رادیو زمانه > خارج از سیاست > وبلاگها و زمانه > از یادداشت های یک تبعیدی: اشتباه اندر اشتباه | ||
از یادداشت های یک تبعیدی: اشتباه اندر اشتباهنبک آهنگ که سالی 364 روز مخالف همه چیز است و فقط یک روز موافق است در دفاع از زمانه وارد میدان وبلاگستان فارسی می شود: حتماً تا به حال شنیدهاید که از طریق زحماتی که خانم فرح کریمی ( نماینده ایرانیالاصل پارلمان هلند) متقبل شدهاند دولت هلند بودجهای را برای رسانههای فارسی زبان در نظر گرفته است، تا از این طریق اپوزیسون ایرانی هم تریبونی برای خود داشته باشد...خوب حالا دوباره برگردیم به هلند. نشریه اینترتی " روز آنلاین" که با بودجه دولت هلند ایجاد شده، حتماً معرف حضورتان هست و میدانید گردانندهگان آن هم چه کسان و از چه طیفی هستند. حال دولت هلند بودجهای را برای رادیو " زمانه" تعیین کرده خوب لازم نیست زیاد در جریان خبرها باشیم و یا از علم غیب بهرهای برده باشیم تا بتوانیم حدس بزنیم چه کسی به عنوان مدیر انتخاب شده و چه کسانی از چه طیف و جناح و محفلی هم دعوت به همکاری شدهاند. یعنی بازهم تریبونی دیگر در دست کسانی که خود به اندازه کافی رسانه و نشریه و تریبون دراختیار دارند و حتی زمانی درطیف حکومت بودهاند. وکسی هم متوجه آن نیست و صدایی هم بر نمیآید، حتی از ایرانیان مقیم هلند که خود دستی بر قلم و حرفی برای گفتن دارند. به راستی چرا اینطور است؟...آخر چرا کسی که مسئول راهاندازی این رادیو است از کسانی مثل نسیم خاکسارها و یا علامه زادهها و هزاران هزار ایرانی مقیم هلند و یا جای دیگر نخواهد که مسئول و همکار رادیو زمانه شوند و شخصی مانند مهدی جامی که خود را هنوز مدیون علی شریعتی و یا جلال آل احمد میداند، که آنتی فمینیسم و هموفوب است.... در این تحلیل چند خطا وجود دارد. اولا، بودجه مصوب پارلمان هلند، مورد اعتراض دولت هلند بوده است، لابیهای نفتی و در باب بودجه مصوب پارلمان: روزآنلاین از این بودجه نمیخورد، و یک سازمان غیر دولتی هلندی سپانسور آن است(بازهم نقل از خانم کریمی). این بودجه مختص اپوزیسیون نیست، و گروههای مختلف فرهنگی خارج از کشور طرحهای خود را ارائه دادهاند و نهایتا از میان پیشنهادهای ارائه شده، بعضی انتخاب شدهاند. در مورد رادیو زمانه، روح مهدی جامی از این رادیو بیخبر بوده تا روزی که از او دعوت به کار میشود و نهایتا کارش در بیبیسی را بعد از ده سال رها میکند. اینکه چرا گروه اولیه برنده طرح مجری آن نمیشود را می توان از موسسه "پرس ناو" پرسید. اینکه چرا بسیاری از ما روزنامهنگاران شاغل در ایران که به خارج آمدهایم هنوز خطوط قرمزی را رعایت میکنیم که با محددودیتهای گروههایی مثل مشروطه خواهان، کمونیست کارگری، مجاهدین خلق و ...نمیخواند، شاید مورد سوال نویسنده وبلاگ باشد. فراموش نباید کرد که مخاطبان اصلی این رسانهها ایرانیان داخل کشور هستند. نهایت مدارای روزآنلاین و احتمالا رادیو زمانه برای این است که بتواند با خیال راحت با شخصیتهای منتقد داخلی و همینطور مسوولان حکومتی ایران هم مصاحبه کند، و مطمئنا جیغ و داد و فحش و ناسزا، هر چند بر حق نمیتواند به ایجاد فضایی بازتر در ارتباط حرفهای کمک کند. فکر میکنم جماعت هلندی نگاهی به سوابق حرفهای افراد کردهاند و میزان مدارا و حفظ حریم حرفهای را مد نظر قرار دادهاند. اگر نگرانی ویژه نویسنده وبلاگ جوانهها هموفوب و ضد فمینیست بودن گردانندگان است، میتواند طرحی را به همجنسگراترین و فمینیستترین دولتهای اروپایی برای اختصاص بودجه ویژه رسانهای ایدهال ارائه دهد و مطمئنا به نتیجه هم خواهد رسید |