رادیو زمانه > خارج از سیاست > نقد فيلم > اثری ميهنپرستانه | ||
اثری ميهنپرستانهمهدی عبداللهزادهmehdi.abdollahzadeh@gmail.comفیلم خانم ساتراپی در هیأت یک اتوبیوگرافی به دورهای بیستوچندساله از تاریخ معاصر ایران میپردازد، اما نامش "پرسپولیس" است. انتخاب این عنوان اشارهای است به دغدغههای میهنپرستانهی فیلمساز و اهمیت سرزمین و تمدن کهن ایران در نزد او. حرفها، کنایهها و اشارات سیاسی در این فیلم کم نیست، با این همه به هیچ روی نمیتوان آن را اثری سیاسی دانست. راوی، تنها آنچه را شخصاً طی سالهای قبل و بعد از انقلاب تجربه کرده، به تصویر میکشد. این کار را هم با صداقت تمام انجام میدهد و در این راه از طرح زوایای پنهان زندگی خصوصی خود نیز ابایی ندارد. اما مسأله اینجاست که زندگی او—بدون آن که بخواهد—همچون خیلی از همنسلانش متأثر از شرایط سیاسی این دورهی بیستوچندساله است.
او هم که با خود قرار واقعگرایی بیپرده را دارد، ناچار به تأکید و تشریح این تأثیر و تأثر سیاسی است. پرهیز از اغراق از یک سو و نبودِ الزام به خودسانسوری از سوی دیگر—چنانکه شایستهی یک روایت "واقعگرایانه" است—باعث شده تا طرح حقایق تاریخی سالهای پس از انقلاب، از نظر مسؤولین فرهنگی نظام جمهوری اسلامی به سیاسی بودن فیلم تعبیر شود. شخصیت معترض "مرجی" که به مرور زمان در قالب یک زن آگاه و معتقد به حقوق زنان شکل میگیرد، از دیگر ویژگیهای فیلم است که نارضایتی مسؤولان فرهنگی کشور را برانگیخته. خودباوری، آگاهی، تلاش و مبارزه او از زمانی که با همبازیهایش درصدد انتقام از امین، پسر مأمور ساواک، برمیآید شروع میشود و به اقدام شجاعانه در اعتراض به نحوهی پوشش خانمها در دانشگاه میانجامد؛ بی آنکه مسیر افراط را در پیش گیرد. منطق و اعتدال در بندبند ساختار روایت رعایت شده، و دلخوری معترضین داخل کشور هم ظاهراً به این دلیل است که جوابی برای طرح منطقی حقایقی که سالهاست به اثبات رسیده ندارند. چند سال پیش همین دوستان تهدید کردند در صورت برگزاری مراسم رونمایی کتابهای خانم ساتراپی در حاشیهی برنامهی مرور سینمای ایران در سینما تک پاریس، کپی تمام فیلمهای ایرانی را به تهران باز خواهند فرستاد. ظاهراً برای آنها زمان در همان سالها متوقف شده و توانایی دیدن ظاهر بیپیرایهی واقعیت و رجوع به گذشته و بازخوانی آن را از زاویهی دید خانم ساتراپی ندارند.
فیلمساز هرگز به طور مستقیم به مسألهی مذهب و نقد آن نمیپردازد. اما تأثیر رویکردهای شبهطالبانی به مذهب در دههی نخست انقلاب بر زندگی خود، خانواده، و جامعهی پیرامونش را مورد توجه قرار میدهد. تحکم و تسلط فضای پلیسی حاکم بر زندگی، کسب و کار، و روابط فردی و اجتماعی—بدون توجه به جایگاه و ارزش انسان—و به اسم "دین" ، موضوعی است که در چند سکانس بهیادماندنی از فیلم، به آن پرداخته میشود. اهمیت و نکتهی تمایز نسخهی سینمایی نسبت به کتاب خانم ساتراپی در این است که شیوهی روایتی فیلم با هدف بازخوانی جامع و مانع و موجز از تاریخ و هویت ایرانی و مرور تاریخ معاصر ایران به زبانی ساده برای چنین مخاطبی به کار گرفته شده. طرح و یادآوری حقایقی ازجمله اینکه عراق متجاوز و شروعکنندهی جنگ بوده، اینکه انگلیس با هدف تاراج نفت ایران به بقای دیکتاتوری پهلوی کمک کرد یا اینکه غرب حامی اصلی صدام و فراهمکنندهی سلاحهای مخوف کشتارجمعی بوده، در راستای همین نگاه میهنپرستانه است که اتفاقاً باید به مذاق مسؤولین داخل خوش بیاید! قضاوت دربارهی یک فیلم، تنها با تکیه بر شنیدهها و سوابق فیلمساز و صرفاً بر اساس پیشفرضها دامنهی سوءتفاهمها و سوءتعبیرها را گستردهتر میکند. توصیهی من به این دوستان این است که به دور از پیشداوری و غرضورزی، با رجوع به خود فیلم در مورد آن اظهارنظر کنند. پرسپولیس از هفتهی آینده در سینماهای فرانسه منتظر شماست! |
نظرهای خوانندگان
http://beheshtimoez.blogspot.com/2007/05/blog-post_30.html
-- بدون نام ، Jun 4, 2007 در ساعت 07:33 PMسلام بر شما
-- Hami ، Jun 4, 2007 در ساعت 07:33 PMلطفا برداشت را به خواننده تحميل نكنيد همه مي دانيم معني اين اثر چيست ممنون
man ketabe khanoome Satrapi ro khandeh-am va aslan ba shoma movafegh nistam. vaghti in ketab ro khandam ehsase tahghir va khodzani ro dar tamame safehate aoon didam. ba tamame ehterami keh beh khanoome Satrapi daram, fekr mikonam beh tasvir keshidane masaele dahe 60 va nooei eghragh faghat jameeh Iran ro yek jameie aghab-mandeh neshoon mideh nah chize digari. Daneshjooie Ph.D az France
-- Arash ، Jun 4, 2007 در ساعت 07:33 PMIn nevashteh sadeghaneh roshangar vagheyiat film é PARSEPOLIS ast. va film ZED Irani nist, balkeh zed é kor-fekri ast. filmsaz, M.SATRAPI va hamkarash(ba ham film ra sakhteh and) kari besiar khob eraé dadeh and; va omidvarim tamam IRANIAN anra bebinannd ta roshan shavad ké aya persepolis zad Irani ast ya zed [...] !
-- بدون نام ، Jun 4, 2007 در ساعت 07:33 PMahmad baghi - Belgique;
سلام
-- علی ایرانی ، Jun 4, 2007 در ساعت 07:33 PMمطلب خوبی بود هر چند دیر در آمده است.
اسم این خانم هم مرجان است و نه مرجانه. ای کاش این را از یک کسی که کمی زبان فرانسه بلد بود می پرسیدید. e آخر اسم او برای این است که حرف n را تلفظ کنند فرانسه زبانها.
این فیلم را هنوز ندیدم ولی با تعاریفی که از آن شنیده ام به نظر می رسد فیلم جالبی باشد. مخصوصا در این شرایط که ایران باز هم مشغول اعمال فشار از سمت راست است!
-- محمدحسن ، Jun 10, 2007 در ساعت 07:33 PMمتاسفانه فیلم هایی نظیر این کمتر ساخته شده و می شود. فیلمهایی که به واقع نشان دهد که حکومت ایران حکومتیست سوری که برای خوشگذرانی تعداد محدودی از افراد پرقدرت و نابودی مابقی.
بنزین را نابود میکنند آنوقت می روند سراغ جیره بندی.
آنوقت در دانشگاه به اسم پوشش اسلامی گیر میدهند که چرا لباس آستین کوتاه می پوشی؟!
شما به جای نقد فیلم خانم ساتراپی را نقد کردید
-- هادی ، Jun 11, 2007 در ساعت 07:33 PMبه نظر من بازی کردن با اعتقادات انسان هایی با روح آسمانی که برای دفاع از ارزش ها و نوامیسشان شجاعانه جنگیدند بزرگترین جنایت است تا اینجا که این خانم به خودش جرعت داده تا علت این نبرد شجاعانه را بدست آوردن کلید بهشت عنوان کند."شرمت باد"
-- وحید ، Jun 28, 2007 در ساعت 07:33 PMفیلم خوبی بود ولی نمیدونم چرا توده ای ها اینقدر تعریف و تمجید و نشست بحث بررسی پیرامونش داشتند
-- nazli ، Feb 25, 2008 در ساعت 07:33 PM