رادیو زمانه > خارج از سیاست > وبلاگ خوانی > تلویزیون فارسی بیبیسی در وبلاگستان فارسی | ||
تلویزیون فارسی بیبیسی در وبلاگستان فارسیلیدا حسینینژادlida@radiozamaneh.comچهارشنبه ۲۵ دیماه ساعت ۵ بعدازظهر به وقت تهران بعد از هفتهها و روزها انتظار تلویزیون فارسی زبان بی بی سی کار خود را شروع کرد. جالب اینکه وبلاگنویسان فارسیزبان که از روزها قبل از شروع کار این تلویزیون نظرهایشان درباره این تلویزیون در وبلاگهایشان نوشته بودند، امان ندادند و از دقایقی بعد از شروع پخش برنامههای این شبکه تلویزیونی دست به کار شدند و وبلاگهای خود را درباره این اتفاق یکی یکی به روز کردند.
که این دلیلی شد که من برای این برنامه به سراغ این وبلاگها بروم تا با هم نگاهی به نظر تعدادی از این وبلاگنویسان نسبت به شیوه کار و برنامههای شبکه تلویزیونی فارسی زبان بی بی سی داشته باشیم . در ابتدا به سراغ وبلاگ «بر ساحل سلامت» نوشتههای سمیه توحیدلو میرویم. او میگوید: «در دنیای امروز ارتباطات حرف اول را میزند و ارتباطات آزاد اولین پیش فرض دموکراسی است. نکتهای که در این میان وجود دارد رقابت بیپایان رسانهای در گردونه این ارتباطات است... تا مدتها دولتها با گرفتن سر رشته ارتباطات و رسانهها سخت بر این گردش نظارت میکردند.... در شرایط فعلی نیز رسانههای فارسیزبان به نقطه آغازین یک رقابت رسیدهاند... نتیجه سیاستهای بسته دولت جمهوری اسلامی مبنی بر عدم پذیرش صدا و سیمای غیر دولتی روزی با تلویزیونهای لوس آنجلسی خودش را نشان داد که... به مرور زمان و با جایگزین شدن رسانههای مجازی از ابهت و توانایی این شبکههای تکنفره کاسته شد... تلویزیون صدای آمریکا به واسطه اراده این صداهای غیر و در قالبهای جدیدتری به نسبت قالبهای پیشین جای خود را باز کرد. آنقدر بود که رسانه دولتی صدا و سیما نیز در رقابت با این رسانه قرار گرفت و جا به جا خصوصا در زمانهای حساسی مثل انتخابات به آن اشاره و یا در مقام پاسخ بر میآمد...
اکنون در میان این رسانههای تصویری اتفاق جدیدی در حال رخ دادن است. راه افتادن تلویزیون فارسی بی بی سی با توجه به رابطه پایدار ایران با انگلیس علیرغم بداخلاقیهای همیشگی دولتهای دو طرف، و با توجه به پیشینه رادیویی قویای که از حوزههای علمیه تا خانههای روستایی را زمانی تحت پوشش قرار میداد، یک اتفاق رسانهای بزرگ است.» سمیه توحیدلو بر این اعتقاد است که این اتفاق دوباره بسیاری از رسانهها را در خط شروع یک رقابت قرار میدهد که بدون شک علاقمندان به اطلاعات میتوانند از این فضا استفاده نمایند و ادامه میدهد: «شک نداریم به چالش کشیده شدن رسانه ملی و قرار گرفتن آن در رقابت با یک رسانهای که مردم میتوانند اعتماد بیشتری به آن بکنند، به سود صدا و سیمای ما نیز هست. و سیاست انگلیسی هم نباید از این رسانه یک صدای آمریکای جدید بسازد. سیاست انگلیسی در خون و رگهای بسیاری از نهادهای ما ریشه دارد. نباید شوخیاش گرفت!» صحبت از صدای آمریکا یا VOA شد و مقایسه صدای آمریکا با بی بی سی. علیرضا هم در وبلاگ خود «وب نامرئی» از وحشت صدای آمریکا از بی بی سی مینویسد. او مطلبش را با یک خاطره شروع میکند و اینطور میگوید: «یادش به خیر سال سوم دبیرستان که بودم دبیری داشتم هم نام با خودم که زمینشناسی تدریس میکرد. معمولا پس از پایان درس شروع به بحث سیاسی میکرد. یک جمله از صحبتهای او را هیچگاه فراموش نکردم. در مورد اطلاعرسانی رسانههای مختلف میگفت: رسانههای داخلی که کاری جز دروغ گفتن ندارند. رسانههای خارجی هم مثل رادیو آمریکا و رادیو اسرائیل هم دقیقا همان دروغها را میگویند با ۱۸۰ درجه تفاوت در موضعگیری. این وسط شما بروید رادیو بی بی سی را گوش کنید و کمی از غلظت اخبار کم کنید تا به واقعیت برسید.» علیرضا در وبلاگش اینطور ادامه میدهد: «در همین چند روز اخیر در صحبتهایی که درباره شروع به کار این تلویزیون با افراد مختلف داشتهام، این نظریه را بسیار قدرتمند یافتهام که انگلیسیها بسیار سیاستمدارتر و رندتر از آمریکاییها هستند و پشت هر کارشان تفکری عظیم و زیرکی خاصی نهفته است. این بار نیز با تلویزیون فارسی خود قصد آتش افروزی دارند. شاید این نظریه درست باشد. شاید هم نباشد... در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری صحبت معلم سالهای پیشم برایم تداعی میشود. رسانههای داخلی و رسانههای خارجی (مثل VOA و نه تلویزیونهای تک نفره لس آنجلسی به اصطلاح سیاسی) از نظر شیوه کار حرفهای تفاوتی با هم ندارند. هر دو دروغ میگویند. هر یک به شیوهای. در این میان نیاز به یک رسانهای که کار خبر رسانی را به صورت حرفهای انجام دهد، خالیست. چند روزیست به این میاندیشم که چرا این رسانه بی بی سی نباشد. انگلیسیها خوب می دانند که هر کاری را کی انجام دهند. حالا که مردم از تلویزیونهای لس آنجلسی، صدا و سیمای ایران و حتی شبکه VOA سرخورده شدهاند، بی بی سی فارسی موجودیت خود را اعلام میکند.» نویسنده وبلاگ «وب نا مرئی» میگوید: «شک نکنید که تاثیرگذاری بی بی سی فارسی از چیزی که تصور میشود بسیار بیشتر خواهد بود. و اما تمام این صحبتها مقدمهای بود برای اینکه بگویم با اعلام رسمی افتتاح شبکه بی بی سی فارسی، بعضی رسانهها مثل VOA در اقدامی جالب سعی میکنند که بیشتر به رسانههای آزاد و دموکراتیک شباهت پیدا کنند. در گذشته امکان نداشت که یک مخالف بتواند یک جمله بر خلاف نظر گردانندگان این شبکه ابراز کنند ولی چند روزیست مخالفان هم عقاید خود را به راحتی بیان میکنند. اینها و نشانههایی دیگر از این دست نشان میدهد که شبکه VOA به شدت از ورود رقیبی قدرتمند که سابقهای نود ساله در دنیای رسانهای ایران دارد، وحشتزده شده است و برای اینکه بینندگان خود را از دست ندهد اقداماتی جدید انجام میدهد. شاید رقابتی شدن فضای خبررسانی باعث شود که اطلاعات صحیحتر و بدون موضعگیری به مردم برسد.» وبلاگ «تورجان» هم درباره شبکه تلویزیونی بی بی سی نوشته است. او مطلب خود را اینطور شروع میکند: «حجةالاسلام و المسلمین مسیح بروجردی، نوه دختری امام خمینی که پدرش دکتر محمود بروجردی در سالهای پایانی دولت خاتمی عهدهدار مدیریت مرکز گفتگوی تمدنها بود، درباره توجه ویژه پدربزرگش امام خمینی به رادیو بی بی سی، چنین میگوید: «در نجف که بودیم مدتی از سال، زمان پخش اخبار رادیو بی بی سی ساعات ۴۵:۱۹و درست مصادف با وقتی بود که امام نماز مغرب را خوانده و آماده انجام نوافل بودند... اگر اخبار، مطلب خاصی داشت از سر نماز بلند میشدند و قشنگ مینشستند که بی بی سی را گوش کنند و در این حالت، شنیدن اخبار را بر خواندن نماز عشا مقدم میداشتند...» (به نقل از کتاب برداشتهایی از سیره امام خمینی، به کوشش غلامعلی رجایی، ج4، ص 271) نویسنده وبلاگ «تورجان» ادامه میدهد: «اکنون که در آستانه سیسالگی فرار آخرین پادشاه ایران و پیروزی انقلاب، قرار است تلویزیون فارسی بی بی سی هم آغاز به کار کند، فکر میکنم که لازم است نگاه دوبارهای به نقش این رادیو در تحولات تاریخ معاصر ایران بیاندازیم. اگر خاطرات شاه و بستگان وی را خوانده باشید حتماً به عمق بدبینی آنها به بی بی سی پیبردهاید.
آنها هنوز هم بی بی سی را از عوامل شکست رژیم پهلوی میدانند و همین مسأله را دلیلی بر وابستگی انقلاب ایران به منافع بریتانیا قلمداد میکنند. متأسفانه تا کنون پژوهشی جدی درباره نقش بی بی سی در رویدادهای معاصر ما انجام نشده است. تا جایی که میدانم فقط عمادالدین باقی در کتاب «تولد یک انقلاب» هشت صفحه را به موضوع «رادیو بی بی سی و انقلاب ایران» اختصاص داده است. وی احتمال داده که بی بی سی به دو دلیل انجام وظیفه حرفهای و هدایت و کانالیزهکردن جنبش مردمی اقدام به پوشش وسیع رخدادهای سال ۵۷ کرده بود... همچنین نمیتوان نقش بی بی سی را در هدایت کودتای ۲۸ امرداد ۳۲ انکار کرد. از همه اینها که بگذریم باید به فنی و تخصصی بودن عملکرد بی بی سی در قیاس با سایر رادیوهای خارجی اقرار کنیم... آغاز به کار تلویزیون بی بی سی یقیناً رویداد مهمی است.» به نظر نویسنده وبلاگ «تورجان» حساسیت مقامات ایرانی هم قابل درک است، اما میشد هوشمندانهتر برخورد کرد و مینویسد: «اگر از این مسأله در هراسیم، به این دلیل است که امروز چوب اقدامات نادرست لاریجانی و ضرغامی در اداره نهاد عظیم صدا وسیما را میخوریم. عطشی که به نیروهای خارج از ایران به وجود آمده ریشه در اقدامات نادرست داخلی دارد. ولی با این حال هنوز هم دیر نشده است. اکنون رقیبی جدی در صحنه حاضر میشود که میتواند محرک خوبی برای اصلاح ساختاری صدا و سیما باشد. وقت آن رسیده که رقابت رسانهای را بپذیریم...» اما اختر قاسمی در وبلاگش «از هر دری سخنی» از انقلاب رسانه فارسی میگوید. او مینویسد: «این انگلیسیها که با نفت ما قدرتی در جهان شدند خیلی زودتر از اینها میبایست چنین بودجهای را در اختیار ایرانیان میگذاشتند نه بعد از سی سال...» و ادامه میدهد: «حتی من که توی خونه پای تلویزیون بودم هیجان خاصی داشتم و به این فکر میکردم که اینقدر نبود رسانه دمکراتیک و مردمی که از همه نظر نیازهای مردم را برطرف کند (چه از نظر خبری و چه از نظر فرهنگی و سرگرمی) برای ما ایرانیان حس میشه که چنین اقدامی که شاید در یک جامعه درست و آزاد مثل شکل گرفتن یه شرکت باشه برای ما به یک انقلاب تبدیل میشه... گاهی خیلی دلم برای خودمون میسوزه...» اکثر وبلاگ نویسان ایرانی به مقایسه بی بی سی با شبکههای دیگر فارسیزبان پرداختند. اما وبلاگ «باران در دهان نیمهباز» نگاه متفاوتی دارد. او از کیفیت تصاویر، دکوراسیون و نورپردازی برنامههای این تلویزیون میگوید و در بخشی از وطلب وبلاگش مینویسد: «تیزرهای برنامههای آتی هم نشان میدهد که برنامههای مختلف را یک تیم کاملا حرفهای و تقریبا یکدست ساختهاند... اگر فکر میکنید هیجانزده شدهام، کاملا درست فکر میکنید! تلویزیونی که وضعیت گرافیکیاش اینقدر زیبا باشد، مجریان جوانش –که بعضا تا آنجایی که من میشناسمشان تا قبل از همکاری با بی بی سی رنگ یک استودیوی تلویزیونی را هم ندیده بودند- اینقدر مسلط و تمرینشده ظاهر شوند، تلویزیونی که در نخستین ساعات آغاز به کارش آنقدر خوشفکر باشد که گزارشی از بزرگترین مشکل معلولان ایرانی، یعنی نبود امکانات اولیه شهرسازی برای حمل و نقل آنها را پخش کند؛ یک اتفاق بزرگ و سرآغاز فصل نوینی در گسترهی رسانههای فارسی زبان سراسر جهان است.» و در پایان هم سری می زنیم به وبلاگ «سیبستان». مهدی جامی تلویزیون فارسی بی بی سی را رسانهای بشدت تحریکآمیز میداند. او مینویسد: و اینکه چرا میگوید «تحریک» را اینطور توضیح میدهد: «خبر بی بی سی همان رادیوی بی بی سی است تقریبا. اما البته حرفهایتر و مسلطتر و درگیرتر. ولی دیدهشدن صداها و آدمها و شخصیتها و فضاها بدون شک آشناییزدایی بالایی دارد. مثلا گزارش از بازار و جوانان کابل و دیدن دختر زیبای افغان که از حق و حقوق زنان حرف میزند دنیا را برای بیننده عوض میکند. تلویزیون با نشانه کار میکند. انتخاب نشانه و تاکید بر آنها بر تماشاگر تاثیر خواهد گذاشت و جهان او را شکل خواهد داد. در بخش بعدی بیننده شخصیتهای متعددی را میبیند که قبلا ندیده بوده از لطفعلی خنجی تا اسماعیل خویی. هر رسانهای با شخصیتهایش شناخته میشود. دیدن اینهمه آدم متفاوت و سبکهای مختلف زندگی و هنر و موسیقی فضاها را واقعیتر خواهد کرد. سانسور تصویر زندگی را نامتعادل میکند.» در ادامه این مطلب در «سیبستان» میخوانیم: «رسانه خوب تحریککننده است. زیرا دسترسی را گسترده میکند. گستردهتر از حوزهای که سانسور درست کرده است...» و مساله دیگری که مهدی جامی به آن اشاره میکند این است: «بی بی سی در طول سالهای بعد از انقلاب خصلتی را پیدا کرده که میتوان از آن چنین تعبیر کرد: ایرانیترین رسانه جریان اصلی در خارج از ایران. این خصلت، تلویزیون فارسی بی بی سی را مثلا از پرس تی وی انگلیسی زبان ایران متمایز میکند و طبعا به آن میزان نفوذ غیر قابل مقایسهای میدهد. زیرا انگار این اتفاق بیش از آنکه بریتانیایی باشد ایرانی است و توان ایرانیان را برای ارائه کار حرفهای معتبر نشان میدهد. امری خطرناک که هیجان واقعی در رسانهپردازی است. رسانه ای که خطرناک نباشد رسانه نیست!» |
نظرهای خوانندگان
تبريك ميگم به تلوزيون جديد بي بي سي!
-- ميم ، Jan 16, 2009 در ساعت 02:00 PMاميدوارم شاهد برنامه هاي فوق العاده پر كيفيتي از ايشون باشيم
من واقعا اميدوارم و جاي خالي اين شبكه مدتهاست كه احساس ميشه در غياب رسانه هاي غير دولتي در ايران
اين روح جديدي به رسانه هاي پارسي ميدمه!
با سلام
-- وبلاگ نیوز ، Jan 16, 2009 در ساعت 02:00 PMخبر مربوط به انتشار این گزارش در پایگاه خبری تخصصی وبلاگ نیوز منتشر شد. برای مشاهده مشروح خبر می توانید روی لینک زیر کلیک کنید:
http://weblognews.ir/?p=1029
با تشکر
تیم خبری وبلاگ نیوز
معلوم نيست چرا هنوز خون دائي جان ناپلئون در رگهاي جوانان ما فوران مي كند . برادران خواهران دست برداريد از توهم توطئه . از يك برنامه بي طرف چه انتظاري داريد كه تو اين دو سه روزه نداشت . منوشه امير عضو وزارت امور خارجه اسرائيل در مقابل يك حزب اللهي قرار مي دهد و به هردو هم به يك ميزان فرصت مي دهد . نگيد من احمقم و فكر مي كنم انگليس بخاطر منافع ملت ايزان اينقدر هزينه هاي هنگفت مي كند . نه مطمئنا اهدافي در راستاي منافع خود دارد . يكي از منافع آنان دموكراتيزه شدن كشورهاي بنياد گرا است و آيا اين هدف فعلي فعالان سياسي مبارزان دانشجوئي و روشنفكران ايراني نيست؟ خيلي احمقانه است كه بدون هيچ دليلي اين سخن را كه دوباره انگليس استعمار پير مشغول تئطئه است تكرار كنيم. سعي كنيد از اين فرصت رسانه اي استفاده كنيد . جهان را از زوايه اي بازتر از voa , IRIB هم مي توان ديد. bbc راحت ببينيدگناهكار نمي شويد . كلاه انگليسي هم سرتان نمي رود
-- راميني ، Jan 16, 2009 در ساعت 02:00 PMرسانه ي ملي که بي شک تکان نخواهد خورد. چون آزادي در ايران نزديک به مطلق است. اما شايد صداي امريکا تکاني بخورد. هر چند من بعيد مي دانم با اين عوامل اتفاق خاصي بيفتد. بهر حال انگليسي ها به پولي که خرج مي کنند خيلي بيشتر از آمريکايي ها فکر مي کنند. تکليف ما هم که با پول نفت روشن است.
-- مهدي ، Jan 16, 2009 در ساعت 02:00 PMسلام. به تعبیر مرحوم شریعتی "می خواهند تو گاو باشی تا از تو بدوشند می خواهند تو الاغ باشی تا از تو بهره کشی کنند.نمی خواهند تو بدانی چرا که اگر بدانی ذلت نمی پذیری".www.tabatabaie.blogfa.com
-- هادی طباطبایی ، Jan 16, 2009 در ساعت 02:00 PMاین است داستان جامعه امروز ما.پس باید از منبع معرفتی موثقی چون بی بی سی ترسید.
آری اینچنین است برادر
az BBC bayad tarsid.
-- بدون نام ، Jan 18, 2009 در ساعت 02:00 PM