«با خانم و آقای زمانه» برنامه هفتم
پارسیپور: یک سری کلیشه در مورد فحشا وجود دارد
لیدا حسینینژاد مریم اقدمی
«بعضی زنان نیازمند بیش از یک همسر هستند»، عنوان برنامهای از شهرنوش پارسیپور بود که در آن به لایحهی حمایت از خانواده پرداخته است.
خانم پارسیپور معتقد است بعضی از زنان مثل تعدادی از مردان دارای قوهی جنسی خارقالعادهایاند و نیازمند آن هستند که بیش از یک همسر داشته باشند.
این برنامه واکنشهای زیادی از سوی خوانندگان به دنبال داشته است. به همین بهانه سراغ خانم پارسیپور رفتیم تا ببینیم چه جوابی برای خوانندگان دارد.
خانم پارسی پور، مهدی در یکی از این کامنتها گفته است زنی را که به بیش از یک مرد نیاز دارد نه میتوان هرزه نامید و نه فاحشه. او فقط انسانی است که میل جنسیاش زیاد است و شوهرش جوابگوی نیاز او نیست و همینطور اگر مرد هم زنش پاسخگوی نیاز جنسیاش نباشد به زن دیگری پناه میبرد. جواب شما به مهدی چیست؟
من متخصص روابط زناشویی یا اندازهگیری قوه جنسی زن و مرد نیستم. ببینید، من در جامعهای زندگی میکنم و مشاهده میکنم که جامعه به مردان اجازه چند همسری میدهد. خب من با خودم فکر میکنم که زنها چه میشوند؟
توجه که میکنم میبینم، روسپیها بهطور معمول بیشتر از یک همسر دارند. ولی جامعه آنان را به بیرون از اجتماع پرت میکند و به آنان توهین میکند و آنان را جزو طبقهبندی آدمهای معمولی قرار نمیدهد.
به همین دلیل میگویم چقدر عجیب است که نیازهای یک مرد از طریق قانون برای چند همسری محترم و شناخته شده است و قانون میگوید اگر مرد دلش خواست چند همسر بگیرد.
در همین راستا مردان زیادی را میشناسیم که ارتباطات گستردهای با زنان زیادی دارند و باز هم طبیعی تلقی میشوند و جزو جامعهاند، احترام میشوند و «جناب آقا» خطاب میشوند.
ولی زنانی که با بیش از یک مرد رابطه برقرار میکنند اگر همسر داشته باشند سنگسار میشوند و بعضی از آنان هم که جزو روسپیها میشوند، کوچکترین احترام اجتماعی ندارند.
بنابراین بحثی که من کردم این بود: شما که به مردان اجازه چند همسری میدهید به زنان هم باید اجازه چند همسری بدهید و باید این دو را با یکدیگر برابر تلقی کنید.
افرا هم چنین مسالهای را مطرح کرده و گفته است مساله فحشا فاجعهای است که براساس نیاز جنسی در مردان ایجاد شده، نه نیاز جنسی زنان. نظر شما چیست؟
من این را قبول ندارم و کسانی که این حرف را میزنند یکسری کلیشه در مورد فحشا در ذهنشان است. وقتی من را به خاطر کتاب «زنان بدون مردان» زندانی کرده بودند، در زندان جمهوری اسلامی با چند فاحشه همبند بودم.
با برخی از آنان صحبت کردم و متوجه شدم تمایلی از طرف دختر هم بوده که منجر به فحشا شده است.
یعنی به آن معنی نیست که مردان به دختران تجاوز میکنند هر چند که این موضوع هم وجود دارد، اما زنان هم خود در این مورد نقش دارند. البته فکر نمیکنم هر زنی اینگونه باشد.
شهرنوش پارسیپور
خانم پارسیپور، خوانندهای هم که خود را با عنوان منتقد معرفی کرده نوشته است، فاحشه الزاماً آن کسی نیست که بدنش به بیش از یک مرد احتیاج داشته باشد. در مورد فاحشهگری باید علت روانی و اقتصادی آن هم ریشهیابی شود.
اقتصاد یکی از مبانی تمام رفتارهایی است که ما انجام میدهیم. بنابراین چیزی طبیعی است که یک زن بهخاطر فقر و نیاز شدید مالی بدنش را در اختیار مردان بگذارد.
این موضوع در موارد متعدد دیده میشود اما باز هم میبینیم که تمام زنان اینگونه نیستند. زنانی هستند که در اوج بدبختی و فلاکت، رختشویی میکنند یا کارهای سخت انجام میدهند اما روسپی نمیشوند.
نمیخواهم بگویم که زنان روسپی زنان خاصی هستند، میگویم فقر مالی لزوماًً به روسپیگری منجر نمیشود. یکی از دلایل روسپیگری نیاز جنسی زنان هم است.
بله، ولی کسی که نیاز جنسی بالایی دارد، لزوماً روسپی نمیشود، اما با چند مرد ارتباط دارد و این منبع درآمدش نیست. این دو قضیه را میتوان جدا کرد.
ببینید،زنان طبقه مرفه روسپی نمیشوند، با چند مرد رابطه برقرار میکنند. حالا ممکن است آقایان باور نکنند که چنین زنانی وجود دارند اما واقعاً وجود دارند.
اغلب حرفهایمان را کلیشهای میزنیم و مطالعه نمیکنیم. زنان طبقاتی که از نظر مالی رفاه دارند، مخفیانه و یواشکی کارهایی انجام میدهند.
گاهی اوقات جامعه نمیفهمد و گاهی هم میفهمد. افراد زیادی را میشناسم که مادرانشان خارج از رابطه با پدرشان آنان را بهوجود آورده است.
نکتهی جالبی بگویم، خیلی از مردان باور ندارند که زنان نیاز جنسی دارند و فکر میکنند که زن فقط یک شیء جنسی است که مردان میخرند و با او ارتباط جنسی برقرار میکنند و به او امکانات کاری و شغلی میدهند.
باز هم یکی از کامنتگذاران میگوید تمایل به چند همسری که در بعضی از مردان و زنان وجود دارد بهخاطر عطش جنسی نیست بلکه فقط یک نوع تمایل به تنوعطلبی است که هر کسی میتواند آن را داشته باشد.
در اغلب موارد همینطور است و این تنوعطلبی در ذهن انسان وجود دارد. در سه هزار سال گذشته با تمدنی مواجه هستیم که اتحاد بین «مرد» و «امرد» تشکیل شده است.
اگر در اسطورهها نگاه کنید، میبینید که این داستان با «گیلگمش» شروع میشود. اتحاد «گیلگمش» و «انکیدو» که دو دوست مرد هستند و به نظر میرسد کشش جنسی بین آنها وجود دارد.
اما بعدها شکل تاریخ به این صورت برقرار شده است: مردان با هم متحد میشوند، در شکلی که رابطه جنسی دارند یا ندارند و همهی کارها را با هم انجام میدهند.
زن را از دایرهی تاریخ خارج میکنند. مثلاً سعدی رسماً میگوید «به حال پدری که دخترش خارج از خانه میرود باید گریست» ولی تعداد زیادی شعر عاشقانه دارد و تمام این اشعار عاشقانه برای پسران است.
خانم پارسیپور، دوست دیگری گفته است قانونی شدن چند همسری برای زنان راه حلی کلی ندارد و بهخصوص راه حل آن این نیست که قانونگذار برای آن بندی مصوب کند؛ بلکه باید پای خود را از «رخت و تخت» مردم بیرون بکشد. در جواب این دوست ما چه میگویید؟
قانوگذار مجبور به تصویب قانون است. چون جامعه را باید اداره کرد و اگر قانونگذار قانون نگذارد هرج و مرج عجیبی پیش میآید.
فکر میکنم منظور این کامنتگذار این است که قانون نباید به مسایل شخصی و حریم خصوصی مردم کار داشته باشد و برای آنها هم قانون وضع کند.
بله، نباید این کار را بکند. ولی واقعیت این است که الان قانون این کار را میکند. آقایی شکایت میکند و میگوید زنم به من خیانت کرده است زن را دستگیر میکنند و ثابت میکنند که خیانت کرده و بعد او را سنگسار میکنند.
حرف من این است که وقتی این زن به مرد خیانت میکند دو حالت دارد یا مرد قادر به ارضای او نیست یا زن به قول آقایان ،تنوعطلب است. خب طلاقش بدهند نه اینکه سنگسارش کنند.
باید قانون این را بپذیرد که زن هم احساس جنسی دارد و ممکن است برمبنای احساس جنسیاش با بیش از یک مرد تماس داشته باشد.
خود ما زنان باید به خودمان احترام بگذاریم و باور کنیم که تعدادی از همجنسان ما دارای احساس جنسی متفاوتی هستند و ممکن است بیش از یک مرد بخواهند.
در همین رابطه:
• لوا زند: ثبت تاریخ به ضرر کسی نیست
• رضا جمالی: ختنهی زنان مثل سنگسار است
• اردوان روزبه: احقاق حق، دشمنی نیست
• پرویز جاهد: زبان عامیانه، صریحتر و بیپرواتر است
• پاسخ ابراهیم نبوی به کامنتهای برنامه شبکه ایکس
• مجتبا پورمحسن: زبان ما آمادگی گفت و گوی کوتاه را ندارد
|
نظرهای خوانندگان
سلام
-- آرش ، Oct 6, 2008 در ساعت 02:55 PMخواهش می کنم این بحث رو تمامش کنید! صحبت کردن در مود این مسئله واقعا چندش آوره!
man kamelan ba khanoome parsipoor movafegham.
-- بدون نام ، Oct 6, 2008 در ساعت 02:55 PMin avalin bare ke yek zane nevisandeh irani az tabooha harf mizane.
دورود /
خانم پارسی پور عزیز گرچه قرار بود به نقدها
پاسخ های مستقیم بدید اما گویا به یک
پرسش و پاسخ از " جایی دیگر " بسنده کردید.
به هر حال از کلام خودتون وام میگیرم :
فرمودید :
اغلب حرفهایمان را کلیشهای میزنیم و مطالعه نمیکنیم.
و ادامه دادید : سعدی تعداد زیادی شعر
عاشقانه دارد و{{ تمام }} این اشعار
عاشقانه برای پسران است !!!!
خانم پارسی پور عزیز من نه احطه ای بر اشعار
سعدی دارم و نه آنچنان شعر شناس با این
حال در اولین پاسخ های سرچ سعدی این
شعر نظرم رو جلب کرد :
گر مدعیان نقش به ببینند پری را
دانند که دیوانه چرا جامه دریدست
آن کیست که پیراهن خورشید جمالش
از مشک سیه دایره نیمه کشیدست
فکر میکنم همین دو بیت به اندازه کافی واضح
هست هر چند که دوستانی که بر شعر
سعدی احاطه و شناخت بیشتری دارند به حتم
نمونه های مشهور تر و شاخص تری رو سراغ دارند .
خانم پارسی پور علاقه شما رو به حضور در
حواشی زرد و اظهار نظرهای باعث حرف و
حدیث درک نمیکنم .
وقت خوش ./././././././././././././././.
-- امید صیادی ، Oct 6, 2008 در ساعت 02:55 PMسپاس از خانم پارسی پور و درایت قابل احترام ایشان . در برابر عظمت تاریخی وفرهنگی انسان خود را ناچیز تر از آن میدانم که درباره انسانها اعم از زنان و یا مردان به داوری بنیشم . وقتی شادروان اینگمار برگمان را بیشتر شناختم در یافتم که زنهای متعددی در زندگی داشت. این به معنی هرزگی تلقی این هنرمند بزرگ نشود- چون در سوئد تعدد زوجات وجود ندارد و زوج ها در صورت ظهور شخص در زندگی صادقانه از هم جدا ميشوند وگرنه مورد نکوهش قرار میگیرند. آمار جدائی یا طلاق هم بسیار بالا ست .
در مصاحبه های متعدد از اینگمار برگمان و هنرمندان دیگری که مانند او باصطلاح تجدید فراش نمودند در باره تعدد زنان در زندگی سئولات زیادی میشد و پاسخ ها خیلی روشن عمدتا بر
-- مازیار میرانی ، Oct 6, 2008 در ساعت 02:55 PMروی نزدیکی و همکاری و هم نفسی هنرمندان دور میزد که باعث انس و الفت میشود و علیرغم رابطه ی زناشوئی زن یا مرد به شخص سومی علاقمند مینماید که خیلی معمولی ومنطقی بنظر میرسد. مگر میشود که دو نفر شب و روز عاشقانه کار کنند و عاشق هم نشوند. فرق نمی کند میتواند هنرمند باشند یا دکتر و پرستار باشند یا استاد و دانشجو و یا هر رابطه ی انسانی توام با همکاری نزدیک دیگر باشد . البته انواع صادقانه آن به جدائی کشیده میشود و اشکال زیر جلکی آن مطرود و به این بحث نمی خورد. در جامعه ی آزاد سوئد شکل گیری این روابط را میشود راحت دید . انس و الفت در ایران هم گرم تر از سوئد شکل میگیرد ولی با اعمال شاقه ست و ضد زن ست بسیاری از روابط انسانی را با انگ «فاحشه » لوث می نمایند.
با این بحث کاملا موافقم،هیچکس حق ندارد انسانی را به دلیل نیاز(جنسی،عاطفی،...)ویا نیازی که در صدد رفع آن برآمده سنگسار نماید.اگر شخصی خطایی هم مرتکب شده فقط حق داریم اندکی گوشمالش دهیم نه حق زندگی او را سلب نمائیم در صورتی که ما خود اقدام به مجازات افراد در این دنیا کنیم فلسفه وجود دنیایی دیگر و.....زیر سوال خواهد رفت
-- افشین ، Oct 7, 2008 در ساعت 02:55 PMبلی دوستان، به خاطر آرش هم که شده به این "بحث" پایان دهید مبادا روزی این سختی آسان شود و آنگاه بعضی از مردم (به ویژه بعضی از مردان) ناآسوده باشند!
-- پروهر ، Oct 7, 2008 در ساعت 02:55 PMمیل جنسی مرد یا زن ندارد، اگر زنی داخل چهارچوب خانواده تامین نشود چه جسمی چه روانی به خارج از این چهارچوب تمایل پیدا میکند ولی چون در جوامع مختلف این مسئله نهی و مطرود است روابط پنهانی ادامه پیدا میکند و شدت وضعف آن به فرهنگ جامعه برمیگردد ولی نمی توان به این گونه زنان فاحشه گفت
-- تبسم ، Oct 7, 2008 در ساعت 02:55 PMبا سلام
-- مجید ، Oct 7, 2008 در ساعت 02:55 PMدیوانه وار همسرم را دوست دارم. فکر می کنم شما که اینقدر راحت از خیانت صحبت می کنید درکی از عشق ندارید.
روح و بدنم را متعلق به همسرم می دانم چیزی هم فرای این از همسرم نمی خواهم .
حرف های شما بیشتر به توهیم می ماند تا تلاشی برای برابری حقوق زن و مرد.
درخواست آرش را دوباره تکرار می کنم لطفا به این بحث چندش آور پایان دهید
khanome Parsi! shoma avvale mosahebe nadashtane takhassosetan ra eghrar mikonid vali be tarze ajibi chizi ra ke naemidanid ASL gharar midahid va gooya mardan bavar nadarand ke zan mitavanad mashoogh dashte bashanad,nazaretan kamelan namafhoom ast.
-- ali ، Oct 7, 2008 در ساعت 02:55 PMدر ایران قوانین بر مبنای دین وضع میشوند. و چنانچه بخواهیم آنان را بخوبی تفسیر کنیم ، میبایست اول سرمنشا آن را مورد نقد قرار دهیم.
-- بدون نام ، Oct 7, 2008 در ساعت 02:55 PMکوروش بزرگ
احتراماً آنچه که حتی غربی های به اصطلاح آزاد نیز تقریباً اصلاً به آن توجه ندارند (چه رسد به ما که داریم بیشتر بدون فکر و حساب از آنان تبعیت میکنیم) این است که هدف اصلی از آزادی جنسی در دنیای امروز (بخصوص بعد از جنگهای جهانی اول و دوم در قرن بیستم میلادی) این بود که بعد از رسیدن به چنین آزادیهایی، مردم کمتر دچار توهمات و عقده های جنسی شوند و با خاطری باز تر و آسوده بیشتر به کار و تولید و علم و صنعت و پیشرفتهای مدنی برسند اما آنچه که امروزه در غرب (و همچنین در شرق و ایران) میبینیم متاسفانه با این هدفی که از آن صحبت شد مغایرت دارد و ذهن مردم بیشتر از سابق به مسائل جنسی معطوف و مشغول است و حتی در موارد زیادی مشکلات ذهنی و روحی و کاری ایشان که ناشی از همان عقده های سرکوب شده جنسی است بیشتر از سابق است.
ظاهراً آزادی، و آزادی جنسی، در غرب، به راه درستی که باید میرفته (و تا مدتی کوتاه نیز در آن مسیر بود) نرفته است و دارد به بن بست میرسد - اگر هم اکنون نرسیده باشد.
-- شهاب منزوی ، Oct 8, 2008 در ساعت 02:55 PMهر آدمی میتونه نوع و فرهنگ زندگیش رو خودش انتخاب کنه. همه انسانها هم خیلی جور نیازها دارند. ولی فرق بین ادمها تو انتخابهایی که میکنن معلوم میشه. یه آقایی که نیاز هم داره میشه متعهد و عاشق همراه و همسرش و یک دیگه میشه هوسباز. به همین شکل هم خانمها رو میشه دسته بندی کرد و هر دو گروه آزاد و مختار هستند شکل و نوع زندگی و روابطشون رو انتخاب کنند. ولی آدمها رو بر مبنای آزادیهای که دارند و استفاده میکنند نمره نمیدن بلکه بر مبنای آزادیهایی که دارند و از بینشون درست انتخاب میکنند نمره میدهند.
-- میثم ، Oct 9, 2008 در ساعت 02:55 PMاگر دو همسری مرد قابل قبوله دو همسری زن هم باید قابل قبول باشه.در واقع همون طرز فکری رو که خوانندگان در مورد دو همسری یک زن دارند اروپاییان و آمریکاییان در مورد دو همسری یک مرد دارند.
-- مصطفی ، Oct 9, 2008 در ساعت 02:55 PMخانم عزیز شما چرا از بالاتر نگاه نمی کنید که با این ایده تان چه بلایی بر سر خانواده ها می آورید. بسیار خانواده ها هستند که با این طرز فکر سنتی ما حفظ شده اند اما با این طرز فکر شما هم حفظ می شوند؟ میل جنسی مهم هست اما اصل نیست که با بیان این حرفها انسانیت را زیر سوال ببرد. ما در جامعه هنوز هم نخواسته ایم که این قبح را راجع به مردان از بین ببریم. به این صورت که اگر مردی چنین کاری بکند از بیان آن شرم می کند آنوقت شما دریچه ای جدید به سوی فروپاشی نظام خانواده .
-- مریم ، Oct 9, 2008 در ساعت 02:55 PMاگه هر زني بره يه شوهر بگيره؛ ديگه معلوم نميشه كه كي؟ بچه ي كيه؟
-- مهدي ، Oct 9, 2008 در ساعت 02:55 PMنظر یه ها و باور های خانم پارسی پور بسیار کلی وحاصل زندگی طولانی در غرب است . هنگام وضع قوانین مدنی شرایط موجود جامعه و باور ها واعتقادات آن ها را در نظر می گیرند . بهمین دلیل قوانین مدنی کشور ها با یکدیگر متفاوت است . بنا بر این فعلا این صحبت گوئی در خلاء جریان دارد .ارتباط به جامعه ایران ندارد .ازدواج مردان با چند زن امری موجود است و بخاطر قانون جدید نیست . با اطلاع از صحت دلایل خانم پارسی پور هم قانونی برای ازدواج زن با چند مرد وضع نخواهد شد . این گفتگو می تواند محرک اندیشه باشد .چندش آور هم نیست ، وافراد بالا تر از 18 سال می توانند در آن شرکت کنند !
-- کلثوم ، Oct 9, 2008 در ساعت 02:55 PM... She is the same lady already said that "women invented script (handwriting or calligraphy) for the first time".when she was asked how you found it? she said by GOOGLE search!!!
-- vahid ، Oct 9, 2008 در ساعت 02:55 PMخانم پارسي پور احسنت بر شما هيچكس تا كنون به اين صراحت ودرستي اين موضوع راتشريح نكرده بود .كاملا موافقم.
-- م ، Oct 9, 2008 در ساعت 02:55 PMاگر مردی یا زنی هستید که نیاز جنسی-روحیتان بر آورده نشده ولی به کسی غیر همسرتان پناه نبرده اید، علت را ایده آل نبودن مردان و زنان در دسترستان بدانید.
-- مرد ایده آل ، Oct 10, 2008 در ساعت 02:55 PMهر آدمی این حق را برای خود قائل است.
در بیشتر آدمهایی که میشنسامشان، این حق، بیشتر از عهد همسری کشش داشته است.