رادیو زمانه > خارج از سیاست > فستيوال فيلم > گزارش وبلاگی از روزهای آخر جشنواره | ||
گزارش وبلاگی از روزهای آخر جشنوارهشقایق
امروز رفتم بخش بین الملل برای دیدن چند فیلم. روابط عمومی جشنواره اعلام كرده كه ۳۰۰ مهمان خارجی دارند، ولی داخل سالن سینما بیشتر از ۳۰ نفر ننشسته بودند و در سالن غذاخوری هم شاید نهایتا ۴۰ نفر غیر ایرانی حضور داشتند. من و دوستان هم دائم در جستوجوی ۲۷۰ نفر دیگر بودیم كه پیدا نكردیم. به هر حال امروز ۳ تا فیلم دیدم. فیلم بعدی فیلم «مثل یك قصه» ساخته «خسرو سینایی» بود. موضوع فیلم درباره رابطه عاطفی است كه بین یك سرباز عراقی و یك نوجوان ایرانی شكل میگیرد. دو سرباز عراقی و یك افسر عراقی كه در ایران گم شدهاند خودشان را به خانه پیرمردی كه با زن و نوهاش زندگی میكنند، میرسانند. یكی از سربازان عراقی تلاش میكند رفتاری كاملا انسانی با پیرمرد و نوهاش داشته باشد و معتقد است كه نباید با غیر نظامیها، رفتاری خشن داشت. بعد از كشته شدن، پیرمرد توسط افسر عراقی و كشته شدن افسر عراقی و سرباز دیگر توسط سرباز مهربان عراقی، رابطه متناقضی بین سرباز و نوجوان شكل میگیرد. داستان فیلم نگاهی متفاوت، به روابط انسانی و گوشهای ناگفته از جنگ است كه به نظر من بسیار زیبا بود. فیلمبرداری، كادربندیها و رنگها بسیار جذاب بودند. ولی به نظر من میتوانست یك فیلم كوتاه ۴۵ دقیقهای باشد. فیلم «سینه سرخ» ساخته «پرویز شیخ طادی» یكی دیگر از سری فیلمهای مذهبی امسال است. داستان فیلم در روستایی در مناظق شمال غربی ایران اتفاق میافتد. نیمی از اهالی روستا مسیحی هستند و نیمی دیگر مسلمان كه نوعی رقابت بین این دو گروه وجود دارد. در یك شوخی بچهگانه یكی از بچههای ده، داخل دره میافتد و در حال مرگ است و كودكی كه در واقع مقصر است، موضوع را از اهالی ده پنهان میدارد و به دنبال دم مسیح است، تا رفیق خود را نجات بدهد. حقیقتش از بس در چند روز گذشته فیلمهای مذهبی كه همگی تلاش میكنند به مخاطب تفهیم كنند كه خدا وجود دارد و ایمان به خدا تنها راه رستگاری است و معجزه با ایمان به وجود خواهد آمد تحمل دیدن این یكی را دیگر نداشتم و از نیمههای فیلم سالن را ترك كردم. ولی داستان فیلم با توهین به مسیحیت و كلیسا تمام میشود، چرا كه كشیش بدون توجه به نجات كودك فقط به فكر جاه و قدرت خود و پس گرفتن صلیب است. در همینباره: گزارش وبلاگی از روز دوم جشنواره فیلم فجر |