کدام یک از اعضای ایرانی هیات مدیره روزنامه نگار هستند؟
آیا نامه مدیر جدید که در سایتهای مختلف منتشر شده، عدم دخالت در امور ادیتوریال است؟

احتمالن این مصاحبه قبل از تعیین سردبیر موقت جدید برای زمانه انجام شده
جالبه که کسی رو گذاشتن سردبیر رادیوی وبلاگی که اصلا وبلاگنویس نیست

شیوه برخورد هیات مدیره با تعلیق مدیر زمانه نشان می دهد نه تنها شناختی از رسانه ندارند که در درک موقعیت پیش آمده و لطمه ای که بر اثر تصمیم نسنجیده آنها به رادیو زمانه وارد آمد نیز ناتوان و دچار مشکل هستند. من مشکلی با تعویض یا تغییر هیچ مدیری حتی از نوع لایقش ندارم اما شتاب زدگی و ناتوانی در مدیریت بحران در کار هیات مدیره آشکار است. این آقا مدام می خواهد خودش و همکارانش را آشنا و وارد به رسانه و مدیریت نشان دهد، در حالی که بعید می دانم حتی در جریان بازتاب های بحران اخیر زمانه باشد(این طور که از حرف زدن ایشان برداشت کردم) سند دخالت هیات مدیره در کار ادیتوریال (یا به قول این آقا "ادیتورال") همین بیانیه، حذف جواب مهدی جامی از سایت و ای میل منتشر شده آقای زوران مدیر جدید زمانه است. لطفا این قدر دم از رسانه مستقل نزنید.

آقای ولیان پور، مشکل زمانه، بهتر بگویم، مشکل آقای جامی برنامه سازانش بود و هست که البته باز می گردد به مدیریت غلط. شما به هر مجله یا روزنامه ی جدی ای که مراجعه کنید، می بینید بخش های مختلف آن بر اساس موضوع از هم تفکیک شده اند و نه افراد. در زمانه بخش هایی هستند مثل اندیشه و همین گفتگوی خودمانی که بخش هایی تعیین شده بر اساس موضوعند و به همین دلیل قابلیت بهتر شدن را دارند. سطح محتوای بخش هایی که تبدیل به ملک مطلق شده اند در حد یک وبلاگ است.
.
نگاهی لطفن به بخش مربوط به عباس معروفی، نبوی، کوثر و نیلگون بیندازید. آیا من ِ مخاطب احتمالی باید تعریف و تمجیدهای معروفی از خودش را بخواتم و باز بخوانم؟ آیا نوشته های ... آقای کلانتری، 100 سال بعد از اینکه ایرانی ها مرعوب غرب شدند راهی نو به ایرانی نشان می دهد؟ یا مسخره بازی ای که به نام "طنز" به مخاطب حقته می شود؟ تعداد کلیک ها بر روی این مطالب البته شرط پرمحتوا بودنشان نیست. برخی از سابت های سکسی و سایت مخوف سکند لایف روزانه بیش از صد هزار بیننده دارند.

اگر واقعن مسئله تان زمانه است، فکری اساسی تر باید بکنید. با برکناری جامی مشکلی حل نخواهد شد. همه ی تقصیرها را به گردن جامی انداختن کار ساده ای ست. آیا هیئت نظارت بر مطالب درج شده در زمانه به همان اندازه مقصر نیست؟

I am so sorry for telling this.
I believe that the announcement was not written politely and I do believe it was written by an Iranian who still is not learned the basics of communication in civilized world (I know one non Iranian has been signed it.)
.How a civilized person can say if you are not agree just leave your positions?

با سلام.
تمام فعالیتهای رادیو زمانه برای ارائه سرویس و خدمات رسانه ای به خوانندگان آن ست.
وقتی حضور مدیریت موفقی مثل آقای جامی در کنار حمایت مالی دولت هلند باعث ایجاد چنین اعتباری برای یک رسانه می شود چرا نباید دلایل ایشان مد نظر قرار گیرد؟ از دیدگاه مالی و حقوقی وجود چنین اعتباری، حقوقی را بوجود می آورد که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت. حتی از دید اقتصادی لااقل با این اعتبار به عنوان یک دارایی نامشهود برخورد شود نه یک جابه جایی سیاسی و نظامی. حتی این رسانه نمیتواند یک بنگاه اقتصادی خصوصی قلمداد شود. با توجه به این مقدمات اعلامیه مدیر موقت کاملا غیر حرفه ای بوده است و هیئت مدیره نسبت به آن هیچگونه واکنش درخوری نداشته است.
هیئت مدیره و برد رادیو زمانه بدون اعتنا به ادعا و دلایل و نقطه نظرات و خواست آقای جامی بعنوان یکی از مؤثرترین عوامل ایجاد چنین اعتباری و نیز بدون اعتنا به نظرات مخاطبین با این سرعت دست به چنین اقدامی زده است؟ و چرا بیانه ی مدیر موقت جدید را که در مواجهه با نویسندگان و همکاران رادیو زمانه با لحن تهدید و قاطعیتی نظامی نادیده گرفته و هیچ واکنش معقولی را در مقابل آن نداشته است؟ آیا نگاه اقتصادی صرف برد زمانه به یک رسانه که هویت و ماهیت و اعتبار خود را به دلیل حضور مخاطبین و همکاران فرهنگی به دست آورده است به نوعی توهینی علنی محسوب نمیشود؟
آیا سکوت و عدم واکنش مناسب و برخورد خشک هیئت مدیره با این مقوله ی فرهنگی که با روح و اندیشه و عواطف مصرف کنندگان این رسانه ی فرهنگی سروکار دارد و تمام اعتبار حضور خود را مدیون مخاطبین آن است به نوعی ضعف مدیریتی آن را نمیرساند؟
چرا یک هیئت مدیره که ادعای رفتار حرفه ای در مقوله رسانه را دارد باید مثل سیاستمداران دگم برخورد کند؟ به نظر من این رفتار حتی یک رفتار حرفه ای اقتصادی هم نیست چه برسد به یک رفتار حرفه ای فرهنگی.
هیئت مدیره چه پاسخی برای این ابهامات و پرسشها دارد ؟ و چه واکنشی باید داشته باشد و چگونه میخواهد در آینده آنرا جبران کند؟
گام بعدی هیئت مدیره و برد زمانه چیست؟

باید به عمل هیأت مدیره احترام گذاشت و کسانی که از جریانت داخلی رادیو زمانه اگاه نیستن بهتر است از افکار نادرست دست بردارند تعویض یک مدیر چیزی است که در تمام دنیا انجام میگیرد بهتر است به دو دلیل اقای ولیانپور توجه شود دو پستی که در رادیو زمانه در دست یک نفر گذاشته شده بود از هم جدا است. یعنی مدیر امور پرسنلی، اداری و مالی و مسئول ادیتوریال.2-در بین پرسنل هم به میزان زیادی نارضایتی بود. و به وسیله‌ی نامه و یا شفاهی به ما می‌رسید

ظاهرا این برنامه آقا و خانم زمانه، برای پاسخگویی برنامه‌سازان زمانه به سوالات مخاطبان است. جالب است که بعد از اختلافات اخیر، اعضای هیات نظارت، به شکل مفتضحانه‌ای به اطلاع‌رسانی یک‌طرفه مشغول است. آقای ولیان‌پور باید پاسخ دهد که چرا جوابیه‌ی مهدی جامی را سانسور کرده است؟ شنیده شده که استدلال آقایان این است که مساله داخلی در رادیو نباید مطرح شود. اگر مساله داخلی است، چرا هیات نظارت بیانیه صادر کرده و آن را در سایت زمانه منتشر کرده است؟ چطور جوابیه‌ی جامی، مساله داخلی است، اما انتشار بیانیه‌ی مبهم هیات نظارت، داخلی نیست؟ الان آیا آقای ولیان‌پور این حق را برای آقای جامی قائل است که جامی در همین تعداد کلمه به حرف‌های متناقض ایشان پاسخ دهد؟ سوال دگر من از بورد این است که تا به حال کجا بوده‌اند؟ حالا که جامی به کمک همکاران زمانه، رسانه‌ای موفق ساخته، نکند اعضای بورد از این سفره سهم می‌خواهند؟ متاسفم که در یک کشور اروپایی، هنوز هم اعضای هیات نظارت زمانه، به صورت استالینی سعی در کتمان حقیقت و عرضه‌ی واقعیتی دروغین هستند. آیا دولت هلند خبر دارد که این سانسور مفتضحانه در زمانه اتفاق افتاده است؟ آقای ولیان‌پور مشکل کشور ما جمهوری اسلامی نیست، مشکل ما این است که در درون همه ما یک جمهوری اسلامی هست. اما تفاوت اینجاست که احتمالا در وجود اعضای هیات نظارت علاوه بر جمهوری اسلامیه یک استالین هم نفس می کشد. خدا کند یک نفر در هلند پیدا شود و به گوش دولت هلند که چطور ایشان با سانسور، آبروی کشور هلند را برده است. مطمئنم که در ادمه سانسورگریتان، این کامنت را هم منتشر نمی کنید.

مي شود؟ نمي شود؟ اكثريتي به حد اكثرش مي شود. فرق نمي كند كه اكبر باشد يا جهان گستر

موافق ام که جامی در امر تولید مفید بود، اما فاقد هرگونه علامت مدیریتی بود.
فعلن سه سال گذشته و بودجه هم که به آخر رسیده و رادیو هم به نتیجه نرسیده است. حال باید برای آینده رادیو چه کرد.
فراموش نکنیم که جامی وسیله بود، اما هدف چیز دیگری بوده و هست.

متن کاملا یک جانبه ای بود که فقط ابهامات را زیاد میکرد اگر لازم نیست خوانندگان بدانند بهتر بود اصلا نمینوشتید

خدا بیامرزه زمانه را ....
حیف از تلاشی که مهدی جامی کرد و دارن نابودش می کنند.
وقتی که کسانی که هیچی از ژورنالیسم و رسانه نمی دونند میشن صاحب نظر و نظر میدن فکر می کنید این رسانه دوام خواهد داشت!
این رسانه اگر الان بیننده و شنونده داره به خاطر مدیریت مهدی جامی بوده. خیلی دلم میخواد ببینم که 6 ماه دیگه زمانه کجاست مطمئنم که سیر نزولی طی خواهد کرد.
حتما فردا هم آقای مشاور میخواد بیاد اصول ژورنالیسم را به ژورنالیست های زمانه درس بده؟ وقتی که کبک میخواد ادا خروس رو در آره چی میشه؟

واقعیت داشت که جامی ژورنالیستی مستقل نبود و اگر نه گرایش به جمهوری اسلامی، بلکه آشکارا به اصلاح طلبان ج. ا. وابستگی مطبوعاتی داشت. این را هم در شخصیت بسیاری از برنامه سازانش میتوان آشکارا دید، و هم در شمار بسیار بالایی از گزارشهای خبری، نظری و ادیتوریال.
اما اینکه جامی برکنار شد نه به دلیلهای حرفه ای روزنامه نگاری، باید برای مخاطب روشن شود که آینده ی زمانه به چه سمتی خواهد بود؟ آیا گرایش بیشتر به گروه اصلاح طلبان خواهد بود یا به سمت روزنامه نگاری مستقل؟
گمان نمی کنم که به سمت رسانه ای مستقل برویم. به ویژه که چهره هایی مانند نبوی، کوثر، و چند تای دیگر چنان جای پای محکمی برای خود ساخته اند که دیگر امید به استقلال حرفه ای این رسانه را به سرابی تبدیل کرده است. در این میان اگر بخواهیم کسی را نکوهش کنیم، همانا ایرانیان، به ویژه ایرانیان خارج از کشور هستند که نه توان ایچاد رسانه ای مستقل دارند، و نه توان استفاده از امکانات حمایتی کشورهای خارجی در جهت برقراری یا حفظ چنین رسانه ای را دارند.

نکته جالب توجه در اکثر اظهار نظرها حالت طلبکاري ومدعي بودن پيام گذاران وصاحبنظران است.راديو زمانه بدون دريافت هيچ گونه پول يا حق اشتراکي برنامه هايي را اجرا ميکند و خدمات کم و بيش باارزشي را به ايرانيان وفارسي زبانان سرتاسر جهان عرضه ميدارد . کساني که در دو سه هفته اخير مسؤلان واقعي راديو زمانه را مورد انتقاد وگاه حملات خارج از اندازه خود قرارداده اند ميتوانند بگويند که در سي سال گذشته چه تذکرات و چه اعتراضاتي به صدا و سيماي جمهوري اسلامي ويا برنامه هاي فارسي راديوهاي کشور هاي ديگر کرده اند و آيا هرگز فکر کرده اند که اگر از برنامه اي خوششان نمي آيد آن راگوش نکنند؟ خدمات آقاي جامي به جاي خود ولي فراموش نکنيم که کاربسيار وصلت عاشقانه به «طلاق» کشيده است

javabe aghaye Jami ra chap konid.

چرا پاسخ غرای مهدی جامی به اين ... را چاپ نمی کنيد؟

این خودمحوری و خودشیفتگی در مدیریت آقای جامی و زیاده خواهی و پافشاری ایشان در تصدی دو پست مهم و کلیدی که بی شک در دیگر بنگاههای سخن پراکنی این وظایف بین چهار نفر تقسیم میشود کاملا بارز بود، آخر شما مگر همین الان مدیر بخش فارسی بی بی سی و یا دویچه وله را می شناسید که آقای جامی از روز اول، طوری برخورد کرد با رادیو زمانه که انگاری رادیویی وبلاگی و شخصی ایشان است؟ و مدام خود را نمایش دادن! که من آنم که رستم بود پهلوان.!
اتفاقا اگر اعضای هیات مدیره زمانه این موارد را با حساسیت دنبال می کردند، اجازه مطرح شدن نام اشخاص را به مدد بودجه دولتی هلند نمی دادند. کجای دنیا دیده ایم که با رفتن یک ستاره یا یک مدیر و یا یک روزنامه نگار،رادیویی تعطیل شود؟

این آقا سند روزنامه نگاری اش را نوشتن مطالبی در سایت رادیو زمانه اعلام کرده!
بقیه سندهای تان هم همین طوری باشد، عالیست.

چرا با مهدی جامی صحبت نمی کنين تا اون ور قضيه رو بگه؟ انصاف هم چيز خوبيه...

من مقاله ای تحليلی در باره عشق از آقای جهان وليان خواندم که برايم جالب بود می خواستم ايميل و يا آدرس وبلاگ ايشان را داشته باشم و سوالاتم را با ايشان در ميان بکذارم متشکرم