رادیو زمانه > خارج از سیاست > رسانه > خداحافظی رادیو مولتی کولتی | ||
خداحافظی رادیو مولتی کولتیلیدا حسینینژادlida@radiozamaneh.comرادیو مولتی کولتی، ۱۴ سال پیش توسط گروهی از نهادهای خارجی در برلین که شهری چند ملیتی و چند فرهنگی است به وجود آمد. رادیویی با ملیتهای مختلف و زبانهای مختلف، که به تازگی تصمیم به بسته شدن این رادیو گرفته شده و ۱۱ نوامبر در برلین مراسم خداحافظی این رادیو برگزار شد. به همین بهانه با نسرین بصیری، روزنامهنگار و گرداننده بخش فارسی رادیو مولتی کولتی گفت و گو کردم.
خانم بصیری، دلایل بسته شدن این رادیو چه بود؟ دلایلش به ظاهر این بود که آربیبی (RBB) که رادیوی رسمی برلین و براندنبورگ است دیگر پول ندارد. یعنی بودجه کمی دارد، ولی من این دلیل را نمیپذیرم، به دلیل اینکه آربیبی رویهم رفته ۵۰ میلیون یورو کم دارد ولیکن برنامه ما سالانه فقط سه میلیون یورو خرج دارد، بنابراین اصلاً دردی از آربیبی، دوا نمیشود. عدهای معتقد بودند آربیبی تصمیم گرفته است یک برنامه را ببندد که در حقیقت باعث اعتراض جمعی بشود که آربیبی نشان بدهد چرا نهادهای دیگر رادیویی که در بخشهای دیگر آلمان هستند و بسیار پولدارتر از آن هستند به این رادیو که رادیوی پایتخت است، کمک نمیکنند. واقعیت این است که تعداد بیکاران در برلین زیاد است. در نتیجه چون این رادیو از طریق عوارضی که مردم پرداخت میکنند، تامین میشود طبیعتاً وقتی در جایی بیکار باشد افرادی که از پرداخت مالیات و عوارض معاف هستند، زیاد میشود و این رادیو، رادیویی فقیر میشود. ولی بیشتر فکر میکنم در چند سال گذشته اصولاً در آلمان روندی شکل گرفته است که همه معتقد هستند کسانی که در آلمان زندگی میکنند باید زبان آلمانی یاد بگیرند. چه معنی دارد به زبان خودشان حرف بزنند، چه معنی دارد نوجوانان و جوانان آنها خیلی به این زبان اهمیت بدهند، به ریشههای خودشان اهمیت بدهند. یکسانسازی در اینجا خیلی باب شده است. چنانچه میبینیم کسانی که میخواهند تابعیت آلمان را بگیرند، باید امتحان زبان بدهند و یا حتی اگر کسی با یک همسر آلمانی یا غیرآلمانی مثلاً ترک، ایرانی یا هر ملیت دیگر ازدواج میکند، اگر قصد آمدن به آلمان را داشته باشد باید قبل از آمدن و قبل از ازدواج، زبان آلمانی یاد بگیرد و امتحان بدهد. خلاصه جامعه آلمان دارد به سمت یکسانسازی حرکت میکند.
این دقیقاً جوی است که فکر میکنم این چند سال اخیر در اروپا کلاً به وجود امده است. ولی مخاطب این رادیو چه کسانی بودند؟ فقط اهالی خود برلین یا اینکه رادیو در سطح کشور پخش میشد؟ رادیو مولتی کولتی، یک رادیوی محلی است که در برلین و ایالت براندنبورگ شنیده میشود. ولی با وجود این از طریق اینترنت همه جا قابل شنیدن است، مثلاً ما مخاطبان زیادی در ایران و نقاط دیگر داریم. همینطور برنامههای دیگری که به زبانهای دیگری پخش میشوند، نیز مخاطبان خودشان را در بخشهای دیگر آلمان و در کشورهای دیگر دارند. مخاطبهایی از ایران هم داشتید. آنها دقیقاً با رادیو مولتی کولتی چقدر ارتباط برقرار میکردند؟ رابطهمان با ایران بسیار نزدیک بود. هر هفته یک یا چند مصاحبه با ایرانیان داریم، مثلاً با کسانی که به هر دلیلی برای ایرانیهای اینجا جالب هستند. هنرمندانی هستند که فیلمی تهیه کردهاند و یا میخواهند در جشنوارههایی در این سوی مرز شرکت کنند، یا برای کارشان به برلین میآیند. یا کسانی که در سیاستگذاری در ایران نقش اساسی دارند. بارها بسیاری از اخبار را به دلیل تماس منظممان با ایران گرفتیم و در اختیار افراد دیگر گذاشتیم. آیا این دلیل برای دولت آلمان کافی نبوده است که مخاطب شما فقط ایرانیان داخل آلمان نیستند که مجبورند زبان آلمانی را یاد بگیرند و خودشان را با جامعه آلمانی وفق بدهند و احتیاجی به برنامههای فارسی زبان ندارند، بلکه مخاطب این برنامهها ایرانیهای داخل ایران هم بودند که در نتیجه این برنامه باید به زبان فارسی پخش بشود؟ در حقیقت برنامهی فارسی به لحاظ ساعتهایی که پخش میشود، یکی از کماهمیتترین برنامههای رادیو مولتیکولتی است. البته از طریق اینترنت خیلی زیاد شنیده میشویم. در زبانها ی خارجی یا در مرحله اول هستیم یا دوم. اما در حقیقت، فقط سه ربع برنامه در هفته داریم. این است که اگر آنها بخواهند تصمیمی در مورد رادیو مولتی کولتی بگیرند حتماً ما را به حساب نمیآورند. پر اهمیتتر از ما برنامههای ترکی، کردی، روسی، لهستانی و برنامههای اروپای شرقی است که هر کدام روی یک ساعت یا چهار، پنج بار در هفته برنامه دارند. نمیتوانم بگویم وقتی میخواستند رادیو را ببندند، به برنامه فارسی فکر کردهاند، شاید بیشتر هدفشان برنامههای دیگر بوده است. مثلاً فکر میکنند ترکها احتیاجی ندارند که روی ترکی زیاد تکیه کنند، برای اینکه خیلی از ترکها هستند که سالها اینجا زندگی و کار میکنند ولی در جامعه آلمان جایی ندارند، سر کار میروند و برمیگردند و رادیو و تلویزیونهای خودشان را گوش میکنند. فکر میکنم اینها بیشتر موثر بوده که فکر کنند ما دوست نداریم بودجه را در اختیار اینها بگذاریم که شبها در خانه بنشینند و برنامهای به زبان ترکی گوش کنند. بازتاب این قضیه یعنی بسته شدن رادیو مولتی کولتی بین ایرانیان چطور بوده است؟ همه خیلی ناراحت بودند و میتوان گفت به نوعی این را بیاحترامی نسبت به اقلیتهای درون آلمان میدانستند. که میگویند اینها دیگر احتیاجی ندارند برنامهای به زبان خودشان داشته باشند و وقتی پول کم میآید، خارجیها اولین قربانی هستند. به ما خیلی اعتراض میکردند و خیلیها هم ما را مسوول میدانستند و میگفتند چرا شما کاری نمیکنید که برنامه ادامه داشته باشد. در حالی که ما هم همان امکانی را داریم که بقیه مردم دارند. البته اعتراضهای جمعی بسیار شکل گرفت، تعداد زیادی امضا جمع شد. نشستهای زیادی در اینجا برگزار شد، حتی بسیاری از افرادی که راستگرا هستند و بیشتر از آنها انتظار میرود که به اقلیتها و حقوقشان اهمیت ندهند، در این برنامهها آمدند و از رادیو مولتی کولتی دفاع کردند. کسانی که قبلاً ریاست آربیبی یا رادیو تلویزیون رسمی برلین و براندنبورگ را بر عهده داشتند، آمدند و حرفهایی زدند. حتی وزیر امور اجتماعی برلین حرفهایی زد. چندین بار در پارلمان، در مورد مولتی کولتی بحث شد. در همین ارتباط، همه نمایندگان حزب سبز، تیشرتهای مولتی کولتی به تن کردند. فعالیتهای بسیار انجام شد ولی خانم راین که در حقیقت مدیر این رادیو است، اصرار داشت رادیو مولتیکولتی بسته خواهد شد.
خانم بصیری، راجع به ساختار برنامههای فارسی رادیو برای ما بگویید. شامل چه بخشهایی بود؟ رادیو فارسی، شامل بخشهایی مربوط به روابط ایرانیان در شهر برلین و آلمان و یک کمی هم وسیعتر در اروپا بود، مثلاً اگر هنرمندی از کشوری به کشور دیگر سفر میکرد و یا به برلین میآمد، دنبال میکردیم و کارهای هنری اینها را به گوش بقیه میرساندیم. از این طریق ایرانیان و نهادهای ایرانی را با این افراد آشنا میکردیم که شاید اگر ما نبودیم دیرتر یا اصلاً هیچوقت با این آدمها آشنا نمیشدند. در حقیقت، یک نوع ایجاد شبکه بین ایرانیان و نهادهای مقیم برلین و کسانی که در ایران زندگی میکنند، بود. یعنی ما در این زمینه فرقی نمیگذاشتیم. اطلاعرسانی و آگاهیرسانی در زمینههای سیاسی، اینکه چه بحثهایی وجود دارد، چه اتفاقاتی در ایران میافتد، نقض حقوق بشر در ایران چگونه است و مسایل دیگر را منعکس میکردیم. به اقلیتهای مذهبی و مسأله زنان میپرداختیم. نقش زنان در رادیوی ما بسیار پررنگ بود. خود ما اخبار مربوط به ایران و افغانستان را تولید میکردیم. ما رادیوی فارسیزبان هستیم، در نتیجه برای افغانیان هم برنامه داشتیم، اگرچه تعدادشان در برلین و براندنبورگ بسیار کم است. سعی میکردیم آهنگهایی انتخاب کنیم که به طور معمول در دسترس ایرانیهای اینجا نیست یا گاهی موسیقی زیرزمینی ایران را از اینترنت میگرفتیم. خانم نصیری چند نفر ایرانی بودید که در بخش فارسی رادیوی مولتی کولتی کار می کردید؟ باید بگویم در این زمینه رادیوی ما خیلی کوچک است. یعنی در حقیقت من هستم و همکارم فرهاد پایار که همیشه بخش خبری را تهیه میکند. کسانی را هم در ایران داریم که البته همیشه نامشان ذکر نمیشد و گزارشهایی را برای ما از ایران تهیه میکنند یا اطلاعاتی جمعآوری میکنند که بتوانیم از آن آگاهیها برای برنامه خودمان استفاده کنیم. بر میگردیم به جشن خداحافظی رادیو مولتی کولتی، این جشن چطور برگزار شد و چه کسانی حضور داشتند؟ دوستان و شنوندگان ما در این مراسم شرکت داشتند حدود ۱۰۰نفری آمده بودند. افراد مختلفی بودند، میتوانم بگویم هنرمندان برلین بیشتر بودند. دوستان آلمانی و همکاران آلمانی من در برنامههای رادیو مولتی کولتی و رییس برنامههای مولتی کولتی آمدند و یک سخنرانی کوتاهی انجام دادند. بخشهای دیگر این رادیو هم تعطیل شدهاند؟ بله، رادیو مولتی کولتی با بخشهای آلمانی و ۱۸ زبان خارجی تعطیل شدند. در آینده قرار است چه تصمیمی گرفته شود؟ آیا کار اینها به طور کل متوقف میشود یا اینکه جایی میتوانند به کارشان ادامه بدهند؟ ۹۰ درصد از کار رادیو مولتی کولتی متوقف میشود. ولی چند درصدی از آن به فونک هاوس اروپا منتقل میشود که آن هم یک برنامه محلی ـ ایالتی در غرب آلمان است، که برنامههایی مانند عربی و روسی را نه به وسعت و گستردگی که در برلین بود، بلکه به صورت کوتاه شده مثلاً یک یا دو بار در هفته اجرا میکند. در حقیقت رادیو را به فرزندخواندگی قبول میکند، ولی اینکه در اطلاعیهها میآید که فونک هاوس اروپا بخشهایی از رادیو مولتی کولتی را میپذیرد، مثل از شیر گرفتن و پستانک دادن است. دیگر رادیوی محلی برلین نیست، مهم این بوده که اخبار مربوط به خارجیهای برلین پخش بشود، که این نخواهد بود و شامل شاید دو یا سه درصد از آنها بشود. و برنامههای ایرانی جزو این دسته برنامهها نیستند؟ نه اصلاً، برنامه ایرانی شامل حال اینها نمیشود. |