رادیو زمانه > خارج از سیاست > بازار فيلم > آزادی از روزنه سريالهای تلويزيونی سوریه | ||
آزادی از روزنه سريالهای تلويزيونی سوریهترجمه احمد سمايیsamayee@web.deيک سواری مخصوص مسابقات اتوموبيلرانی در جادهای در ارتفاعات نزديک دمشق به درون دره میافتد و در اثر برخورد شديد با صخرهها منفجر میشود. اين آخرين اقدام جنونآميز پسر يکی از مقامات بلندپايه حکومت سوريه و پايان زندگی ماجراجويانه و پر جرم و بزهکاری اوست. اين فرجام شوم صحنهای از سريال "آهو در جنگل شيرها" است که اکتبر گذشته در تلويزيون سوريه به نمايش درآمد و به يک جنجال رسانهای بزرگ در اين کشور منجر شد. برای مردم عادی سوريه سريال فوق تداعی زندگی و عاقبت نخستوزير سابق کشورشان بود که سال ۲۰۰۰ پس از تعقيب قضايی به اتهام فساد و رشوهخواری به زندگی خود پايان داد.
رژيم استبدادزده حاکم بر سوريه معمولا تحمل طرح ديدگاهها و انديشههای انتقادی را ندارد. صدها تن از مخالفان اين رژيم در زندان به سر میبرند و تنها کانون همايش و بحث مخالفان نيز از دو سال پيش بسته شده است. ولی طرفه اين که همين رژيم کارگردانان سريالهای تلويزيونی را در به تصويرکشيدن نسبتا شفاف نابسامانیهای اجتماعی و سياسی آزاد میگذارد. البته هنوز هم کمتر سريالی اجازه دارد به موارد معين و مشخص از فسادهای سياسی و اجتماعی بپردازد. با اين همه، همين که سريالهای سالهای اخير از سد سانسور عبور میکنند حتی برای توليدکنندگان آنها نيز غيرقابل باور است. برای مثال، خانم "راشا شربتيه"، کارگردان سريال "آهو در جنگل شيرها" میگويد: "انتخاب کردن چنين موضوعی جرئت لازم داشت. ما بارها از خودمان میپرسيديم که آيا آنها سريال را ممنوع نمیکنند. تا چند سال پيش فيلمنامههايی مثل فيلمنامه سريال ما کمتر شانسی برای عبور از سانسور داشتند. ولی حالا سريالهای درام و عامهپسند سوری به همه مناسبات و مسائل اجتماعی میپردازند." زمينههای محبوبيت در جهان عرب برای مناسبات و ذهنيتهای موجود در خاورميانه سريالهای عامهپسند سوری به نحوی بیسابقه بحثانگيز، بکر و جسارتآميز هستند. کارگردان اين سريالها بیمحابا به موضوعات حساس و طلسمگونهای مانند مواد مخدر، ايدز، و تروريسم میپردازند. اين موضوعات به رغم آن که مسائل حاد کشورهای خاورميانه را تشکيل میدهند، اما جوامع سنتی اين کشورها معمولا از گفتگو و بحث آزادانه درباره آنها امتناع میکند. به اين ترتيب، برخورد نسبتا باز سريالهای سوری با مسائل يادشده، شمار زيادی از مردم جهان عرب، از مکه تا مراکش را هواخواه آنها کرده است. حتی چالشها و اختلافات سياسی برخی از کشورهای عربی با دولت دمشق نيز مانع پخش سريالهای سوری از تلويزيون آنها نشده است. برای مثال، تلويزيون "فيوچر" که بنيانگذار آن "رفيق حريری"، نخستوزير مقتول لبنان است نيز، سريالهای سوری را بدون اما و اگر به نمايش میگذارد. اين در حالی است که دولت دمشق به طراحی قتل رفيق حريری متهم شده است. تنها مصر است که با شمار کثير سريالهای تلويزيونی خود کمتر به پخش سريالهای سوری تمايل نشان میدهد، هر چند که اين سريالها روزآمدتر و به لحاظ هنری و تکنيکی با کيفيتتر از مشابههای مصری خود هستند. سوريه در سال به طور متوسط ۴۰ سريال تلويزيونی توليد میکند که هر کدام از آنها معمولا ۳۰ قسمت دارند. اغلب اين سريالها در ماه رمضان پخش میشوند. در اين ماه خريد امتياز نمايش يک سريال گاه برای يک شبکه تلويزيونی به يک ميليون دلار بالغ میشود که ده برابر مبلغ متعارف در ماههای ديگر است. در اين ماهها معمولا بخشی از ساعات پخش تلويزيونها با نمايش تکراری سريالهای قديمیتر پر میشود. دومين منبع درآمد بعد از نفت به گفته "حیثام حقی"، کارگردان سوری، سريالهای تلويزيونی بعد از نفت به دومين منبع درآمد سوريه بدل شدهاند. حقی که اينک ۵۸ سال دارد، به عنوان پيشکسوت توليد سريالهای تلويزيونی نسبتا با کيفيت شناخته میشود. او اولين کسی است که توليد سريال در سوريه را از استوديوها به عرصهها و مکانهای واقعی انتقال داد و به جای سه دوربين غيرمتحرک تنها يک دوربين سيار به کار گرفت. حقی از ۳۰ سال پيش برای سريالهای خود معمولا موضوعاتی بحثبرانگيز انتخاب میکند. او خود میگويد: «من در درام "خاطرات آينده" به نسلی پرداختهام که در تحقق اصلاحات کارنامهای شکستخورده دارد. اين شکست زندگی نسلهای بعدی را هم دشوارتر کرده است، چرا که اينان با همه تلاش و تقلا به جايی نمیرسند، چون اجازه کنش و فعاليت سياسی ازشان دريغ شده است.» حقی با آثار خود انگشت بر زخمهای کشوری میگذارد که جمود و رکود سياسی در آن، همين حالا هم بسياری از جوانان را نگران آيندهاشان کرده است.
سانسور هست، اما... آزادی نسبی حقی و همکاران او در پرداختن به موضوعات حاد سياسی و اجتماعی البته به معنای آن نيست که ماموران سانسور در سوريه بيکار نشستهاند. آنها کماکان با "وجدان آسوده" به فعاليتخود ادامه میدهند و تيغشان هم همچنان برنده است. حقی میگويد: "من قبل از اين که کار را آغاز کنم، فيلمنامه را تحويل مقامات مسئول در تلويزيون میدهم. و وقتی هم که توليد سريال تمام میشود، دوباره مورد بررسی و واکاوی قرار میگيرد. "البته سانسور مذهبی هم ولو به طور غيرمستقيم در کار است و قيچی خاص خودش را دارد. به عبارت ديگر، اين نوع سانسور در سوريهی سکولار به صورت رسمی وجود ندارد، ولی ملاحظات مربوط به فروش و بازاريابی و نيز ترس از جان خويش باعث میشود که سازندگان سريالها اينجا و آنجا توليدات خود را مشمول حذف و تعديل کنند. کارگردانی مانند "نجدت انزور" به علت آن که در سريال خود امکان محشورشدن عاملان ترور انتحاری با ۷۲ حوری در بهشت را مورد شک و ترديد قرار بوده بود مدتها از سوی افراد ناشناس تهديد به مرگ میشد. کانالهای تلويزيونی عربستان سعودی گرچه بالاترين قيمتها را برای سريالهای تلويزيونی سوری میپردازند، اما مايل نيستند که بينندگانشان شاهد صحنه در آغوش کشيدن پسر توسط مادرش باشند، چرا که به هر صورت هنرپيشگان غريبه و نامحرم يکديگرند و بنا به نظر فقها نبايد با هم تماس پيدا کنند. حقی،کارگردان پيشکسوت سريالها تلويزيونی سوريه میگويد که در قياس با سختگيریهای خشک و متحجرانه مقامات فرهنگی سعودی با سانسور سياسی در کشورش آسانتر میتواند کنار بيايد و احيانا از آنها عبور کند. او میگويد: "کيفيت هنری کار ما را مقامات سوری به رسميت میشناسند و همين باعث شده که ما سدها و موانع زيادی را پشت سر بگذاريم. و حالا هر سال پيشروی بيشتری میکنيم تا موانع را باز هم کمتر کنيم." دمکراسی يا انگيزههای اقتصادی؟ البته به نظر نمیرسد که کاهش کنترل دولتی بر توليدات تلويزيونی صرفا از سر احترام به خلاقيتهای هنری سازندگان آنها باشد، بلکه احتمالا عامل اقتصادی هم در اين زمينه نقش معينی ايفا میکند. به عبارت ديگر، دولت سوريه به سود خود نمیبيند که با اعمال سختگيریها و محدوديتهای زياد، درآمدی که اينک از رهگذر صدور سريال به رگ اقتصاد بیجان کشور تزريق میشود را به خطر بياندازد.
با همين تساهل و عدم سختگيریهاست که برای مثال اينک میتوان صحنه زير را هم بر صفحه تلويزيون سوريه مشاهده کرد: در يک مدرسه ابتدايی معلمی از شاگردانش میپرسد که دوست دارند در آينده چه کاره بشوند؟ يکی از دانشآموزان ِ کلاس در پاسخی شيطنتآميز میگويد: "رييس جمهور". اين پاسخ کل محله را به نگرانی و اضطراب میاندازد. آموزگار فورا نزد رييس مدرسه میرود، خانوادهها بلافاصله در جريان قرار میگيرند و همه مشغول رهمنوددادن و رايزنی میشوند که چگونه میتوان سروته ماجرا را به هم آورد و غائله را ختم کرد. " ليث حجو" که اين سريال را کارگردانی کرده چند سال پيش با برنامه " شوخیهای لايت" نام و آوازهای يافت و به شهرت رسيد. اخيرا بشار الاسد، رييس جمهور سوريه، ضمن ديدار با حجو و شمار ديگری از کارگردانان سينما و تلويزيون به آنها توصيه کرد که حوزه موضوعات خود را گسترش دهند و در بند و حصارهای کنونی باقی نمانند. ديدگاه های بدبينانهتر توليد سريال تنها عرصه فعاليت هنری در سوريه است که رونق و روايی دارد. "خالد خليفه"، فيلمنامهنويس سوری البته در اين رونق چيز مثبتی نمیبيند و با بدبينی آن را ارزيابی میکند: "من به تلويزيون رفتم، چرا که هيچ کار ديگری نيست که بتواند منبع درآمدی برای من باشد. اينجا مردم کتاب نمیخوانند و بازار تئاتر و سينما هم کساد است. و خوب در چنين شرايطی، به غير از فيلمنامهنويسی برای سريالهای تلويزيونی من و امثال من چه میتوانيم بکنيم؟" از نظر خليفه برخی از جنبههای انتقادی سريالها را هم نبايد به پيشرفتها و گشايشهای دمکراتيک مرتبط کرد، چرا که "سوريه در سال ۱۰۰۰ ساعت توليد سريال دارد، ولی يک روزنامه خوب و با کيفيت در اين کشور پيدا نمیشود. لذا سريالها بيش از آن که در خدمت ارتقای فرهنگ باشند، ابزار و سرمايهای برای تجارت هستند." علاوه بر نکات منفی فوق، خليفه سريالسازی از سوی حکومت سوريه را هم اقدامی آگاهانه و معطوف به حفظ و تداوم خود میداند: "سريالسازی در سوريه يک پروژه دولتی است. همه چيز در چهارچوب تلويزيون دولتی انجام میشود. هر توليدی، از متن تا تدوين نهايی زير کنترل ماموران و مقامات حکومت است و هر لحظه میتواند متوقف شود." به باور خليفه، حکومت سوريه از رهگذر ساخت سريال، روزنه محدودی برای تنفس میگشايد تا اذهان را از ساير کمبودها و مشکلات اساسی منحرف کند: "در واقع تلويزيون در سوريه به سوپاپی بدل شده که فشارهای ناشی از يک نظام حکومتی بسته را اندکی میکاهد ولی موجوديت آن را به خطر نمیاندازد. وقتی که مردم دائما مشغول تماشای تلويزيون باشند، وقت چندانی برای فکر کردن به سياست پيدا نمیکنند." -------------------------- |
نظرهای خوانندگان
گزارشی جالب بود و درست . من خود عاشق سریالهای سوری ام و پیگیر از چندین کانال عربی
-- habibi ، Mar 11, 2007 در ساعت 06:39 PMبیشتر منظورتان ایران بود تا سوریه .
-- amin ، Mar 11, 2007 در ساعت 06:39 PMبه در گفتید تا تخته بشنوه
مانند ِ سوپاپ ِ سریال ِ برره و مانند ِ آن در تلویزیون های ایران.
-- ایرانی ، Mar 12, 2007 در ساعت 06:39 PM