بررسی کتاب «مقدمهای بر هالیوود جدید» در نشست این هفته شهر کتاب
«هالیوود جدید»
شیما زارعی
عبارت «هالیوود جدید» به چیزی اطلاق میشود که گاهی مجموعه متناقض و سردرگمی از ویژگیهای سینمای هالیوود در دو ـ سه دهه اخیر به نظر میرسد. اما بر سر تعریف سرراست «هالیوود جدید» و یا حتا موجودیت آشکار آن هیچ توافقی در میان نیست. تنها دو نگرش کلی در میان است: نگرش نخست هالیوود جدید را نوعی سبک فیلمسازی میشمارد که از سبکهای پیشین متفاوت است. نگرش دوم، هالیوود جدید را نشاندهنده تغییر در زمینه صنعت سینما میداند.
(مقدمهای بر هالیوود جدید)
به تازگی دکتر محمد شهبا کتابی از جف کینگ را با نام «مقدمهای بر هالیوود جدید» به فارسی ترجمه کرده است. این کتاب را انتشارات هرمس درآورده و نشست هفتگی شهر کتاب به نقد بررسی این اثر اختصاص داشت. در این نشست درباره مباحثی چون تعریف هالیوود جدید و اهمیت آگاهی داشتن از این تعریف و اهمیت آن در بررسی سینمای ایران بحث و تبادل نظر شد.
هالیوود، اعتراض سینماگران آمریکایی
دکتر محمد شهبامترجم کتاب مقدمهای بر هالیوود جدید در این نشست با اشاره به اینکه هالیوود مهمترین صنعت سینما در دنیاست گفت: از نظر تولید فیلم، تولید درونمایههای جدید، کشف بازیگران جدید و کشف کارگردان تازه، به اذعان همه، قدرتمندترین صنعت سینمای دنیا به شمار میرود. هالیوود در ابتدا به عنوان اعتراض در دهه 20 با مهاجرت عدهای از هنرمندان صنعت سینمای امریکا از ساحل شرقی به ساحل غربی، پیریزی شد. در نتیجه هالیوود یک صنعت استودیویی منظم تا اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت بود.
واقعا تعریف دقیقی برای آن نمیتوان ارائه کرد چون عناصر گوناگونی در آن هستند که با توجه به گوناگونی این عناصر، سالهای مختلفی میتوان برای آن رقم زد. وقتی سیستم استودیویی فروپاشید، هالیوود وارد یک رکود هفت هشت ساله شد. بعد از آن بود که آهسته آهسته هالیوود جدید شکل گرفت. مهمترین ویژگیهای هالیوود در شکل کلاسیک آن همین تولید استودیویی بود که باعث میشد محصولات هالیوودی از لحاظ سبکی و تدوین نامرئی یکدست باشند.
شهبا گفت:البته همان زمان هم در هالیوود فیلمهای متفاوتی ساخته میشد و این طور نبود که همه یکدست باشند. برداشت کلی این است که وقتی فیلمهای دهه 30 تا 50 را میبینم، از بین 100 فیلم، 95 فیلم شبیه به هم هستند و قواعد سینمایی شبیه به هم دارند. در دوران بعد از آن، عوامل گوناگونی در فروپاشی این سیستم استودیویی دخیل بودند از جمله اینکه به دلایل گوناگونی این کار نوعی انحصار در صنعت سینمای آمریکا به شمار میرفت و در نتیجه استودیوها بسیاری از داراییها و سینماهایشان را از دست دادند که برخلاف آنچه به نظر میآید در وهله اول عامل بدی برایشان نبود برای اینکه سینماها در دو فصل سوددهی داشتند و سینماها باری بر دوش استودیوها به شمار میرفتند.
از طرفی گفته میشود که وقتی تلویزیون همگانی شد، مردم دیگر کمتر سینما رفتند. اما به نظر من این عامل چندان مهم نیست و ورود تلویزیون چندان روی صنعت سینما تاثیر نگذاشته است و الان هم تاثیر کمی دارد. در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم، رشد اقتصادی آمریکا خیلی زیاد شد و مردم به هزینهکردن آن سرمایههایی که دوران جنگ اندوخته بودند، روی آوردند و برای این کار به سمت خرید وسایل مصرفی پردوام رفتند، به علاوه با افزایش جمعیت تعداد زوجهایی که دو یا سه بچه داشتند، زیاد شد که دیگر آنها نمیتوانستند به سینما بروند. از سوی دیگر به دلیل بهبود وضعیت اقتصادی مردم، خیلیها از مرکز شهرها به حومه شهرها مهاجرت کردند. در آن سالها در حومه شهرها هنوز سالن سینما نبود.
رفتوآمد به شهر هم سخت بود. شاید این عوامل ساده به نظر برسند اما اگر آنها را در تعداد افراد جامعه امریکایی ضرب کنیم، عامل موثری خواهند بود. در نتیجه مردم به تفریحات دیگری روی آوردند و سینما جنبه فراگیر خود را از دست داد. مخاطبان سینمای هالیوود پراکنده شدند.
به همریختگی تعریف ژانر در هالیوود جدید
به نظر محمد شهبا مترجم این اثر یکی از ویژگیهای سینمای هالیوود کلاسیک در تماشاگرش خلاصه میشد که سعی میکرد تماشاگر انبوه یکدستی را برای محصولات تقریبا یکدست خود فراهم کند. بعد از جنگ جهانی دوم به دلایل گوناگون این تماشاگران یکدستیشان به هم ریخت و وقتی به هم ریخت، صنعت سینما که استوار است بر مخاطب و شمار مخاطب، دچار تزلزل شد.
از اواسط دهه پنجاه تا اوایل دهه شصت، هفت یا هشت سالی دوران رکود و سردرگمی در هالیوود است که این زمان صرف شد تا بداند پس از این چه باید بکند. یکی از کارهایش هم این بود که برای مخاطبان گوناگون، فیلمهای گوناگون بسازد. هالیوود جدید از اینجا شروع میشود که هالیوود قدیم سعی میکند برای تماشاگران گوناگون فیلمهای گوناگون بسازد.
در این میان عوامل دیگری هم نقش دارد. آییننامه تولید در هالیوود سالها حکمرانی میکرد که چه موضوعاتی در چه حیطههایی مجاز است و چه حیطههایی قابل تبدیل به فیلم است و چه حیطههایی نیست.
البته این آییننامه تولید هم چندین بار متحول شد و در دورانی که مورد بحث ماست، تضعیف شد. این آییننامه در دوران کلاسیک از بیرون به هالیوود تحمیل نشده بود بلکه هالیوود آن را به عنوان یک استراتژی یا راهبرد، برای اینکه جلوی ارگانهای دیگر را بگیرد، به عنوان یک اقدام تدافعی از پیش اندیشیده بود.
در این سالها که فیلمهای گوناگونی برای تماشاگران ساخته میشود، هالیوود سعی میکند همان مخاطب انبوه سالهای قبل را دوباره جذب کند. به همین دلیل ناچار است از هرچیزی که هر نوع مخاطبی میپسندد، ذرهای به این نسخه اضافه کند. با این کار ناگزیر گونههای سینمایی در هم آمیختند و این از مشخصههای بارز سینمای هالیوود جدید در تضاد با هالیوود قدیم است که ژانرها قابل تعریفتر بودند و محدوده مشخصتری داشتند.
ادغام زیباییشناسی تلویزیونی و سینمایی
راهبرد بعدی استفاده هالیوود از تلویزیون است. چون نهایتا هر تهیهکننده و کارگردانی میداند که فیلمش نهایتا در صفحه کوچک تلویزیون دیده میشود چه از طریق شبکههای کابلی یا ماهواره و یا ویسیدی و دیویدی مردم اینها را خواهند دید.
بنابراین زیباییشناسی تصویر تلویزیونی در زیباییشناسی تصویر سینمایی و ادغام آن تغییر سبکی ایجاد کرده که در فیلمهای هالیوود جدید خیلی مشخص است، به ویژه از نظر نزدیکی دوربین به موضوع، رویداد و شخصیتها. از طرفی هم ستارگان سینما نقش خیلی مهمی در هالیوود جدید دارند برای اینکه دیگر کارمند استودیویی نیستند و کنترل بسیاری بر مرحله تولید دارند و گاهی حتا قبل از آنکه کارگردانی فیلمنامهای را تصویب کند، بازیگر باید آن را بپذیرد. بعد هم تولیدهای چندملیتی است.
این تولیدات چندملیتی مقداری به کاهش ریسک تولید در هالیوود بازمیگردد، برای اینکه هزینههای ساخت فیلم در هالیوود خیلی بالاست، درنتیجه بازار هالیوود از بازار داخلی امریکا فراتر رفته و دیگر دنیا بازار هالیوود است. هر کشوری که در نظر بگیریم، جزو بالقوه محصولات هالیوود امروز است و در چند سال اخیر کشور ما هم جزو بازار جهانی هالیوود است.
هرچند فیلمهای هالیوود در سینماهای کشور ما به نمایش درنمیآید اما از آنجا که میدانند که ما خیلی بیشتر از کشورهای دیگر فیلمهای هالیوودی را روی سیدی یا دیویدی تماشا میکنیم، بازار بالقوهای شده است. استراتژی هالیوود جدای از جنبه اقتصادی این است که فیلمی که ما میسازیم، بهتر است دیده شود تا اینکه دیده نشود حتا اگر برایمان سود نداشته باشد.
برای همین است که در چند سال اخیر دیویدیهایی که از فیلمهای هالیوودی به دست ما میرسد، زیرنویس فارسی هم دارند. این مسئله مقداری تلاشهای داخلی است اما درصد بسیاری به تلاشهایی برمیگردد که بیرون از این کشور برای مخاطبان فارسیزبان صورت میگیرد. اینجا جایی است که هالیوود از در رقابتی درآمده و در برابر سلطه چین بر بازار و اقتصاد دنیا، چین را به بزرگترین بازار هالیوود تبدیل کرده است. این مجموعه را هالیوود جدید مینامند، هرچند بعضی از این هم فراتر رفتند و از سال 2001به بعد برخی معتقدند که ما وارد مرحلهای شدهایم به اسم New New Hollywood یعنی هالیوود جدیدِ تازه.
تفاوت روایت در هالیوود جدید و قدیم
هالیوود متاخر و جدید موضوع قابل بررسی و جذابی است. یکی از اتهاماتی که به هالیوود این سالها زدهاند این است که این قدر فیلمهای این سالها درگیر جلوههای ویژه هستندکه دیگر داستان، روایت و روایتگری در آن کمرنگ شده است. اما واقعیت این است که در همین کتاب یک فیلم خیلی خیلی هالیوودی به نام «جان سخت» را بررسی کرده است و عمدا این فیلم را بررسی میکند تا ببیند عناصر روایت آیا در آن تضعیف شده است یا نه؟
بررسی دقیق آن فیلم در پنج دقیقه اول فیلم نشان داده میشود که انبوهی اطلاعات داده میشود که معادل سی یا سیوپنج دقیقه در یک فیلم قدیمی است. بنابراین روایت در داستان و فیلم تضعیف نشده، توالی رویدادهای تماشایی و چشمگیر و عظیم آن قدر زیاد شده که فکر میکنیم که داستان ضعیف شده است.
جف کینگ در این کتاب به روایت و فرق آن در هالیوود قدیم و امروزی میپردازد. بحث درباره داستان و دگرگونیهایش را در کتاب دیگری انجام میدهد. یکی از مشخصههای فیلمهای امروز این است که چون اطلاع دادن درباره شخصیتها و آدمها پراکنده است و یکجا نیست، وقتی فیلم تمام شود مخاطب دوست دارد آن را از اول ببیند. و این دلیل اقتصادی در هالیوود دارد.
توجه به استتیک صدا این سالها که خیلی از توجه به زیباییشناسی تصویر پیشی گرفته، یک جنبه دیگر هالیوود است. مخاطب از طریق صدا در در سالن سینما میخکوب میشود، نه به خاطر جلوههای تصویری بلکه به خاطر جلوههای صوتی و در سینماهای ما فقط ده درصد صدای فیلمها را میشنویم و بنابراین عظمت تولید در هالیوود امروز را حس نمیکنیم. هالیوود را باید در سینماهای هالیوود دید که دریابیم هالیوود کمی تغییر کرده است.
جای این کتاب در ادبیات سینمایی ما خالی بود. هرچند جای یک منبع قابلاعتماد موثق که یک شناخت تحلیلی به ما بدهد درباره اینکه هالیوود کلاسیک چیست، خالی است. در مورد هالیوود جدید حتا در غرب هم منابع کم است. دلیل اینکه این کتاب را انتخاب کردم این بود که مثل باقی کتابها مجموعه مقاله نبود و همه کتاب نوشته یک نفر و یک دست است. همچنین خیلی قابل خواندن است و اصل کتاب به صورتی است که میشود مانند رمان آن را خواند و من هم سعی کردم در ترجمه این مسئله را حفظ کنم و حتا تشدید کنم چرا که ما ایرانیها ملت داستاندوستی هستیم و هرچه روانتر خوانده شود، بیآنکه از بالا حالت آموزشی داشته باشد، راحتتر میپذیریم.
غلبه سینمای هنری آفت سینمای ایران
دکتر منصور براهیمی نویسنده و استاد دانشکده هنر در تهران نیز گفت: انتخاب این اثر در شرایط هنری ما همیشه چالشهای خود را داشته است، این چالشها به دلیل ایجاد پرسشها و بحثهای جدید درباره مسائل خودمان است. با طرح واکنشهایی که به اعتبار وضعیت سینمای خودمان چه از نظر تولید، نقد و نظریه در رابطه با کتاب وجود دارد، عملا وارد برخی بحثهای نظری درباره کتاب هم میشویم. ما هالیوود را مصرف میکنیم و نقد هم میکنیم ولی کم درباره آن مطالعه کردهایم. ما مخفیانه فیلمهای هالیوودی را میبینیم، لذت هم میبریم اما به روی خودمان نمیآوریم، این فضای خاصی است که به علت سلطه بعضی از حوزهها در کشور ما حضور دارد. این کتاب خیلی خوب به آن میپردازد. یکی از آن حوزههای فصل اول کتاب است که گرایش حاد است به سمت سینمای هنری در کشور خودمان. طوری که معیارهای آن معیارهای هر نوع سنجش و ارزیابی و نقد قرار گرفته است و آن هم شاخصه مشخص سینمای هنری اروپاست هرچند که این سینما چند سالی است که دیگر ما را غافلگیر نمیکند. کتاب«مقدمهای بر هالیوود جدید» کمک میکند ما به پارهای از انگارهها و انگاشتها و پیشفرضهای خودمان هم برگردیم. روش جف کینگ روش خیلی خوبی است، مسائلی را مطرح میکند که مسائل خوبی است و در هر فصلی این روش را دارد و بعد با پرسشهایی جدی آن مسائل را بسط میدهد و اگر آن پرسشها، پرسشهای ما هم بشود به ما کمک میکند درباره نقد و نظریه و سینمای خودمان بیندیشیم و بازاندیشی کنیم.
تصاحب به جای رقابت در هالیوود
هالیوود اهل از آن خود کردن است و جایی که نتواند رقابت کند، تصاحب میکند اگر این حرکت آن را در فصول مختلف دنبال کنیم، تا حدودی راز ماندگاری هالیوود را در شرایطی که بحرانهای اقتصادی و رقابتهای جدی در درون هالیوود و بیرون هالیوود وجود داشته، به دست می آوریم. هالیوود سینمای هنری را از آن خود میکند. همانطور که وقتی که تلویزیون به میدان میآید، مولفههای تلویزیون را تا جایی که میتواند، از آن خود میکند. فکر هم میکند که رقابت نابجا و یا رقابتی که به حالش مفید نباشد، راهبرد مفیدی نیست. این عملگرایی خاص امریکایی که در پس شگردها و استراتژیهای هالیوود است در همه فصلهای کتاب به نوعی به چالش کشیده میشود و بعضی از پیشفرضهای ما را زیر سوال میبرد به شرط آنکه عمیقا اجازه بدهیم که کتاب با مولفههای تثبیتشده ما برخورد کند و این مولفهها زیر سوال برود. اگر بخواهیم به سمت مطالعه جدی برویم این اثر یکی از کتابهایی است که کمکمان میکند. روال کلی کتاب این است که میگوید که چگونه هالیوود با شرایط تاریخی خودش با همه تنوعی که داشته و با همه پوستاندازیهایی که داشته بعضی از مولفههای ثابتش را نگه میدارد. علت اینکه خود را دائما تازه نشان میدهد روش آن است برای از آن خود کردن. او با حربه حریف نمیجنگد، حربه را از آن خود میکند و حربه کاملا هالیوودی میشود. نویسنده خیلی خوب این مسئله را بسط میدهد. هالیوود جدید در صدد این است که تماشاگران وسیعتری را دربربگیرد. کتاب کم به این میپردازد که هالیوود جدید چگونه به یک داستان واحد که آحاد بشر درگیر آن میشوند، نزدیک شده است.
نظریه ژانر در هالیوود جدید
نکات جالبی درباره مولف و ژانر در این اثر بیان میشود که باید مبنای بازنگری جدی ما در سیاست سینمای ایران باشد. خصوصا اینکه سینمای ما به طرز نابجایی گرفتار یک مولفگرایی نیمبند است. همچنین درک نادرست ما از کایهدوسینما و تاثیر یک سویه و کاملا انحصاری سینمای فرانسه بر سینمای ما نیازمند بازبینی است. این کتاب کمک میکند که یک نوع بازنگری در نظریه مولف کنیم که مولف در فضای تولید هالیوود یعنی چه. در بحث ژانر، آمیختگی ژانرها را خیلی خوب توضیح میدهد، بحثهای نظری است که وارد آستانه آن میشود که ژانر را به مثابه کنش اجتماعی بررسی میکند و شاید این آخرین حوزه نظریه ژانر است. نظریه ژانر از دهه هشتاد کاملا قدرت یافته و با اینکه در دوران مدرن و از زمان رمانتیکها کاملا تحت حملات متعدد بوده است، اما حتا به عنوان نظریه هم جان تازهای پیدا کرد. بعد از یک قرن حملات عمیق و جدی علیه نظریه ژانر، این نظریه شکل و شمایل جدیدی به خود گرفت و با قدرت وارد میدان شد. فرمالیستهای روسی در این احیا تاثیر بسیاری داشتند. منتها این حوزه حرفهای جدیای دارد در این مورد که زمینه اجتماعی و فرهنگی ژانر چه میتواند باشد و ژانر را به مثابه کنش اجتماعی بررسی میکند، احتمالا حرفهای خیلی جدیای درباره تحولات ژانر در هالیوود دارد و خطاست اگر فکر کنیم که هالیوود ژانر را رها کرده است. هالیوود در طول تاریخش هرگز این کار را نکرده است. اگر بخواهد به طور جدی تحولات ژانر بررسی شود، هالیوود بهترین بستر برای مطالعه است از هر جهت و فیلمهایی که از دهه هشتاد در هالیوود به منصه ظهور رسیده است.
فکری پشت سینمای هالیوود
دکتر اسماعیل بنیاردلان استاد دانشکده هنر نیز گفت: خیلی فریب نخوریم. هالیوود، هالیوود است و از ابتدا این چالشها را داشته تا امروز. یعنی اگر بخواهیم بگوییم هالیوود جدید، باید بگوییم هالیوود جدید، هالیوود جدیدِ جدید و همینطور تا آخر ادامه بدهیم. چراکه هالیوود بر یک مبناست که در طول تاریخ خود با اینکه با چالشهایی مواجه میشود، میتواند خودش را روی پا نگاه دارد، نسبت به مسائل معاصر جلوتر باشد، خودش را تطبیق بدهد و پیش بیفتد. هر دورهای که هالیوود شکل تازهای پیدا میکند اگر بخواهیم بگوییم هالیوود جدید شد من فکر میکنم همینطور باید ادامه بدهیم اما یک امر را باید اصل قرار دهیم و اینکه هالیوود به هر حال تابع قواعد تفکر و قواعدی است که میتواند به روز نسبت به مسائل جهان عکسالعمل دقیق و خوبی داشته باشد. اینکه ما دائما بگوییم که امکانات و تبلیغات در موفقیت هالیوود نقش داشته، نادرست است. چون مسئله به این سادگی نیست. فکری در پشت سینمای هالیوود هست و تفکری در این سینما رواج دارد که آن تفکر به روز است و سینمای اروپا نمیتواند آن را درک کند و به همین دلیل عقب افتاده است. هالیوود تفکر معاصر را دارد. سینما امروزه جایگاه دیگری دارد.
در هالیوود، مدام هالیوود جدید را میبینیم که میتواند مخاطب خود را وسعت دهد و با او ارتباط برقرار کند. این نکتهای است که در این کتاب شاید احتیاجی نبود که مولف به آن اشاره کند. اگر در این کتاب به جدید و قدیم اشاره نمیشود برای این است که این مسائل برای آنها عادی است. برای مخاطب ایرانی بین جدید و قدیم میشد پاساژی درست کرد که منظور این است که هالیوود چطور میتواند خودش را به روز کند و قدیم و جدید ندارد. به طور طبیعی باید این اتفاق بیفتد و این امر نشان میدهد که دانش هالیوود بر گذشته خود تکیه دارد و مدام در این دانش بنیادی را برای خود پیریزی میکند که رشد کند.
بازگشت سینمای ما به فیلمفارسی
یکی از مشکلات سینمای ما این است که دوباره به صفر برمیگردیم بعد از اینهمه سال دوباره سینمای ما برگشته به فیلمفارسی و دارد آن را هم تکرار میکند و هیچ وقت فکر نکردیم که اگر میخواهیم آن را هم تکرار کنیم، مقدمهای شود برای پله بالاتری نه بازگشت به تجربه آن و حتا ضعیفتر. ما در حوزه هنر معاصر مدام تکرار میشویم و هرگز گذشته را پایه قرار نمیدهیم تا بالاتر برویم. در هالیوود جدید آنچه صریح به چشم میخورد چالشهای وسیعی است که مقابل هالیوود است و اینکه چطور با این چالشها کنار میآید. در مطالعه این کتاب توجه کنیم که معانی کلمات انگار اندکی فرق کردهاند. اگر میگوید نظریه مولف برای این است که نظریه مولف باز هم دارد به نوع دیگری ظهور میکند. قطعا نظریه مولف صرف گذشته نیست و با یک نگاه تازهای مولف وارد میشود. باید به نظریه مولف توجه کرد که منظورش یک نوع نبوغ است که در کارگردانهای جدید ایجاد میشود که این نبوغ را باید یک نوع تفکر قدرتمندی دانست که از طریق کارگردان شکل میگیرد.
بنابراین نمیشود به کارگردانی بگوییم که شما هم مثل عوامل دیگر فیلمی هستید. اینجا کارگردانی معنای دیگری دارد، چون میتواند خلق جدیدی از یک نوع قصهگویی جدید و تعریف جدید را طرح کند که خاص اوست و این ابداع و شگفتی مال اوست. نمیخواهیم بگوییم که کارگردان همه فیلم است. اما در این اثر به بحث مولف مثل هالیوود جدید و قدیم باید توجه کنیم چراکه این کلمات معنای تازهای مییابند چون سینما دارد تعریف تازهای مییابد و کارگردان جایگاه دیگری. اینجا کارگردان، کارگردان 20 سال پیش نیست، بلکه متفکری است که دارد حرف تازهای را به شیوه تازهای مطرح میکند. این نبوغ قابل تامل است. به همین دلیل میگوییم تازگی در کاپولا، اسپیلبرگ و یا کوبریک در تازگی شیوهای است که پیش میگیرند و حرفی را تازهتر به مخاطب خود انتقال میدهند.
---------------------------------------------
مرتبط: «نظریه از آسمان نمیآید» ادبیات تطبیقی؛ پایان خودمهمبینی فرهنگی نقدِ شعرِ ضياء موحد در جلسهی هفتگی شهرکتاب. بررسی آثار کورت ونهگات در جلسهی هفتگی شهرکتاب. نقدِ کتابِ تازهی قيصر امينپور در جلسهی هفتگی شهرکتاب. نقد و بررسی «خمسه نظامی» در جلسهی هفتگی شهرکتاب.
|