رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸

سانسور فيلم در ايران فرمول ندارد

ایرج ادیب‌زاده

از اينجا بشنويد.

نیکی کریمی را این روزها می‌شود در سالن‌های نمایش فیلم جشنواره‌ی «لا روشل» در فرانسه پیدا کرد. او همراه با چند کارگردان زن ایرانی برای نمایش فیلمش «چند روز بعد»‌ در جشنواره‌ی «لا روشل» حضور دارد. دیروز گفت‌وگوی زنده‌ی رادیو زمانه را با همکارمان در این جشنواره شنیدید که می‌گفت، این جشنواره در سی‌وپنجمین دوره‌ی خودش به ایران به شکل ويژه‌ای توجه کرده و یک بخش را به ایران تخصص داده است. نیکی کریمی که یکی از میهمانان این جشنواره است، همان کسی‌ست که با بازی در فیلم «عروس» در سال ۱۳۶۹ همراه با ابوالفضل پورعرب به‌عنوان اولین جوان‌های سینمای ایران بعد از انقلاب معروف شدند. حالا کریمی غیر از بازیگری فیلمساز هم هست و ترجمه‌ی رمان و شعرخوانی هم از سرگرمی‌هایش محسوب می‌شود. با ایرج ادیب‌زاده همراه می‌شویم، که در گوشه‌ای از جشنواره‌ی فیلم «لا روشل» با نیکی کریمی در مورد فیلم‌اش و در مورد زندگی و سرگرمی‌هایش صحبت کرده است.


نیکی کریمی | عکس از ایرج ادیب‌زاده

همانطور که در رادیوی ما شنیدید سی‌وپنجمین فستیوال سینمایی بندر «لا روشل» در غرب فرانسه برای نخستین‌بار ۱۶ فیلم از کارگردانان زن امروز ایران را در برنامه‌ی امسال خود قرار داد که بسیار مورد توجه روزنامه‌نگاران و سینما‌دوستان قرار گرفت، تا آنجا که برابر سینماهایی که این فیلم‌ها را نشان می‌دادند صف‌های بلندی بسته می‌شد. یکجور کنجکاوی در مورد ایران، زنان ایران، دانشجویان، کارگران، سینمای ایران،‌ مسئله‌ی پرونده‌ی اتمی و خلاصه آنچه ایران را مدتهاست تیتر نخست خبرها و روزنامه‌ها و رادیو و تلویزیون‌ها قرار داده است. همین کنجکاوی را دیروز من در کنفرانس مطبوعاتی فستیوال که برای دو کارگردان و دو چهره‌ی سینمای مطرح امروز ایران داده می‌شد،‌ دیدم. پرسشها البته بیشتر درباره‌ی رویدادهای سیاسی‌ـ اجتماعی بود تا سینما. بعد از این کنفرانس مطبوعاتی گفت‌وگویی داشتم اختصاصی با خانم نیکی کریمی، چهره‌ی مطرح این فستیوال که دو فیلمش «یک شب» ساخته‌ی سال ۲۰۰۵ که در فستیوال کن در بخش «نوعی نگاه» نشان داده شد و فیلم «چند روز بعد» ساخته‌ی ۲۰۰۶ که پیشتر در فستیوال «فیلگوری» سوئیس نشان داده شده است و نیز،‌ همچنین هنرپیشه‌ی نخست فیلم مطرح «دو زن» ساخته‌ی تهمینه‌ میلانی بود. این گفت‌وگو را می‌خوانید.

معمولاً جشنواره‌هایی که در شهرهای کوچک برگزار می‌شود خیلی خلوت است و جمعیتی برای دیدن فیلم‌ها نمی‌آید، ولی اتفاق عجیبی که من اینجا دیدم این است که اصلاً سالنها پر است و من راجع به این جشنواره زیاد نمی‌دانستم، ولی متوجه شدم پس بنابراین جشنواره‌ای‌ست که حتما خیلی معروف و مطرح است و استقبال بسیار زیادی شده است.

در کنفرانس مطبوعاتی که من هم حاضر بودم،‌ خب درباره‌ی اوضاع سیاسی امروز، درباره‌ی اوضاع و احوال و سینمای ایران خیلی صحبت شد و شما تاکید داشتید که فرقی بین سینمای مرد و زن نمی‌گذارید و برایتان سینمای ایران مطرح است. اما خود این مسئله که به‌هرحال ۱۶تا از فیلمهای کارگردانان زن امروز ایران را در یک جشنواره نشان بدهند، برایتان واقعا چه احساسی را ایجاد می‌کند؟

ببینید، وقتی ما صحبت از این می‌کنیم که بهتر است فرقی گذاشته نشود یا اینکه مثلا ترجیح می‌دهیم توی این دسته‌بندی‌هایی که حالا مثلا زنان فیلمساز ایرانی و اینها، شرکت نکنیم. بخاطر اینکه اینجوری حتا خیلی زیباتر است، وقتی آدم توی بخش یک جشنواره‌ی خیلی معتبر هست و میان اینهمه مرد و بعد یکدفعه فیلم ما هم هست و بارها بوده، خب این خیلی لذتبخش است و همیشه بوده. ولی این هم ارزشمند است که آمدن به اینجا... حالا من نمی‌دانم بانی این قضیه چه کسی بوده و چه کسی پیگیری کرده است که خیلی از کارهایی که در طول این سالها تا الان ساخته شده را از خانمهای فیلمساز ایرانی یکجا به نمایش بگذارند و این هم خیلی جالب است.


نیکی کریمی | عکس از ایرج ادیب‌زاده

شاید به‌خاطر اینکه زنان در ایران فعالیت خیلی زیادی می‌کنند و واقعا مطرح‌اند در روزنامه‌ها، رادیو و تلویزیون و مرتب راجع‌ بهشان می‌نویسند، از مسائلی که برآنها می‌گذرد، از تبعیض و تمام آن مسائلی که به‌هرحال هست و اینجا بلافاصله توی تلویزیونها مطرح می‌شود. به این جهت من فکر می‌کنم که کسانی که این بخش از فستیوال را انتخاب کرده‌اند، با توجه به اهمیت نقش زنان در ایران امروز این کار را کرده‌اند.

دقیقا همینطور هست. به نظر من بخاطر تمام مشکلاتی که وجود دارد و تمام... خیلی از زنهای ایرانی در سالهای اخیر سعی کردند که بهر نحوی که شده است خودشان را ثابت کنند، حالا در رشته‌های مختلف یا توی سینما و ادبیات و به‌خاطر همین این همه نویسنده‌ی زن می‌بینیم و این همه سینماگر یا در رشته‌های دیگر می‌بینیم که دارند کار می‌کنند و خب جهان هم شاهد این اتفاق هست.


عکس از غوغا بيات

درباره‌ی فیلم‌تان می‌خواهم بپرسم. چرا فیلم‌تان در ایران الان نشان داده نمی‌شود و در واقع توقیف است؟

نمی‌دانم... شاید سه سال پیش بود... دقیقا نمی‌دانم. سه، چهار سال پیش در جشنواره‌ی کن بود که فیلم را ما خواستیم نشان بدهیم،‌ یعنی خواست اکران بشود. ولی صحنه‌هایی‌ از آن به‌هرحال سانسور شده و یک‌سال‌ونیم پیش من و پخش‌کننده‌ی فیلم واقعا تمام انرژی‌مان را گذاشتیم که این فیلم اکران بشود. ولی خب اتفاق‌های زیادی افتاد و به آنجا رسید که من ماه پیش باز من یک نامه‌ای چاپ کردم و در تمام مطبوعات ایران چاپ شد که در آن خواسته بودم به من بگویند، چون هیچ چیزی هم نمی‌گفتند که این فیلم قرار است به نمایش دربیاید یا نه. و این نامه که چاپ شد ما بلافاصله واکنش دیدم که خیلی خوب بیایید و برای ما نشان بدهید. البته من رفتم و ما صحبت کردیم و با توجه به صحنه‌هایی که از فیلم حذف شده است، من خودم الان ترجیح می‌دهم که فیلم را اکران نکنم.

بیشتر چه چیزهایی در فیلم‌تان باعث شد که آنها تصمیم به حذف بعضی صحنه‌ها بگیرند؟

توی این مصاحبه‌ای که خانم بنی‌اعتماد الان داشت، به یک چیزی اشاره کرد که خیلی درست است. توی ایران سانسور مسائل خیلی خاص نیست که حالا یک صحنه‌ی عجیب و غریبی باشد و آن صحنه را دربیاورند و اینها. فرمولی ندارد. هیچ یک، دو، سه و چهاری ندارد. بلکه یک گروهی هستند که این گروه فیلم را می‌بینند و می‌گویند حالا ترجیح می‌دهیم که این جمله نباشد توی فیلم یا این صحنه نباشد. چون حس می‌کنند این فیلم دارد یک صحبتی را می‌گوید که مورد علاقه نیست. به‌هرحال به این صورت هست و شاید من به‌عنوان یک فیلمساز متوجه نشوم چرا، یعنی برای خود من هم جای سؤال دارد، ولی صحنه‌هایی هست که حذف می‌شوند.

حتا من،‌ البته شنیدم، زمانی هم شما دور از سینما بودید بعنوان بازیگر و اجازه نمی‌دادند در فیلم‌ها بازی کنید که البته من جایی خواندم که گفته بودند به‌خاطر اینکه خیلی زیبا هستید. تا چه حد این واقعا درست است؟

نه این درست نیست.


نیکی کریمی | عکس از ایرج ادیب‌زاده

بیشتر دوست دارید بازی کنید یا کارگردانی کنید؟

حتما دلم می‌خواهد فیلم بسازم، یعنی غیرقابل مقایسه است برایم. اگر آن موقعی که بازی می‌کردم متوجه‌ی این قضیه بودم که دلم می‌خواست فیلم بسازم،‌ که تجربه‌اش را به‌دست آوردم و ساختم در طول این چندساله، دیگر الان صرفا مگر اینکه یک فیلم خیلی خاصی باشد، یک فیلمنامه‌ای داشته باشد که بخواهم بازی کنم. بنابه دلیلی و یا اینکه بخواهم پول دربیاروم، مثلا به مشکل مالی بربخورم. بهرحال چون از فیلمسازی که پول درنمی‌آيد. و این است ماجرا.

آیا برای فیلم آینده‌تان شما تدارک دیده‌اید یا به‌هرحال توی فکرش هستید؟

فیلم جدیدی که می‌خواهم بسازم توی لندن می‌گذرد. راجع به مهاجرین ایرانی توی لندن هست.

فیلم داستانی‌ست یا مستند؟

داستانی‌ست.

چون من الان در پاریس هم دیدم که یک گروهی آمده‌اند و فیلم مستند البته درباره‌ی مهاجرین کل فرانسه می‌سازند!

نه،‌ راجع به مهاجرین ایرانی‌ست.

آن وقت درباره‌ی همین فیلم‌تان هم که به‌هرحال الان در «لا روشل» نشان داده می‌شود، درباره‌ی همین هم اگر ممکن است کمی توضیح بدهید.

من دو فیلمی که ساختم اینجا هست، «یک شب»‌ و «چند روز بعد». «یک شب» که ماجرای یک شب تا صبحی هست که یک دختری مجبور می‌شود توی تهران بگذراند و با سه مرد آشنا می‌شود. «چند روز بعد» هم باز راجع به زنی هست که ۴ـ۳ روز از زندگی‌اش را می‌بینیم. زندگی روزمره و عادی ۴ـ ۳ روزه‌ی یک زن است.

به‌هرحال چیز آنچنان حادی نیست که بخواهند جلوی فیلم را بگیرند.

«چند روز بعد» هنوز به ارشاد داده نشده. آن فیلمی که فعلا یک‌مقداری مشکل پیدا کرده است «یک شب» هست.

به‌عنوان آخرین پرسش، خود شما درباره‌ی نیکی کریمی چه می‌گویید؟

سعی می‌کند از طریق سینما حرف خودش را بزند. وای این از آن سوالهای خیلی سخت است. خیلی سوال سختی‌ست. چی بگویم واقعا. فکر می‌کنم که... ببینید، هیچ روزی برایم بدون جست‌وجو و تحقیق نمی‌گذرد، یعنی... می‌توانید اسمش را بگذارید یک آدم جست‌وجوگر، یک آدمی که دنبال این است که خودش و دنیا را بهتر بفهمد. دنبال آگاهی‌ست.

زمانی که توی کار سینما نیستید، به چه کاری مشغولید؟

کتاب خواندن،‌ فیلم دیدن که کارهای هرروزه هست. عکاسی و ترجمه‌کردن رمان از انگلیسی. کتاب ترجمه می‌کنم و گاهی هم نقاشی می‌کنم.

یعنی پس همیشه یک‌جوری با دنیای فرهنگ و هنر سروکار دارید!

بله. همین‌طور است.

خانم نیکی کریمی با تشکر از شما که با رادیو زمانه صحبت کردید. اگر چیزی هست که من نپرسیدم، خودتان بگویید.

نه. خیلی ممنونم و من هم تشکر می‌کنم از رادیوی خیلی خوبی که دارید... شاید هم نباید بگویم... ولی بسیار به نظرم آگاهی‌دهنده و جالب هست... بله، بله! من آشنایی دارم و از طریق سایت بیشتر شاید، چون حالا وقت ندارم رادیو را گوش بدهم، ولی سایت رادیو زمانه را دائم چک می‌کنم.

Share

نظرهای خوانندگان

دختر شایسته سینمای ایران

-- بهرنگ ، Jul 11, 2007 در ساعت 11:30 PM

ّآیا شایستگی نیکی کریمی از محبت زیادی کیارستمی نیست؟ همانطور که مرد از دامن زن به معراج میرود، ظاهرا بعضی زنان هم از روی زانوان مردان به سکوهای بلند فستیوالهای جهانی میرسند و سوال اینجاست که وقتی همه این را میدانند پس فخر فروشی بیجا دیگر چرا؟ متاسفم که برخی اوقات افتخارات بزرگ و پر سر و صدا، سرابی بیش نیستند.

-- عباس جون ، Jul 12, 2007 در ساعت 11:30 PM

ابرویی سینمای ایران به همراه بیضایی و عباس کیارستمی

-- بدون نام ، Jul 12, 2007 در ساعت 11:30 PM

بسیار میان-مایه
there's lots of mediocrity in her and her works...
اصولا نمی دانم چرا ایشان با این حد از میان-مایگی اینگونه در ایران مطرح می شوند و طرفدار پیدا می کنند. انگار اگر کسی در دنیای فرهنگ و هنر قدری زیبا باشد و دو-سه جمله ای به نظام بد و بیراه بگوید، به استاد مسلم هنر تبدیل می شود. میان مایگی بیداد می کند.

-- م ، Jul 12, 2007 در ساعت 11:30 PM

هنرمندی فرهیخته و اهل اندیشه...

-- علی ، Jul 12, 2007 در ساعت 11:30 PM

BE NAZARE MAN IN YE MOSHKELE ASASI HAST KE FILMHA SANSOOR MISHAVAD CHON MARDOME IRAN ASLE HAMEYE FILMHA RA BE RAHATI BE DAST MI AVARAND VA IN YEK KHARJE ALAKI HAST
PAS MAN AZ MASOOLIN KHAHESH MIKONAM KARHAYE POOCH VA BIHOODE NAKONAND

-- ALFR3D KING ، Jul 12, 2007 در ساعت 11:30 PM

جدیدترین اظهار نظر باباچاهی: سپانلو لباس پدربزگ ها را به تن شعرش می کند

-- بدون نام ، Jul 12, 2007 در ساعت 11:30 PM

yek gohare arzeshmand baraye farhang va honar va yek zane aggah va modern irani

-- بدون نام ، Jul 13, 2007 در ساعت 11:30 PM

salam khanume karimi dar morede sansur hagh daran

-- بدون نام ، Jul 13, 2007 در ساعت 11:30 PM

aaaaaaaaaaaaali bood

-- mahsa ، Jul 13, 2007 در ساعت 11:30 PM

niki karimi vaghan dos dashtani ast ta hamishe

-- saeed ، Jul 14, 2007 در ساعت 11:30 PM

باسلام
به نظر من برای جلوگیری از فساد و فحشاء باید قبل از اینکه صحنه های غیر اخلاقی سانسور شود خود کارگردان یا نویسنده از آوردن مطالب و موارد ژورنالیستی ( اگرچه باعث افزایش فروش بیشتر هم گردد ) خودداری نماید امّا با سانسور بسیاری از مسائل سیاسی و تاریخی مخالفم .
با تشکّر ( http://manazel.blogfa.com)

-- یادداشتهای پراکنده ، Jul 15, 2007 در ساعت 11:30 PM

هنرمندي بسيار محبوب كه قدرش را نميدانند

-- بدون نام ، Jul 15, 2007 در ساعت 11:30 PM

PLZ just take off your scarf and (hamkhodeto ham mar rahat kon)

-- AH ، Jul 19, 2007 در ساعت 11:30 PM

PLZ just take off your scarf and (hamkhodeto ham mar rahat kon)

-- AH ، Jul 19, 2007 در ساعت 11:30 PM

انسانی با چهره ای دوست داشتنی شخصیتی زیبا و اعتماد به نفسی بالا که هیچگاه مغرور نشده و همیشه دنبال دانستن بوده برای زندگی زیباتر.به نظر من رمز موفقیت نیکی کریمی مطالعه مستمر اوست.

-- ایمان ، Jul 19, 2007 در ساعت 11:30 PM

به نظر من شما در ایران هم زیاد طرفدار نداریدکه حالا پا شدید رفتید اون ور اب

-- ذکری بقایی پور ، Jul 21, 2007 در ساعت 11:30 PM

من فکر میکنم هنرمندان خانم باید خیلی باقارتر و شیک باحجاب ازروی میل درخارج ظاهر شوند نه اینکه حجابشان طوری باشد که در اذهان آنها به نظر اجباری بیاید چون اینها درواقع نمایندگان خانم ایرانی هستند

-- فرشته ، Jul 23, 2007 در ساعت 11:30 PM

من فکر میکنم هنرمندان خانم باید خیلی باقارتر و شیک باحجاب ازروی میل درخارج ظاهر شوند نه اینکه حجابشان طوری باشد که در اذهان آنها به نظر اجباری بیاید چون اینها درواقع نمایندگان خانم ایرانی هستند متاسفم از حجاب بالاجبار خانم نیکی کریمی

-- فرشته ، Jul 23, 2007 در ساعت 11:30 PM

خانم فرشته اختیار داری پس انتظار داری حجاب هم داشته باشن این روسری نیست توسری است مرحبا به خانم کریمی گل

-- آرش ، Aug 22, 2007 در ساعت 11:30 PM

یکی از مسخره ترین قسمت های سینما این است که نمی شود به بازی بیشتربازیگران اطمینان کرد.(برای مثال در یک فیلم رفتی توی حس اما می توانی بانگاه کردن به خود بازیگر در حس نروی)
البته از این جهت بیشتر آشکار هست که مثلا توی یک فیلم (یک بازیگر)خیلی نقش محجوبانه ای دارد وتوی فیلم بعدی میگی یا خدا این همونه!...
نکته ی بعدی هم این است که هیچ بازیگر زنی اگر بخواهد به جایی در سینما برسد نم تواند باحجاب باشد (از حجاب منظورم چادر نیست).
البته بعضی از بازیگرها هستند که خیلی بیشتر خود را حفظ کرده اند.

-- نخود چی ، Aug 23, 2007 در ساعت 11:30 PM

دوستان اگر اون قسمتی که مهران مدیری و بامشاد در طنز نقطه چین فیلم ساختند و برنده جایزه جشنواره های خارجی شدند رو به یاد بیاورند متوجه تشابهات زیاد بامشاد ونیکی کریمی می شوند.

-- علیرضا ، Aug 30, 2007 در ساعت 11:30 PM

در مورد مهناز افشار مطالبی تهیه کنید

-- امیر ، Sep 22, 2007 در ساعت 11:30 PM

be nazare man niki faghat khoshgele, vaghean too sinama harfi baraye goftan nadare

-- بدون نام ، Aug 15, 2008 در ساعت 11:30 PM

تهران شهری بی تاریخ بی فرهنگ و بی زبان است.تاریخ تهران به زحمت به صدو اندی سال میرسد.در واقع تهران در تاریخ هفت هزار ساله ایران زمین کهن شهری کاملا بی اصالت و بی تاریخ و بی هویت محسوب میشود.لهجه هر قوم و شهری در ایران نشانه اصالت فرهنگ و تمدن آن قوم است و اینکه چرا مردم تهران هیچ لهجه خاصی ندارند و فارسی را به شکل کتابی آن حرف میزنند ریشه در این واقعیت دارد که این شهر فاقد تاریخ اصالت و فرهنگ و زبان خاصی است و بنابربن مردم تهران برای فرار از این واقعیت تلخ لهجه ها و اصالت ها و نشانه های فرهنگی شهرهای دیگر ایرانزمین کهن را به تمسخر می گیرند. به قول حافظ: یارب مباد آنکه گدا معتبر شود گر معتبر شود ز خدا بی خبر شود و به قول شاعر بزرگ ایران زمین: تهران خرابه ایست که سگها درآن خوشند مرغان به اتفاق در این دخمه خامشند بی اصل و بی اصالت و فرهنگ و بی زبان مشتی وطن فروش قجر زاد ناخوشند بی ریشگان تازه به دوران رسیده اند وین گونه در فساد وطن سوز خود خوشند یارب مباد آنکه گدا معتبر شود گر معتبر شوند ترا نیز میکشند

همانطور که همه می دانند اکثریت جمعیت شهر بی در و پیکر تهران را مهاجرانی که از اقصی نقاط ایران و حتی در سطح محدودی از سایر نقاط جهان به این شهر وارد شده و در آن سکونت پیدا کردند تشکیل می دهد.این افراد تهران نشین و نه تهرانی با فرهنگ ها و خرده فرهنگهای مختلف و بعضا بسیار متفاوت با هم در یک وجب جا از میهن عزیز و وسیع کشورمان بنام تهران جمع شده اند و معجونی از لهجه ها و فرهنگهای مختلف را تشکیل داده اند و بسیار سعی دارند بدلیل اینکه از اینجا رانده و از آنجا مانده اند سعی در پنهان کردن گذشته خود و اصل و نسب خود که حتی به یک واسطه هم نمی رسد برمی آیند.شاهد این مدعا هم اینستکه با هر کسی که مصاحبه می کنند می گوید متولد تهران است و وقتی صحبت از اصلیت می شود می بینید که مادر گرامی از یک ولایت و پدر گرامی هم از ولایت دیگری می باشند.خب شما از چنین فردی که چنین عقبه ای دارد و بشدت هم با اصل و نسب والدین خود مخالف است چه انتظاری دارید؟! این تهیه کنندگان و کارگردانان سینما و تلویزیون هم نمونه ای از این قماش هستند که از گذشته و موجودیت خانوادگی خود گریزانند و با تمسخر لهجه های مختلف سعی در پوشش این کمبود و عقده درونی خود دارند و در حقیقت به تمسخر خود و جد و آبادشان می پردازند.وقتی می بینند که مردم سایر استانها و شهرهای مختلف چطور از موطن آبا و اجدادی خود سخن می گویند و به زادگاه خود علاقمندند و با افتخار نام شهر و دیار خود را بر زبان می آورند آنها دچار خلا می شوند و با خودشان که چطور از گذشته خود فراری هستند مقایسه می کنند بهر نحوی سعی می کنند با این حرکات مسخره در حقیقت عقده درونی خودشان را کمی التیام ببخشند.وگرنه به شما اطمینان می دهم یک ایرانی اصیل که پشتوانه خانوادگی عمیق دارد و نه تنها از گذشته و وابستگی های قومی خانواده خود گریزان نیست بلکه به آن شدیدا علاقمند نیز می باشد هرگز هرگز با لودگی و مسخره کردن خود سعی در تمسخر گویش و لهجه دیگران نمی کند.گویش هایی که به خودی خود بهیچ وجه خنده دار نیستند و آن غربتی های بی اصل و نسب با دستکاری در نوع گویش آنرا مسخره جلوه می دهند. برای امتحان بپرسید خوب عزیزکم تو کجایی هستی عزیز؟ اگه گفت تهرانی( همان تهران نشین) بگویید خب نانازم بابا و مامان کجایی هستند؟ اگه باز هم ادعا کرد که باباجون و مامان جون هم تهران نشین هستند دیگه شما باور نکنید و با دیدین شناسنامه اش پی خواهید برد که مثلا این کارگردان و بازیگر و نویسنده تلویزیون به کجا ها که وصل نمی شود!!!!!

-- بدون نام ، May 16, 2009 در ساعت 11:30 PM