رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۵ مرداد ۱۳۸۶

شهري كه نيست؛ درباره گزارش اردوان روزبه از قم

مصطفا خلجی

دوست بسيار عزيزم، اردوان روزبه، در راديو زمانه گزارشي را درباره شهر قم منتشر كرده، كه منِ تنبل، نمي‌توانم در برابر آن موضع نگيرم. من واقعا نمي‌دانم اردوان عزيز پيش از اين چند بار به اين شهر سفر كرده، اما با خواندن گزارشش حدس زدم كه بار اولش بوده.

قم، فارغ از اين‌كه از نظر جرافيايي، سياسي و مذهبي در ايران شهر بسيار مهمي به شمار مي‌آيد، مدتي است كه خبرساز شده. درگذشت آيت‌الله فاضل لنكراني و زلزله‌ي اخير، قم را در مركز توجهات رسانه‌هاي داخلي و بعضي از رسانه‌هاي خارجي قرار داد و مسلم است كه در اين گير و دار، عده‌ي زيادي كه آشنايي چنداني با اين شهر ندارند در پي شناختن اين شهر باشند. به همين خاطر است كه اهميت مطالبي مثل گزارش اردوان، در اين برهه بالا رود و تأثير درستي و نادرستي‌شان، بيش از هرزمان باشد. متأسفانه اطلاعات درستي از قم در دسترس نيست و هر چه كه از بلندگوهاي رسمي به گوش مي‌خورد، چيزهايي جز مطالب كليشه‌اي مثل برگزاري مراسم‌هاي مذهبي، نيست. اما اين كليشه‌اي بودن فقط مختص خروجي‌هاي رسمي اطلاعات مربوط به قم نيست. بلكه بسياري از گزارش‌هاي غيررسمي‌اي كه از ابتدا تاكنون درباره قم نوشته شده نيز دچار اين كليشه‌ هستند؛ از كهن‌ترين متن‌ها درباره قم گرفته تا «سفرنامه اصفهان» صادق هدايت كه در بخشي از آن به قم مي‌پردازد و شعر معروف «قم» اثر شاعر بلندآوازه ايراني، نادر نادرپور، و تا امروز، گزارش‌هاي وبلاگي و بعضا نيمه‌وبلاگي!!! مثل گزارش اردوان عزيز.

من كه در قم به دنيا آمده‌ام و در اين شهر زندگي كرده‌ام، وقتي اين گزارش‌هاي غيررسمي را مي‌خوانم، به همان اندازه از واقع‌بيني آن‌ها مأيوس مي‌شوم، كه وقتي گزارش‌هاي رسمي را مي‌خوانم يا مي‌شنوم. البته ناگفته نماند، كه در دوران نوجواني و جواني كه در خود اين شهر زندگي مي‌كردم، وقتي اين گزارش‌هاي غيررسمي را مي‌خواندم، حتي اگر به قم فحش هم مي‌دادند، بسيار خوشحال هم مي‌شدم، يا به اصطلاح حال مي‌كردم، اما آن حس من هم فقط ناشي از يك تصور كاذبي بود كه در آن زمان وجود داشت و اين اصل ارزشمند را نمي‌دانستم كه براي شناختن قم، مني كه عمري در آن شهر زندگي كرده‌ام، بايد مدتي در بيرون اين شهر زندگي كنم، و فرق قم را با ديگر شهرها به صورت تجربي بفهمم، نه اين‌كه بخواهم از روي حرف‌هايي كه اغراق شده‌اند و به هزار قصد و نيت بي‌ربط آلوده‌ شده‌اند، قم را بشناسم.

بگذريم. هدف اين نوشته فقط گفتن نكاتي درباره گزارش اردوان عزيز است. اين گزارش كه بسيار خوب آغاز مي‌شود، توضيحات بسيار مفيدي را درباره زادگاه من مي‌دهد، اما من به عنوان يك قمي ملزم هستم نكاتي را درباره اين گزارش يادآور شوم:

1. اردوان در ابتداي اين گزارش درباره بازديدش از مدرسه فيضيه نوشته و تلويحا گلايه كرده كه چرا چند سرباز وظيفه دوربین عکاسی را از او گرفته‌اند و نگذاشته‌اند كه او عكاسي كند. من نمي‌خواهم از كار سربازان حمايت كنم، اصلا اگر من همه كاره اين مملكت بودم اجازه مي‌دادم همه بشريت از همه جاي ايران عكاسي كنند، چه برسد به عكاسي از مدرسه تاريخي فيضيه! اما اردوان عزيز مثل اين‌كه خبر ندارد كه ممنوعيت عكاسي از بعضي از عمارت‌هاي تاريخي و حتي مذهبي در ايران رايج است، و محدود به مدرسه فيضيه قم نيست. نمونه بارزش مدرسه سپهسالار(شهيد مطهري) تهران است كه خاطره‌اي هم از آن‌جا دارم. مطمئنم اگر اردوان عزيز يك بار هم به ميدان بهارستان تهران سري مي‌زد، ديگر در نوشته‌اش نمي‌نوشت: «در مدرسه‌ی فیضیه کسی حق عکاسی ندارد.» بلكه مي‌نوشت: «در بعضي جاها عكاسي ممنوع است.» و اساسا در اماکن مذهبی تقریبا همه مذاهب در همه جاهای دنیا عکاسی ممنوع است و دلیل آن سیاسی نیست.

در همين قسمت از گزارش اردوان عزيز، تعجب او از گرايش‌هاي جغرافيايي در مدرسه فيضيه عجيب است! به اين نكته بايد توجه كنيم كه جدا از اين‌كه گرايش‌هاي جغرافيايي در نهادهاي سنتي بسيار زياد است، در جايي مثل مدرسه فيضيه كه كانون پيوند اقوام مختلف ايراني و حتي خارجي است، اين گرايشات مسلما بيش‌تر است. من دقيقا مي‌توانم مدرسه فيضيه را به فلان دانشگاه كانادايي شبيه كنم كه مثلا انجمن دانشجويان ايراني در آن فعالند. در ضمن اين گرايشات از وجه ديگري هم بايد در مدرسه فيضيه بيش‌تر باشد، زيرا هر كدام از اين اقوام در محل جغرافيايي خود داراي علماي خاص خود هستند كه اين علما نيز با دادن شهريه فقط به هم‌شهري‌هاي خود، اين حس ناسيوناليستي را تقويت مي‌كنند. كافي بود اردوان يك بار هم كه شده اول ماه قمري به حياط اين مدرسه سري مي‌زد و مي‌ديد كه چطور طلبه‌هاي هر شهر در صفي ايستاده‌اند تا از عالم آن شهر شهريه بگيرند.

2. عبارت «پاردوکسی به نام قم» به عنوان ميان‌تيتر در گزارش اردوان نيز يكي ديگر از همان كليشه‌هاست. چرا بايد فكر كنيم كه در شهري مثل قم مردم عرق‌خور وجود ندارد؟ آيا تمام مردم قم بايد مذهبي باشند؟ يا حتما بايد عمامه‌به‌سر باشند؟ اين تصور بسيار ابتدايي است كه در شهرهاي مذهبي جرم و جنايتي اتفاق نيوفتد يا همه اهل ايمان، بايد به هماني كه مي‌گويند، عمل كنند. اردوان عزيز از قول يك جوان دانشجوي خارجي عبارتِ باز هم كليشه‌اي «واتيكان ايران» را درباره قم به كار برده است، اما بايد توجه كرد كه واتيكان اصلا با قم قابل قياس نيست، به چند دليل، كه مهم‌ترين آن وجود نظم است. من واتيكان را نديده‌ام، اما گمان مي‌كنم، ساختار مذهب در آن‌جا از چنان نظمي برخوردار است كه ذره‌اي از آن در قم يافت نمي‌شود، قم از چنان پيچيدگي برخوردار است كه ممكن است براي فرد ناآشنا كلافه‌‌ي سردرگمي بيش نباشد كه در آن غلت بخورد و راه چاره‌اي نيابد. علاوه براین عبارت «پارادوکسی به نام قم» غلط است. پارادوکس یعنی تناقض‌نما که همیشه میان دو امر است؛ یعنی میان دو چیز پارداوکس برقرار است. قم می‌تواند محل پارادوکس‌ها باشد ولی خودش نمی‌تواند پارادوکس به شمار آید. علاوه براین، «فساد اخلاقی» در روحانیان و شهرهای مذهبی دیگر ادیان هم هست. رسوایی‌های جنسی و مالی روحانیان مسیحی در همین چند سال اخیر کم نیست. اصولا این بحث خیلی خیلی کهنه است و حافظ و سعدی هم به آن اشاره کرده‌اند! از طرف دیگر فرق واتیکان و قم فرق مسیحیت و تشیع است؛ البته كسي بايد دم از این فرق بزند كه از الاهیات هر دو سر دربیاورد.

3. «صيغه» هم از آن ماجراهايي است كه هميشه درباره قم با لذت خاصي گفته مي‌شده و مي‌شود. گويي هر كسي هم كه اهل صيغه نباشد، با داستان‌سرايي درباره «صيغه در قم» خود را ارضا مي‌كند. باور مي‌كنيد مني كه 19 سال به طور مدام و 27 سال به طور پراكنده در اين شهر زندگي كردم، اصلا نشانه‌اي از صيغه در اين شهر نيافتم؟ چرا اعتراضمان را نسبت به مذهب يا روحانيون در قالبي منطقي و محكم ارايه نمي‌كنيم و به داستان‌سرايي نوجوانانه مي‌پردازيم؟ چرا در كنار مسئله صيغه به طور كلي، به موضوع خريد و فروش دختر در گوشه و كنار ايران اشاره نمي‌كنيم؟ من به هيچ وجه نمي‌خواهم از صيغه دفاع كنم، اما آيا قبح ازدواج با دختر نابالغ، از قبح صيغه شدن يك زن مطلقه يا بيوه كم‌تر است؟

4. اردوان عزيز درباره هتل‌هاي قم نوشته. قم از آن‌جايي كه در چهارراه جنوب، شمال، شرق و غرب ايران واقع است، محل آمد و شد بسياري از مسافران است. اصلا دليل تعداد بيشتر زوار قم نسبت به مشهد هم همين است. تعداد غالب اين زائران به قم نمي‌آيد كه فقط به قم بيايند، بلكه آن‌ها به قم آمده‌اند زيرا مجبور به آمدن به قم شده‌اند، به همين دليل قصد ماندن ندارند و هتل يا مسافرخانه‌اي را در قم اشغال نمي‌كنند. اردوان عزيز درست نوشته، اگر به هتل‌هاي قم سري بزنيد مي‌بيند كه همه مسافران براي كاري به قم آمده‌اند و نه زيارت، از جمله خود اردوان عزيز كه براي تهيه گزارش آمده است. (كاش قبل از سفرش به من مي‌گفت تا منزلي را برايش مهيا مي‌كردم.) اما نمي‌دانم چه كسي به اردوان گفته كه «اکثر هتل‌هاي قم در اختیار «بعثه مقام رهبری» است.» اين جمله اردوان جدا از اين‌كه نادرست است، نشان مي‌دهد كه اردوان معني بعثه را نمي‌داند، يا مي‌داند و در اين‌جا به غلط استفاده كرده است. بعثه يعني دفتر نمايندگي و اصطلاحي است كه در مكه استفاده مي‌شود و من يكي كه اصلا نشنيدم كه در ايران و قم كسي اين واژه را استفاده كنند. مقام رهبري، در قم دفتري دارند كه در اول خيابان صفاييه است و مسلما جاهاي خاصي را براي مهمانان‌شان تدارك ديده‌اند كه نيازي به رزرو تمامي هتل‌هاي قم نباشد.

5. نكته ديگر گزارش اردوان عزيز به قول خودش «قشرهای متضاد قم» است كه از نظر من اصلا متضاد به نظر نمي‌آيد. تمام قشرهاي اجتماعي، فرهنگي و سياسي قم با هم هماهنگي و همخواني دارند و براي كسي كه به خوبي با آين شهر آشناست و دلايل پيدايش تك‌تك اين اقشار را مي‌داند، عجيب نمي‌نمايد. اردوان عزيز طبق تقسيم‌بندي كه نمي‌دانم از كدام منابع شفاهي يا كتبي استفاده كرده، مردم قم را به سه گروه طلاب، مردم عادي و زوار تقسيم كرده. جدا از اين‌كه اين تقسيم‌بندي، خيلي سهل و ساده‌انگارانه است و اصلا مبناي علمي ندارد، نشان مي‌دهد كه اردوان نه مردم قم را شناخته و طلابي كه ساكن آن هستند. به همان ميزان كه مردم قم از لايه‌ها و طيف‌هاي بسيار گوناگوني تشكيل شده‌اند، طلابش‌هم گوناگون و رنگارنگ‌اند. گاه بعضي از اين طلاب بسيار مدرن‌تر از كليت مردمش به نظر مي‌رسند و گاه بعضي از مردمش بسيار كهن‌تر و سنتي‌تر از كليت طلابش. باز نمي‌دانم چه كسي به اردوان عزيز اين اطلاعات را داده كه مردم عادي را فقط در «محلات دورتر مانند بلوار امین و میدان مفید» مي‌توان يافت! مگر كساني كه در ديگر محله‌هاي قم زندگي مي‌كنند، مردم عادي نيستند؟ اصلا تصور اردوان عزيز از «مردم عادي» چيست؟ آيا مردم عادي يعني كساني كه ما آن‌ها را قبول داريم؟(مثلا پولدارها مردم عادي هستند؟ اشاره كنم كه اين جايي كه اردوان به عنوان سكناي مردم عادي نام برده محلات پولدارنشين قم است.)

6. نكته ديگر اتوبان قم-تهران است. اردوان عزيز متأسفانه مثل ديگر مردم عامي كه در ميان دوستان من هم كم نيستند! اطلاعات درستي از مراحل ساخت اين اتوبان ندارد. او در گزارشش نوشته: «رفتن به قم حالا خیلی ساده شده، اتوبان فاخر تهران—قم که از کنار فرودگاه بین‌المللی امام و مرقد آیت‌الله خمینی می‌گذرد سرعت را افزایش داده. به نظر من که کاملاً منطقی است. وقتی نبض تپنده‌ی یک نظام در این شهر باشد اتوبان و بسیاری از امکانات لازمه آن است.» اردوان فكر كرده كه ساخت اين اتوبان كار آقايون طلاب يا دستگاه جمهوري اسلامي بوده. در صورتي كه اين تصوري باطل است. اتوبان قم-تهران طرحي بوده كه در زمان پهلوي پايه‌ريزي و در سال 58 افتتاح شده و هدفش تسهيل آمد و شد در مسير جنوبي پايتخت بوده و نه اتصال « نبض تپنده‌ی یک نظام» به تهران! براي وزارت راه و ترابري، قم همان‌قدر ارزشمند است كه سرخس. پس چرا نمي‌گوييم كه چرا نظام جمهوري اسلامي خط راه‌آهن تهران-سرخس را ساخته و اصلا وقعي به ساخت راه‌آهن براي مثلا همدان نمي‌نهد؟!

7. اردوان عزيز به درياچه «حوض سلطان» كه در مسير اتوبان تهران-قم در سمت چپ جاده معلوم است. اشاره كرده و از آن به اشتباه «درياچه نمك» نام برده است. البته اين اشتباهي است كه خيلي‌ها مي‌كنند. درياچه نمك بسيار دورتر از قم و در حاشيه كوير واقع است، و خيلي هم بزرگ‌تر از«حوض سلطان» است.

8. اردوان عزيز در گزارش خود، به شوخي يا جدي اين‌طور درباره تمهيدات امنيتي در جلو بيت آيت‌الله منتظري نوشته: « با رایزنی‌هایی که شده اینک چندی است که دیگر [آيت‌الله منتظري] در حصر نیست اما با توجه به دوربین‌های مداربسته نصب‌شده در جلوی بیت و شیفت‌های نگهبانی مداوم پیشنهاد می‌کنم برای طرح سؤال شرعی سراغ کس دیگری بروید.» نمي‌دانم اردوان عزيز مي‌داند يا نه كه هر مرجعي مقلدان خاص خود را دارد. و اين مقلدان در هر شرايطي مي‌توانند به روش‌هاي گوناگون سوالات شرعي خود را از مرجع خود بپرسند و لازم بگفتن نيست كه آن‌ها چطور به مرجع خود مراجعه كنند و در حصربودن يا در حصر نبودن مرجعي تأثير آن‌چناني در ارتباط مرجع با مقلدانش ندارد. مگر كسي كه دغدغه‌ي مسايل ديني نداشته باشد و صرفا بخواهد كنجكاوي كند، كه اين مسايل در ديگر حوزه‌هاي سياسي نيز متداول است. مگر كسي مي‌تواند به راحتي با خاتمي ديدار كند؟ به همين دليل ساده، ديدار با آيت‌الله منتظري هم آسان نيست.

9. يك ايراد انشايي هم از نظر من به گزارش اردوان عزيز وارد است. آن‌جايي كه مي‌گويد: «من می‌خواستم ایمیل‌هایم را چک کنم. در لابی هتل با سرعت سرسام‌آوری به اینترنت متصل می‌شوم. پهنای باندی یک مگا بیتی که در بسیاری از شهرها با این پهنای باند یک سرویس‌دهنده‌ی اینترنتی راه می‌اندازند.» در اين‌جا لفظ سرسام‌آور بار منفي دارد، و كلا درباره چيزهاي مثبت به كار نمي‌رود، در صورتي كه اردوان مي‌خواهد بگويد كه سرعت اينترنت در قم بالاست. «سرعت اينترنت به شكل سرسام‌آوري پايين است» درست‌تر از اين است كه بگوييم «سرعت اينترنت به شكل سرسام‌آوري بالاست». البته مسئله كامپيوتر و اينترنت هم يكي از موضوعات مهم در قم است، كه مي‌توان درباره آن بيش‌تر گفت و من از آن مي‌گذرم.

10. اردوان عزيز نوشته «هیچ آمار رسمی از جرائم و بزهکاری در قم پیدا نمی‌کنید. بی‌خود وقتتان را هدر ندهید.» من از اردوان مي‌پرسم: آيا مي‌توان به طور كلي آمار دقيقي از جرم و جنايت يا ديگر مسايل ممنوعه در ايران پيدا كرد؟ مثلا مي‌توان آمار دقيقي از ايدز در ايران يافت؟ آمار دقيقي از خودكشي؟ طلاق؟ قتل‌هاي ناموسي؟ و... آيا قم در اين زمينه‌ها پيش‌روتر است يا همدان؟ يا كرمان‌شاه؟ يا ايلام؟ واقعا چه كسي مي‌داند؟

11. اردوان عزيز در گزارشش به وضعيت فعاليت‌هاي هنري و وضعيت سينما و موسيقي در قم اشاره‌اي كرده است. باز نمي‌دانم اين اطلاعات را چه كسي به اردوان داده است؟! تئاتر قم در ميان تئاتر استان‌هاي ايران رتبه‌ي اول را داراست. يا جداي از وجود چند سالن سينما در قم، اخيرا يكي از مدرن‌ترين سينماهاي كشور در قم افتتاح شده است. آيا آردوان عزيز اين‌ها را مي‌دانسته؟ در مورد اجراي كنسرت هم بايد بگويم، مگر ما به غير از تهران كه آن هم به صورت جسته و گريخته كنسرت برگزار مي‌شود، مگر در كدام شهر‌هاي ايران كنسرت اجرا مي‌شود كه حالا قم در اين ميان مهم شده؟

12. نكته پاياني كه به ذهنم مي‌سد درباره گزارش اردوان عزيز بگويم، چيزي است كه اردوان عزيز در آخرين بخش گزارشش با عنوان «پایتختی بزرگتر از تهران» نوشته است: « من به قم که می‌اندیشم باز هم احساس می‌کنم قم واقعاً یک پارادوکس است. بی‌نظیر و متفاوت، جایی برای تصمیم‌های مهم که مردم شهروندان دست دومش محسوب می‌شوند. یک پایتخت بزرگ‌تر از تهران.» البته من منظور كامل اردوان را از اين جملات درك نكردم و فقط با خواندش اين سوال به ذهنم رسيد: مگر در ديگر شهرهاي ايران مردم، شهروندان اول محسوب مي‌شوند؟

بيش‌ از اين مي‌توان درباره گزارش اردوان و شهر قم نوشت. اما من به همين مقدار بسنده مي‌كنم. اميدوارم اردوان از من ناراحت نشود، و عمق دوستي و ارادت من به او برايش ثابت شده باشد.

------------------------
برگرفته از: گوراب

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

شما که متعصب تر از خود علماء برخورد کردی. اینجوری که شما می گی این شهر گل و بلبله که ...

-- moula ، Jun 23, 2007 در ساعت 05:13 PM

دوست عزیز
به نظر می رسد که شما با غرض گزارش را مطالعه نمودید و حتی می توان گفت تفاوتی در نگرش شما در طی سالها حاصل نشد ... همان افراط ایام جوانی است حال فقط جهت آن تغییر یافته...
ذکر چند نکته را از باب گفتگوی خودمانی لازم میدانم:
• همین مقدار که شما وقت صرف نوشتن مطلبی چنین طولانی در مورد گزارش اردوان عزیز کرده اید نشانگر این نکته است که گزارش ایشان بسیار فراتر از یک گزارش نیمه وبلاگی (!!!!) است.
• در مورد استفاده از دوربین در اماکنی که تصویر برداری ممنوع است یک تابلو معمولاً بهترین راه حل است برای ممانعت از چنین برخوردهایی ... مگر اینکه دنبال برخورد ایجاد کردن باشیم...
• برادر عزیز ما هر چند شیعه ایم اما گاهی کاتولیک تر از پاپ می شویم ... آن قدر افراط در بند دوم کلام شما بود که می مانم در نوشتن ... اردوان عزیز فقط نقل مطلب کرده از بیگانه ای مهمان در شهرشما ، اما من در تعجبم از شما که بحث نظم را پیش می کشید ، عزیز دل خواهر ، اسلام که end نظم است چرا نباید آنرا در مرکز اجرای آن ببنیم و حتی شما که زاده آن شهر مبارک هستید نبودنش را با افتخار اعلام کنید!!!! آیا این توهینی به شهر شما نیست ؟ مگر اردوان عزیز به فساد اخلاقی در بین روحانیون اشاره ای کرده بود که چنین جواب دندان شکنی باید دریافت کند ؟؟؟؟
• شاید یکی از مواردی که در برخی نوشته های اردوان با برخورد داشتم و بخوبی در ذهنم نقش بسته ، موضوع خريد و فروش دختران در گوشه و كنار ايران بوده و متاسفم که شما موفق به مطالعه آن موارد نبوده اید ... و من که سالهاست سفر به قم جز لاینفک زندگی ام بوده و حداقل ماهی یکبار یک روز کامل در آن شهر بسر می برم نمی توانم سخن شما را باور کنم که" اصلا نشانه‌اي از صيغه در اين شهر نيافته اید؟" وقتی مطلبی اینچنین در میان عوام شایع می شود مصداق آن ضرب المثل معروف است که " تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها". شما تنها فرد قمی هستید در این مورد چیری به گوش تان نرسیده است !!!!!!!
• در مورد بعثه بایستی عرض کنم دفتر نمایندگی رهبری در خارج ایران و مخصوصاً در کشورهای اسلامی با این عنوان شناخته می شود و اگر بدون غرض مطلب را مطالعه می کردید موضوع مربوط به حضور افراد غیر ایرانی که ازا ین طریق وارد شهرقم و هتلها شده اند بود بد نیست دوباره نیم نگاهی بی غرض داشته باشید .
• من بیاد دارم ایامی را که در گرمای طاقت فرسای تابستان از جاده قدیم قم استفاده می کردم و بعد از آن اتوبان ، اما انصاف هم خوب چیزی است آیا قم (چه اتوبانش و یا هر آنچه در بین راه است و در آن شهر )و تمامی تغییرات این سالها را ندید باید گرفت؟
• گرانقدر ، شما که اهل قم هستید چرا؟؟؟ یکی از ملاکهای تشخیص عرف است اگر کنار جاده بایستید و اشاره به درياچه «حوض سلطان " کنید از هر رهگذری بپرسید که اینجا کجاست خواهد گفت دریاچه نمک !! پس بر شما شهروند دست اول قمی واجب است به اداره راه و ترابری پیشنهاد دهید جهت رفع این اشتباه واضح که در طی سالها رخ داده یک تابلو درکنار جاده نصب نماید قربه الی الله...
• آقا ، حصر علما که کاملاً موجه است شما چرا کاسه داغتر از آش می شوید ؟؟ ضمناً یکی از نکات مهم سیره نبوی ،البته اگر به گوش شما رسیده باشد ، در دسترس بودن وجود مقدس رسول اکرم برای تمامی اقشار جامعه بوده و ایضاء ائمه اطهار، حال چرا و به چه دلیل موفق به دیدار حضرات نمی شویم بماند!!
• باید شکرانه دهیم که آماری نداریم از جرم و جنایت ، پس خواب کسی بهم نمی ریزد اصلاً ما مشکلی در این زمینه نداریم هر که غیر از این را گفته... شکر خورده ... شما یک وقت نارحت نشوید ... وقتی میزان پیشرفت مصائب را در یک جامعه ندانید چگونه می توانید راه حل ارائه نمایید؟
• عزیز دل برادر و خواهر، جناب آقای خلجی ، ای کاش بجای این همه ایراد بر نوشتار اردوان عزیز شما چهره ای واقعی تر از قم را ترسیم میکردید در کلام خود ... هر چند بر این باورم که این امر ممکن نخواهد بود ...
تا غرض هست
و تا شما شهر خود را نشناخته اید
حق یارتان

-- یاسمین ، Jun 23, 2007 در ساعت 05:13 PM

salam khedmate jenabe khalaji
az inke pas az in hame sal v dori az gom v iran hamchenan az vageiyat sokhan migoyid sepas
sorena___ peraug

-- sorena ، Jun 24, 2007 در ساعت 05:13 PM

ne in dadashemun age sad salem az ghom door she bazom midoone chi mige!!!!!!!!!!!!!

-- قمی اصل...... ، Jun 26, 2007 در ساعت 05:13 PM

یاسمین خانوم، دست مریزاد.
دوست مون که شما با ادب و ملاطفت نقدشون کرده اید، همان بهتر بود که یه گزارش درست و حسابی ارائه می دادند. ولی یه نکته: مخالفت با مثلا سخن افراطی یا کیلویی ی دیگران، ما را نباید بر آن دارد که از آن ور بام بیفتیم (سنت نیز چنین گفته:و لا یجرمنکم شنئان قوم الا تعدلوا...).
اتفاقا قم دقیقا یکی از پر جرم ترین و خطرناک ترین شهر های ایران است. چرا؟ چون مهاجر و مسافر فراوان دارد. دوست ما آقا مصطفی باید دیده باشد که در طول این 28 سال، حاشیه نشین های وامانده از همه ی شهر های ایران،بخوبی در شهر قم توانسته اند پناه بگیرند و امکان زیست گمنام و رایگان تر یافته اند. طبعا فراریان بهتر می توانند در این شهر ، در جامه ی فردی اهل عبادت و دعا و زهد فرو بروند و "شخصیت شویی" کنند. ساختار زیارتی یا توریستی یا پایانه ای و چهارراهی ی هر شهری در کشور های بی حساب و درو پیکرکافیست که ضریب جرم و نابسامانی را به اوج برساند. در قم همه ی این عوامل را داریم. تازه،آمار بهزیستی را بیاد بیاوریم در حدود 7 سال قبل که تسلیم مسئولین رده اول کشور شده بود: میزان فحشا در قم اول و در مشهد دوم در کل ایران.
قم چه بخواهید ،چه نخواهید، شهری ویژه است، به همان معنایی که پشنیبانی و حمایت ویژه ی مقامات را در برخی از جنبه های حیات خود دارد. با سپاس از اردلان، مصطفی و بیشتر از هر دو، از یاسمین

-- رضا الوندی ، Jun 26, 2007 در ساعت 05:13 PM

دوستان سلام. كاش، قبل از هرگونه نظر مثبت يا منفي در مورد كار آشيخ اردوان خودمان، سري مي زديد به Google trend و اين واژه ها را جستجو مي كرديد: ك...، ك...، ك...، پ... (هر 4 تا، اندام بدن)، جما...(عمل آدميزاد)، كاپ...( وسيله ي پيشگيري)، خانم، زن، دين، كيش، آيين، مذهب، اخلاق، اسلام، قرآن. و پس از آن در مورد امانت داري يا جانبداري اردوان سخن مي گفتيد. مطمئنا تجديد نظر خواهيد كرد در بيشتر باور ها و كهن الگو هاي تان.

-- رضا ، Jul 4, 2007 در ساعت 05:13 PM

اقای خلجی
نمی دانم شما با آن خلجی معروف نسبتی دارید یا نه اما درباره برخی مواضع شما نسبت به گزارش اردوان موافقم. به نظر بنده هیچکس مانند یک فرد قمی البته اصیل نمی تواند مسایل قم را از درون ریشه یابی کند. قم شهر خرده فرهنگهایی است که هنوز نتوانسته اند بر یکدیگر چیره یابند.در یک طرف خرده فرهنگ جاهلی خیابانهای اذر و چهارمردان و محله نوبهار که البته با خرده فرهنگ سنتی مذهبی واقع در این محله ها بسایر عجین شده است. در طرف دیگر فرهنگهای وارداتی ایلهای خلج ، کلکو و کلهر در محلات حاشیه ای همین مناطق. در سوی دیگر شهر و بیشتر ان طرف پهای رودخانه که شهر قم را گویا به دو منطقه بومی و غیر بومی تبدیل کرده است در مناطقی مثل علی اباد سعدگان گویا طوایف همدانی منطقه را قرق خود کرده اند. درست در فاصله ای کمتر ایل شاهسون ییلاق خود را در یک منطقه شهری برپا کرده است و ...
حال چگونه اقای اردوان بخود اجازه می دهد اصالت قمی ها را در مناطقی چون چهارراه سرگردان از زبان قومی مهاجر جویا شود.قم را بقول شما تنها در سه روز اول عید باستانی باید کندوکاو کرد. هر چند که برخی طلاب غیربومی که نسبت به ملیت خود واگرا شده اند در این ایام نیز قم را ترک نمی کنند اما تعداشان نسبت به قمی های اصیل بقول شما بسیار انگشت شمار است. بهر حال قم آنقدر پیچیده است که با یک گزارش و یا بیشتر نمی توان کلاف تو در تو و تنیده روابط و ضوابط حاکم بر ان محیط را رازگشایی کرد.کمی صبر باید داشت و بس

-- سلمان عادلی ، Jul 4, 2007 در ساعت 05:13 PM

من سا لها در قم زندگي كردم اينچنين كه در مورد قم امارهاي كذايي ميدهند دلم مسوزد حالا هم 6 سال است كه ساكن مشهد شده ام عوارض فساد اعم از سياسي فرهنگي اقتصاددي اجتما عي فردي را در كشورهاي ديگر نديده ايد اگر ديده بوديد اينچنين در مورد قم ومشهد سخن بيهوده نمينوشتيد حرف نهايي خودتان را بگو ييد منضور نهايي شما اين است كه هر جا اماكن مقدسه وجود داره اونجا فساد بيشتره ولي اگه مثل من چند تا كشور عربي اروپايي افريقايي مسافرت ميكرديد ميديديد كه ايران ما قم ما مشهد ما بهترين هستند تازه ما عوارض بعد از جنگ داشتيم اقوام وتيره هاي زياد يدرايران داريم قم شهر 72 ملييتي است تازه مگر صيغه گناهه ؟هر شخصي نبايد از زاويه ديد خود نگاه غير عقلا ني داشته باشه بيياييم در مورد ايران خود واقع بين باشيم خوراك تبليغاتي درست نكنيم اينها مسايلي نيست كه بزرگنمايي ميكنيد .البته جا نماز اب نميكشم.شناگر خوبي هم هستم اما شر عي از راه حلال .شما هم عزيز دلم هر كار ميخواهي بكن فقط رعايت شرع رابكن .شما فكر كنم گه يه سفر با من به تركمنستان بياي ميبيني هم ميتوان سياحت كرد هم ازبهترين لذت برد اما با رعايت حدود شرعي

-- سيد عبد الجبار هميلي خرمشهري ، Aug 6, 2007 در ساعت 05:13 PM