رادیو زمانه > خارج از سیاست > زمانه از نگاه ديگران > زمانه؛ آشنا و ملموس | ||
زمانه؛ آشنا و ملموسهمیشه وقتی بچهای به دنیا میآید، همه مشتاقند تا ببینند که چه شکلی است، به چه کسی رفته یا اصلاً قرار است اسمش را چه بگذارند. برای همین هم از همان اول، همه به دیدن این طفل نورسیده میآیند و بعدها هم اگر از آنها بپرسید اولین تصویری که با دیدنش به ذهن آنها آمده، چه بوده، جوابهای متفاوتی را میشنوید. حکایت زمانه و تولدش هم با آنچه شرحش رفت، تفاوت چندانی ندارد.
مانا، نویسنده وبلاگ «ای هفت سالگی» و آرش، نویسنده وبلاگ «کمانگیر» دو بلاگری بودند که از همان روزهای اول به دیدن زمانه آمدند. مانا میگوید: «فکر میکنم همان روزهای اولی بود که راه افتاده بود، خانم ناصری که آنجا کار میکردند، همسر یکی از همکاران من بودند. چندبار سایتش را باز کردم و چون خیلی شبیه به وبلاگها بود، محیط برایم آشناتر و ملموستر بود و فکر میکنم پارسال بود که دیگر این خواندنها منظمتر شد، مخصوصاً بخشهای کافه زمانه و کلاغستون یا نوشتههای میس زالزالک.»
کمانگیر هم از روزهای اول میگوید: « هر وقت وبلاگستان بوده، رادیو زمانه هم بوده یعنی اینجور نیست که یادم باشد چه موقع بوده که گفتهاند رادیو زمانه هم راه افتاده. البته شاید یک طرفش هم بهخاطر این بوده که من توی وبلاگستان جدیدم!» مانا یک روزنامهنگار است و این فرصت استثناییست که از کسی که دوازده سال در این حرفه فعالیت میکند و دستی هم در وبلاگنویسی دارد، بپرسید که از نظر او زمانه چه تفاوتی با سایر رسانهها دارد: «کار خوبی که رادیو زمانه میکند، این است که خبرهای غیررسمی را هم پوشش میدهد، مثل این قضایای سنگسار یا مثلاً بحثهای مطالعات زنان. یعنی علاوهبر خبرهای رسمی این خبرهایی را هم که در جاهای دیگر خیلی پررنگ نیستند، پوشش میدهد و من این را دوست دارم.» دو سال شاید عمر چندان زیادی نباشد. زمانه تازه اول راه است و هنوز تا کامل شدن جای کار دارد، برای همین هم اگر مانا بخواهد به زمانه از ده، نمره بدهد، هفت یا هشت میدهد. با این حال بودهاند نوشتههایی که در همین عمر کوتاه زمانه، در ذهن او جا خوش کردهاند: «همانطور که کیوان ۳۵درجه اشاره کرد مصاحبهای بود که خانم ماهمنیر انجام داده بودند و بعد یک نوشتهای بود «خر گران شد»، فکر کنم آقای نبوی نوشته بودند، از آن چیزهایی بود که در ذهن من مانده بود.» کمانگیر از بحث و جدلهای وبلاگستان میگوید، از اینکه بعضیها بهجای در کنار هم قرار گرفتن و تمرکزشان روی یک مساله یا موضوع روبهروی هم قرار میگیرند.
برای همین هم کمانگیر به زمانهایها یک پیشنهاد میدهد: «احساس میکنم که زمانه جایگاه خوبی در وبلاگستان دارد، احترام و تاثیرگذاری زیادی دارد، اینکه میتواند بهعنوان یک رسانه بیاید و یکجور آشتی ملی راه بیندازد، نمیدانم که این ممکن است.» هر کسی که کمانگیر را بشناسد، میداند که او بدون عدد و رقم و نمودار چیزی را بیان نمیکند: «این نکته خیلی جالب است، از هر چهل لینکی که در وبلاگستان به اشتراک گذاشته میشوند، یکی متعلق به رادیو زمانه است.» در همین رابطه • برای تولد زمانه چه آرزویی میکنید؟ • زمانه: دوستداشتنی؛ اما مفصل |