يادی از بربادرفته

روزنامه تايمز لندن یک پوستر بزرگ چهار رنگ از فيلم بربادرفته را ضميمه روزنامه، به خوانندگان خود هديه کرده است.
بربادرفته از مشهورترين فيلم‌های کلاسيک تاريخ سينماست که در 1939 بر اساس رمان مارگارت ميچل ساخته شده است.

به نوشته روزنامه تايمز، شايد همشهری کين ساخته اورسون ولز، فيلم برگزيده تمام دوران منتقدان فيلم و روشنفکران باشد اما مردم عادی و عاشقان سينه‌چاک سينما، بربادرفته را فيلم محبوب و برگزيده خود در تمام طول تاريخ سينما می‌دانند.

بربادرفته داستان عاشقانه و رمانتيک زيبائی است که بين اسکارلت اوهارا دختر زيبای گله داری جنوبی و رت باتلر هفت تير کش خشن و خودخواه بر بستر جنگ داخلی آمريکا شکل می گيرد. يکی از رمزهای موفقيت فيلم، حضور ستارگانی چون ويوين لی و کلارک گيبل در نقش های اصلی بود که با قدرت، کاراکترهای رمان ميچل را بر پرده سينما جان بخشيدند.

با اينکه نگاه فيلم به جنگ داخلی آمريکا و پيامدهای آن و همينطور نظام برده داری آمريکا در آن عصر، بسيار سطحی و محافظه کارانه است اما نمی توان قدرت دراماتيک فيلم و برخی صحنه های تاثيرگذار آن را ناديده گرفت. صحنه های مربوط به ويرانی مزرعه، متلاشی شدن خانواده، فقر و شکوه ازدست رفته، هنوز ديدنی اند. خصوصا صحنه ای که در آن گاوهای مزرعه تارا با پستان های پر از شير، از درد نعره می کشند اما کسی نيست آنها را بدوشد. همينطور صحنه آتش سوزی آتلانتا و نمای کرين عظيمی که از بالا فرود می آيد و زخمی های بی شمار جنگ را در کادر می گيرد، هنوز خيره کننده به نظر می رسند.

نويسنده روزنامه تايمز، برباد رفته را اثری محافظه کارانه می خواند، در حالی که همشهری کين را اثری ليبرال در سينمای کلاسيک آمريکا ارزيابی می کند. به اعتقاد او همشهری کين، امکانات و ظرفيت های داستانگوئی سينما را افزايش می دهد، در حالی که برباد رفته، رويای باشکوهی می سازد که تماشاگران خود را در آن غرق می کنند.

گفته می شود ديويد سلزنيک، تهيه کننده فيلم، امتياز رمان خانم ميچل را بدون اينکه خوانده باشد، خريده بود. نويسندگانی مانند اسکات فيتز جرالد برای نوشتن سناريوئی بر اساس آن داوطلب شدند اما اين سيدنی هاوارد نمايشنامه نويس بود که سرانجام برنده شد.همينطور بازيگرانی چون جون کرافورد، نورما شيرر و لانا ترنر همراه 1400 نفر ديگر برای ايفای نقش اسکارلت تست شدند. حتی کاترين هيپورن با اصرار می گفت که من اسکارلت اوهارا هستم اما سلزنيک در جواب او گفت: اما من نمی توانم تصور کنم که رت باتلر 10 سال دنبال تو دويده باشد.

سرانجام اين ميرون سلزنيک برادر ديويد بود که ويوين لی را به او معرفی کرد و اين زمانی بود که فيلمبرداری صحنه آتش سوزی آتلانتا شروع شده بود.

برای نقش رت باتلر نيز ابتدا گری کوپر و بعد ارول فلين داوطلب شدند اما سرانجام کلارک گيبل برای اين نقش انتخاب شد در حالی که ويوين لی مدام از بوی بد نفس او و دندان های مصنوعی اش شکايت می کرد.

برای کارگردانی فيلم نيز ابتدا جرج کيوکر کانديد بود اما بعد ويکتور فلمينگ اين کار را به عهده گرفت.
برباد رفته با زمانی نزديک به چهارساعت از طولانی ترين فيلم های تاريخ سينماست. پروداکشن و تعداد سياهی لشکر اين فيلم آنقدر عظيم بود که يکی از مديران اجرائی استوديو که خود جنوبی بود به شوخی گفت: اگر ما اين همه سرباز داشتيم جنگ را برده بوديم.

برباد رفته کانديد دريافت 13 جايزه اسکار شد که تنها جوايز اسکار بهترين فيلم، بهترين کارگردانی و بهترين بازيگر زن را به دست آورد.