رادیو زمانه > خارج از سیاست > در وب چه خبر > ذغال سنگ به جای نفت | ||
ذغال سنگ به جای نفتلیدا حسینینژاد
امسال ایران با زمستان سختی روبرو بوده. اینکه هرکس چطور خونه خودش رو گرم کرده یا اصلا تونسته گرم کنه یا نه یک مسئله است و اینکه چطور از پس پرداخت هزینه برق و گاز بر بیاد یک مسئله دیگه. کاغذ پاره مینویسه: «دیروز با مشاهده قبض برق جا خوردم مبلغ 166000 تومان بها برق مصرفی در دو ماه در حالیکه ماه قبل 6000 تومان بوده است. به اداره برق مراجعه کردم آنجا با انبوهی از زن و مرد مواجه شدم، خیالم راحتتر شد که تنها نیستم. به کارشناس مربوطه مراجعه کردم ایشان گفتند: آقا مصرف کردی باید پولش را بدهی. رفتم پیش جناب رییس... ایشان رو به افرادی کرد که همه به دنبال علت افزایش ناگهانی تعرفه برق این دوره بودند و گفت: این بخشنامه از بالا آمده من هم باید عمل کنم، بنابراین اینجا نایستید بروید زودتر پرداخت کنید. زنی میانسال فریاد زد: آخه من که بچههایم کارگر هستند و نه تلویزیون داریم و نه 4 تا یخچال مثل بقیه چطوری باید250000 تومان پرداخت کنم؟... ناگهان یکی از افراد که مشخص بود حسابی از این اوضاع به هم ریخته بود گفت: آقایون میگویند: در صرف برق صرفهجویی کنید تا اضافه بها شامل شما نشود. آخر در این زمستان که دما به صفر درجه هم در این شهر رسید با نبود گاز و کمبود نفت چکار باید کرد، وقتی کپسول گاز سیلندری 4000 تا 5000 تومان در بازار آزاد معامله میشود خوب مگر میشود بخاری برقی هم استفاده نکرد. دیگری گفت: آقایان حتما میخواهند که ما برگردیم به دوران ماقبل تاریخ و از ذغال سنگ و هیزم برای گرم کردن استفاده کنیم. خانمی که مشخص بود کارمند است، گفت: آخه من مگر چقدر حقوق میگیرم که باید 200000 تومان پول برق بدهم. ناگهان مردی با صدای بلند فریاد زد:خوش بحالت خانم شما حداقل حقوق میگیری من چی که 4 ماه حقوقی دریافت نکرده ام و جرات ندارم اعتراض کنم چون فورا اخراج میشوم... در همین حال به فکر فرو رفتم به فکر 1میلیارد دلاری که دیشب در اخبار اعلام شد که ایران به عراق وام داده است، به فکر موشکهایی که روز به روز ساخته میشوند و کسی از بودجه ساخت آنها اطلاعی ندارد، به فکر ریختوپاشهای انتخاباتی و قولهایی که میدهند، به فکر پول نفتی که قرار بود سر سفرههایمان باشد.» شارون استون یا آنجلینا جولی در آخرین فیلم قبادی و اما یک خبر سینمایی، سایت روزنامه اعتماد از خبر حضور شارون استون یا آنجلینا جولی در آخرین فیلم بهمن قبادی مینویسه. در سایت اعتماد میخونیم: «در حالی که برخی از رسانههای خارجی طی بیست و چهار ساعت گذشته از حضور شارون استون در آخرین فیلم بهمن قبادی خبر میدادند، برخی از منابع داخلی از مدتی پیش حضور این بازیگر مطرح امریکایی را در این فیلم تکذیب کرده بودند. حضور بازیگر «گلهای شکسته» در آخرین فیلم بهمن قبادی در حالی قوت گرفت که این بازیگر چندی قبل به معرفی فیلمهای قبادی در اولین دوره جشنواره «سینما واریته» پرداخته بود و کمی قبل هم به گفته یکی از رسانههای خارجی و در یک سکوت کامل خبری مهمان قبادی در ایران بود... بهمن قبادی در گفت وگویی که چندی قبل با روزنامه نیوزویک انجام داد، گفت: «فیلم آینده من، یک فیلم انگلیسی - کردی است که به نظرم بازیگری مثل آنجلینا جولی میتواند بازیگر مناسبی برای ایفای نقش اصلی آن با حال و هوای بومی باشد.» وی در ادامه گفتوگو از حضور بازیگران حرفهای در فیلم آیندهاش خبر داده و گفته بود: «در حال حاضر در جستوجو برای یافتن بازیگر امریکایی مناسب برای فیلم بعدیام هستم؛ یک بازیگر زن که با من کار کند.» بعد از انتشار این خبر، هیچگونه تمایلی از سوی جولی صورت نگرفت و حال به نظر میرسد بهترین شرایط برای حضور شارون استون در آخرین فیلم بهمن قبادی مهیا شده است. چه خوب شد که انقلاب شد! دیروز 22 بهمن سالگرد پیروزی انقلاب 57 بود و خوب دیدهای مختلفی نسبت به انقلاب وجود داره اما مسیر یک ذره معتقدست که چه خوب شد انقلاب شد. او میگه: «چه خوب شد که انقلاب شد، که ظلم برچیده شد و عدل برقرار شد. خفقان رفت و آزادی آمد. چه خوب شد که پهلوی رفت، که بساط حکومت مادامالعمر برای همیشه جمع شد... چه عالی شد که مردم دیگر مجبور نیستند طبق خواستهی حکومت لباس بپوشند، مجبور نیستند طبق تجویز حاکمیت با هم رابطه داشتهباشند... چه خوب که حریم افراد حرمت دارد. چه خوب که دهان آمریکا را صاف کردیم و هیچ غلطی نتوانست بکند و نمیتواند هم... چه خوب که آپولو هوا میکنیم و انرژی هستهای داریم. به مصیبتش میارزید. چه خوب که آن بنیادهای طاغوتی فرو ریختند و به جای آنها بنیاد شهید و بنیاد مستضعفان داریم. چه خوب که چیزهایی برای صادر کردن داریم و چه خوب چیزهایی برای صادر کردن داریم: نفت و بنیادگرایی. هم خودمان مصرف میکنیم و هم به بقیه میفروشیم. چه خوب که داد زدیم، داد زدن را چه خوب یاد گرفتیم. آنها چه میگویند؟ صدایشان را نمیشنویم. چه خوب که دیروز اسیر بودیم و امروز آزادیم، رسانههای آزاد داریم، اقتصاد آزاد داریم، هوای آزاد داریم و سقوط آزاد. چه قدر ما خوبیم. چرا ما این قدر خوبیم؟ ما کی به این خوبی شدیم؟ از بدو خلقت. خدا خاک ما را با گلاب گل کرد. چه کردیم ما. دنیا هنوز متعجب است. ما را نمیفهمند. ما از زمانهمان فراتریم. ارزش ما فردا معلوم میشود و هر فردایی را فرداییست، تا فردای قیامت.» |