رادیو زمانه

تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۸۵

فيلمنامه نويس فيلم روانی درگذشت

جوزف استفانو، فيلمنامه نويس هاليوود و نويسنده فيلمنامه روانی ساخته مشهور آلفرد هيچکاک(در ايران با عنوان روح نشان داده شد) jstefano%201.jpg
در سن 84 سالگی درگذشت.

استفانو کارش را با خواندن آواز و رقصيدن در کلاب های نيويورک آغاز کرد و ترانه های زيادی ساخت که مورد پسند عموم قرار گرفت. در دهه چهل به نوشتن نمايش های راديوئی پرداخت و پس از آن به عنوان بازيگر و نويسنده به کار در تلويزيون مشغول شد.

استفانو با نوشتن فيلمنامه ارکيده سياه(1959) برای مارتين ريت کارش را در سينما آغاز کرد. فيلمی عاشقانه با بازی سوفيا لورن در نقش بيوه يک گانگستر و آنتونی کوئين در نقش مردی که عاشق سوفيا می شود. سوفيا لورن برای بازی در اين فيلم، جايزه بهترين بازيگر زن را از فستيوال ونيز بدست آورد.

در همان سال استفانو جايزه بهترين نمايش تلويزيونی را برای برنامه ساخت ژاپن دريافت کرد که در باره يک سرباز نژادپرست بود. مهمترين کار استفانو در سينما فيلمنامه روانی بود که بر اساس رمان رابرت بلاچ نوشت و آلفرد هيچکاک آن را کارگردانی کرد.

در واقع اين استفانو بود که به هيچکاک پيشنهاد کرد که داستان رابرت بلاچ را که با شخصيت جنايتکار روانی، نورمن بيتز آغاز می شد تغيير داده و با ماجرای سرقت پول توسط ماريون کرين آغاز کنند. به نظر استفانو رمان بلاچ جز بخش آخر از نظر شخصيت پردازی و سبک نوشتن داستان ضعيفی بود. اما استفانو توانست سناريوی بسيار جذاب و دراماتيکی بر اساس آن بيافريند اگرچه تغييرات استفانو نويسنده رمان را خوش نيامد و خشم او را برانگيخت.

استفانو می گويد: رمان بلوچ با ورود ماريون به هتل و قتل فوری او آغاز می شود در حالی که ما داستان را عقب تر برده و چيز های0831_psicosis.jpg
تازه ای در باره زندگی او می گوييم.» با اين حال هيچکاک نظر استفانو را قبول ندارد و در اين باره گفته است: « فيلم روانی تماما بر اساس کتاب رابرت بلاچ ساخته شد و استفانو بيشتر ديالوگ هايش را نوشت و کاری با ايده ها نداشت.»

يکی ديگر از فيلمنامه های مشهور استفانو، فيلمنامه لبه عريان(1961) بود که بر اساس تريلر پيچيده و تو در توی ماکس ارليش با عنوان اولين قطار به بابل(1955) نوشته شد. فيلمی که گاری کوپر در آن بازی می کرد و آخرين فيلم او به حساب می آيد.

استفانو علاوه بر سينما، فيلمنامه های ترسناک و علمی تخيلی زيادی برای سريال های تلويزيونی مثل پيشتازان فضا نوشت. او تا آخر عمر درگير کار نوشتن بود. در 1990 قسمت چهارم فيلمنامه روانی را نوشت که به سالهای اوليه زندگی نورمن بيتز(قاتل فيلم روانی) و جنبه های فرويدی شخصيت او می پرداخت.

از ميان فيلمنامه های او تا روز قيامت بازش نکن(1964)، سپر بلرو(1964) و چشم گربه(1969) شهرت بيشتری دارند.