که داستان فیلم چه حرفی برای گفتن داشت. فقط چند کلیپ رقص و شوخیهای نه چندان خندهآور را در کنار هم دیدم.» مخاطب دیگری خاطر نشان کرد: «برای دیدن این فیلم به همراه همسرم شش هزار تومان پرداختیم اما واقعاً از پرداخت این پول راضی نیستیم چون ما با تصور دیگری به تماشای این فیلم آمده بودیم و فقط بازیگرانی را دیدیم که میرقصند و از خودشان لودهبازی درمیآورند. اشتباه کردم این فیلم را برای دیدن انتخاب کردم و شاید دیگر دیدن فیلمهای طنز را از برنامهی تفریحی خود حذف کنم.» چهار: راز سکوت مهران مدیری به تازگی وقتی خبرنگار یکی از هفتهنامههای معتبر به پشت صحنهی سریال مدیری رفته و نتوانسته با او گفتوگو بگیرد، مدیری او را صدا زده و گفته: «دلگیر نباشید از من، من این روزها خوب نیستم. مدتهاست غمگینم. در یک فرصت مناسب با هم پنجاه صفحه گپ میزنیم.»
بهاره رهنما نیز پیش از این در گفتوگوی جالبی دربارهی مهران مدیری گفته بود: «مهران مدیری یکی از تلخترین آدمهایی است که در عمرم دیدهام، اما بسیار خوب و شخصیت ویژهای است.» حامد بهداد که از دوستان نزدیک مدیری است، سال گذشته در گفتوگویی دربارهی مهران مدیری گفته بود: «مثل مهران مدیری هرگز نمیتوان پیدا کرد. مهران یک آدم خجالتی، ماخوذ به حیا وکمحرف است. من نمیفهمم آن مهران مدیری جلوی دوربین کیست؟ این مهران کیست؟ و آن مهران کیست؟ میشود؟! چند وقت پیش مهران را دیدم. فهمیدم که مهران سه سال در جبهه جنگیده. من این را نمیدانستم. سکوتی در مردهای جنگ هست که وقار خاصی دارد. همین سکوت کشمکش بین مرگ و زندگی را بیارزش میکند و فاصلهی بین بودن و نبودن را کم میکند. هیجان زندگی به خاطر ترسی که از مرگ داری کم میشود. همیشه میتوانی بدون هیاهو از زندگی لذت ببری. مهران این را خوب فهمیده. همهی کسانی که جنگیدهاند این را میفهمند. من عاشق کسانی هستم که برای این مملکت جنگیدهاند. این مملکت در هر وضعیتی که باشد چه بهتر از این و چه بدتر از این، باید برای آن با دشمناش جنگید. نباید گذاشت بد از بدتر شود. این آرامش نسبی به سختی به دست آمده است.» پنج: تلویزیون ایران، فارسی ۱ ثانی! این مجید مجیدی هم به سبب اعتباری که از نامزدی اسکار با فیلم «بچههای آسمان» کسب کرده است، بعضی وقتها حرفهای خارج از قاعدهای میزند که اگر کمی دقت شود از خیلی حرفهای آن طرف مرزیها تندتر است.
او در تازهترین اظهار نظرش گفته است: «مدیران فرهنگی زیادی در كشور داریم كه كارهای زیادی هم كردهاند؛ مثلاً در همین تلویزیون، كارهای زیادی بهلحاظ كمی انجام میشود، ولی واقعاً چه تأثیری در جامعه دارد؟ ما میخواهیم در مقابل «فارسیوان» فیلم بسازیم، اما خودمان در دام آن افتادهایم. بهنظر من، تلویزیون ما شده «فارسیوان2»! این در جهت همان دامی است كه اسیرش شده. ممكن است كارهای كمی زیادی صورت بگیرد، اما عمق و تأثیرگذاری مطلوبی ندارد.» شش: بیضایی هم رفت؛ آیا برای همیشه؟! بهرام بیضایی، نمایشنامهنویس و کارگردان مطرح تئاتر و سینما، روز پنج شنبه ۲۸ مرداد، ایران را به مقصد آلمان و پس از آن آمریکا، ترک کرده است. نیاسان بیضایی، پسر بهرام بیضایی به برخی سایتهای خبری گفته است مدت سفر پدرش دو ماه خواهد بود و او پس از دیدار با اعضای خانوادهاش به ایران باز خواهد گشت. نیاسان بیضایی همچنین شایعهها دربارهی مهاجرت بهرام بیضایی به خارج از کشور را تکذیب کرده و گفته پدرش بعد از این سفر به ایران باز خواهد گشت.
یکی از فیلمسازان نزدیک بهرام بیضایی نیز با تایید مسافرت او به خارج از کشور، عنوان میکند که بیضایی به او گفته است حتماً به ایران باز میگردد. بااین حال، برخی از دوستان و علاقهمندان این کارگردان مطرح سینما و تئاتر نگراناند که شاید آقای بیضایی به ایران برنگردد. آنها معتقدند برخوردهای نامناسبی که به خصوص در چند سال اخیر با آقای بیضایی شد ممکن است در ماندن او در خارج از کشور تاثیر داشته باشد. هفت:دربارهی الی، دوباره پیشتاز نامزدهای دریافت تندیس شایستگی چهاردهمین جشن سینمای ایران در بخشهای مختلف اعلام شدند. بر همین اساس، فیلم «دربارهی الی» ساختهی اصغر فرهادی با نه نامزدی رکورددار جشن چهاردهم خانهی سینما است. «دربارهی الی» پیش از این خرس نقرهای بهترین کارگردانی فستیوال برلین را از آن خود کرده بود.
فرهاد توحیدی، دبیر جشن سینمای ایران، ضمن تشکر از داوران برای قبول دشواری تماشای یک دورهی فشردهی داوری اعلام کرد: «پس از ۴۷ روز داوری فشرده و تماشای ۱۳۲ فیلم بلند داستانی توسط ۶۰ نفر داور تخصصی و با پایان یافتن مهلت تکمیل نمونهبرگهای داوری اولیه، دیروز پاکتهای اعلام رای داوران توسط شورای صیانت از آرا (ژیلا ایپکچی، علی دهکردی و سیروس الوند) و با حضور سید محسن هاشمی دبیر اجرایی جشن سینمای ایران، گشوده و نامزدهای دریافت تندیس شایستگی سینمای ایران معرفی شدند.» بر همین اساس، نامزدهای دو رشتهی اصلی جشن چهاردهم از این قرارند: نامزدهای تندیس بهترین کارگردانی: واروژ کریم مسیحی برای فیلم «تردید»، اصغر فرهادی برای فیلم «دربارهی الی»، جلیل سامان برای فیلم «وقت بودن» (زندگی)، داریوش مهرجویی برای فیلم «سنتوری»، بهرام بیضایی برای فیلم «وقتی همه خوابیم». نامزدهای تندیس بهترین فیلمنامهنویس: محسن امیر یوسفی برای فیلم «آتشکار»، حامد محمدی برای فیلم «طلا و مس»، جلیل سامان برای فیلم «وقت بودن» (زندگی)، اصغر فرهادی برای فیلم «دربارهی الی»، محسن عبدالوهاب برای فیلم «لطفاً مزاحم نشوید». فرهاد توحیدی همچنین عنوان کرد: «حجم بالای فیلمهایی که امسال داوری شدند بیانگر رقابت بسیار تنگاتنگ فیلمهاست و همهی نامزدهای اعلامشده صلاحیت دریافت عنوان بهترین را دارند و البته بر اساس آییننامه یک تندیس شایستگی برای هر بخش اهدا میشود که قطعاً برآیند نظر داوران نهایی خواهد بود. داوری نهایی آثار از روز چهارشنبه سوم شهریورماه آغاز خواهد شد که علاوه بر داوران تخصصی مرحلهی اول، ۱۸نفر از روسای سایر اصناف عضو خانهی سینما، پنج نفر از داوران نمایندهی تهیهکنندگی و پنج نفر از داوران منتخب هیاتمدیره شامل آیدین آغداشلو، گلی امامی، دکتر مهدی حجت، فرشته طائرپور و کیوان کثیریان مجموعه آثار نامزدشده را تا ۱۵شهریورماه داوری خواهند کرد.» |
نظرهای خوانندگان
man mosahebe kamel afkhami ro khoondam khaili jalebe
-- amir ، Aug 28, 2010 در ساعت 06:37 PM