رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۷ مهر ۱۳۸۸
به وبلاگ من هم سر بزن

نفرتی که خرد می‌کند

لیدا حسینی‌نژاد
lida@radiozamaneh.com

چند‌ی پیش میزگردی با موضوع «آسيب‌شناسی حوادث بعد از انتخابات» با اجرای مرتضی حیدری و با حضور سعيد حجاريان، محمد عطريانفر و سعيد شريعتی از شبكه اول سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.

Download it Here!

در این میزگرد با این سه چهره‌ی مطرح اصلاح‌طلب در خصوص مسائل مختلف از جمله درباره مسائل اخیر كشور و علل واقعی تغییر نگرش و تحولات فكری آن‌ها، آسیب‌شناسی ترویج علوم انسانی غربی در دانشگاه‌ها، بحثی که چندی پیش توسط آیت‌الله خامنه‌ای در مورد مضر بودن آموزش علوم انسانی در دانشگاه‌ها مطرح شد، بحث شد.

این در حالی است که روز پیش از این برنامه رهبر جمهوری اسلامی اعتراف افراد در دادگاه‌ها علیه خود و «در مقابل دوربین‌ها و بینندگان میلیونی» را «شرعآ، عرفآ و عقلآ، حجت، مسموع و نافذ» اعلام کرد.

به این میز گرد بسیاری از سایت‌ها و وبلاگ‌ها واکنش نشان دادند و برخی آن را «اعتراف گیری مدرن» خواندند.

«بچه جنوب شهر» یکی از وبلاگ‌هایی است که به این موضوع پرداخته است. او به بخشی از حرف‌های سعید حجاریان در این برنامه می‌پردازد که گفته بود:

«...نفرت نشان داده شده پس ازانتخابات در هیچ یک از لایه‌های تمدنی مردم ایران، قبل و بعد ازاسلام وجود ندارد... و من را یاد تصفیه‌های خونین سال ۵۴ سازمان مجاهدین و نفرتی که در کشتن مجید شریف واقفی نشان داده شد انداخت... این ناشی از یک مارکسیسم مبتذل است...»

بچه جنوب شهر در این باره می‌نویسد:

«این حرف‌های سعید حجاریان در حالی‌که به سختی تکلم می‌کرد و سعی می‌کرد از دخالت مجری در صحبت‌هایش جلوگیری کند، بسیار مهم و حیاتی است.»


«حجاریان و شریعتی در دادگاه چهارم»

او سپس به توضیح چند واژه از این گفتار سعید حجاریان می‌پردازد.

«مجید شریف واقفی یعنی چه؟

مجید شریف واقفی «که دانشگاه شریف به نام اوست» فردی بسیار پاک و خودساخته بود. او عملیات‌ها و تلاش‌های بسیاری برای تثبیت سازمان انجام داد و به یکی رهبران آن تبدیل شد. اما پس از تغییر ایدئولوژی سازمان از اسلامی به مارکسیسم - در سال ۵۴ - و بعد از آن که در هیچ یک از صحبت‌های درون سازمانی قانع نشد، توسط همسرش به سر قراری کشیده شد و توسط وحید افراخته ترور شد...

او گفته بود نمی‌خواهد علیه سازمان فعالیت کند اما با سازمان هم نخواهد بود، اما جوابش این بود: «یا با ما یا علیه ما». چیزی که زیباکلام معتقد است الآن استراتژی طیف احمدی‌نژاد و اقتدارگرایان است.»

بچه جنوب شهر سپس به توضیح «نفرت» می‌پردازد:

«حجاریان در صحبت‌هایش از «خشونت» استفاده نکرد، او گفت: «نفرت». نفرت بسیار بیشتر جنبه‌ی عقیدتی و ایدئولوژیک دارد. یک پدر ممکن است در مقابل فرزندش دست به خشونت بزند اما از او نفرت ندارد. نفرت چیز دیگری است... کاری که نسبت به زیدآبادی می‌کنند خشونت نیست، نفرت است. دهان روح الامینی را با خشونت خرد نکردند و کهریزک خشونت نبود، به جز نفرتی ایدئولوژیک و مغزهایی شسته شده چیز دیگری نمی‌تواند این کارها را بکند. همان نفرتی که جنازه شریف واقفی را آتش زد.»

مارکسیسم مبتذل یعنی چه؟

«حجاریان معتقد است هیچ ایدئولوژی ایرانی - قبل از اسلام - و اسلامی امکان تولید چنین نفرتی را ندارد. او مارکسیسمی مبتذل و پیامدهای آن را - با توجه به شاهد تاریخی سازمان مجاهدین - پیش می‌کشد.

طبقه‌بندی و ایجاد تضاد در جامعه، عوام‌فریبی‌ها و شعارهای پوپولیستی، دادگاه‌های فرمایشی، کشتن و زندانی کردن قدیمی‌ترین هم‌رزمان و برجسته کردن نقش رهبر در جامعه در حد شخص پرستی، از نشانه‌های این تغییر ایدئولوژی است. اما ابتذال آن به خاطر سست بودن پایه‌های نظری و فرصت‌طلب - اپورتونیست - بودن پیروان است.

دیشب حجاریان گفت گروهی با تغییر ایدئولوژی نظام به مارکسیسمی دم‌دستی و پروراندن گروه‌های دارای نفرت برای رسیدن به اهداف سیاسی دست به اقداماتی زده‌اند که مجاهدین خلق هنگام تغییر ایدئولوژی زدند.»

در پایان این وبلاگ‌نویس به سرانجام «عبرت‌انگیز» وحید افراخته می‌پردازد که بعدها توسط ساواک دستگیر می‌شود و بدون کمترین مقاومتی بسیاری از مبارزان را لو می‌دهد و در نهایت هم اعدام می‌شود. او می‌نویسد:

«این شاید سرنوشت کسانی باشد که الان باتوم یا اسلحه به‌دست «خشم انقلابی» خود را بر سر «مزدوران آمریکا و صهیونیست» خالی می‌کنند. کسانی که دانش خود را از بولتن‌های داخل سازمانی می‌گیرند و هرگونه فکرکردنی را «وسوسه‌ای شیطانی» می‌دانند که باید از آن توبه کرد.»

«عابر پیاده» یکی دیگر از وبلاگ‌نویسانی است که به این برنامه تلویزونی واکنش نشان داده است. او که این برنامه را یک «اعتراف‌گیری» می‌داند، به آیه‌ی ششم از سوره‌‌ی توبه اشاره می‌کند و آن‌چه که فرشته از قول خدا به پیامبر گفته است.

«بر این اساس احتمالآ در شرایط اضطرار و خطر، اعتراف - حتا به یگانگی و بزرگی خدا - فاقد اعتبار است و «حجت شرعی ندارد و مسموع نیست.»

ماجرا ظاهرآ این است که خدا در این آیه به پیامبر دستور می‌دهد کلام خدا را برای مشرکین بگوید و پیش از اسلام آوردن، آن‌ها را به جای امنی برساند، مثلآ قبیله‌ی خودشان. درست بر خلاف کفار مکه که مسلمانان را به چهارمیخ می‌کشیدند و سنگ روی سینه‌های‌شان می‌گذاشتند تا به مجنون بودن پیامبر اعتراف کنند.

شکی نیست که استودیوی تلوزیون در مقایسه با زندان امن‌تر است و حیدری مجری تلویزیون مهربان‌تر از کارشناس زندان است و به این ترتیب در برابر او اعتراف به اشتباهات عقیدتی و فکری شامل «ابلغه مأمنه» می‌شود و مسموع است و تازه آن گلدان‌های شمعدانی هم احتمالآ واقعی بودند.»

اما واکنش‌ها محدود به وبلاگ‌ها نمی‌شود و حتی برخی نظرات خود را در سایت‌های مختلف منتشر کرده‌اند. به عنوان نمونه می‌توان به سایت «تابناک» اشاره کرد که خبر پخش این برنامه تلویزیونی را منتشر کرده بود و مردم در ادامه‌ی این مطلب نظرات خود را گذاشتند. تقریبآ تمامی این نظرات مخالف پخش چنین برنامه‌ای از تلویزیون هستند.

و اما باز بر می‌گردیم به سراغ وبلاگ‌ها.

نویسنده وبلاگ «آهستان» تا به‌حال چند مطلب در مورد اعتراف‌گیری‌های اخیر در وبلاگش منتشر کرده است. او در مورد این برنامه تلویزیونی هم مطلبی نوشته است و جدا از این که حرف‌های سعید حجاریان، محمد عطریانفر و سعید شریعتی قابل باور هست یا نه، به تحلیل حرف‌های آن‌ها می‌پردازد.

نویسنده‌ی این وبلاگ می‌نویسد:

«مثل هميشه اين سؤال اصلی و اساسی وجود دارد كه چرا بايد مواضع جديد اين سه نفر را باور كنيم؟ و آيا اصلآ چنين تغيير مواضعی می‌تواند قابل قبول باشد؟ اين سؤال از اين جهت مهم است كه ما از گذشته‌ و سوابق فكری و كاری اين افراد خبر داريم و آن ‌را به‌خاطر می‌آوريم.

آهستان جدا از این که اعترافات این سه نفر را باور كنيم يا نه این برنامه را مشابه يك جلسه دادگاه نمی‌داند.

او می‌نویسد:

«در اين برنامه درباره تقلب و موضوعاتی از اين قبيل صحبت نشد بل‌كه محور اصلی سؤالات و پاسخ‌ها، مباحث نظري و تئوريكی بود كه در سال‌های گذشته در سخنان و نوشته‌هاي بسياری از اصلاح‌طلبان و رسانه‌های آن‌ها ديده می‌شد.

سخنان و مواضع اين سه نفر را می‌توان به دو قسمت مجزا تقسيم كرد. بخشی كه مربوط می‌شود به مباحث تئوريك و بيان ضعف‌ها و عقب‌ماندگی‌هايی كه در حوزه‌های مختلف علوم انسانی و رسانه‌ای كشور وجود دارد و نيز مسائلی كه در خصوص تدريس تفكرات غربی در دانشگاه‌ها و محافل تئوريك گفته شد. بخش دوم هم مربوط می‌شود به تغيير مواضع خود اين افراد.»

آهستان اصل حرف حجاریان، عطریانفر و شریعتی درباره ضعف نظام در بخش علوم انسانی و رسانه‌ای كشور، غيرقابل انكار می‌داند.

«اين‌كه در دانشگاه‌های كشور علوم انسانی با تفكرات اومانيستی غربی تدريس می‌شود، حرفی نيست كه كسي در آن شك و ترديد داشته باشد، اگر هم بحثی وجود داشته باشد درباره مفيد بودن و يا مضر بودن چنين مسأله‌ای است نه در اصل وجود آن.»

او سپس در ادامه این سؤال را مهم می داند که «آيا فقه اسلامي توانايی پاسخگويی به چالش‌های اجتماعی و علمی جديد را دارد؟»

«همان طوری كه سعيد حجاريان و عطريانفر و شريعتی هم در برنامه‌ی ديشب گفتند، با ضعف‌هايی كه در رشته‌های مختلف علوم انسانی وجود داشت و نيز شرايط زمانی و مكانی كه در آن قرار داشتيم، طبيعی بود كه پاسخ بسياری از اين سؤالات و شبهات، در كتب و آثار و انديشه‌های غربی و متفكران غربی جستجو شود...»

در پایان سری می زنیم به وبلاگ «این‌جا و اکنون». علی معظمی نویسنده این وبلاگ معتقد است که آن‌چه که از زبان سعید شریعتی، محمد عطریانفر و سعید حجاریان در این برنامه شنیده شده، حقیقی نیست.

«قرار بود دلايل تحول شديد و سريع فكری بعضی‌ها در كنج زندان توضيح داده شود. گفتند هيچ فشاری در كار نبوده و خودشان به ياری خدای خودشان به هر آن‌چه می‌گويند رسيده‌اند. حقيقت اما گاهی از همان‌جايی آشكار می‌گردد كه می‌پوشانند.

از اصرار كلافه كننده و غير قابل رد كارشناس برنامه به مرد گلوله خورده كه از پيش برگه‌های بازجوييش دستان همه حاضران را پر كرده‌ «می‌دانم كه سخت است اما چند جمله از زبان خودتان... می‌دانم كه سخت است اما چند جمله از زبان خودتان».

قرار است با واداشتن مرد به تكلم نشان داده شود كه آن ‌چه از او نقل می‌شود «حقيقي» است: ببينيد خودش دارد می‌گويد! خودش! ديديد كه خيلی سخت بود، ولی چون فكر كرديم ممكن است روخوانی نوشته‌های آن كنج تفكر يقين شما را برنياورد، بارها اصرارش كرديم و او با همين زبان پر لكنت، هر بار خودش ، با زبان خودش، حقيقت را برايتان گفت. حالا باورتان شد؟»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

کاش در مورد قسمت های خط خورده یک توضیحی می دادید که فلسفه اش چیست؟

-- شبیر ، Sep 29, 2009 در ساعت 06:00 PM