رادیو زمانه > خارج از سیاست > وبلاگ خوانی > کلاه قرمزی ۸۸ | ||
کلاه قرمزی ۸۸لیدا حسینینژادlida@radiozamaneh.comاوایل دهه هفتاد در ایران بود که شخصیت شاد کلاه قرمزی پا به خانههای ما گذاشت و بعد هم پسرخاله به او پیوست و شادی خانههای ما را دو چندان کردند. حالا بعد از گذشت نزدیک به بیست سال، ایرج طهماسب و حمید جبلی، این دو عروسک محبوب را باز هم برای روزهای عید به خانههای ما آوردند، با نام جدید کلاه قرمزی ۸۸.
ایرج طهماسب همچنان کارگردانی این مجموعه را به عهده داره و همینطور باز هم نقش آقای مجری را بازی میکند و حمید جبلی هم باز به جای کلاه قرمزی و پسرخاله صحبت می کند. در جام جم آنلاین آمده که حمید مدرسی تهیهکننده مجموعه گفته: «کلاه قرمزی ۸۸ همان کلاه قرمزی قدیم است، گذشت زمان را میتوان در چهره مخاطبان و دوستداران این عروسک دید اما کلاه قرمزی تغییر نکرده است. او با حفظ رفتار و بیان خود نوروز ۸۸ بار دیگر به تلویزیون میآید تا در کنار آموزشهای غیرمستقیم به مخاطبان، گل خنده را هم بر لبان آنها بنشاند.» در این مجموعه تلویزونی این بار از حضور بازیگران دیگری هم استفاده شده است ، به عنوان مثال امین حیایی، علیرضا خمسه و باران کوثری از جمله بازیگرانی هستند که به عنوان مهمان در این مجموعه حضور دارند اما باران کوثری تنها بازیگری است که در بیش از یک قسمت حضور دارد. در جام جم آنلاین آمده که این مجموعه در ۱۶ قسمت تدوین می شود و از دیگر عوامل سازنده این مجموعه میتوان به نویسندگان: طهماسب و جبلی، کارگردان تلویزیونی و تدوین: میثم مولایی، تصویربردار: فرشید رسولی، صدابردار: پرتوزاده، عروسکگردانان: سلطان احمدی، دنیا فنیزاده و مرضیه محبوب و عکاس: هومن سیاهمنصوری اشاره کرد.
اما این مجموعه محبوب در میان وبلاگ های ایرانی هم جای خود را باز کرده. مثلا «آغازاده» در وبلاگش «تراوشات ذهنی آغازاده» در پستی با عنوان «نوستالژی شیرینی به اسم کلاه قرمزی» مینویسد: «شبکه دو باعث شد که بعد از مدتها بالاخره از دیدن تلویزیون لذت ببرم! ساعت ۸ شب ایرج طهماسب در نقش آقای مجری حال و هوای من رو فوق العاده دگرگون کرد. جلوی تلویزیون خندیدم و ریسه رفتم. از خنده اشکم دراومد. حال کردم! به معنای واقعی حال کردم! ایول بابا!هم نسلای من نمیدونم چقدر عاشق کلاه قرمزی و پسرخاله و ژولی پولی و گیگیلی و… بودن اما من واقعا دوستشون دارم! بعد این همه سال هنوز هم دوستشون دارم...» و اما ابوذر منصوری در وبلاگش «الفبا» از «بازگشت خاطرات نسل ما» میگوید. او در یک مطلب نسبتا طولانی مینویسد: «چشمهایتان را ببندید و فکر کنید که به دوران کودکی برگشتهاید. ولی نه«مدرسه موشها» را دیدهاید و نه «هادی و هدی» و نه «زی زی گولو» و نه حتی «کلاه قرمزی و پسرخاله» و دهها مجموعه کارتون از این دست که برای سن و سال کودکی بسیاری از جوانان امروز است. راستی اگر این ها را از ما بگیرند از آن ایام تماشا به تلویزیون دو کاناله چه میماند.» ابوذر منصوری در ادامه مینویسد: «اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ سال های پربار و پرکاری برای گروه کودک و نوجوان تلویزیون بود. شبکه های یک و دو در ساخت برنامه های کودک برای جذب بیشتر به رقابت با یکدیگر برخاستند. قرار بود که رفته رفته کارتونها و برنامه های عروسکی خارجی جای خود را به تولیدات داخلی بدهند... اواخر دهه ۶۰ و ۷۰ تلویزیون دو تا شبکه بیشتر نداشت هنوز چشم ما به جنگ تصویری عادت نکرده بود. که آقای مجری و عروسک بد هیبت اش به خانه هایمان سر می زدند.هنوز یخ برنامه آنها نگرفته بود.دل دل می کردیم تاهر چه زودتر حرفهای آقای مجری و عروسک پر حرف تمام شود و کارتونهای تکراری میان برنامه را ببینیم، اما با پخش چند قسمت دیگر منتظر شیرین زبانیها و مجادلههای عروسک پر حرف با آقای مجری شدیم. حالا دیگر اوج لذتمان وقتی بود که «آقای مجری و کلاه قرمزی» را از تلویزیون بیبینیم...»
نویسنده وبلاگ الفبا می نویسد: خیلی از ما در آن صفهای طولانی آن روزها به همراه خانواده ایستاده بودیم. اگر پای صحبت بزرگترهایمان مینشستیم آنها هم مثل ما به علت جذابیت یا فقر برنامه در سیما بیننده پر پا قرص این دو عروسک بودند و آنها را دوست داشتند. در آن سالها پیر و جوان مینشستند و برنامه کودک را نگاه میکردند و جذابیت این برنامهها به قدری بود که هر پدر و مادری وظیفه خود میدانست به همراه فرزندش این برنامهها را نگاه کنند و گاهی این وظیفه به علاقه تبدیل میشد و خیلی وقتها بزرگترها گوی سبقت را از بچهها میبردند و خود به تنهایی این برنامهها را نگاه میکردند. گاهی حتی تکیه کلام عروسکها نیز در میان مردم باب میشد و هر کسی به شوخی از آن تکیهکلامها استفاده میکرد...» ابوذر منصوری در وبلاگش ادامه می دهد: «کلاه قرمزی شیطنتها و گیج بازیها و ندانستنهایش برایمان جذاب بود... اگر کمی بیشتر به گذشته برگردید حتماً یادتان می آید که با شخصیتهای کارتونی هم خندیدید و هم گریه کردید. آن موقعها که مثل حالانبود که سی دی انواع و اقسام کارتونها سه تا هزار تومان مثل نقل و نبات ریخته باشد کف خیابان و بچه ها به راحتی راحت الحلقوم بتوانند جدیدترین انیمیشن روز دنیا را ببینند، باید کلی منتظر میماندی و چشم سیاه می کردی تا یک کارتون قشنگ و خوش آب و رنگی ببینی! ...» و خانم مرشد زاده هم در وبلاگش «بگذریم» مطلبی درباره کلاه قرمزی نوشته است با عنوان «کلاهش قرمزتر باد.» او این اتفاق هنری را ساده نمیداند. نویسنده وبلاگ «بگذریم» میگوید: «... دست زدن به نوستالژیها جرات میخواهد. دست زدن به فیلمها، کاراکترها و داستانهایی که زمانی محبوب مردم بودهاند و به خاطرات نسلی مربوط شدهاند جسارت میخواهد. آنهایی که ادامه فیلمهای محبوب را میسازند، ریسک بزرگی میکنند که ممکن است به قیمت از دست رفتن همان اولی هم تمام شود. وقتی قهرمانی را که در گذشته مردم دوستش داشتهاند به آینده میآوری و نمیتوانی از پس دوباره محبوب کردن او بر بیایی این معنی را میدهد که عمر آن قهرمان تمام شده است. وقتی عمر قهرمان نسلی را تمام می کنی این حس را به آن نسل میدهی که دوره شان گذشته است. رستم میتواند در خاطرات و در تعریفهای پدر بزرگها قهرمان افسانهای بماند ولی اگر برش داری بیاوریش به امروز و در نبردی امروزی شکست بخورد، خود پدربزرگ را نابود کردهای.»
خانم مرشد زاده مینویسد: «کلاه قرمزی، نوستالژی نسلی است که سرگرمی زیادی نداشتند و تلویزیون و برنامه کودک، تنها دریچهشان به دنیای سرگرمی بود. خندههایی که آن نسل غمگین روبروی این قرمز کلاه و مجری کچل کردهاند، برای آن وقتها خیلی با ارزش بود. این روزها دیگر هیچ کاراکتری برای بچهها آن ارزش را پیدا نمیکند که یک روزی حیوانهای خانه مادربزرگه یا موشهای آن مدرسه و بقیه برای ما داشتند. اتفاقات اجتماعی سیاسی دنیای اول، برای ما بچههای آن روزها سخت و محزون بود و دنیای دوم، پناهگاه ساده خوبی بود برای فراموش کردن پیچیدگیهایی که آدم بزرگها آن روزها درگیرش بودند. این است که میگویم آوردن کاراکتری این قدر حساس از گذشته به آینده ریسک بزرگی است. تصمیم اینکه با شهرتی که میتواند دست نخورده باقی بماند، بازی کنی ، حتما تصمیم مهمی بوده است.» خانم مرشد زاده مطلبش را در وبلاگش اینطور تمام می کند: «کلاه قرمزی ولی دارد دوباره میخنداند و این به نسل نوستالزی باز این حس را میدهد که تمام نشدهاند که میتوانند باز هم خودشان را تطبیق بدهند. میتوانند با آینده، خود را سازگار کنند و این دستاورد عجیبی است. دست مریزاد! به جسارتش میارزید آقای جبلی، آقای طهماسب!» و در تایید حرفهای خانم مرشدزاده «آق بهمن» در وبلاگش مینویسد «تولد عید شما مبارک» که حتما همه ما این جمله را به یاد داریم. «آق بهمن» مینویسد: «... دوباره به صحنه برگرداندن محبوبترین شخصیت تاریخ تلویزیون ایران ریسک بزرگی بوده و شجاعت زیادی میخواسته، که ظاهراً ایرج طهماسب و حمید جبلی داشتهاند. کلاه قرمزی که در سالهای اول دهه هفتاد (و حتی شاید اواخر دهه شصت) سه شنبهها ساعت ۵ ما را پای تلویزیون میخکوب میکرد، حالا در نوروز ۸۸ برگشته. با همان آقای مجری، همان پسرخاله و همان دیوانهبازیهای آشنا و هوشمندانه...» |
نظرهای خوانندگان
واقعا" که تولد عید شما و ما مبارک شد با حضور کلاه قرمزی. دست مریزاد.
-- پینوکیو ، Mar 27, 2009 در ساعت 11:20 AMIraj Tahmasb, Hamid Jebeli.....jay e Fatemeh Motamed Arya khali. oon ham jozvi az khaterehamoon bood
-- Sheida ، Mar 28, 2009 در ساعت 11:20 AMنفت بگیرم؟
-- نسرین ، Mar 29, 2009 در ساعت 11:20 AMمگه چیه؟
یادش بخیر!
جای بسی تاسف دارد این قهقرای فرهنگی، گردابی که با گذشت 20 سال بهترین برنامه آن عروسکی است که حرف زدن بلد نیست و بچه ای که دعوا دارد. آفرین به ما و شما.
-- تینا ، Mar 29, 2009 در ساعت 11:20 AMsalam man vaghan kolah ghermezio dust daram va alanam bade in hame sal khoshhalam ke dobare barnamash shoror shode
-- elena ، Mar 29, 2009 در ساعت 11:20 AMمن خودم شخصاً عاشق شيرين كاريهاي آقاي جبلي هستم ووقتي كلاه قرمزي رو ميبينم فقط به جبلي فكر ميكنم كه چقدر اين مرد براي من جالب و جذابه ولي خوشحالم كه اين سريال دوباره ساخته شد اون هم با اين همه مهمان كه نشون داد كلاه قرمزي فقط براي بچها نيست و بزرگتر ها هم دوستش دارند.
-- سامان ، Mar 31, 2009 در ساعت 11:20 AMاميد وارم سال ديگه هم بتونن بسازن خسته شديم از اين همه برنامه كودك عمو پورنگ و خاله هاي رنگارنگ
از نظر من خندوندن آدمها سخت ترین کاریه که میشه انجام داد! ولی کلاه قرمزی و آقای مجری چقدر خوب از پس این کار بر میان! سالها پیش وقتی میدیدمشون خیلی میخندیدم! ولی الان که دوباره دارم برنامشون رو نگاه میکنم بیشتر میخندم! واقعا باید به این عزیزان خسته نباشید گفت که اینقدر صمیمانه راه خودشون رو به دل مردم پیدا میکنن!
-- نیما ، Apr 1, 2009 در ساعت 11:20 AMخيلي خوشحالم كه اين برنامه ساخته شد تا به مديران صدا و سيما ياد اوري كنيم كه اين نسل ماندگار است و اگر برنامه خوب ساخته شود بيننده نيز خواهد داشت منتظر هنر نمايي جوانان امروز نيز هستيم تا انها نيز خود را ثابت كنند
-- محمد ، Apr 4, 2009 در ساعت 11:20 AMبسیار ممنون!
-- ابوالفضل ، Apr 5, 2009 در ساعت 11:20 AMمگه چیه!عیده دیگه!
تولد عید شما مبارک!!!
خیلی خوب بود بعد از 15 سال دیدن برنامه تلوزیونی کلاه قرمزی واقعن لذت بخش بود مخصوصن برای همنسلان من خیلی نوستالژی بود. کلاه قرمزی تنها سخصیت عروسکی ایرانیه که سالهاست ادامه پیدا کرده و این خیلی خوبه
-- مانا ، Apr 5, 2009 در ساعت 11:20 AMتولد عید شما مبارک واقعا عالی بود
-- رزی ، Apr 5, 2009 در ساعت 11:20 AM