درگذشت نعمت حقیقی، پیشکسوت سینمای مؤلف ایران
نادر افراسیابی
نعمت حقیقی، فیلمبردار پیشکسوت سینمای مؤلف ایران هشتم اردیبهشت ماه درگذشت. او که از چندی پیش از بیماری قلبی رنج میبرد، در بیمارستانی در تهران در اثر پیامدهای آن بیماری درگذشت.
نعمت حقیقی مدیر فیلمبرداری برخی از مهمترین آثار ماندگار سینمای مؤلف ایران بود. او با کارگردانان سرشناسی مانند مسعود کیمیایی، بهروز افخمی و ناصر تقوایی همکاری کرده بود و فیلمبرداری فیلمهایی مانند گوزنها، داشآکل، بلوچ، خاک، غزل، دشنه، تنگسیر، شازده احتجاب، سفیر، دزد عروسکها، عروس، ناصرالدینشاه آکتور سینما، روز فرشته، معجزه خنده، فصل پنجم، جهان پهلوان تختی و شوکران برخی از آثار این هنرمند بزرگ اند.
قرار است که پیکر این فیلمبردار برجسته دوازدهم اردیبهشت ماه، ساعت ٨:٣٠ صبح از مقابل ساختمان شماره دو خانه سینما در خیابان وصال تشییع شود.
نعمت حقیقی
نعمت حقیقی در سال ١٣١٨ در تهران زاده شد و در سال ١٣٤٧ با لیلی گلستان ازدواج کرد و پس از شش سال از او جدا شد. مانی حقیقی، کارگردان سرشناس ایرانی فرزند مشترک لیلی گلستان و نعمت حقیقی است.
نعمت حقیقی در سال چهارم دبیرستان تحصیل را رها کرد. فرخ غفاری که در آن زمان فیلم «جنوب شهر» را میساخت، او را به عنوان کمکفیلمبردار استخدام کرد. این فیلم نخستین تجربهی سینمایی حقیقی بود.
او به درستی اعتقاد داشت که در کار فیلم، فیلمبردار و کارگردان باید با روحیهی هم به خوبی آشنا باشند. هرگاه فیلمبردار و کارگردان با هم تفاهم داشته باشند، حاصل کار آنها رضایتبخش خواهد بود، وگرنه فیلمبردار نمیتواند تواناییهای خودش را به کار گیرد و وظیفهی او در حد عکاسی که از صحنهها چند عکس میگیرد کاهش مییابد.
نعمت حقیقی در نوجوانی از درس و مشق و مدرسه گریزان بود و به همان اندازه به سینما عشق میورزید. او در آن سالها یک دوربین عکاسی ارزانقیمت تهیه کرد و به یاری برادرش با این دوربین عکسهایی میگرفت و ظاهر میکرد. پس از ترک تحصیل فرخ غفاری او را به ازای ٢٥٠ تومان در ماه به کار گماشت. پس از این نخستین تجربهی سینمایی، نعمت حقیقی در «ایراننما» تاریکخانهی کوچکی دایر کرد و به طور حرفهای به عکاسی مشغول شد و در همان حال گاهی با دوربین فیلمبرداری نماهای کوتاه هم میگرفت. او بسیاری از شگردهایی را که در آن زمان در سینمای ایران تازگی داشت، در همین تاریکخانه آموخت. او در سالهای دههی چهل با کمک فرخ غفاری به فیلمهای تبلیغاتی روی آورد و طرحهایی برای این فیلمها نوشت و صداگذاری و تدوین و فیلمبرداری برخی از این فیلمها را به عهده گرفت.
پس از این تجربه همراه گروه ابوالقاسم رضایی و جلال مقدم به عربستان رفت تا فیلم «خانهی خدا» را با همكاری احمد شیرازی، محمود ایثاری و عباس دستمالچی فیلمبرداری كند.
تلویزیون ملی ایران که تأسیس شد، حقیقی به استخدام تلویزیون درآمد و از محیط ناسالم سینما در آن سالها فاصله گرفت. این نقطهی عطفی در کار حقیقی به شمار میآید. او خود عقیده داشت كه اگر در آن زمان وارد سینمای ایران شده بود، احتمالاً به جرگهی فیلمبردارانی میپیوست كه سینمای ایران در آن سالها استعداد آنها را تلف کرده بود.
در سال ١٣٤٧ مسعود کیمیایی به او پیشنهاد داد که فیلمبرداری نخستین فیلمش، «بیگانه بیا» را به عهده گیرد. اما حقیقی نپذیرفت. گروه کیمایی، حقیقی، اسفندیار منفردزاده و بهروز وثوقی در ساختن فیلم به یادماندنی «داش آکل» با هم همکاری کردند. حقیقی از تلویزیون بیرون آمد و دوباره به سینما پیوست. او در سال ١٣٥٢ فیلمبرداری فیلم «تنگسیر» ساختهی امیر نادری را به عهده گرفت و در همان سال بود که فیلمبرداری فیلم سیاه و سفید «نفرین» ساختهی ناصر تقوایی را هم به انجام رسانید.
شازده احتجاب، ساختهی بهمن فرمان آرا که یک سال بعد ساخته شد، تجربهی موفقیتآمیز دیگری برای نعمت حقیقی بود. در این فیلم که بر اساس داستان ماندگار هوشنگ گلشیری (شازده احتجاب) ساخته شده، شازدهی از هستی ساقطشدهی قجر روزهای آخر زندگانیاش را در یک فضای وهمی که از جنون نشان دارد میگذراند. حقیقی و فرمانآرا موفق شدند به خوبی از عهدهی این فضا برآیند. در این فیلم به ندرت تصاویر چشمنواز وجود دارد. هر تصویر در خدمت به بیان درآوردن روحیهی شازده احتجاب قرار دارد. پس از این تجربهی ماندگار، نعمت حقیقی چند فیلم دیگر را فیلمبرداری کرد. اما هیچیک از این فیلمها تجربهی درخشانی نبود. ممل آمریكایی (شاپور قریب ١٣٥٣) سازش (محمد متوسلانی ١٣٥٣) همسفر (مسعود اسداللهی ١٣٥٤) و خانه خراب (نصرت الله كریمی ١٣٥٤) برخی از فیلمهایی هستند که نعمت حقیقی بعد از آن اوج هنری، فیلمبرداری آنها را به عهده داشت.
این هنرمند بزرگ و خودساختهی سینمای ایران شب چهارشنبه، ٢٨آوریل/ ۸ اردیبهشت در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشت. روحش شاد و یاد او گرامی
|
نظرهای خوانندگان
سال 1345 که دانشجوی رشته ی تاتر هنر های زیبا بودم نمایش چوب زیر بغل را که بهمن فرسی نوشته و کارگردانی کرده بود با همکاری اکبر زنجان پور و بقیه بچه های تاتر بازی کردم نعمت حقیقی عکاس نماش ما بود و آنجا بود که او را شناختم.
-- مسعود چم آسمانی ، May 1, 2010 در ساعت 11:10 PMمتواضع بود و مهربان.
یادش گرامی و روانش شاد.
احتمالاً و باتوجه به گرفتاری های خاص نعمت حقیقی،این لیلی گلستان بود که از او جدا شد، نه او از لیلی گلستان
-- بدون نام ، May 1, 2010 در ساعت 11:10 PMنویسنده طوری نوشته که انگار نعمت حقیقی در سال ۱۳۵۷ با انقلاب ایران بازنشسته شد و یا از کار برکنار شد. پس جای این همه فیلمی که بعد از انقلاب ساخت در این به اصلاح «اوبیچری» کجاست؟
-- فیلم باف ، May 1, 2010 در ساعت 11:10 PM