رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۸ مرداد ۱۳۸۸
گفت‌وگو با کارن رشاد، سردبیر «کلاه استودیو»

هنر زیرزمینی در «کلاه استودیو»

شهره جندقیان

رسانه‌ی اینترنتی «کلاه استودیو» اگر تنها رسانه‌ی هنر زیرزمینی در ایران نباشد ولی یکی از معدود‌ پیشگامان و نوآوران در این عرصه است. با اینکه تنها حدود سه سال از عمر این مجله‌ی دوزبانه‌ی فارسی - انگلیسی می‌گذرد ولی تا به حال برای جذب و گردآوردن هنرمندان زیرزمینی (آندرگراند) و شناساندن کارهایشان به مخاطبان و علاقمندان این هنر در داخل و خارج از کشور، پیشرفت‌ها و موفقیت‌های قابل توجهی داشته است.


فلایر نمایشگاه اسپری، شهریور ۱۳۸۶

کلاه استودیو رسانه‌ای مستقل و غیرانتفاعی است که توسط «کارن رشاد»، عکاس و گرافیست در سال ۱۳۸۲ در تهران راه اندازی شده‌. در زمان خلق کلاه استودیو، کارن رشاد به تازگی از دانشگاه آزاد هنر و معماری برای بار دوم به‌طور موقت اخراج شده بود و در حال آماده کردن یک نمایشگاه خصوصی از تازه‌ترین کارهای نقاشی‌اش بود.

برای اینکه با کارن رشاد، سردبیر کلاه استودیو و فعالیت‌های این رسانه‌ی پیشرو بیشتر آشنا شویم با این هنرمند جوان گفت‌وگو کردم:

پیش از اینکه در سال ۱۳۷۸ با مجله‌ی گزارش فیلم به‌عنوان طراح روی جلد شروع به همکاری کنی، چقدر در زمینه‌ی هنری فعال بودی؟

تمام دوران دبستان و راهنمایی‌ام رو سنتور در ردیف میرزا عبدالله یاد گرفتم و نقاشی کردم. اواخر دوران راهنمایی بود که نقاشی کردنم تبدیل به کپی کردن کاریکاتور های دوگان (کاریکاتوریست ترک) و کارهای کامبیز درمبخش شد. آدم‌های اون‌ها رو کپی می‌کردم و موضوعات خودم رو باهاشون اجرا می‌کردم. یعنی دو سال من خوراک کارهام دو تا کتاب بود از این دو تا هنرمند. ولی فکر می‌کنم این دو کتاب برای من کلی آموزش بودن، هم موضوع کاریکاتورهای این دو هنرمند من رو تو این مدت تو خودشون برده بود و هم فضاهای ساده و سفید. این‌طوری بود که به طرف گرافیک کشیده شدم.


پرتره‌ی هنرمند از خودش، ۱۳۸۳

سال اول دبیرستان تمرین گرافیک رو شروع کردم .هم‌زمان نقاشی رنگ روغن هم می‌کردم. نقاشی‌هایی که اصلا حرفه‌ای نبودند اما بی‌نهایت حسی و غمگین بودند. دوران دبیرستان تیتراژ برای فیلم می‌ساختم و عاشق مونتاژ کردن فیلم‌های ویدئویی بودم. کتاب می‌خواندم و ... اواخر همان سال‌ها گروه موسیقی راه انداخته بودیم. این‌ها تا قبل از سال ۱۳۷۹ است که کارم در گزارش فیلم را هم جزو همان دوران اولیه می‌دانم. از اول ۱۳۷۸ تا اسفند ۱۳۷۹ یعنی دو سال کاری تمام در گزارش فیلم بودم و بی‌نهایت چیزهای خوب و بد را همان‌جا یاد گرفتم.

ایده‌ی «کلاه استودیو» چطور به ذهنت رسید؟

خیلی‌های دیگر هم هستند که از این فکرها دارند. هر کدام از ما هم امکانات، پیش زمینه‌ها و برداشت‌های خودمان را از اجتماع و تجربیات زندگی داریم. برای من این‌طور بود که بعد از خارج شدن از محیط و سلایق هنری و فرهنگی خانواده و مواجهه با محیط‌های رسمی و نیمه رسمی کار و مطبوعات در کشور و تحمل آن برای مدت پنج سال دیگر جایی برای ادامه نمانده بود. هیچ چیز انسانی نیست و هیچ توجهی برای نو‌آوری و کار تازه نیست. من هیچ سلامتی ندیدم و برای خودم لذتی در کار رسمی و بسته پیدا نکردم.

سال ۱۳۸۱کتابم در مورد نسل موسیقی راک و متال به نام «شب را ورق بزن» توسط نشر مس منتشر شد که خوب هم فروش رفت و حالا فکر کنم تموم شده باشه. اما دیدم نوع نگاه من با یه کتاب نمی‌تونه منتقل بشه و محک بخوره و همین‌طور تاثیرگذار باشه. من هر روز مطلب می‌خونم و ترجمه می‌کنم یا نقاشی می‌کنم یا عکس می‌گیرم. بالاخره با تصویرها بازی می‌کنم. پس مجبورم یک راهی برای ارتباط با دیگران و حداقل افرادی که مثل خودم هستند، پیدا کنم .پس فکر کردم تا راهی پیدا کنم که بشود با سلایق و جهان‌بینی خودم حرکت کنم و مستقل از رسمیت به زندگی‌ام ادامه دهم.


از مجموعه تصویرسازی‌های کارن رشاد

اخراج شدنت از دانشگاه تاثیری داشت در به‌وجود آمدن «کلاه استودیو»؟

صددرصد! اخراج شدنم از دانشگاه بیشتر از قبل، رسمیت را برایم کوچک کرد. حس کردم دیگر می‌شود رقصید و زندگی کرد و با جدیت پیش رفت. فکر می‌کنم ای‌کاش از دبستان اخراج شده بودم!

معنی اسم «کلاه استودیو» چیه؟

اسم کلاه استودیو در اتاق دوست عزیزم آرش، در حالت درازکش انتخاب شد. در حالی‌که برف شدیدی می‌آمد و ما اصرار داشتیم که پیک موتوری همان موقع رسید را بیاورد و سایت ثبت شود. از آن روز کلاه استودیو اسم پیدا کرد و چهل و هشت ساعت بعد شروع به کار کرد، یعنی بیست و هشت اسفند ۱۳۸۲.

درباره‌ی هدف‌ها و همچنین فعالیت‌های «کلاه استودیو» بیشتر توضیح می‌دهی؟

کلاه استودیو هیچ هدفی نداره جز تجربه کردن و بیرون بودن از جمع رسمی و ثبت کردن وقایع. انتشار دادن ایده‌ها و دریافت باز خوردها.

هنرمندهای جوان را چطور پیدا کردی و باهاشون ارتباط گرفتی؟

دوستان هنرمند جوونی که کارهاشون رو می‌بینم یا کسی بهم معرفی می‌کنه یا خودم باهاشون آشنا می‌شم یا اون‌ها تماس می‌گیرن، اگه روم تاثیر بذارن ازشون دعوت می‌کنم که تا حد توان همکاری بکنن یا کار هاشون رو در اختیارم بگذارند برای معرفی در سایت. اما خب کلاه استودیو اینجوری نیست که کار دانشجو های دانشگاه و هر کی نقاشی می‌کنه رو منعکس کنه، چون کار من این نیست. لازم نیست نام ببرم اما شاید آثار شصت درصد اساتید رسمی امروز هنر ایران هم توی کلاه استودیو جایی ندارند. در مورد نقاشی دیواری هم، خب می‌شه گفت از صبح روز بعد که اولین نقاشی دیواری از همین نسلی که امروز رو به پیشرفت هستند، روی دیوارهای تهران نقش بست، کلاه استودیو بخش «گرافیتی» رو راه اندازی کرد و از اون روز به بعد به‌طور خودبه‌خود در جریان کار دوستان گرافیست قرار داریم و اطمینان دارم که محاله که بشه شروع گرافیتی رو توی تهران از کلاه استودیو جدا کرد.

در ایران، به چه هنرمندی «آندرگراند» گفته می‌شه و چقدر این تعریف به نظرت درسته؟

در ایران، یا بهتر بگم دوستان ایرانی تعاریف زیادی برای خودشون دارند. مثلا یک موزیسین راک بیست و شش ساله با عینک دودی پشت فرمان ماشینش نشسته و در مورد جلسه آندرگراندها در خانه هنرمندان صحبت می‌کند و در این میان به راحتی پاکت سیگار خود را پرتاب می‌کند داخل خیابان. من تعریف این آدم‌ها را قبول ندارم و آن اسم را هم زیاد برچسب لازم التاکیدی نمی دونم. «آندرگراند» یه جریانه و کسی که اون رو به یه اسم یا یه بازار تقلیل بده بهش ضربه می‌زنه. ما توی کلاه استودیو می‌تونستیم هر چی گروه توی تهران داره کار می‌کنه، معرفی کنیم و هم اونا خوشحال می‌شدن و هم سایت ما پر می‌شد، اما وجود نداشت.

من نمی‌تونم بعضی دوستانی رو که عصرها توی جردن ول می چرخن یا تو کافه می‌شینن و دنبال دوست دختر جدید می‌گردن رو آندرگراند بدونم. حالا می‌تونم جواب بدم. گویا دوستان ایرانی می‌خواهند «آندرگراند» را به هر چیز غیر مجاز نسبت دهند، اشکالی هم ندارد . اما «آندرگراند» به مفهوم جدی‌تری هم وجود دارد و آن به جریان‌های مستقلی گفته می‌شود که پیشرفت آن‌ها به‌طور مستقل و بدون برنامه‌ریزی و محدودیت رسمی در سطح شهر یا در میان خرده‌فرهنگ‌ها دیده می‌شود.


دختر، نقاشی با اسپری روی بوم، دو بوم ۵۰ در ۵۰ سانتی‌متر

اواسط شهریور ماه امسال،کلاه استودیو نمایشگاهی از کارهای اسپری هنرمندان ایرانی و غیر ایرانی در تهران برگزار می‌کند. این هنرمندان چه کسانی هستند و نحوه‌ی اجرای نمایشگاه به چه صورت خواهد بود؟

فکر می‌کنم مهم باشد که بگویم این اولین نمایشگاه هنر اسپری و چاپ استنسیل در تهران است و این از جهاتی اهمیت دارد و اطمینان دارم که آغاز آشنایی بیشتر مردم با این شکل هنر تصویری و شکل‌گیری فضایی جدید و گرایش هنرمندان جوان دیگر به این سو می‌باشد. در نمایشگاه که از دهم تا پانزدهم شهریور ماه در گالری مهرین برگزار می‌شود، آثار سه هنرمند از ایران و دوستانی از آلمان، بلژیک، آمریکا، هند، فنلاند و دو کشور دیگر نمایش داده می‌شوند.

اطمینان ندارم که همه کارها در گالری جا بگیرند یا نه...! تعداد مهمان‌ها زیاد نیست اما به‌دلیل بدیع بودن این فرم تصویری در کشورمان، اطمینان دارم که فضایی دیدنی خواهد بود به‌علاوه اینکه کارها با قیمت نسبتا ارزانی ارائه شده‌اند تا ببینیم مشکل بی‌پولی مردم است یا بی‌سلیقگی!!! نحوه‌ی اجرا هم به ساده‌ترین و غیر رسمی‌ترین اشکال ممکن و با نهایت دقت و هیجانه.


نمایشگاه کلاه استودیو، ۱۳۸۴ تهران

از گالری وقت گرفتم. دنبال اسپانسر نگشتم و دست کردم در جیب خودم و همسرم و خرج و مخارج نمایشگاه را تامین کردم. مثل نمایشگاه قبلی و قبل‌تر و... . فعلا برنامه برای دو کافه و یک گالری و یک خیابان در تهران تنظیم شده. با همکاری دو تا از دوستان قرار است در کاشان و اصفهان هم نمایش‌های چند روزه‌ای در محیط‌های عمومی از قبیل دانشگاه‌های هنر ترتیب داده شود که وقتی صددرصد شوند، زمان و مکان آن‌ها هم اعلام می‌شود.

آیا از هنرمندان غیر ایرانی هم برای حضور در نمایشگاه دعوت می‌کنید؟

از سه نفر از هفت هنرمند خارجی که سابقه همکاری قبلی هم با آن‌ها داشته‌ایم دعوت کردیم اما هیچ‌یک نتوانستند زمان خود را برای نمایشگاه تنظیم کنند. برای همه‌ی این هنرمندان «سی‌دی چندرسانه‌ای» نمایشگاه و اطلاعات و پوستر نمایشگاه فرستاده خواهد شد.

برای برگزاری نمایشگاه به مشکلات خاصی هم برخوردید؟

مشکلات ساده‌ای داریم؛ اعم از مادی و معنوی. قیمت‌ها و محدودیت‌‌ها، برگشت خوردن کارها توسط بازرسی گمرک، اشتباهات پستی و ضربه خوردن بعضی کارها.


نمایشگاه کلاه استودیو، ۱۳۸۴ تهران

«کلاه استودیو» چقدر در عرض سه سال گذشته، یعنی از زمان آغاز راه اندازی‌اش پیشرفت کرده؟

درباره سایت تا به حال به آنچه می‌خواستم، رسیدم. اما خود استودیو را باید سر و سامان بدهم و کاری کنم که آدم‌های بیشتری بتونن بیان و از نزدیک کارها رو ببینن و کارهاشون رو نشون بدن. باید بتونیم با همکاری دوستان دیگه جلسه‌های گپ دوستانه و ... راه بندازیم. پیشرفت کلاه استودیو علت لطف دوستان و معدود کسانی‌ست که دیدگاهشان با دیدگاه ما شباهت‌هایی دارد.

کلاه استودیو در حال حاضر شامل مجموعه‌ی یک مجله به زبان انگلیسی، گروه طراحی، وبلاگ «گزارش هنر شهری» و وبلاگ «آرت کریتیک» است. مجله‌ی انگلیسی زبانمون به نام Brainstorm است که هر شماره‌اش به طور متوسط شصت هزار دانلود داشته (خوشبختانه ۵ درصد این تعداد از ایران بوده) و سال پیش از تلویزیون اس‌وی‌تی (SVT) در سوئد معرفی شد و برنامه‌ای در مورد اون پخش شد. گروه طراحی کلاه استودیو هم که آرشیو نمایشی کارهای تبلیغاتی و صنعتی من و آرش وحدتی (دوست و همکارم) رو در بر می‌گیرد.

وبلاگ «گزارش هنر شهری» هم که بینندش بعضی ماه‌ها از خود کلاه استودیو بیشتر می‌‌شه و اولین و بی‌شک کامل‌ترین و باز هم بی‌شک جدی‌ترین تارنمای اینترنتی در مورد هنر شهری در ایران در طول دوران تاریخی از 2500 سال پیش تا به حاله. وبلاگ «آرت کریتیک» رو هم باید بگم چیز خاصی نیست اما گاهی اوقات توش چیز هایی هست که باعث می‌شه وبلاگ مطرحی بشه. مثلا اوایل سال پیش آرت کریتیک «وبلاگ هفته» سایت رسمی تایمز آنلاین شد و در بیشتر از بیست، سی سایت و وبلاگ تو دنیا معرفی شده و بهش لینک دادن.

چه پرسشی را مایل بودی که من مطرح کنم و نکردم؟!

نظرم را بپرسید در مورد سایت‌های دیگر.
به نظر من اگر سایت اینترنتی شبیه به مجلات رسمی شود و محل رفت و آمد خبرهای خبرگزاری‌ها باشد، در ایران بیننده‌ی زیادی دارد اما این عین گول زدن خود و دیگران است، کاری که از فرهنگ روزمره ایرانی‌های امروز نشات می‌گیرد. فرهنگ فرم و ادب هدف دار. نزدیک بیست تا سایت بیننده دار در مورد فرهنگ و هنر در میان ایرانی‌ها هست که از این بیست سایت هیچ کدام به کلاه استودیو لینک نداده‌اند با این‌که همه‌ی آنها دست کم یک‌بار از مطالب کلاه استودیو بهره گرفته‌اند. از کارگاه دات کام گرفته تا ... و این باعث افتخار من است!

--------------------
تارنمای کلاه استودیو

تارنمای کارن رشاد

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

شهره جان
بسیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار عالی بود
دستت درد نکنه
اختر

-- اختر ، Jul 26, 2007 در ساعت 02:43 PM

تارنما ی کلاه استودیو را دیدم . بسیار عجیب است .تار نمای کارن رشاد هم بسیار غریب بود جذاب است که یک چنین جریان هایی در داخل ایران شکل گرفته اند و شما آن ها را معرفی می کنید

-- عالی نژاد ساسان ، Jul 26, 2007 در ساعت 02:43 PM

Dear Shohreh,
I've read your article carefully. It was very interesting. I'm not sure if I know how we call it in English. Maybe you can help me to know it... Thanks alot!

-- Shidokht ، Jul 27, 2007 در ساعت 02:43 PM

سلام ...
می خواستم ببینم ترانه هم زیر مجموعه کاری شما محسوب میشه.منظورم اینه که آیا شما یه پل ارتباطی بین ترانه سرا و خواننده می تونید باشید؟...منتظر جوابتون می مونم.موفق باشید

-- فرزاد ، Jul 27, 2007 در ساعت 02:43 PM

نظر فرزاد مربوط به موضوع دیگری هست ؟ یا سوال از کارن رشاد داشتم سپاسگذار می شوم اگر بتوانید بپرسید چرا تارنمای کلاه فانتزی است وشبیه دفتر نقاشی می ماند

-- ساسان ، Jul 27, 2007 در ساعت 02:43 PM

سلام به نظر من اپکار اشخاضصی مثل این دوستمان از اهمیت زیادی برخوردار است اگر از جای حاصی سرچشمه نگرفته باشد و فقط فعالیتی شخصی باشد

-- امید یگانه ، Aug 12, 2007 در ساعت 02:43 PM

از اینکه آثار دوست خوبمان کارن را اینجا می بینم خوشحالم.هنر شما همیشه برای ما نو و دست اول بوده است با تشکر از سایت خوبتان

-- ایمان ، Aug 9, 2009 در ساعت 02:43 PM