رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹

«زیبا»، ساخته‌ی ایناریت در جشنواره‌ی کن

امیر رسولی

بالاخره انتظار به سر آمد و «زیبا»، فیلم کارگردان نام‌آشنای مکزیکی آله‌خاندرو گونزالز ایناریت، امروز دوشنبه هفدهم ماه می در جشنواره‌ی فیلم کن به نمایش گذاشته شد.

«زیبا» ساخته‌ی ایناریت دسامبر ۲۰۱۰ به نمایش عمومی درمی‌آید.

ایناریت «زیبا» را در بارسلون ساخته است. خاویر باردم که پیش از این در فیلم «نه سرزمینی برای پیرمردان»، ساخته‌ی برادران کوئن بازی کرده بود، نقش اول این فیلم ِ اسپانیایی زبان را به عهده دارد. او در نقش مردی خلاف‌کار که اوگسبال نام دارد ظاهر می‌شود. رفیق او که افسر پلیس است، او را با گذشته‌اش درگیر می‌کند. فیلم‌نامه‌ی «زیبا» را هم ایناریت نوشته است.


آله‌خاندرو گونزالز و خاویر باردم

قهرمان «زیبا»، مردی به نام اوگسبال را می‌توان نوعی ایوب در نظر گرفت. مردی که در زندگی مدام بخت به او پشت کرده و اکنون باید سرنوشتش را ایوب‌وار تحمل کند. هنر ایناریت در این است که تماشاگر با علاقه به بدبختی یک مرد نگاه می‌کند.

«زیبا» نیز مانند فیلم‌های دیگر ایناریت یک فیلم چندلایه، تفسیرپذیر و چندمعنایی است و تاکنون از نظر هنری قوی‌ترین و البته سیاه‌ترین و غم‌انگیزترین فیلمی بوده که در شصت و سومین جشنواره‌ی فیلم کن به نمایش گذاشته شده است.

اوگسبال (خاویر باردم) مردی است بدبخت و بیمار که با لباس‌ و زیرشلواری کثیف در آپارتمانی در بارسلون زندگی می‌کند. همسر سابقش از بیماری مانیاک و افسردگی رنج می‌برد. او از همسر مطلقه‌اش دو فرزند دارد، به بیماری سرطان پروستات مبتلاست و چیزی از زندگی‌اش باقی نمانده.


در روزهای اخر زندگی اما با پیشینه‌ی تبه‌کارانه‌اش درگیر می‌شود: او مسئول مرگ بیست و پنج چینی است که قاچاقچیان آدم آن‌ها را به طور غیرقانونی وارد اسپانیا کرده و در زیرزمین خانه‌ای حبس کرده بودند و آن‌ها در اثر نبودن هوا خفه شده‌اند.

او همچنین رئیس یک شبکه از فروشندگان آفریقایی دوره‌گرد در بارسلون است که جنس قاچاق می‌فروشند. این مرد اما با این همه یک مشکل دیگر و بزرگ‌تر هم دارد: او می‌تواند با مردگان ارتباط بگیرد.

بدبختی و فلاکت اوگسبال وقتی با هنر ایناریت بیامیزد و به مدت صد و چهل دقیقه‌ بر پرده‌ی بزرگ سینما به نمایش دربیاید، از تماشاگر دیگر چیزی باقی نمی‌ماند.

نماها اغلب تاریک است و از همان ثانیه‌های نخستین صداها بلندتر از حد معمول در نظر گرفته شده و تماشاگر را از نظر صوتی هم با زندگی روزانه‌ی قهرمان تبه‌کار اما بدبخت فیلم درگیر می‌کند.

برای مثال در یکی از صحنه‌ها، وقی که اوگسبال سر میز غذا یک لحظه اعصابش را از دست می‌دهد و پسر کوچکش را تنبیه می‌کند و او را به اتاقش می‌فرستد، این صحنه که به خودی خود یک اتفاق روزانه است، تماشاگر را چنان درگیر می‌کند که از نظر عاطفی کاملاً حال و روز پسر تنبه شده را درک می‌کند. تماشاگر نمی‌تواند نسبت به زندگی این شخص بی‌تفاوت باشد و این بزرگترین هنر ایناریت است.


آله‌خاندرو گونزالز ایناریت

با این حال این پرسش پیش می‌آید که درگیری‌های عاطفی با زندگی روزانه‌ی یک مرد درهم‌شکسته که در آستانه‌ی مرگ قرار دارد و حالا به گذشته‌اش و به اشتباهاتی که در زندگی کرده فکر می‌کند، چه فایده ای دارد؟ کارگردان به ما چه می‌خواهد بگوید و پیام فلسفی یا اجتماعی این فیلم چیست؟

اوگسبال هر چند تبه‌کار است، اما از نظر عاطفی نسبت به سرنوشت قربانیانش بی‌تفاوت نیست. او یک تبه‌کار باوجدان است که از رنج دیگران رنج می‌برد و با این حال در دور باطل زندگی‌اش چاره ای ندارد جز آن‌که دیگران را آزار بدهد. او یک تبه‌کار است، اما در همان حال یک فرشته هم هست.

ایوب پیامبری است که برای زنده ماندن به تبه‌کاری روی آورده، اما تلاش می‌کند از رنج هم‌نوعانش بکاهد. ایناریت با این تمهید آخرین امکان تماشاگر در ایجاد فاصله‌ای عاطفی بین او و قهرمان فیلمش را سلب می‌کند. تماشاگر چاره‌ای ندارد جز آن‌که با اوگسبال همدردی کند.

گناه و جرم اوگسبال در زندگی، گناه و جرم ما در گستره‌ی هستی است. ما دیگر نمی‌توانیم به سادگی خوب را از بد، نیک را از شر و فرشته را از شیطان تفکیک کنیم و خودمان را بفریبیم و گمان کنیم که به رغم همه‌ی تبه‌کاری‌های ناگزیرمان همچنان انسان‌هایی خوب، فرشته‌سان و نیکوکاری هستیم.

ایناریت نخستین فیلمش، آمورس پروس را در سال دو هزار ساخت. منتقدان این فیلم را نخستین شاهکار سینمایی قرن بیست و یکم نامیدند. این فیلم در آن سال کاندید اسکار بهترین فیلم خارجی بود و هر چند که اسکار را از ان خود نکرد، اما راه ورود کارگردانش به هالیوود را هموار کرد.

سه سال بعد فیلم درخشان ۲۱ گرم را با بازی نیومی وات و شون پن ساخت و سه سال بعد از این تاریخ، در سال ۲۰۰۶ م با ساختن فیلم «بابل» سه‌گانه‌ی (تریلوژی) آمورس پروس، ۲۱ گرم، و بابل با موضوع خشونت، مرگ و تبه‌کاری انسان‌ها را به پایان رساند. «بابل» را شاهکار ایناریت می‌دانند.

در همان سال «بابل» نخ طلایی جشنواره‌ی فیلم کن را از آن خود کرد و نامزد دریافت هفت اسکار بود که از این میان به موسیقی فیلم جایزه‌ی اسکار تعلق گرفت.

">پیش‌پرده‌ (تریلر) «زیبا» ساخته‌ی ایناریت

">پشت صحنه‌ی «زیبا» ساخته‌ی ایناریت


Share/Save/Bookmark