رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ خرداد ۱۳۸۹
گزارشی از تشکیل شورای بررسی فیلم‌های کوتاه و مستند ارسالی به جشنواره‌های جهانی

پدرناخوانده‌ی فیلم‌های کوتاه و مستند ایران

علی چکاو

چندی پیش جواد شمقدری معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، طی نامه‌ای به شفیع آقامحمدیان مدیر‌عامل مرکز گسترش سینمای مستند وتجربی، دستوری مبنی بر تشکیل شورای ویژه‌ای از کارشناسان، مسئولان و فیلم‌سازان کوتاه و مستند جهت بررسی فیلم‌های کوتاه و مستند ارسالی به جشنواره‌های جهانی صادر کرد.

بدیهی است طی این دستورتنها فیلم‌هایی می‌توانند به جشنواره‌های جهانی ارسال شوند که از این شورا مجوز حضور در بازارها و جشنواره‌های جهانی را اخذ کرده باشند.

مبادرت به اجرای چنین تصمیمی در حالی است که بخش قابل توجهی از فیلم‌های کوتاه و مستند که از سوی فیلم‌سازان تولید می‌شود در انجمن سینمای جوان و یا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شده، و در طول پروسه‌ی‌ تولید همه امور باید از تأیید و بررسی مسئولان دولتی برخوردار شوند.

تصمیم یک شبه‌ی‌ جواد شمقدری که به‌ سرعت در رسانه‌ها منعکس شد، به‌عنوان محدودیتی تازه در مسیرساخت و اکران فیلم کوتاه و مستند، موج قابل توجه‌ای از انتقادات را از سوی سینما‌گران و فعالین این حوزه ایجاد کرد و بیش‌ترین انتقادات از سوی فیلم‌ کوتاه‌سازانی بود که با آثارشان در سطوح حرفه‌ای و درعرصه‌های جهانی ظاهر شده‌اند.


با وجود اعتراضات گسترده‌ی سینماگران، جواد شمقدری تا کنون هیچ واکنشی نشان نداده است

به نظر می‌رسد تصمیم ناگهانی شمقدری بی آن‌که دست‌کم اقدام به نظرخواهی از فعالان این حوزه کرده باشد، واکنشی است به اقدامات اعتراضی اخیر فیلم‌سازان ایرانی در خارج از کشور. فیلم‌سازان مطرحی که در حمایت از جعفر پناهی توانستند شاخص‌ترین فیلم‌سازان جهان را برای حمایت از این کارگردان مطرح ایرانی که یکی از جرائم او تصمیم به ساختن فیلمی سیاه از ایران بود با خود همسو کنند.

ناصر صفاریان سخنگوی انجمن مستندسازان ایران، یکی از فیلم‌سازان مستند و کوتاه شناخته شده‌ است که نسبت به دستور شمقدری واکنش نشان داده. او دربیان اعتراض خود گفته است که فیلم‌سازی که با قرض و بدهی‌های مختلف و عملاً با تلاش کاملاً شخصی خودش، بدون هیچ کمکی از سوی دولت و هر نهاد دولتی فیلمش را ساخته این حق را دارد که برای نمایش فیلم‌ خودش تصمیم بگیرد.

یکی دیگر ازافرادی که نسبت به این نامه واکنش مشابه‌ای نشان داده است مهناز افضلی است. این مستند‌ساز نیز از این مقام مسئول می پرسد آیا ممکن است که مستند را تا این اندازه محدود کنیم؟ در‌حالی‌که مستند نوعی وقایع‌نگاری حقیقت است. حال آیا ما در پی ‌آنیم که از خود فرار کنیم که این‌گونه راه‌های ارتباط را محدود ساخته‌ایم؟

او شمقدری را فیلم‌سازی می‌داند كه دیگر فیلم‌سازان امیدوار بودند با ورود او درحیطه‌ی مدیریت، بسیاری ازمشکلات سینما حل شود.

هادی آفریده نیز که از فیلم‌سازان شناخته شده‌ در حوزه‌ی فیلم کوتاه و مستند است بیش‌ترین افتخارات سینمای ایران را در دو شاخه مذکور می‌داند و می‌گوید: امروزه بیش‌ترین جوایز جهانی حوزه‌ی سینما به سینمای کوتاه و مستند مربوط می‌شود که به نوعی شریف‌ترین سینماست، اما با این وجود مسئولان سعی دارند که به نوعی راه‌های ارتباطی این سینما را ببندند. زمانی که همه‌ی‌ درهای دیده‌ شدن فیلم‌ها به روی فیلم‌سازان کوتاه و مستند بسته می‌شود، طبیعتاً فیلم‌ساز ترجیح می‌دهد که فیلمش در جایی دیگر دیده شود. من نمی‌دانم مشکل روند قبلی چه بوده است که امروزه برای حضور‌های جهانی این فیلم‌ها نیاز به چنین نظارتی حس شده است. او معتقد است که چنین دستوری درحد یک بخش‌نامه باقی‌ بماند چرا‌که محدود کردن فیلم با وجود تکنولوژی که در اختیار همه‌ی فیلم‌سازان نیز هست، به نوعی غیرممکن می‌نماید.

این انتقادات و اظهارنظرها تنها بخشی از واکنش‌ها به نامه‌ی شمقدری است. فیلم‌سازان دیگری نیز هم‌چون مصطفی آل احمد، فرهاد ورهام، نقی نعمتی، مهدی نادری و بسیاری دیگر اعتراضات خود را در رسانه‌ها منعکس کرده اند.

هوشمند ورعی، فیلم‌ساز، نیز اعتراض خود را در نامه‌ای با ادبیات متفاوت از دیگر معترضان به شمقدری ابراز کرد. در این نامه او خود را فردی انقلابی معرفی کرده که خودش را دل‌سوزتر از شمقدری به انقلاب و نظام می‌داند. ورعی در بخش پایانی نامه‌اش نوشته است:

«آیا وظیفه‌ی شما به‌عنوان معاونت سینمایی جلوگیری از دل‌زدگی هنرمندان این مرز و بوم و ایجاد فضای پاک و به‌دور از تشنج جهت کار شرافتمندانه‌ی هنرمندان نمی‌باشد؟

یا این‌که هر روزه روز با ابداع یک قانون من‌درآوردی سعی در دیکته هژمونی‌طلبی خود بر مسند معاونت سینمایی داشته و به نحوی از انحاء فضای قیل و قال را بر اتمسفر آرامش و احترام متقابل ترجیح می‌دهید؟!

و از همه مهم‌تر برای اتخاذ چنین تصمیمی نیاز به کار کارشناسی نبوده و یا این‌که شما برادر محترم نمی‌توانستید به جای ایجاد فضای تلخ و عبوس بی‌اعتمادی و بدبینی توأم با حس آمریت با مفاهمه و یک‌دلی و سعه‌ی صدر بزرگان و نام‌آوران کوتاه‌ساز و مستندساز را به دفتر کار خود دعوت کنید و قبل از رسانه‌ای شدن چنین موضوع مهم و عقبه‌داری نظرات و پیشنهادات و انتقادات کارشناسان خبره و حرفه‌ای فیلم کوتاه و مستند را جویا می‌شدید؟!»

او هم‌چنین خطاب به شمقدری می‌نویسد: «جناب شمقدری تر و خشک را با هم سوزاندن توهین مستقیمی بود به اصحاب شریف و صبور مستندساز و کوتاه‌ساز. شما نیز خواهید رفت هم‌چنان‌که قبل از شما جعفری‌جلوه‌ها رفتند اما رفتن داریم تا رفتن! سر پل صراط از شما نمی‌پرسند شمقدری تو معاونت سینمایی بودی یا کارگردان سینما! از شما خواهند پرسید شمقدری گوشت قربانی سیری چند؟!»

با وجود اعتراضات گسترده‌ی سینماگران، جواد شمقدری تا کنون هیچ واکنشی نشان نداده است. اما شفیع آقامحمدیان مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، در پاسخ به این انتقادات به خبرگزاری فارس گفت‌وگویی داشت. حال این‌که چرا وی نه به‌عنوان صادرکننده‌ی حکم بل‌که به‌عنوان مطیع و مجری دستور، به پاسخ گویی انتقاداتی که به شمقدری وارد بوده است، اقدام کرده خود جای سؤال دارد.

آقامحمدیان در واکنش به این اعتراضات گفته است در حال حاضر مشغول انتخاب اعضای این شورا هستیم و تشکیل این شورا به این معنی نیست که ما می‌خواهیم برای فیلم‌سازان مشکل ایجاد کنیم بلکه با این کار فیلم‌هایی که به خارج از کشور می‌روند ضابطه‌مند می‌شوند. در واقع کار این شورا نظارت نیست بلکه این شورا پیشنهاد می‌دهد که مثلاً فلان فیلم برای حضور در فلان جشنواره مناسب است.

وی تاكید می‌كند: البته اگر جایی احساس کنیم عزت و شرف ایران با فیلمی زیر سؤال می‌رود جلوی نمایش فیلم‌ها در خارج از کشور را می‌گیریم.

با همه‌ی این توضیحات آن‌چه فراتر از اعتراض فیلم‌سازان ژانرهای کوتاه و داستانی در حال شكل‌گیری است، شواریی‌ست که با دستور جواد شمقدری که شاید بتوان او را «پدرناخوانده»‌ی سینمای ایران خطاب کرد، به زودی آغاز به کار می‌کند تا بار تازه‌ای باشد بر دوش فعالان عرصه سینما.

این سیاست صنعت سینما در دولتی است که یکی از موفق‌ترین و شاخص‌ترین فیلم‌سازان خود در عرصه بین المللی را، به جرم تصمیم به ساخت فیلمی سیاه، متهم و زندانی می‌كند، و برای نوری‌زاد کارگردانی که سال‌ها درهمسویی با حكومت فیلم ساخت و امروز مسیر انتقاد را در پیش گرفته حکم سه سال زندان و پنجاه ضربه شلاق صادر می‌کند.

اما واقعیت این است که به‌رغم مبادرت برای محدود کردن سینما و مسکوت نگه داشتن وقایع جاری در ایران، سال گذشته به‌واسطه‌ی جریانات پس از انتخابات شاید به تعبیری بتوان گفت سینمای مستند ایران پرکارترین سال تاریخ خود را به لحاظ تولید فیلم مستند پشت‌سر گذاشت. جایی که هر شهروندی به ‌واسطه‌ی دوربین‌ تلفن هم‌راه خود، تکان دهنده‌ترین تصاویرمستند را ثبت و نه برای یک جشنواره یا فستیوال بلکه برای حافظه تاریخ ارسال کرد.

برخوردی كه حاکمیت ایران با هنرمند متعهد دارد به مثابه برخورد كسی است که چهره‌ای نازیبا دارد و دائم در صدد شکستن آینه‌های روبه‌رویش برمی‌آید.

Share/Save/Bookmark