رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۸ تیر ۱۳۸۸

شهروندان روزنامه نگار

حميد كارگر
h.kargar56@gmail.com

سالی پیش از این بود که طمع ورزیدن و دندان نهادن معاون دانشجویی دانشگاه زنجان بر حرمت و حریم دختری دانشجو، به یاری یک گوشی تلفن همراه و صرف وقتی کوتاه در برابر رایانه، شهره آفاق شد. تشت رسوایی مدیری که می‌بایست نگهبان آبرو و بزرگی دانشگاه باشد، به اندک زمانی از بام افتاد و مردم آن سوی دهکده جهانی نیز بانگش را شنیدند.


نیک آهنگ کوثر

چندی پیش از آن هم رویارویی پلیس با دختری که به خون‌آلود شدن چهره اش انجامید و گردآمدن رهگذران را به دنبال داشت، باز به مدد تلفن همراه ماندگار شد و بسیارانی را در جای جای جهان بر این رخداد گذرا در گوشه‌ای از تهران آگاه ساخت.
گوشی تلفن همراه، دیگر تنها وسیله‌ای برای بازپرسی حال و احوال خویشان و دوستان نیست که ابزاری برای زایاندن عکس و فیلم و تکثیر پیام است. پیام‌هایی که یا با سامانه پیامک انتشار می‌یابند، یا از بلوتوث برای پخش و پراکندن بهره می‌برند و یا بر صفحه‌های مجازی اینترنت می‌نشینند و مسافر دورترین منزلگاه‌ها می‌شوند.

این ساز و برگ‌های ارتباطی تازه، به آسانی مرزهای کهنه را در می‌نوردند و با شکستن انحصارهای رسانه‌ای، می‌توانند از هر رویدادی داستانی جهانی بنگارند آنچنان که فارغ از محدودیت‌های زبانی، قومی، اجتماعی و... خوانندگانی مشتاق بیابند و آنگونه شود که به تعبیر سعدی: «داستانی است که در هر سر بازاری هست».

این رسانه‌های نو، هر ماجرایی را که صدا و سیما تن به انتشارش نمی‌دهد و مطبوعات هم توان یا جرأت و دلیری پخش آن را ندارند، با فشردن دکمه‌ای جهانگیر می‌کنند و فضای سایبر چه یوتیوب باشد، چه فیس بوک و چه هر گستره و شبکه مجازی دیگر، میزبان دهان‌لق و سخن‌پراکنی برای این ماجراها خواهد بود.

اینترنت و فناوری‌های نوین ارتباطی، در شرایطی که فضای رسمی خبررسانی با دشواری‌ها و محدودیت‌های پرشماری رو به روست، به شهروندان این امکان را بخشیده‌است که مشارکت کنشگرانه خود را در فضای اجتماعی و سیاسی کشور به کار برند.

این شهروندان، دور از تنگناهای رسانه‌های رسمی، خود در نقش یک روزنامه‌نگار ظاهر شده و با یاری ساز و برگ‌های تازه ارتباطی و اطلاعاتی، در فرایندهای سیاسی و اجتماعی شرکت می‌کنند که یکی از آشکارترین نمودهای این شهروندان روزنامه نگار را این روزها در ایران شاهدیم.

این روزها غول‌های رسانه‌ای بزرگ دنیا، تشنه اخبار و تصاویری هستند که پدید آورنده آنها، شهروندانی از ایرانند که ردای روزنامه‌نگارانی غیرحرفه‌ای را بر تن کرده‌اند.

در چنین روزهایی که فضای بسته خبررسانی اجازه پوشش خبری آزادانه به نا آرامی‌های ایران پس از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نمی‌دهد و روزنامه‌نگاران خارجی نیز وادار به ترک کشور شده‌اند، سازمان‌های خبری دنیا به فراورده‌های شهروندان روزنامه نگار دلخوش کرده‌اند.

تصاویری مبهم، غیر حرفه‌ای، گذرا، و حتی با منابعی که دارای اعتبار و روایی کاملی نیستند، به آسانی بر صفحه حرفه‌ای ترین خبرگزاری‌ها، نشریات و شبکه‌های تلویزیونی دنیا می‌نشیند و رخدادهای ایران را جهانی می‌کنند.

ندا آقا سلطان که تا چندی پیش دانشجویی همسان با دیگر دانشجویان ایران بود، امروز به یاری همین ابزار ساده و تازه ارتباطی، به نمادی از رویدادهای کنونی ایران بدل شده‌است و فراوانند تصاویر و فیلم‌های دیگری که جهانیان را از آنچه در خیابان‌های ایران و به ویژه تهران می‌گذرد آگاه می‌کنند. و این همه، دسترنج شهروندان روزنامه‌نگار است.

سده‌ای پیش از این، هنگامی که در فرنگ به جان یکی از صاحب‌منصبان قجر سوء قصد شد، به همراهانش گفت: «خوب شد این خبر یک سال دیگر هم به پایتخت نمی‌رسد وگرنه اهل حرم چه وحشتی می‌کردند». امروز اما شهروندان روزنامه‌نگار به اندک زمانی کوچکترین رویدادی را شهرتی جهانی می‌بخشند چنانکه:

«زین قصه، هفت گنبد افلاک پر صداست».

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

ديگر نمي توان چيزي را پنهان كرد. اين كمترين دستاورد دنياي مدرن است

-- احمد ، Jun 29, 2009 در ساعت 01:41 PM