رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۰ خرداد ۱۳۸۹

سفر به خیر ایزی رایدر!

نادر افراسیابی

دنیس هوپر، ستاره‌ی سینمای هالیوود، بازیگری که همواره به جست و جوی آزادی بی‌حد و حصر بود، یک یاغی درگذشت. اما او همواره در یادها خواهد ماند.


دنیس هوپر

دنیس هوپر در سراسر زندگی‌اش ازین تعجب می‌کرد که چطور توانست با وجود مصرف مواد مخدر جان سالم به در ببرد. اکنون این بازیگر توانا در سن هفتاد و چهارسالگی نه در اثر زیاده‌روی در نوشیدن مشروبات الکلی یا استفاده از ال اس دی و کوکائین و هروئین، بلکه در اثر سرطان پروستات درگذشته است.

این ستاره‌ی افسانه‌ای در آخرین روزهای زندگی‌اش فقط ۴۵ کیلوگرم وزن داشت و با آخرین همسرش در حال طلاق و طلاق‌کشی بود و جدال این دو بر سر حق صیانت فرزندان و حق و حقوقی که هوپر می‌بایست به همسر مطلقه‌اش بپردازد، تمامی نداشت. این نوع مردن واقعاً در شأن دنیس هوپر به عنوان یکی از بهترین بازیگران هالیوود نبود.

دنیس هوپر وقتی وارد سینمای هالیوود شد، نخستین سقوطش را تجربه کرد. او فرزند یک مزرعه‌دار آمریکایی بود در داج سیتی، کانزاس و برای نخستین بار همراه با حیمز دین در فیلم «غول‌ها» مقابل دوربین قرار گرفت. این تجربه‌ی مشترک به یک دوستی عمیق بین دو بازیگر انجامید و وقتی که جیمز دین به طور ناگهانی درگذشت، هوپر که کله‌شق و خودرأی و یک یاغی به تمام معنا بود، از آن اوج سقوط کرد و سر از فهرست بازیگران مورددار درآورد و به طور غیررسمی ممنوع‌التصویر شد در این معنا که هیچ کارگردانی حاضر نبود خطر کند و به این جوان کله شق و یاغی در فیلمش نقشی بدهد.

اما دنیس هوپر کسی نبود که به این سادگی‌ها تسلیم بشود. او به کمک رفیقش پتر فوندا و با بودجه‌ای اندک در سال ۱۹۶۹، یعنی در اوج خیزش هیپی‌ها در آمریکا و ضدیت با جنگ ویتنام فیلم ایزی رایدر را ساخت. او پروتاگونیست این فیلم بود و در مقابل او جک نیکلسون به عنوان آنتاگونیست قرار داشت. هوپر در صحنه‌ای از ایزی رایدر می‌پرسد: آزادی چه عیبی داره مگر؟» و بدون آن‌که منتظر پاسخ نیکلسون بماند، بلافاصله می‌گوید: «برای همینم آزادی خوبه دیگه.»

فیلم‌نامه‌ی ایزی رایدر را خود دنیس هوپر نوشته بود و کارگردانی این فیلم را هم خود او به عهده داشت. این جمله‌ی کلیدی که آزادی بی‌نقص است و به همین دلیل هم ارزش دارد، شعار هوپر در طول زندگی‌اش بود. شیوه‌ای که هوپر در پیش گرفت، دشمنان زیادی برایش به ارمغان آورد. مثل این بود که او می‌خواهد به ما بگوید: من یک یاغی هستم، پس هستم.

دستاورد این یاغیگری بیش از ۱۴۰ فیلم، عروسی‌ها و طلاق گرفتن‌های مکرر، الکل، مواد مخدر، رووی آوردن به عکاسی و نقاشی و برگزار کردن نمایشگاه‌های جنجالی، به زندان افتادن‌ها و سر از دیوانه‌خانه‌ها درآوردن‌ها بود و در این میان یک بار هم این یاغی کاندید اسکار شد و از پنج بار زناشویی، چهار دنیس هوپر کوچک هم به ثمر رسیدند و اینگونه بود که دنیس هوپر، فرزند یک مزرعه‌دار آمریکایی به یک نیمچه اسطوره تبدیل شد.

هوپر بارها در فیلم‌های نه چندان جدی بازی کرد. اما فیلم‌هایی هم از او به یادگار مانده که در تاریخ سینما ماندگار هستند. بعد از یک دوره‌ی فترت در سال ۱۹۷۹ در فیلم Apocalypse Now ساخته‌ی فرانسیس فورد کاپولا بازی کرد و این فیلم یک فیلم ماندگار بود. در سال ۱۹۸۶ در فیلم Blue Velvet ساخته‌ی دیوید لینج در نقش یک جنایتکار سادیست بازی کرد و این فیلم هم در یادها ماند. و این تکیه کلام او هم فراموش‌نشدنی است: Fuck you you fucking fuck .می‌گویند دنیس هوپر هر روز به ضربِ سه گرم کوکائین و سی بطری آبجو و چندین گرم ماری جوئانا سر پا بود.

در سال ۱۹۸۸ اما دنیس هوپر مواد مخدر را ترک کرد و فقط گاهی گرس می‌کشید. او از تگزاس به لس‌آنجلس مهاجرت کرد و در سریال‌های تلیزیونی و چند فیلم سینمایی بازی کرد. در این دوره بهترین نقشش را در فیلم True Romance ایفا کرد. در این فیلم او او نقش مردی را ایفا می‌کند که به زودی می‌میرد و با این حال برای یک آدمکش مافیایی داستانی را تعریف می‌کند و با این داستان اعصاب او را داغان می‌کند و او را تا مرز جنون می‌برد.

یک سال پس از این موفقیت در فیلم Speed هم ایفای نقش کرد تا اینکه خبردار شد به سرطان پروستات مبتلا شده است. او اعتقاد داشت که نود درصد خلاقیت یک هنرمند محصول تصادف است و وظیفه‌ی هنرمند این است که این تصادف را به شکلی مدیریت کند که ثمر بدهد و به نتیجه برسد.

در پایان برای یک یاغی چه آرزویی می‌توان داشت، جز اینکه بگوییم سفر به خیر، ایزی رایدر!

Share/Save/Bookmark