رادیو زمانه > خارج از سیاست > کارگردانها > نانی مورتی، دشمن عوامگرایی | ||
نانی مورتی، دشمن عوامگراییبرگردان از: علی آخوندانبرلوسکنی، برلوسکنی، برلوسکنی. نانی مورتی کارگردان، نویسنده و بازیگر ایتالیایی نام نخستوزیر این کشور را پشت سر هم تکرار میکند. روی یک مبل راحتی در اتاق هتلی نشسته و مثل همیشه دارد شیرینی میخورد. ماه گذشته مروری بر آثار مورتی در جشنواره لوکارنوی سوئیس برگزار شد که او آنجا توانست در کنار تماشاگران فیلم «چیز» را که سال نود ساخته بود را ببیند. دیدن این مستند که درباره تجمع کمونیستهای ایتالیا برای بازسازی پس از سقوط دیوار برلین بود او را در فکر فرو برد: «انگار هزار سال از آن روزها میگذرد. تمام کشور و همه مردم آن نشستها را دنبال میکردند. اگر الان از این اتفاقها بیفتد، دیگر مردمی که بیرون از این جلسهها هستند، اهمیتی به آن نمیدهند.» مورتی، برلوسکنی را بهخاطر رخوت سیاسیاش ملامت میکند و زمانی را به یاد میآورد که در ایتالیا کلمه «کمونیست» دشنام نبود و ضمناً نشستهای سیاسی فرصتی برای بحث محسوب میشد، نه فرصتی برای سوء استفاده و كوبیدن رقیب. او به خصوص از فضایی که برلوسکنی در اطرافش بهوجود آورده بسیار گلهمند است: «شاید فکر کنید از برلوسکنی عقدهای دارم، اما راستش اینطور نیست. مشکل ایتالیا این است که دیگر در آن اراده عمومی وجود ندارد. در کشورهای دیگر، روزنامهها به اندیشه عمومی جهت میدهند اما در ایتالیا رسانهها در دست برلوسکنی است و متأسفانه جایگزینی هم وجود ندارد. او پنج بار به خانه فرستاده شد، اما هر بار برگشت. او مردی است که قدرتی انحصاری در شبکههای تلویزیونی دارد و همیشه هم به دنبال نخستوزیر شدن بوده و این چیزی نیست که در دموکراسی قابل قبول باشد. حالا دیگر نه تنها برای جناح راست بلکه برای کل جامعه ایتالیا عادی شده که مردی با یک امپراتوری رسانهای و منابع نامشخص ثروت به دنبال نخستوزیری باشد. اکنون نسلی از جوانان ایتالیایی آمدهاند که با تماشای تلویزیون برلوسکنی بزرگ شدهاند و بدتر اینکه اراده و نیرویی هم برای سؤال کردن ندارند. من مخالف این تعارف هستم که میتوان به جوانان ما امید بست. من اصلاً اینطور فکر نمیکنم.» نکته طنزآمیز اینکه در حال حاضر خود مورتی هم در ایتالیا بهعنوان چهرهای رسانهای شناخته میشود و هر نکتهای که این «وودیآلن ایتالیایی» میگوید تبدیل به خبر میشود و این از جمله مسائلی است که مورتی را آزار میدهد: «روزنامهنگاری ایتالیا بدتر و بدتر میشود. آنها فقط دنبال برانگیختن احساسات مردم هستند. از خیلی چیزهایی که در موردم میگویند سر در نمیآورم، اما مهم نیست، من نه میخواهم و نه میتوانم هر روز در تلویزیون بیایم و بگویم آن چیزی که خبرنگاران میگویند نیستم».
وقتی فیلم جدید مورتی، «آشفتگی کامل» که او در آن بازیگر اصلی است، اوایل امسال در ایتالیا بهنمایش درآمد با انتقاد تند منتقدان مواجه شد. مورتی نقش پدر داغدیدهای را ایفا میکند که کارش را بهعنوان یک تاجر رها میکند تا جلوی مدرسه دخترش بنشیند. این فیلم در مورد مردی حساس و مؤدب است که میخواهد زندگی اش را دوباره بسازد. البته مطبوعات بیش از اینکه بر نقش مورتی دقیق شوند، به صحنهای نسبتاً خشن و سکسی توجه کردهاند. ظاهراً طبیعی هم هست وقتی طرف دیگر این سکانس، هنرپیشهای محبوب مثل «دیر دیاری» باشد توجه زیادی هم جلب شود: «اگر هر بازیگر یا کارگردان دیگری در سکانسی سکسی بازی کند، کسی اهمیت نمیدهد. اما اگر من اینکار را انجام دهم بیشرمی است. این فیلم بر اساس کتابی ساخته شده و این صحنه هم بخشی از داستان است. ضمن اینکه در کتاب این صحنه حتی خشن تر و بیرحمانهتر هم هست.» مورتی، جدا از این که ازمنتقدان جامعه ایتالیای امروز است، کمدینی فوقالعاده هم محسوب میشود. مورتی که متولد سال ۱۹۵۳ است از نوجوانی به سینما میرفت. جایی که مجذوب فیلمهای پازولینی و برتولوچی جوان شد: « بهدلیل وجود دو دیدگاه با این فیلمها ارتباط برقرار میکردم، یکی تلاش برای یافتن سینمایی جدید و دیگری یافتن جامعهای تازه.» مورتی، معتقد است کارگردانان جوان امروزه توجه کافی به کارهای کارگردانان قدیمی نمیکنند. در سال ۱۹۹۱ نانی سینمای شخصیاش را در رم افتتاح کرد که در آن فیلمهایی که او را به وجد آوردهاند نشان میدهد (فیلم«ریف راف» از کن لوچ اولین اثر به نمایش درآمده در این سینما بود). اما اکنون مورتی میگوید که تماشاگراناش پیرتر و پیرترمی شوند: «به ندرت تماشاچی جوانی میتوان دید. نمیگویم جوانها الان فیلم نمیبینند، شاید به سینمایی دیگر میروند. حقیقت اینکه پانزده سال طول میکشد که من تماشاگر خودم را تربیت کنم که پس ازمدتی همهشان خواهند مرد.» و آیا کارگردان جوانی وجود دارد که توجه مورتی را به خود جلب کرده باشد؟ در کمال تعجب پاسخش مثبت است: «تا این اواخرتماشاگران ایتالیایی با خود قرارگذاشته بودند که به دیدن فیلمهای کارگردانان ایتالیایی نروند»، اما مورتی معتقد است این دیدگاه در حال تغییر است و به نسل جدیدی از فیلمسازان و تهیهکنندگان جوان اشاره میکند که به دنبال ساختن آثاری جدی و سیاسی هستند، مانند «گومورا»اثر ماتئو گارونه و «فوق ستاره» اثرپائولو سورنتینو که هر دو فیلم جوایز اصلی جشنواره فیلم کن را بردند: «این فیلمسازان از اینکه نقش قربانی را بازی کنند دست برداشتند. این یک عادت معمول ایتالیایی است که میگوید شما قربانی کسی دیگر شدهاید. همیشه یا دولت اشتباه میکند یا صنعت یا تماشاگران. اما حالا آنها از این طرز فکر خلاص شده و خطرهایی را برای فیلم ساختن بهجان میخرند.» برای لحظهای این رنسانس کوچک موجب خوشحالی مورتی میشود. بهنظر میرسد گوشههایی از فرهنگ ایتالیا در حال شکوفا شدن است حتی اگر برلوسکنی باشد. . . . . . |
نظرهای خوانندگان
سينما را فقط بايد از قلم پرويز جاهد خواند و از دهان گرم او شنيد
-- بينام ، Sep 21, 2008 در ساعت 02:30 PMاتفاقا به نظر من نکته مثبت زمانه اینه که در کنار پرویز جاهد که منتقدی بی همتاست و واقعا قلم و سواد بی نظیری داره از افراد دیگری هم استفاده می کنه .
-- رهگذر ، Sep 21, 2008 در ساعت 02:30 PMهیچ وقت فراموش نمی کنم که زمانه با وجود این که با وجود پرویز جاهد که متخصص بی بدیل ژانر نوآر هست از مقاله ای که نویسنده ی دیگری داشت هم استفاده کرده بود . این به نظرم نقطه مثبت زمانه است مثل همین مطلب که البته ترجمه بود
من مخالف این تعارف هستم که می توان به
جوانان ما امید بست
می گویید نه دو نظر بالا را ببینید از این
بی ربط تر
به نظر من آنچه مورتی در مورد نسل جوان
-- فرساد- آمریکا ، Sep 22, 2008 در ساعت 02:30 PMایتالیا ....برلوسکنی و..........میگوید در همه
جوامع متاسفانه بوجود آمده نسل جدید دجار
بی تفاوتی....نخوت..و.....شده است.
آقای جاهد خیلی خوبه ، ولی خداییش اگر این فرهنگ
-- Ali Estili ، Sep 23, 2008 در ساعت 02:30 PM" فقط " و " باید " ' گفتن و دستور دادن را تغییر بدیم ، بد نیست ... متأسفانه در خون خیلی از ماهاست...
از قلم خواند يعني چه؟زبان گرم شنيده بوديم ولي دهان گرم؟غلط نكنم نويسنده متن بالا...
-- پژمان ، Sep 23, 2008 در ساعت 02:30 PMاز همه دوستانی که در اين کامنت هانسبت به من اظهار لطف کرده اند بی نهايت سپاسگذارم ولی بايد اين را عنوان کنم که اين گونه کامنت ها جز ايجاد دشمنی و تحريک حسادت در ميان نويسندگان هيچ سودی ندارد.
-- پرويز جاهد ، Sep 23, 2008 در ساعت 02:30 PMسلام آقای جاهد ، سپاسگزار نه سپاسگذار !
-- مهدی ، Sep 23, 2008 در ساعت 02:30 PM