رادیو زمانه > خارج از سیاست > نقد فيلم > "زن قهرمانی از دانزیک" و جای خالی او | ||
"زن قهرمانی از دانزیک" و جای خالی اوفهیمه فرساییهمه رئیس جمهور پیشین لهستان، لخ والسا(Lech Walesa) را به عنوان پایهگذار اتحادیه کارگری مستقل این کشور، موسوم به سولیدارنوش میشناسند. واقعیت ولی این است که سولیدارنوش، با سرسختی و اراده زنی به نام آنا والنتینوویچ(Anna Walentynowicz) در یک لحظه تاریخی مهم شکل گرفت. پوستر فیلم فولکر شلندورف(Volker Schloendorff)، کارگردان صاحب سبک آلمانی با به تصویر کشیدن زندگی پرفراز و نشیب این زن خرد جثه و تقریبا بیسواد، برای همیشه نام او را با جنبش کارگری لهستان پیوند زدهاست. این جدیدترین فیلم شلندورف که زن قهرمانی از دانزیک(STRAJK- Die Heldin von Danzig) عنوان دارد، همچنین نوعی وقایعنگاری تصویری از فروپاشی سیستم سوسیالیستی در اروپای شرقی است که شلندورف برخی از مهمترین رویدادهای دو دهه آن را در قالب صحنههایی رسا و گاه تکاندهنده به نمایش در میآورد. سینمای فولکر شلندورف(Volker Schloendorff) که با به تصویر کشیدن رمان جنجالبرانگیز نویسنده پرآوازه هموطنش، گونتر گراس(Guenther Gras) با عنوان "طبل حلبی" جایزه اسکار را به خود اختصاص داد، اغلب به مسائل سیاسی در متنی اخلاقی می پردازد. درام کارگری زن قهرمانی از دانزیک، که پس از طبل حلبی(Die Blechtrommel) و هیولا(Der Unhold) سومین فیلمی است که او در لهستان ساخته، از همین ویژگیها برخوردار است. کاتارینا تالباخ(Katharina Thalbach) که بازیگری را از مادر و پدر خود - مهمترین کارگردان برشتشناس آلمانی، بنو بنسون(Beno Besson) - آموخته، در این فیلم در نقش قهرمان اصلی داستان، آگنیچک( Agnieszka) ظاهر میشود. آگنیچکا زن کارگر جوشکاری است که در همان صحنه اول نشان میدهد که معنای زندگی برایش در کار و تحقق بخشیدن به اهداف کارخانه کشتیسازی دانزیک خلاصه میشود. او برای بهتر کردن کارنامه کاری کارخانه که کارگزاران حزب کمونیست آن را اداره میکنند، حتی از وقت نگهداری تنها پسر و انجام وظایف مادری خود نیز میزند. این پشتکار البته بیاجر و مزد نمیماند: آگنیچکا بارها به عنوان کارگر نمونه جوایز ارزندهای مثل تلویزیون که در دهه شست در لهستان جزو لوازم لوکس محسوب میشد، دریافت میکند. هربار که آگنیچکا به عنوان کارگر نمونه برگزیده میشود، محبوبیتش میان کارگران به حداقل میرسد. چون کمکاری بیش از اندازه کارگران دیگر، در مقایسه با پرکاری بیش از حد آگنیچکا، بیشتر به چشم میآید. شلندورف از این تضاد منافع شخصی به خوبی استفاده میبرد تا با گستراندن آن در سطح جامعه، رابطه فرد و حکومت را در آن برهه تاریخی، در قالب دیالوگی هوشمندانه و صحنهای گویا بنمایاند: در یک درگیری لفظی بین آگنیچکا و دیگر زنان کارگر، هنگامی که او خمشده زیر بار حمل تلویزیون در حال پائین رفتن از پلههایی است که در صدر آن، کارگران ناراضی ایستادهاند، عمق فساد سیاسی و جدایی پائینیها از بالاییها به نمایش در میآید. یکی از زنان کارگر با اشاره به قرارداد نانوشتهی بین خود و حکومتی که به اصطلاح نماینده آنها محسوب میشد، میگوید: "اون بالاییها این طور وانمود میکنند که به ما دستمزد میدن، ما هم طوری وانمود میکنیم، انگار داریم کار میکنیم!". در دهه هشتاد ولی آگنیچکا دیگر مایل نیست به گروه بالاییها تعلق داشته باشد. او البته هنوز با پشتکار و جدیت وظایفش را، حالا به عنوان راننده جرثقیل در کارخانه به انجام میرساند، ولی نه تنها از پذیرش هرگونه "امتیاز" و جایزهای سر باز میزند، بلکه برای تحقق بخشیدن به حقوق کارگران با کارگزاران کارخانه و حزب کمونیست نیز به مبارزه برمیخیزد. او پس از آن که به همین دلیل از کار اخراج میشود و کارگران برای همبستگی با او اعتصاب میکنند، کم کم به بلندگوی جنبشی بدل میشود که ابتدا در کارخانه کوچکی در شهر دانزیک آغاز میگردد، ولی پس از چندی پایههای سیستم سوسیالیستی را در اروپای شرقی به لرزه در میآورد، تا این که سرانجام فروپاشی قطعی آن را سبب شود. شلندورف برای نمایاندن این روند تاریخی، دوربین خود را بهطور عمده روی رویدادهایی که در داخل کارخانه رخ میدهند، متمرکز میکند. او روابط و مناسبات سیاسی حاکم بر جهان آن روز را که در این تحولات نیز نقشی تعیین کننده داشتهاند، تنها با نمایش چند عکس ثابت مستند به نمایش میگذارد. جهان کوچک او Mikrokosmos، کارخانه کشتیسازی لنین است که هر گوشهاش به مثابه نمادی از جامعه سوسیالیستی آن روز لهستان تفسیر میشود. کاترینا تالباخ به عنوان آنا والنتینوویچ، مثل ستارهای در این "جهان کوچک" میدرخشد و با بازی کم نظیر خود تمام زیر و بمهای روحی و دغدغههای روانی این زن قوی خودساخته را به نمایش میگذارد. این که آنا والنتینوویچ حالا علیه کارگردان فیلم، شلندورف به اتهام "قلب واقعیت" به دادگاه شکایت برده، میتواند از برخورد انتقادی او نسبت به اوضاع سیاسی کنونی لهستان و بهویژه شخص لخ والسا ناشی شود. شاید به همین خاطر نیز جای این قهرمان زن دانزیکی در مراسم اولین نمایش جهانی فیلم که در ۱۹ فوریه امسال(۲۰۰۷) در شهر دانزیک و با حضور همه سران سیاسی این کشور از جمله لخ والسا و کارگردان فیلم برگزار شد، خالی بود. |