«با خانم و آقای زمانه» برنامه هفتم
«اگر گلشیفته باحجاب بود، باز هم عکس روز میشد»
لیدا حسینینژاد مریم اقدمی
حضور گلشیفته فراهانی برای شرکت در مراسم افتتاحیه فیلم «مجموعهی دروغها»، ساختهی ریدلی اسکات، در آمریکا، یکی از خبرهای پرجنجال چند روز گذشته بود.
«عکس روز» زمانه هم به او اختصاص داشت و او را بدون حجاب اسلامی نشان میداد. این عکسها بهطور کم سابقهای مورد توجه خوانندگان سایت زمانه قرار گرفتند.
به همین بهانه سراغ معصومه ناصری، سردبیر رادیو زمانه رفتیم تا گپی با او در مورد این کامنتها بزنیم.
چطور شد عکس گلشیفته فراهانی، «عکس روز» زمانه شد؟
من سردبیر سایت رادیو زمانه نیستم، ولی در انتخاب این عکس برای عکس روز، نقش داشتم. البته باید سردبیر سایت رادیو زمانه در این مورد نظر بدهد.
اینکه، چرا عکس گلشیفته را انتخاب کردیم، هر روز یک یا چند عکس از یک واقعه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را به عنوان عکس روز انتخاب میکنیم.
وقتی عکسهای گلشیفته فراهانی با آن تیپ و شکل و شمایل منتشر شد، تصمیم گرفتیم عکس روزمان را به گلشیفته اختصاص بدهیم.
اینکه گلشیفته با شکل و شمایلی بدون حجاب متعارف جمهوری اسلامی در آن عکس ظاهر شد، یکی از نکات جالب این مجموعه عکس بود.
اما اگر گلشیفته باحجاب هم در مراسم افتتاحیهی این فیلم شرکت میکرد، باز هم به خاطر اهمیت خبری اتفاقی که افتاده بود، گلشیفته را «عکس روز» میکردیم.
گلشیفته برای ما، در زمانه، باحجاب یا بیحجاب، به عنوان دختری که از سینمای ایران آمده، یک کار جالب کرده و در کنار هنرپیشههای معروف و مطرح بازی کرده است، اهمیت داشت. برای همین او را عکس روز کردیم.
ولی اگر عکس گلشیفته فراهانی را باحجاب میگذاشتیم که در این برنامه افتتاحیه شرکت کرده بود، شاید این برنامه ۹۰ کامنت نمیگرفت.
صرف بازی گلشیفته فراهانی در یک فیلم سینمایی هالیوودی، اتفاق خیلی جالبی است. اتفاقی است که میتواند خبر مهمی باشد.
بنابراین ممکن است ـ به قول شما ـ اگر گلشیفته با حجاب ظاهر میشد، اینقدر کامنت نمیگرفت. ولی چیزی از اهمیت خبر حضورش در آن فیلم کم نمیکرد.
فکر میکنم، خبر حضور او در این فیلم آمریکایی، در سایتهای اینترنتی خیلی مورد توجه همگانی در سطح وب قرار گرفت. ببینید چقدر به آن پرداخت شده است، به همان اندازه که بدون حجاب ظاهر شدن او اهمیت داشت.
بدون حجاب ظاهر شدن او جنبهی عامهپسندی به قضیه داد که کمی دیگران (عوام) را وارد بحث گلشیفته کرد.
فکر میکنی،۹۰ کامنتی که گرفته و کامنتهای بیسابقهای هم در سایت زمانه بود، به خاطر بیحجاب بودن گلشیفته است؟
دقیقاً. کامنتهایی که دیدم، کامنتهایی است که بهطور مستقیم در مورد حجاب او، مثبت یا منفی، اظهارنظر کردهاند. ندیدم در مورد بازی او حرفی زده شود. اصلاً ظهور او به آن شکل روی صحنه، آن همه کامنت گرفت.
گلشیفته فراهانی، در مراسم افتتاحیه فیلم «مجموعهی دروغها»
اگر به کامنتهایی که «عکس روز» زمانه گرفته و کامنتهایی که «خبر اول» زمانه در مورد بازی گلشیفته فراهانی در این فیلم گرفته، نگاه کنیم، میبینیم که نوع کامنتها کاملاً از یکدیگر متمایز میشوند.
برگردیم به کامنتها، که دستهبندی جالبی دارد. همانطور که گفتی، کامنتها اغلب راجع به حجاب و نوع لباس و شکلی که روی صحنه ظاهر شده، هستند. مثلاً، خیلیها مخالفت کردهاند که چرا بدون حجاب ظاهر شده و یا بهتر بود با لباس محلی ایرانی روی صحنه میآمد تا با این لباس.
جالب است که عدهای هم به هیکل و ظاهر گلشیفته فراهانی توجه کردهاند، که اولین بار است او را بدون حجاب اسلامی میبینند و اینکه: «هیکلش افتضاح است» یا «افتضاح نیست» یا پاهایش چطور است، کمرش چطور است و…
نمیخواهم از گلشیفته دفاع کنم، ولی در مورد کامنتهایی که هست صحبت میکنم. چون به زنانگی ربط دارد، به زنانگی آشکار شدهی گلشیفته در این عکسها.
از این منظر حرف میزنم، نه از منظر دفاع از گلشیفتهی بازیگر. من هم کامنتی را که میگفت: «ای کاش یک لباس سنتی پوشیده بودی»، خواندم.
به نظرم، عادت کردهایم لباسهای سنتی را رنگارنگ ببینیم، زنها را در لباس سنتی کمی رهاتر ببینیم. ولی وقتی لباسشان مدرن میشود، آن موقع نمیتوانیم بپذیریمشان.
برایمان راحت نیست یک زن مدرن با لباس مدرن، بیحجاب باشد. یک بخش آن به این دلیل است. یعنی میگوید: «حالا بیحجاب هم شدی، ایرادی ندارد ولی چرا لباس سنتی نپوشیدی».
لباس گیلکی یا بختیاری، گلشیفته را در قالب یک زن سنتی میبرد و بالاخره نگاه سنتی ما، نگاه مردسالار ما میتوانست با آن زن تا حدودی مدارا کند.
زنهای بختیاری، زنهای گیلک یا مازندرانی و اصولاً زنهایی که لباسهای سنتی میپوشند، موهایشان بیرون است. به نظر میرسد ما با زن مدرن مشکل داریم.
بگذار یکی از کامنتهایی را که به نظرم خیلی جای فکر دارد، برایت بخوانم: «من مخالف پیشرفت دختران ایرانی نیستم و فکر نمیکنم تنها راه پیشرفت، بازی در فیلمهای آمریکایی و هالیوودی باشد، اما گلشیفته ناموس ایران است و من دوست ندارم این عکسها از او به نمایش گذاشته شود».
این مفهوم «ناموس»، مفهوم خیلی جالبی است. سوالم از کسی که این کامنت را گذاشته، این است که من یا فلان خانم ایرانی یا هر زن ایرانی دیگری، اگر نخواهیم ناموس کسی باشیم، باید چه کسی را ببینیم؟!
من، ناموس کسی نیستم. زن ایرانی ناموس کسی نیست. این ناشی از نگاه دست دومی است که به زن میکنیم. نگاه سنتی و مردسالار، زن را به عنوان وجود مستقلی نمیپذیرد.
نمیپذیریم زن به عنوان یک فرد، به عنوان یک شخصیت مستقل، تصمیم بگیرد و حضور داشته باشد. همیشه او را در کنجی که زیبا باشد، در قفسهای، در جعبهی خوشگلی که بتوانیم نگاهش کنیم، در دسترس نباشد و کسی به او نگاه چپ نکند، میگذاریم.
واقعاً گیج میشوم وقتی میبینم یک کاربر اینترنتی که قاعدتاً باید سطحی از سواد و معلومات را داشته باشد که وارد سایتی بشود و اظهارنظر کند، نگاه همچنان سنتی (نمیگویم سنتی، حتی نگاههای سنتی ما هم ممکن است اینطوری نباشد) یک نگاه صاحبمابانه به زن دارد.
این نگاهی است که میگوید: «من صاحب توِ زن هستم، حتی اگر گلشیفته فراهانی باشی که فامیل من نیستی، نسبتی با من نداری، بیرون از اینجا هستی. ولی به عنوان زنی که ایرانی است، میخواهم تو را در دایرهی غیرت خودم بگنجانم، دورت یک حصار بکشم و ناموس من بشوی و من برایت تعیین کنم کجا و چه شکلی ظاهر شوی».
از این کامنتها که بگذریم، خیلی از مخاطبین هم کامنت گذاشتهاند که «گلشیفته دمت گرم»، «زنده باد» و… خیلیها از اینکه چنین شجاعت یا جسارتی به خرج داده است، ابراز خوشحالی کردهاند. حتی یکی گفته: «دمت گرم، از هزار تا خاتمی هم مردتری. همانی که از توالت بیرون نیامد که مبادا مجبور بشود با کلینتون دست بدهد».
حتی در همین کامنت هم که در ستایش خانم گلشیفته فراهانی است، رگههای پررنگ نگاه مردسالارانه هست.
میگوید: «تو از خاتمی مردتری». یعنی اگر کسی کار شجاعانهای میکند، مرد است. بنابراین این را هم جزو کامنتهایی که در تحسین گلشیفته است، نمیگذارم.
خیلیهای دیگر هم از گلشیفته تعریف کردهاند و گفتهاند بازیاش خیلی خوب است. اما باز هم اظهار نظرهایی کردهاند که مثلاً: «دارد اشتباه میکند که قید بازی در ایران را میزند»، «کاشکی پلهای پشت سرش را خراب نمیکرد، چون بازیگری در ایران خیلی راحتتر از رقابت در هالیوود است».
به نظر من، وقتی گلشیفته فراهانی پیشنهاد بازی در این فیلم هالیوودی را پذیرفت، انتخاب خودش را کرد. بنابراین، حتماً به آن پلها فکر کرده، حتماً به پایان یک دوران بازیگریاش در ایران و در جمهوری اسلامی فکر کرده است.
فکر نمیکنم گلشیفته فراهانی که از ۱۴سالگی وارد کار بازیگری شده باشد، وقتی به او پیشنهاد این بازی شده، اینقدر بیمهابا، بیکله و ناگهان پذیرفته باشد. حتماً به این مسایل فکر کرده است.
باید بپذیرم، عین همان بحث ناموس است، مردهای ایرانی و حکومت جمهوری اسلامی دوست دارند زنها را، هر کدامشان که باشند، به نوعی در چهارچوب قاعدههای خودشان، در همان جعبهی خوشگلی که ساختهاند، به هر نحوی بگذارند، نگاه دارند و محدود کنند.
«تو ناموس من هستی»، «تو هنرپیشهی معروف ما هستی»، «ما دوست داریم تو در فیلمهای ایرانی بازی کنی»، «تو از هر مردی مردتر هستی»، اینها همه نگاههای صاحبمابانه هستند.
وقتی گلشیفته فراهانی با آن لباس شب، با آن شکل و شمایل متفاوتی که تا به حال از او دیده بودیم، روی آن صحنه آمد، مثل یک زن ایرانی مدرن گفت: نمیخواهم کسی صاحبم باشد، نه مردهای ایرانی که میشناسم، نه مردهای ایرانی که نمیشناسم، و نه مردهایی که چهارچوبهای غیرقابل فهم را برای من در جمهوری اسلامی تعریف میکنند.
در همین رابطه:
• لوا زند: ثبت تاریخ به ضرر کسی نیست
• رضا جمالی: ختنهی زنان مثل سنگسار است
• اردوان روزبه: احقاق حق، دشمنی نیست
• پرویز جاهد: زبان عامیانه، صریحتر و بیپرواتر است
• پاسخ ابراهیم نبوی به کامنتهای برنامه شبکه ایکس
|
نظرهای خوانندگان
بالاخره معصومه ناصری سردبیر سایت رادیو زمانه هست یا نیست؟
----------------------------------------------------------------
-- علی ، Oct 13, 2008 در ساعت 01:59 PMزمانه: دوست گرامی
معصومه ناصری سردبیر رادیو زمانه است. سردبیر سایت رادیو زمانه همکاران دیگری هستند
Golshifteh, natars. boro jolo. mohkam. mohem to hasti.hamin
-- Parvaneh ، Oct 13, 2008 در ساعت 01:59 PMرادیو زمانه خیلی خوب شروع کرد ولی متأسفانه بسمت ابتذال می رود! امیدوارم کامنت بیشتر گرفتن کارکنان رادیو را به سمت عوامانه شدن نکشاند.
-- saied ، Oct 13, 2008 در ساعت 01:59 PM"بهترین هدیه ی زنجیر به دست ازاد
قفل می باشد، قفل!"نصرت رحمانی
در یک جامعه استبدادی رفته رفته تک تک افراد نقش حلقه های زنجیر را به عهده می گیرند. درون ستمدیده دیکتاتوری ستمکار می زاید و آزادی را بر نمی تابد ...
گل شیفته که آزاد است ای کاش ما نیز ازاد باشیم که هدیه اسیران جز تداوم زندان نیست...
-- اردوی سورا ، Oct 13, 2008 در ساعت 01:59 PMرادیو زمانه خوب شروع کرد و خوب جلو می رود و برنامه هاش هم متنوع شده لیدا و مریم دست شما هم درد نکنه
-- بدون نام ، Oct 13, 2008 در ساعت 01:59 PMکلثوم
با سلام و عرض خسته نباشید
-- سید محمدرضا ، Oct 14, 2008 در ساعت 01:59 PMواقعا تاسف می خورم که تا کی باید عقاید افراطی باشند
اگر در حکومت ایران ظلمی میشود هم به زن است و هم به مرد
متسفانه اتفاقی که رویداده است این است که امروزه مردان ایران هم از سمت حکومت و هم از دست عقاید افراطی ها در شکنجه هستند
به نظر شما چطور شده است که هیچکس قوانین ضد مردان را نمی بیند چه شده است که هیچکس سری به زندانها نمی زند و مردانی را که به خاطر سربازی و مهریه به زندان افتاده اند را نمی بیند شما می دانید که ایران از نظر شرایط سربازی درجهان جزو ده کشوری است که بدترین شرایط را دارد (منبع:"بیچاره سربازهای ما" سایت وابسته تبیان) من هم با فرهنگ جامعه مخالف هستم چرا یک زن وقتی هر کاری خواسته باشد می کند میگوید من هیچ فرقی ندارم ولی چرا در شرایط دیگر با استفاده از زن بودن خود سعی در سو استفاده کردن از مردان را دارند آیا شما در ایران ندیده اید زنانی با استفاده از این جمله که من یک زن هستم از ایستادن در صف یا در مینی بوس فرار می کنند
آیا شما نمی دانید که حکم جرم مبارزه مسلحانه در ایران برای یک پسر مجرد با یک دختر مجرد چه فرقی می کند؟ پسر مجرد اعدام می شود اما دختر مجرد خیر
چرا واقع بین نیستید چرا خود باعث می شوید زنان و مردان جدا شوند. چرا؟؟ شما باید از همه دفاع کنید
من هم مشکلات زنان را قبول دارم اما مردان را تنها نگذارید همه انسانند
شما در این مطلب از بعضی اصطلاحات استفاده نا به جا کردید آن فردی که گفت "خیلی مرد است" آیا با منظور گفته بود
آیا شما مخالف معنی لغات انگلیسی هم هستید؟ که چرا لغت "man" هم معنی "مرد" می دهد هم معنی "بشر"
شما آیا سندی که مربوط به اجازه دادن به زنان برای شرکت در انتخابات آمریکا است را دیده اید آنها از کلمه زن هم استفاده نکرده بودند آنها به جای "زن" از کلمه "جنس دوم" استفاده کرده بودند
اگر خواسته باشد ساعت ها صحبت دیگر هم دارم این گوشه ایی بود برا یاد آوری که همه انسانند به همه ظلم می شود پس مدافع همه باشیم
منتظر پاسخ شما هستم (به ایمیلم ارسال کنید)
باتشکر
اگر در ایران بودید به خوبی حس می کردید که هر روز
-- بدون نام ، Oct 14, 2008 در ساعت 01:59 PMفضا برای تنفس آلوده تر می شود نه تنها فضای پر دود و دم تهران که فضای فرهنگی و اجتماعی.. گلها وقتی می بینند دارند پژمرده می شوند می روند ولی دلشان درخاک ایران است گلشیفته در فیلم بوتیک مثل شادمهر عقیلی
در فیلم پر پرواز یا شب برهنه
حرفهایش را زد و رفت.. درد ناک است..رفتن و دل کندن از وطن و خانواده.. او شجاع بود و است مانند بسیاری از زنان شجاع ایرانی که آزاده اند.
من هم به گلشیفته می گویم دمت گرم و از خیلی از مردها مرد تری ولی اصلا نگاه مرد سالارانه ندارم چرا که واژه ی مرد بودن در زبان فارسی به معنی شجاعت و جسارت و استقلال است که من اینها را در گلشیفته دیدم و به نظرم باید الگوی بسیاری از زنان ما باشد
-- بدون نام ، Oct 14, 2008 در ساعت 01:59 PMهمچین کشف خفنی هم نبوده!
-- شاپور شاخدار ، Oct 14, 2008 در ساعت 01:59 PMمصیبت دقیقا زمانی است که آبژه نفی شود، دقیقا در همان زمان این آبژه به سوژه ای تبدیل می شود که کورمان می کند! . . .
حجاب هم مساله ی زنانه ای است که تا بحثش پیش می آید ناخود آگاه دیدگاه مردانه داخل می شود! من که از ایران پایم را تا بحال بیرون نگذاشته ام میفهمم که صحبت در موافقت و یا مخالفت حجاب، هردو تفکیک جنسی به بار می آورد!