رادیو زمانه > خارج از سیاست > وبلاگ خوانی > رکسانا در وبلاگستان فارسی | ||
رکسانا در وبلاگستان فارسیلیدا حسینینژادlida@radiozamaneh.comروز دوشنبه، رکسانا صابری، خبرنگار ایرانی ـ آمریکایی با حکم دادگاه تجدیدنظر از زندان آزاد شد. رکسانا صابری از ۱۲ بهمنماه سال گذشته تاکنون به اتهام «جاسوسی» برای آمریکا در زندان به سر میبرد. خبر آزادی این خبرنگار ایرانی ـ آمریکایی مانند خبر دستگیری او سر و صدای زیادی در وبلاگستان فارسی به پا کرد. رکسانا صابری به جرم جاسوسی به هشت سال حبس تعزیری محکوم شده بود که در دادگاه تجدید نظر این حکم به دو سال حبس تعلیقی برای مدت پنج سال تخفیف پیدا کرد.
مهدی محسنی در وبلاگش «جمهور» مطلبی نوشته است با عنوان «رکسانا صابری فقط کمی جاسوس بود». او مینویسد: «دستگاه قضایی ـ به طور کلی حکومت ـ گاهی روالی را در برخی مسایل برمیگزیند که یا آنچنان پیچیده است که قابل تحلیل نیست، یا اصلاً از هیچ منطقی پیروی نمیکنند تا بشود آن را تحلیل کرد. نیکبخت در گفت و گو با رادیو زمانه گفت که در محکومیت اولیه، جرم خانم صابری «جاسوسی برای کشور متخاصم و نگهداری اسناد طبقهبندی شده» تشخیص داده شده بود. ولی با ارائه ادله و مستندات جدید، مورد اول از وی رفع و تنها مورد دوم جرم تشخیص داده شد که با پذیرش اتهام دوم از جانب خانم صابری، حکم صادره تخفیف یافت.» مهدی محسنی ادامه میدهد: «یعنی تا یک هفته پیش مشخص بود که رکسانا صابری بر اساس شواهد و قرائن مطمئنن غیر قابل انکار برای دادگاه اولیه جاسوس است. در یک جلسه بعد اسنادی ارائه شد که مشخص کرد رکسانا جاسوس نبود!»
محمد مصطفایی، وکیل دادگستری در وبلاگش مینویسد: «این دادگاه دولت آمریکا را دولت متخاصم با جمهوری اسلامی ایران ندانسته و حکم رکسانا را نقض نمودند.» در همین رابطه مهدی محسنی در وبلاگش جمهور ادامه میدهد: «خوب در این حالت میشود جاسوسی برای کشور غیر متخاصم! نگهداری اسناد طبقهبندی شده را هم پذیرفت اما باید مشخص شود این اسناد را از کجا تهیه کرده و همکارنش در این ماجرا چه کسانی بودهاند که اسناد به دست او رسیده. به هر حال خوبی ماجرا پایان خوش انست که این سه ماه زندان رکسانا و جنجالهای بینالمللی این چند ماهه را تحت شعاع قرار میدهد. شاید هم ماجرا پیچیدهتر از این حرفهاست!» زمانی که رکسانا صابری دستگیر شده بود، مهدی جامی در وبلاگش «سیبستان» نوشته بود: «تقصیر ما نیست که باور نمیکنیم رکسانا صابری "جاسوسی" کرده باشد. در کشوری که مفاهیم شناور است و هر چیزی میتواند هر معنایی بدهد جاسوسی هم بیمعناست و به هر کسی میتوان نسبتش داد چه رکسانای صابری باشد چه حسین موسویان سابقاً سفیر. در کشوری که انتخابات به قول آقای جنتیاش براندازی نرم میشود، گرداوردن اطلاعات ساده و آشکار و قابل دسترس هم باید نامش جاسوسی باشد. کشوری که خبرگزاری فارسش مظهر دروغگویی و گندهگویی و گزافهپراکنی است و ایرانی را که وارد کننده گندم است به صادرکننده گندم تبدیل میکند چرا نباید کار روزنامهنگاری حرفهای گیرم بدون مجوز را جاسوسی بداند؟...» مهدی جامی مطلبش را اینطور پایان داده بود که: «من اطمینان دارم که رکسانا صابری مانند هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش و علی شاکری پس از مدتی کوتاه آزاد میشود. اما این روشها چیزی جز مضحکه ساختن قضا و امنیت و سیاست نیست. مهم نیست که چه سودی برای مقامات از این نقشهها و برنامهها و طعمه کردن آدمها حاصل میشود. خسارت این روشها آنقدر بزرگ است که ندیدن و به محاسبه نیاوردن آن دلیل کاملی بر بلاهت و بیخردی است. اما اگر دروغ و بیخردی و خردستیزی روش پایدار اداره یک مملکت شده باشد چه میتوان کرد؟»
در همین ارتباط نویسنده وبلاگ «مسير يک ذره» مینویسد که وقتی مهدی جامی از اطمینانش به آزادی رکسانا صابری مانند هاله اسفندیاری و کیان تاجبخش و علی شاکری نوشته بود به درستی پیشبینیاش شک داشتم و راستش هنوز هم باورم نمیشود روشی برای پیشبینی رفتار حکومت ما در این جور موارد وجود داشتهباشد. او مینویسد: «اما خوب، حالا که شکر خدا خانم صابری را آزاد کردند، روسیاهی مضاعف به ذغال ماند. هرچه باشد، هیچ حکومتی منطقاً نباید یک جاسوس را به این سادگیها رها کند، آن هم حکومت ما. همانقدر که اتهام جاسوسی زدن به یک خبرنگار ساده توجیهناپذیر و مضحک بود، آزاد کردنش در این زمان ویژه هم باز دروغی بودن اتهام و ناروایی آن حکم را نشان داد.» او ادامه میدهد: «اگر فرضاً صابری خبرنگار فارس بود و در یک کشور اروپایی به هر اتهامی زندانی و بعد آزاد میشد، لابد کیهان و فارس تیتر میزدند: انّ اللّه مع الصّابرین. ما این کاره نیستیم، اما فکر میکنم شیوهی مبارزهی تمام کسانی که برای آزادی صابری تلاش کردند، از جمله خود او، و البته موقعیتشناسی آنها، باید به عنوان تجربهای مفید در ذهنها بماند.» دکتر صادق زیبا کلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در روزهایی که رکسانا صابری در زندان به سر میبرد در نامهای سرگشاده به آیتالله هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه انتقادش را به نحوه رسیدگی به پرونده رکسانا صابری اعلام کرده بود. نویسنده وبلاگ «مسیر یک ذره» در ادامه مطلبش مینویسد: «نامهی دکتر زیباکلام به رئیس قوه قضائیه را به نظرم باید در مسیر آزادی صابری بسیار مهم دانست، مخصوصاً جنبهی پیشگیرانهی آن در مورد نوارسازی از او.» و بعد اشاره میکند به جایی از نامه دکتر صادق زیباکلام که نوشته است: «میرسیم به "اعترافات" و "اقرارهای" وی که ممکن است یکی از این شبها زینت بخش تلویزیونهایمان هم شود. همانطور که اعترافات هاله اسفندیاری، رامین جهانبگلو و... را شاهد بودیم. زندان اوین چنان عظمت و شکوهی دارد که خیلی از غولها را به آسانی تشویق و ترغیب به اقرار و اعتراف مینماید. چه رسد به رکسانا صابری که شخصیتی بسیار معمولی دارد و در مملکتی غریب زندگی میکرد. اوین که جای خود دارد، رکسانا صابری که بنده میشناسم اگر حتی یک شب در کلانتری نزدیک منزلشان هم به سر میبرد، احتمالاً صبح به بسیاری از جرمها و گناهانش اعتراف میکرد.» و در پایان این مطلب میخوانیم: «رکسانا صابری خوشاقبال بود که تابعیت دوگانه داشت و حامیانی نیرومند. بسیار کسان دیگر مانند او هنوز زندانیاند و بیبهره از این معجون خوششانسی. اگر نمیتوانیم کاری برایشان بکنیم، لااقل در این هنگام شادمانی به آنها هم بیاندیشیم.»
صحبت از تابعیت دوگانه رکسانا صابری شد. وبلاگ «کیبرد آزاد» هم مطلبی در همین خصوص دارد. او مینویسد: «خب بدون شک خبر آزاد شدن رکسانا صابری جذابه و همه رو خوشحال میکنه ولی واقعاً جاهای افسوس جدیدی رو هم باز میکنه. زشته که توی یک کشور لازم باشه رییس جمهور یک کشور دیگه (که اسمش هم هنوز یک جور ملایمی دشمنه مداخله کنه تا رییس جمهور و بقیه درخواست تجدید نظر در حکم بکنن. در عین حال برای یک سیستم قضایی خیلی بینمکه که اول یک نفر رو به جرم خریدن مشروب دستگیر کنه. بعد بگه جاسوسه. بعد به هشت سال زندان محکومش کنه و بعد از درخواست آمریکا و ژاپن، یک شبه دادگاه تجدید نظر برگزار کنه و رسماً در کمتر از یک روز طرف رو آزاد کنه.» او ادامه میدهد: «و زشته که امیر یعقوبعلی، جلوه جواهری، کاوه مظفری و صدها نفر دیگه فقط و فقط چون پاسپورت آمریکایی ندارن، اینهمه وقته توی زندانن و کسی نیازی نمیبینه حتی جواب خانوادههاشون رو بده. خجالت میکشم از اینکه حاکمم، فقط چون یک نفر ایرانی نیست اینقدر احترامش رو نگه میداره و من رو چون ایرانیم، با دروغ از در دادگاه برمیگردونه.» تغییر یا تخفیف حکم رکسانا صابری برای بسیاری سوالبرانگیز بود که نویسنده وبلاگ کیبرد آزاد یکی از آن نمونهها بود و صادق حسینی هم نمونه دیگری است که در وبلاگش «صادق مديا» مطلبی دارد با عنوان «مهروزی با جاسوس، خشونت با منتقد» و مینویسد: «میگویند: بانویی خلافکار را نزد حاکم شرع بردند و دعوی کردند: ایشان با ۱۰۰ نفر در یک روز ارتباط دارد. قاضی گفت: جان من یا نمیدانی ۱۰۰ تا چند تاست، یا با کسی ارتباط نداشتهای! این نقل داستان رکسانا صابری است که ما نفهمیدیم ایشان بالاخره جاسوس بوده یا نه؟ اگر هم بوده پس این حکم مسخره دیگر چیست؟ یاد شاهکار دستگیری ملوانان انگلیسی افتادم که روزی گفتند متجاوز به آبهای سرزمینی ایران هستند و روز دیگر احمدینژاد کت شلوار هاکوپیان تحفهشان داد و عکس یادگار گرفت و خود بدرقهشان کرد.» او مینویسد: «مطلب دیگری که در این حکم عیان بود اینکه: ما زیر بار زور نمیرویم مگر اینکه پر زور باشد! اگر اینطوری باشه همه آدمها دلشان میخواد جاسوسی کنند: هم مشهور در تمام رسانههای جهان میشوند و هم مورد عنایات خاصه و ملوکانه قرار میگیرند. بهتر است دفعه دیگر اگر خواستند سناریویی برای رابطه با آمریکا پیدا کنند طوری طراحی شود که مضحکهی مردم و جهانیان نشوند.» در همین رابطه: • آزادی رکسانا صابری از زندان اوین • ابراز خوشحالی رکسانا صابری از آزادی |
نظرهای خوانندگان
درایران هرکس انتقاد بکند یا مخالف باشد از نطر حکومت یا جاسوس است یا برانداز نظام.... مهم نیست خبرنگار باشد یا خانواده شهید یا مردم عادی...........؟
-- بدون نام ، May 20, 2009 در ساعت 12:30 PMچه برسر این مملکت آوردید که خانواده شهدا وایثار گران هم شما ورفتار وکردارتان را قبول ندارند.واز شما مصادره کنندگان یاد ونام جگر گوشه های شان بیزارند
اشرفی اصفهانی در خاتمه با اشاره به جنگ روانی برخی افراد و گروهها بر علیه اصلاح طلبان و مهندس موسوی خاطر نشان كرد:«مردم در طول این سالها و خصوصا در ماههای اخیر همه آنچه را كه باید بدانند فهمیدهاند و این گونه حملات را در راستای تخریب انتخاباتی اصلاحطلبان و كاندیداهای آنها ارزیابی میكنند. كارنامه مهندس موسوی در زمان امام كاملا روشن است و اگر بناست فعالیتها با محوریت خط امام سنجیده و مطابقت داده شود چه كسی بیش از مهندس موسوی مورد تایید حضرت امام بود؟ من از بابت این تخریبها هیچ نگرانی ندارم چرا كه كارنامه 4 ساله آقایان در معرض قضاوت مردم قرار دارد.»