رادیو زمانه > خارج از سیاست > فستيوال فيلم > «درباره الی، یک اتفاق تازه در سینمای ایران» | ||
«درباره الی، یک اتفاق تازه در سینمای ایران»شیرین فامیلیفیلم «درباره الی» ماجرای سفر چند خانواده به شمال و آشنایی مرد جوانی به نام «احمد» با «الی» و پیامدهای این آشنایی است. با ناپدید شدن ناگهانی «الی»، هرکس در مورد این مسأله داوری خود را دارد و دیگری را مقصر میداند. این فيلم که در جشنواره فيلم فجر با مشکل پخش شد، به بخش مسابقه پنجاه و نهمین دوره فستیوال برلین راه پیدا کرد و با استقبال منتقدین و تماشاگران مواجه شد تا آنجا که گفته میشود ممکن است برندهی جایزه خرس طلایی این فستیوال باشد. پیرامون فیلم «درباره الی» با آیت نجفی، فیلمساز جوان و کارگردان تئاتر گفت و گو کردهام.
آقای نجفی! شما از همان روزهای اول در فستيوال حضور داشتيد و فيلمهای زيادی را ديديد. چه فيلمی، به خصوص در بخش مسابقه، تا به حال نظر شما را جلب کرده و میتواند اين بخت را داشته باشد که خرس طلايی «برليناله» را به دست آورد؟ به نظر من تا اينجا فيلم «درباره الی» بهترين فيلم جشنواره بوده است. به جز آن، يک فيلم آمريکايی به نام «پيغامرسان» بود که در بخش مسابقه اصلی شرکت داشت و داستان دو سرباز آمريکايی بود که بايد خبر کشته شدن چند سرباز آمريکايی در جنگ عراق را به خانوادههای آنها میرساندند، اين فيلم تکاندهنده بود. در فيلمهای بخش مسابقه، به جز فيلم «درباره الی»، ساير فيلمها را دوست نداشتم و به نظر من فيلمهای خيلی جدی نبودند.
به عنوان يک فيلمساز، کدام جنبههای سينمايی فيلم «درباره الی» برای شما جذاب بود؟ اين اولين بار است که در يک فستيوال، فيلم شماره يک من، يک فيلم ايرانی بوده و اين از قدرت فيلم سرچشمه میگيرد. برجستگی فيلم «درباره الی» برای من اين است که توانسته با زبان سينما حرف بزند. اين فيلم میتوانست محصول هر کشور ديگری باشد و در سينمای ايران يک اتفاق تازه است. در واقع فيلم با زبانی داستان را مطرح میکند که به راحتی برای مخاطب جهانی نيز قابل فهم و قابل دسترسی است. ويژگیهای اين فيلم چيست؟ اگر بخواهم از ويژگیهای «درباره الی» بگويم، بازیهای بسيار خوب و يک دست آن است که از ابتدا شروع میشود و تا انتها ادامه میبايد، يعنی ريتم و جنس بازیها تا پايان فيلم به شدت قدرتمند باقی میماند. کار دوربين فيلم را نيز بسيار دوست داشتم، به خصوص صحنه بادبادکبازی الی که به نظر من سينمای ناب بود (منظورم سينمای ايران، بيرون از ايران و در جشنوارهها است). ما يا با سينمای شاعرانه سر و کار داريم که نمونه برجسته آن آقای کيارستمی است، يا با سينمای کودک و يا با سينمای فقر سر و کار داريم، يعنی روی قصههايی دست گذاشته شده که تا حدودی از بافت زندگی روزمره ما در ايران خارج بود. البته در چند سال گذشته، فيلمهايی به صحنه آمد که فيلمهای بدنه سينمای ايران بود و با مخاطب ايرانی نيز برخورد میکرد. ولی برجستگی فيلم «درباره الی» اين است که توانسته در يک سينمای داستانگو به شاعرانگی مطلق برسد. به عنوان مثال بايد دوباره روی صحنه بادبادکبازی الی تأکيد کنم که بسيار به سينمای شاعرانه نزديک است و برای من مخاطب، اين ويژگی مهم فيلم است. چيز ديگری که در اين فيلم دوست دارم، اين است که مشکلات بسيار مهمی را مطرح میکند، ولی به صورت لايهای، يعنی ما در فيلم هيچ شعاری نمیشنويم و هيچ برخورد مستقيمی با مشکلات نمیبينيم. اما زمانی که در فيلم عميق میشويم و با دقت نگاه میکنيم، متوجه میشويم خيلی از مشکلات را از ريشه به ما نشان میدهد و اين مشکلات میتواند در همه جای دنيا اتفاق بيفتد. البته در عين حال فيلم بسيار ايرانی است، چون شيوه زندگی و تفريح شخصيتهای فيلم و سپس شيوهای که دچار بحران میشوند، خيلی ايرانی است. من واقعاً از اين فيلم لذت بردم، هرچند مانند هر فيلم ديگری، نقطه نظرات و انتقادات خود را نيز دارم. اميدوارم هم فيلم و هم خانم گلشيفته فراهانی که بازی بینظيری ارائه داده است، بتوانند در اين فستيوال جايزه بگيرند.
شما به انتقاداتی در مورد اين فيلم اشاره کرديد. من به عنوان يک بيننده وقتی اين فيلم را میديدم، احساس میکردم که بعضی از صحنهها بسيار طولانی و کند است و میتواند نباشد. نظر شما به عنوان يک فيلمساز چيست؟ من هم نظرات خود را به عنوان يک بيننده عنوان میکنم، چون هر فيلمسازی سليقه و بينش خاص خود را نسبت به سينما دارد. البته من هم با شما موافق هستم و احساس میکردم نيمه اول فيلم میتوانست کوتاهتر باشد. اگر من تصميمگيرنده بودم، حتی يک سوم اول فيلم را کنار میگذاشتم، ولی از زمانی که بحران پيش آمد تا آخر فيلم، ريتم بهتر شد. با اينکه اديت فيلم به عنوان زبان فيلم در تدوين بسيار خوب است، ولی ريتم آن حداقل با سليقه من جور نبود. حال که صحبت از انتقاد شد، بايد بگويم که من تا حدودی با داستان فيلم هم مشکل دارم. متأسفانه ما امروز در ايران بسيار راحت به يکديگر دروغ میگوييم، انگار مسألهای عادی است. ما اين موضوع را به خوبی در فيلم میبينيم که همه از زن و شوهر گرفته تا عاشقها به هم دروغ میگويند، ولی اگر بخواهيم دراماتيک به قضيه نگاه کنيم بعضی از دروغها زياد ضروری به نظر نمیرسيد و میتوانست جايگزين شود. البته اين چيزها سليقهای است. نظر سينماگران، مطبوعات و دستاندرکاران فستيوال برلين که با آنها در ارتباط بوديد، در مورد فيلم «درباه الی» چه بود؟ در نشريه «اسکرين» که يک نشريه آمريکايی معتبر سينمايی است و فقط به فيلمهای بخش مسابقه رأی میدهد، «درباره الی» رأی بالايی داشت. البته منتقدين آلمانی برخورد زياد مثبتی با فيلم نداشتند، ولی منتقدين بينالمللی برخورد مثبتتری داشتند. همکاران و دوستان من در برلين، فيلم را واقعاً دوست داشتند.
در حاشيه فستيوال برلين، تظاهراتی در اعتراض به نمايش فيلم «درباره الی» صورت گرفت. شما اين تظاهرات را ديديد؟ آقای ديتر کاسليک، مدير فستيوال برلين، گفته بود: «ديالوگ با ايران، نه». درباره جملات راديکالی که در تظاهرات نوشته بودند، از آنها سوال کردم و اينکه چرا فکر میکنند اينها ايران را به شکل سياسی نمايندگی میکنند؟ به من گفتند تو شرايط فيلمسازی در ايران را نمیشناسی و اگر میشناختی، میفهميدی هر فيلمی که از ايران بيايد به عنوان يک مسأله سياسی ايران را نمايندگی میکند. من در اين تظاهرات هيچ فرد ايرانی نديدم و اگر هم بود من نديديم و جالب بود کسانی که ايرانی نيستند میخواستند به من ياد بدهند که در ايران چگونه بايد فيلم ساخت. چيزی که به عنوان يک درد، در دل من باقی مانده اين است که هنرمندان ايرانی با وجود فشارهای بسيار زياد کار میکنند و بايد با سانسور و ساير مشکلات مبارزه مثبت بکنند و میبينيم که همين فيلم در جشنواره فيلم فجر با مشکل پخش شد و حتی ممکن بود نگذارند به فستيوال برلين بيايد و يا مشکلاتی که خانم فراهانی با آن مواجه است. اين هنرمندان وقتی اينجا میآيند، جمعيت تندوری ديگری هم به آنها فشار میآورند که چرا اين فيلم دعوت شده و نبايد اينجور کارها اجازه شرکت داشته باشند. اين مسأله باعث تأسف است. فکر میکنم تندروی از هر جنبهای که باشد، هيچ نتيجهای ندارد و به رغم شرايط موجود در ايران، هنرمندان ايرانی آثار بينالمللی خلق میکنند. درهمین زمینه: • فیلم اصغر فرهادی در فستیوال برلین • اعلام برندگان جشنواره فیلم فجر • روایت اصغر فرهادی از «درباره الی» در برلین |
نظرهای خوانندگان
سينمای شاعرانه نزديک است...»
سوال: اصل شمردن عنصر «بادبادك» براي سينماي شاعرانه،كمي تا قسمتي سادهانگارانه نيست؟
پرانتز:يادمان نرفته زماني را كه «اسب» و «انار» شده بودند سمبل فيلمهاي عرفاني - ايراني ولي نشنيده و نخوانده بوديم كه «بادبادك» همانند «اسب» و «انار»،تغبيرهاي عاشقانه - فلسفي دارد!
گفتوگو با آیت نجفی، فیلمساز و کارگردان تاتر:
-- ح.ش ، Feb 15, 2009 در ساعت 07:08 PM«درباره الی، یک اتفاق تازه در سینمای ایران»
آقای ديتر کاسليک، مدير فستيوال برلين، گفته بود: «ديالوگ با ايران، نه»
-- حمید آذری ، Feb 15, 2009 در ساعت 07:08 PM------------------------
این طور نیست. دیتر کاسلیک دعوت از سینماگران ایران را در خدمت دیالوگ با ایران می بیند. گروه تظاهرکننده متشکل از اشخاص و گروه های رادیکالی است که مخالف دیالوگ با ایران و با مدیریت دیتر کاسلیک هستند. از جمله گروه مشهور به «STOP THE BOMB » که خواهان بمباران ایران می باشند.
دست آقای اصغر فرهادی و جشنواره برلین و خانم فامیلی درد نکنه که سبب خیر شدن ما یه خبری از جناب آیت خان نجفی بشنویم.
-- صدف فراهانی ، Feb 15, 2009 در ساعت 07:08 PMارادت
انگار ایرانیان در دو شکل متفاوت زندگی میکنند . یکی رسمی به معنی ایرانی بودن و شهروند ایران بودن و دیگری انسان بودن . نکته جالب اینجاست که دنیا بایکی مشکل دارد که ان را به دیگری نیز تعمیم میدهد. نکته ای که نفهمیدم علت تظاهرات در برلین است . چرا یک فیلم که مفهوم انسانی را بیان میکند باید هدف تظاهرات قرار گیرد . نمی فهم اما فکر میکنم شاید بتوان ریشه ان را در نحوه برخورد ایت الله خمینی با کتاب سلمان رشدی پیدا کرد . شاید ایرانیان برای اینکه سانسور نشوند باید از سانسور دیگران پرهیز کنند.
-- شقایق ، Feb 15, 2009 در ساعت 07:08 PMموسیقی پایان درباره الی
-- عسل ، Feb 17, 2009 در ساعت 07:08 PMhttp://www.youtube.com/watch?v=0kBazc_KSUY
ممنون از دوستی که درباره ی تظاهرات تذکر داد. من گفته بودم که آنها خطاب به کاسلیک گفته بودند: «ديالوگ با ايران، نه» وگرنه او که موضعش را نشان داده است.
-- ayat najafi ، Feb 17, 2009 در ساعت 07:08 PMاشاره به صحنه ی بادبادک هم تنها یک مثال بود. نمی دانم چرا دوستی انگاشته بود که بادبادک برای من معنای نمادین دارد!
آیت