رادیو زمانه > خارج از سیاست > تئاتر > تجربهای متفاوت | ||
تجربهای متفاوتآرش پارساغریبهای در خانه؛ نویسنده: نوشین تبریزی، کارگردان: دلارا نوشین، طراح صحنه و لباس: هنگامه سازش، طراح نور: جلال تهرانی، آهنگساز: سیاوش دیهیمی، محمد ساعدی، دستیارکارگردان: عماد سالکی، منشی صحنه: محسن صادقی، طراح پوستر و بروشو: کمال کچوییان، عکاس: عباس امیری، طراح گریم: بهمن صنیعی، روابط عمومی: شیوا حمید خانی، مدیراجرایی: حسین متحد. بازیگران: ریما رامینفر« زن »، سام کبودوند «آلفردو»، پانتهآ مرزبانیان، تورج ثمینیپور «کارآگاه پلیس»، فرخ رزمگاه «کارآگاه پلیس». آذر و دی ماه ١٣٨٨، ساعت ١٨:٣٠، سالن اصلی تالار مولوی تهران. پرداختن به فضاهای رئالیستی همیشه یکی از سختترین گونههای تئاتری است که کمتر درامنویس جوانی در فضای تئاتری ایران در آن دست به تجربهی جدی زده است. از درامنویسان متأخرتر میتوان به آثار «محمد یعقوبی، زندهیاد اکبر رادی و...» اشاره کرد. اما در نسل نوپایی که از میان دانشجویان دست به تجربه در عرصهی درامنویسی میزند، کمتر نویسندهایی را میتوان یافت که انرژی خود را صرف تجربه در این ژانر کرده باشد. نوشین تبریزی جزو نویسندگان جوانی است که قریب به اتفاق آثارش را در قالب فوق به رشتهی تحریر درآورده است. پرداختن به روابط خانوادگی و مسائل و معضلات زنان در جامعهی ایران از مهمترین ویژگیهای آثار تبریزی به شمار میآید.
«غریبه ای درخانه» جهان داستانیاش را بر محوریت زنی بنا مینهد که سالهای زیادی است که از همسرش جدا شده است و به تنهایی زندگی میکند. او در تمام این سالها با این توهم زندگی میکند که شخصی ناآشنا در منزلش اقامت دارد و او را مورد اذیت و آزار قرار میدهد. نیروی محرکهی درام بر توهم این زن استوار شده. صحنهی آغازین نمایش کاملا متناسب با این تم طراحی شده است. پس از آن که آلفرد وارد منزل همسر سابقش میشود مخاطب با یک ارتباط منطقی میان زن و مرد مواجه میشود و کاملا به این باورمیرسد که شاهد یک زندگی مشترک است. اما هر چه درام به پیش میرود مخاطب وارد دنیای توهمی زن میشود و از شخصیت مرد داستان «آلفرد» فاصله میگیرد. در واقع نویسنده بر مبنای قراردادی که در آغاز درام با مخاطب میگذارد داستان اثرش را تا به انتها طراحی کرده است. این موقعیت پس از ورود دو کارآگاه به خانهی زن ادامه مییابد. تکرار عنصری است که نویسنده به کرات در ساختمان اثرش از آن استفاده کرده. (نمونهی بارز آن: ورود و خروج دو کارآگاه به خانهی زن، حضور مداوم آلفردو در خانهی زن و صحنههای کابوس دیدن زن و...) که باعث به وجود آمدن موتیف و ضرباهنگی در نمایش میشود که مخاطب را تا انتهای اثر با خود همراه میکند.
در بخش کارگردانی، مخاطب با چیدمانی نمادگرایانه و کاربردی مواجه میشود. نوشین در مقام کارگردان، تحلیل درست و مناسبی از نمایشنامه انجام داده است. طراحی میزانسنها و حرکات متناسب با ویژگیهای درونی و بیرونی شخصیتها انجام شده. طراحی حرکات منقطع و شکسته برای زن، کاملا با شخصیت متزلزل او هماهنگی دارد. این اتفاق برای دیگر شخصیتهای نمایش هم روی میدهد. زن دوم آلفردو هم وقتی وارد دنیای توهمی زن اولش میشود، واجد چنین خصوصیاتی در حرکات میشود. تنها شخصیتی که در طراحی حرکات کاملا متضاد با کاراکترهای دیگر است، شخصیت «آلفردو» است. حرکات منحنی و نرم و وجود منطق در رفتار از ویژگیهای بارز شخصیت آلفردو در صحنه است. یکی دیگر از عناصر صحنه که باعث فضاسازی مناسب اثر میشود طرح خلاقانهی طراح صحنه نمایش است. طراحی 6 لته که بر محور ثابت خود میگردند به خوبی فضای توهمگونهی ذهن زن را برای مخاطب مجسم میکند. طراح صحنه با انتخاب رنگ قهوه ای روشن و تیره برای دیوارهای خانهی زن، هارمونی مناسبی میان بافت و شکل طرح صحنه بوجود میآورد.
این طراحی با استفاده درست از نورهای موضعی که بر روی هر کدام از لتهها جداگانه استفاده شده ترکیببندی زیبایی را برای منظر نمایش رقم می زند. «غریبهای در خانه» درامی رئالیستی است که در برقراری ارتباط صحیح با مخاطبان موفق عمل میکند و برای تبریزی در مقام نویسنده، تجربهای جدی در عرصهی درامنویسی به شمار میآید. |