کاروان راهیان گور و فریاد مستندساز برای نابودی خزر

لیدا حسینی‌نژاد

از ابتدای سال جدید بر اثر تصادف‌های رانندگی تاکنون بیش از ۱۸۰ نفر کشته شده‌اند. بر همین اساس پلیس راه ایران، از هفتم فروردین "طرح ضربتی" را برای پیشگیری از تصادفات رانندگی به اجرا درآورده است. از جمله کشته‌شدگان سفر‌های نوروزی بازدیدکنندگان از مناطق جنگی ایران در جنوب کشور (موسوم به کاروان‌های راهیان نور) هستند که البته وبلاگ "30آ30 " به آن نام "راهیان گور" ‌می‌دهد.

او می‌گوید: «‌با افتخار فرمایش میفرمایید که ۱ میلیون انسان(توجه بفرمایید انسان) امسال راهی مناطق عملیاتی جنوب خواهند شد (بی‌شک به قصد تبلیغات برای خود... بی‌شک)... بعد حداقل امکانات را هم فراهم نمی‌فرمایید... نمی‌فرمایید که این ۱میلیون انسان باید از جاده‌های خراب این مملکت راهی جبهه‌های جنوب گردند...

ابتدای امر که نزدیک به ۲۵ تن از دانشجویان این مملکت در آتش سوختند و حال هم که ۲۵ تن دیگر از فرهنگیان این مملکت کشته شدند... آخر به چه قیمتی؟... این باعث چه می شود؟...آیا افراد در همین مملکت به اینگونه سفرها بد بین نخواهند شد؟...آیا این کارها باعث نمی شود تا خانواده ها بیشتر از این مناطق فراری شوند؟...

ما را با مقام والای شهیدان کاری نیست...ما بیشتر از برخی عزیزانی که شهیدان را دستاویز برخی عملهایشان قرار داده اند به شجاعت و دلاوری همگانشان ایمان داریم... ولی نزدیک به ۵۰ خانواده در روزهای عید به دلیل امکانات ناقص عزادار شده اند... بعد تلویزیون ۲۴ ساعت از خدمات و مصوبات دولت خدمتگزار گزارش تهیه می‌کند... حالا چرا کسی حرفی نمی‌زند؟...»

وبلاگ "دیگری" هم در پستی به نام "پیش به سوی گور" می‌گوید:
«‌با تصادف دومین اتوبوس حامل کاروان‌های راهیان نور، عده‌ای دیگر راهی گور شدند. نمی‌خواهم درباره این کاروان‌ها نظری بدهم که موضوعی است دیگر. اما نکته جالب، سیاست رسانه‌ای دولت و صدا و سیما در این‌خصوص است.

یکی از خبرگزاری‌ها ابتدا خبر تصادف دومین اتوبوس را منتشر کرد و نوشت که از راهیان نور بوده‌اند؛ اما به سرعت با این خبرگزاری تماس گرفته و دستور صادر می‌شود از ذکر عبارت "راهیان نور " خودداری کنید. صدا و سیما هم در اخبار خود، تنها به ذکر خبر تصادف اکتفا کرد.

نکته دیگر در همین‌باره، اقدام دولت برای ترغیب مردم به سفر به مناطق جنگی است. امسال برخی از وزارت‌خانه‌ها به پرسنل خود اعلام کرده‌اند در صورت نام‌نویسی در این کاروان‌ها، تنها مبلغ ۵۰ هزار تومان و آن‌هم به صورت اقساط، از حقوق‌شان کسر خواهد شد.
حالا چه ‌کسی مسوول کشته شدن آن ۲۲ دانشجوی مشهدی و این ۲۰ فرهنگی چهارمحال و بختیاری‌ای است؛ خدا داند.»

و اما خبر آخر، یک خبر محیط زیستی است مژگان جمشیدی نویسنده وبلاگ "دیده‌بان محیط زیست ایران" که به تازگی از طرف مجله اینترنتی هفت‌سنگ یکی از برترین وبلاگهای سال شناخته شده‌، می‌گوید:

«‌فریاد این مستندساز برای نابودی دریای خزر را جدی بگیرید
سعید نبی، یکی از مستند‌سازان زیست محیطی و خوشنام ایران است‌. هر چند جوان است اما تجارب ارزنده‌ای دارد که شاید به ندرت من و شما داشته باشیم‌. نگاه او به مسایل زیست‌محیطی نگاهی ظریف و دقیق با در نظر گرفتن تمامی مسایل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و زیست‌محیطی است و شاید همین امر باعث شده تا او امروز در بیرون از مرزهای ایران اسم و آوازه در کند اما در ایران اینقدر که شایسته بوده قدر تلاش‌های او را ندانسته و نمی‌دانند!

سعید نبی که اخیراً به جمع بلاگر‌های زیست‌محیطی پیوسته در آخرین پست خود تمامی تجارب چندین و ساله‌اش در مورد دلایل نابودی کیلکا‌، ماهی خاویاری و دریای خزر ر ا در یک جمله به زبان آورده است! شاید جملات او کمی تند باشد اما من که چند ساعتی پای درد دل او نشسته‌ام و مدتها از آشنایی‌ام با او و مجموعه مستندهایش می‌گذرد، می‌دانم چه غم بزرگی بر دل او سنگینی می‌کند که حتی نمی‌تواند همه این واقعیت‌ها را در جامعه فعلی ایران به تصویر بکشد! به او حق می‌دهم که اینچنین بی‌پرده سخن بگوید.
فریاد این مستند ساز را جدی بگیرید و بدانید که هشدار او یک هشدار جدی است.

سعید نبی فریاد می‌زند:
کیلکا و ماهی خاویاری به دلیل بی‌شرفی این نسل به دلیل پست بودن آدمهای این نسل نابود شد و سوزش و درد از اینجا که همه فهمیدند اما دست روی دست گذاشتند‌!‌»