رادیو زمانه > خارج از سیاست > فستيوال فيلم > «هنر در ایران زندانی است» | ||
«هنر در ایران زندانی است»شيرين فاميلیامسال در شصتوسومین جشنوارهی فیلم کن (۱۲ تا ۲۳ ماه می)، گرچه از سینمای ایران فقط فیلم «رونوشت برابر اصل»، ساختهی عباس کیارستمی به نمایش درآمد اما مسئلهی ضرورت آزادی برای سینما و هنرمندان ایران بهدلیل غیبت جعفر پناهی، سینماگر دربند، به بحثی پررنگ و چشمگیر در این جشنواره تبدیل شده بود.
جعفر پناهی با فیلم «بادکنک سفید»، جایزهی دوربین طلایی جشنوارهی کن را در سال ۱۹۹۵ از آن خود کرده و قرار بود امسال در هیئت داوران جشنواره حضور داشته باشد، اما این کارگردان و فیلمساز سرشناس ایران در اسفندماه گذشته به اتهام اقدام برای ساختن فیلمی در مورد رویدادهای پس از انتخابات بازداشت شد و در نتیجه هنگام برگزاری جشنواره، در زندان و در اعتصاب غذا بود. آیت نجفی، فیلمساز ایرانی در برلین به رادیو زمانه میگوید: جشنوارهی کن با اعتبار و احترام ویژهای جای جعفر پناهی را خالی کرد و مسئلهی زندانی بودن او بسیاری از مسائل دیگر را در این جشنواره تحتالشعاع قرار داد. فکر میکنم امسال جشنواره نمایش زیادی داشت. یعنی نشان داد صرفاً یک بازار فیلم و محل گرد آمدن هنرمندان سینما نیست بلکه برای هنرمندان سینما ارج واقعی قائل است. اول اینکه در مراسم افتتاحیه، صندلی نمادینی در کنار هیئت داوران با اسم آقای پناهی گذاشتند تا گوشزد کنند که آقای پناهی به این جشنواره دعوت شده بود و باید جزو داوران امسال میبود. در واقع جای خالی او را پر نکردند. این حرکت خیلی قشنگ بود.
یعنی وقتی توجه مطبوعات، رسانهها و مخاطبین همیشه به حضور ستارهها است و منتظرند ببینند که چه کسی پا روی فرش قرمز میگذارد و چه لباسی میپوشد و ... ناگهان جشنوارهی کن یک نمایش همبستگی با هنرمندی می گذارد که چندین سال پیش جایزهی خیلی معتبری از این جشنواره گرفته است. دوم اینکه وزیر فرهنگ فرانسه و هنرمندان، همزمان با برگزاری جشنواره بیانیه دادند که بسیار تاثیرگذار بود. از همه بهتر جلساتی بود که در مورد فیلم آقای کیارستمی برگزار شد. ایشان و بهخصوص خانم بینوش، بسیار زیبا و تاثیرگذار دربارهی او حرف زدند. آقای کیارستمی گفت: «مسئله فقط زندانی بودن پناهی نیست. مسئله زندانی بودن هنر در ایران است.» فکر میکنم حرف درست و قابل تأملی در فضای امروز جامعهی ایران است. کاری که خانم بینوش بعد از گرفتن جایزهی بهترین بازیگر کرد، این بود که وقتی تشکرهای شخصی و صحبتهای خود را مطرح کرد، دوباره به مسئلهی زندانی بودن جعفر پناهی و اینکه کشوری در دنیا هست که به کمک ما احتیاج دارد، پرداخت و بهطور مستقیم دربارهی ایران صحبت کرد. این بهنظرم خیلی مهم بود. هراس از نقش سینما در دو دههی اخیر، سینمای ایران نه تنها از جنبهی هنری مورد توجه قرار گرفته و در سطح جهان مطرح شده بلکه وضعیت هنرمندان و میزان استقلال و آزادی آنها برای ارائهی اثر هنری نیز مورد توجه محافل هنری و روشنفکری قرار گرفته است. آیت نجفی میگوید سینما هم بهعنوان هنر و هم به عنوان رسانه، نقش مهمی در بازتاب رویدادهای یک جامعه دارد. از همینرو در جامعهی ایران نیز حساسیت برانگیز شده است: امکانی که سینما بهدلیل محبوبیت جهانیاش به ما میدهد این است که بهراحتی در سراسر جهان ارائه میشود. یعنی اگر انسان بتواند فیلمی بسازد که استانداردهای جهانی داشته باشد، میتواند در پنج قاره فیلمش را ارائه دهد و در پنج قاره مخاطب داشته باشد. طبیعی است جعفر پناهی برای فیلمدوستان و سینمادوستان که شاید طیف گستردهای از مردم جهان را تشکیل دهند، اسم شناخته شدهای است.
فیلم «دایره»، در محافل روشنفکری فوقالعاده سر و صدا کرد و هنوز که هنوز است پس از گذشت چند سال که از اکرانش میگذرد هنوز در موردش صحبت میشود. فیلم «آفساید» نیز توانست قشر بیشتری از سینما دوستان را بهخود جلب کند. خیلی جاها که صحبت میشود میبینم که این فیلم را میشناسند و از آن صحبت میکنند. این موفقیت خوبی برای ایشان بود. فکر میکنم چیزی که حساسیت را در مورد سینما زیاد میکند، قدرتی است که این رسانه دارد و تاثیری است که میگذارد. بههر حال سینمای ایران در سالهای آخر جنگ و فشارهایی که در ایران بود، توانست تصویر متفاوتی از جامعه و مردم این کشور را به جامعهی جهانی نشان دهد. سینمای ایران بود که در بستهی دو طرف را نشان داد. بههر حال هم سیاستمداران ایرانی در را به روی ایران بسته بودند و هم جهان در را به روی ایران بسته بود. در واقع سینمای ایران توانست دریچههای کوچکی باز کند که یکدفعه به یک بازگشایی بزرگ منجر شد و توانست با موفقیتهایی از نامزدی اسکار آقای مجیدی گرفته تا نخل طلای آقای کیارستمی بهعنوان یک استاندارد بزرگ جهانی، خودش را نشان دهد. طبیعی است این اتفاقها حساسیت روی سینما را زیاد میکند. امسال دولت ایران اعلام کرده فیلمها بدون اجازه نمیتوانند به جشنوارههای جهانی عرضه شوند. من شنیدم خیلی از فیلمسازها میخواستند برای کن اقدام کنند اما وزارت ارشاد این اجازه را به آنها نداده است. میدانیم دولت میخواهد از این قدرتی که سینما دارد استفاده کند ولی یادش میرود که قدرت سینما به دلیل مستقل بودنش است. اگر سینمای کیارستمی، پناهی، قبادی و سایرین توانسته خودش را در استانداردهای جهانی نشان دهد، بهخاطر مستقل بودن این سینماگران بوده نه به علت دولتی بودن آنها.
خودی و غیر خودی در روزهای اخیر حدود ۸۵ نفر از سینماگران ایرانی در نامهای خطاب به مسئولان جمهوری اسلامی، خواستار آزادی فوری جعفر پناهی شدند. نویسندگان این نامه با اشاره به اعتصاب غذای جعفر پناهی نسبت به وضعیت جسمی او ابراز نگرانی کردند. آیت نجفی، فیلمساز ایرانی میگوید، سینمای ایران، سینماگران و هنرمندان نیز متأثر از رویدادهای پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری هستند و بهنظر میرسد از مرزهای خودی و غیر خودی گذشتهاند: اتفاقی که پس از انتخابات افتاد، همین همبستگی بود که در عرصههای مختلف خود را نشان داد. همین فرهنگ خودی و غیرخودی که شکسته شد. بهنظرم میتوان نمونهاش را در نامهی آقای کیارستمی در مورد زندانی شدن جعفر پناهی دید. او اشاره کرده بود ما سلیقههای متفاوتی داریم و جور متفاوتی فکر میکنیم اما من بههر حال زندانی شدن ایشان را محکوم میکنم. مهم نیست من مثل جعفر پناهی فکر کنم که بخواهم این عمل را محکوم کنم. فکر میکنم چیز قشنگی که اتفاق میافتد این است که ما یاد بگیریم که این خودی و غیرخودی را دور بیاندازیم. اگر بخواهیم هنرمندانه به آن نگاه کنیم، ایران وقتی سینمای کاملی خواهد داشت که هم سینمای هنری و هم سینمای تجاری داشته باشد. هم سینمای کودک، هم سینمای جنگ، هم سینمای اجتماعی و هم سینمای خانوادگی داشته باشد. سینما یک بدنه است و وقتی به مفهوم واقعی، رشدیافته خواهد بود که تمامی گونههای مختلف سینمایی را داشته باشد. این اتفاق در سینماگران میافتد. ما احتیاح به سینماگرانی داریم که مذهبی هستند و سینماگرانی که ضد مذهب هستند و هنرمندانی که در این وسط قرار دارند. ما به سینمایی احتیاج داریم که فوقالعاده سیاسی باشد و سیاستمداران را به نقد بکشد. از آن طرف به سینماگری احتیاج داریم که هیچ کاری به سیاست نداشته باشد و مسائل خیلی سادهی زندگی روزمره را به تصویر بکشد. در واقع اتفاقی که میافتد و شاید برای آینده خوب است، این است که با هم یاد میگیریم این مرزبندیها را بشکنیم. فکر نکنیم که سینمای جعفر پناهی را دوست دارم یا ندارم، من خود جعفر پناهی را دوست دارم یا ندارم تا بعد نسبت به زندانی شدنش موضع بگیرم. این را نیز باید بگوییم که بهعنوان یک هنرمند ایرانی فکر میکنم که موضعگیری نسبت به زندانی شدن جعفر پناهی خیلی کم بود و باید بیش از این میبود. گفتنی است در واکنش به ادامهی بازداشت و اعتصاب غذای جعفر پناهی، فیلمساز و هنرمند دربند، عیسی سحرخیز روزنامهنگار و فعال سیاسی زندانی، در تماس تلفنی با خانوادهاش از او خواست تا اعتصاب غذا را بشکند تا زنده بماند و بتواند روزی، آنچه را در زندان مشاهده کرده است به تصویر بکشد. |