رادیو زمانه

تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۸۶
نقدی بر فیلم من آن دیگری هستم

سه چهره یک زن

فهیمه فرسایی

آلیسه، کارولین، کارلوتا... قهرمان فیلم جدید کارگردان معروف و پرسابقه آلمانی، مارگارته فن تروتا با عنوان من آن دیگری هستم، نام‌های متعددی دارد.

این نام‌ها در واقع شخصیت‌های گونه‌گون او را به تصویر می‌کشند که گاه در قالب وکیلی جدی و موفق و گاه به شکل زنی زیبا و اغواگر ظاهر می‌شود. در ابتدای فیلم، دوربین در متن شالی سرخ که به نظر بی‌انتها می‌رسد، به حرکت در می‌آید و به این چند متر پارچه معمولی که نه جلوه مخمل و نه جلای ساتن را باز می‌تاباند، بعدی نمادین می‌بخشد: بیننده در می‌یابد که دستمایه فیلم به شکفتگی شور و هوس و اغواگری و برآوردن امیال جنسی قهرمان داستان و دنیای درون او می‌پردازد.

در صحنه‌های بعدی، بعد نمادین رنگ و پارچه سرخ ـ مثلا در لباس "فاحشگی" کارلوتا که کاتیا ریمن، هنرپیشه موفق آلمانی نقش آن را بازی می‌کند ـ گسترده‌تر می‌شود و از سرانجام ناخوشایند شخصیت اصلی فیلم خبر می‌دهد: فاجعه‌ای خونین، نقطه پایانی فیلم من آن دیگری هستم، این جدیدترین درام فن تروتا است.

قهرمان فیلم، دکتر کارولین وینتر، وکیل برجسته و صاحب نامی است که دچار بیماری "چند شخصیتی" است. فن تروتا این نابسامانی روحی را در سه صحنه پی در پی به تصویر می‌کشد: در صحنه اول، کارولین ـ آلیسه فاحشه‌ای است که بدون دریافت پول با مردی که خود انتخاب می‌کند، یعنی ربرت فابری، یک مهندس زبردست و ثروتمند هم آغوش می‌شود و با او شبی به یادماندنی و سرشار از لذت را به صبح می‌رساند.

در صحنه دوم، کارولین وکیلی است که در اطاق کار خود با اقتدار و ذکاوت غلط‌های آقای مهندس را که تصادفا مشتری دفتر وکالت کارفرمای کارولین هم هست، می‌گیرد و او را مفتون خود می‌سازد.

در صحنه سوم، کارولین ـ کارلوتا در وانی پر کف "آب‌بازی می‌کند" و می‌کوشد با صدا و واژه‌هایی بچه‌گانه، از طریق تلفن توجه پدر مستبدش را که تاکستان‌دار و شراب ساز است، به خود جلب کند. ولی پدر مقتدر و منضبط که روی صندلی چرخ‌دار هم نشسته، گفتگو با او را به‌خاطر اجرای مراسم روزانه صرف قهوه و شیرینی همراه با شنیدن موسیقی کلاسیک، بدون خداحافظی قطع می‌کند. این رفتار غیرمترقبه و خشن اما در بیننده کمترین احساس همدردی نسبت به دختر دست به سر شده که به نشانه یاس و استیصال در عمق وان پرآب فرو می‌رود و تنها گردی صورتش را در سطح کف آلود آن به نمایش می‌گذارد، بر نمی‌انگیزد. شاید به این دلیل که فن تروتا بیشتر بر روی نشانه‌های تصویری این صحنه تکیه کرده؛ این که سرچشمه بیماری روانی چند شخصیتی بودن خانم وکیل را باید در رابطه بین او و پدرش جستجو کرد.
با القا این مطلب، ساخت اصلی فیلم که جریان داستان را به پیش می‌برد، متبلور می‌شود: یک مثلث متشکل از پدری معلول، دختری چندشخصیتی و معشوق دلباخته‌ای که با ازدواج با خانم وکیل برآن است، او را از عذاب بیماری چند شخصیتی بودن، برهاند. آقای مهندس با دید فنی خود اصولا عقیده دارد که "یک چیز زن‌ها همیشه خراب است و باید تعمیر شود"!

این ساختار مثلثی وقتی پررنگ‌تر می‌شود که اسرار مرموز و تاریک خانوادگی نیز به تدریج آشکار می‌شود: در یک فلش بک زمینه‌چینی نشده، ناگهان تماشاگر در می‌یابد که در واقع کارولین باعث شده که پدرش زمین‌گیر شود. چون روزی او را، هنگامی که درسنین هشت ـ نه سالگی عاشق پدر خود بوده، درزیرزمین شراب‌سازی‌اش در حال عشق‌بازی با زن "کلیددار" خانه غافلگیر می‌کند. این ضربه ناگهانی چنان او را از پا در می‌آورد که بی‌اراده روی بشکه‌های سنگین شراب، از حال می‌رود و بشکه‌های به حرکت درآمده، یکی پس از دیگری روی بدن لخت پدر "خیانت کار" می‌غلطند و پاهای او را در حال عشق‌بازی فلج می‌کنند.

داستان فیلم من آن دیگری هستم از روی تنها رمان فیلم‌نامه‌نویس مشهور آلمانی، پتر مرتس هایمر که همیشه با همکاری پئا فرولیش برای فاسبیندر فیلمنامه می‌نوشت، اقتباس شده. فن تروتا در این رمان سرشار از حوادث و شخصیت‌های بیمارگونه و عجیب و غریب، دخل و تصرف چندانی به عمل نمی‌آورد و بدون استفاده از جذابیت‌های روایتی و تصویری، فیلمی کمتر موفق که در آن همه چیز در سطح شناور است، همه چیز از پیش تعیین شده و هیچ چیز با هیچ چیز هم آهنگ نیست، ساخته است. بیش از هر چیز فیلم از عدم پرداخت جوی عاطفی رنج می‌برد.

این امر تا حدی به پرداخت شخصیت‌ها و بازی هنرپیشه‌ها لطمه زده که صحنه‌هایی که می‌بایست تاتیری دراماتیک داشته باشند، بیشتر مضحک و خنده‌دار جلوه می‌کنند. با این حال، دست خط فن تروتا را در این فیلم نیز می‌توان تشخیص داد: شاخصه‌هایی که با اولین فیلم‌های اجتماعی ـ انتقادی او مثل "دومین بیداری کریستا کلاگز"، "زمانه سربی" و "روزا لوکزامبورگ" برای این کارگردان جنجال برانگیز موفقیتی بین المللی به ارمغان آوردند: اهمیت فوق‌العاده دادن به دکور، حساسیت شدید نسبت به لوکیشن، دیالوگ‌های خشک و روایتی و موشکافانه که اغلب جای واقعه را درپیش برد داستان می‌گیرند.

تفاوت اساسی فیلم من آن دیگری هستم با دیگر ساخته‌های فن تروتا این‌بار بیشتر درموضوع و محتوای آن است. در این فیلم فن تروتا اصلا قصد آشتی دادن سینما و سیاست را ندارد. بلکه می‌خواهد در محدوده درامی خانوادگی و خصوصی باقی بماند، ولی فراموش می‌کند که برای این منظور، بیش از هرچیز باید بر آفرینش فضایی احساسی ـ عاطفی تکیه کرد. اغلب نقدهایی که بر این فیلم در رسانه های آلمانی منتشرشده، کوبنده و شدید الحن اند. البته فن تروتا ازهمان زمان که درسال ۱۹۷۷ کار هنرپیشگی را ترک کرد و به کارگردانی رو آورد، اغلب مورد حمله‌های بجا یا نابجای منتقدین سینمایی آلمانی قرار گرفته است و از این رو می‌توان گفت که به این انتقادهای کوبنده عادت کرده است. ولی متاسفانه، این بار فیلم من آن دیگری هستم کاراین منتقدان را بسیارساده کرده است.

من آن دیگری هستم؛ آلمان ۲۰۰۶؛ ۱۰۴دقیقه؛ کارگردان:مارگارته فن تروتا؛ بازیگران: کاتیا ریمن، آگوست دیل، آرمین مولر ـ شتال، باربارا آور، برنادته هرواگن

نظرهای خوانندگان

salam mamnon az naghde khobe shoma va az masolane sayte
man be che sorat mitonam ein filme ra tahye konam

-- hosein ، Jun 2, 2007 در ساعت 11:20 AM