رادیو زمانه
>
خارج از سیاست
>
وبلاگها و زمانه
>
مستور: دف و داریه
|
مستور: دف و داریه
شایسته آن است که دوستان برای رادیو زمانه یک پست مستقل بنویسند ولی خوب وقتی نمینویسند کاریش نمیشه کرد. مستور یک بند از یک پستش را به افتخار رادیو زمانه نوشته است:
از دیدن سایت رادیو زمانه واقعاً شگفتزده شدم. با این سرعت، کار به این قشنگی ارائه دادن، بینظیر است.
در مورد رادیو زمانه نظرات مختلفی تا کنون ارائه کردهاند. اما چیزی که هست، این است که، با وجود همهی امیدها و تشویقها، همچنان عنصر اعتماد را کمداریم. رسانهی داخلی از این جهت که در دست یک جریان قرار دارد و رسانهی خارجی، طبعاً به این دلیل که خارجی است، از سوی ما نمیتواند مورد اعتماد باشد. من البته به این رسانهی جدید اعتماد دارم.
.
1) خوب بالاخره هفتمین شمارهی مجلهی هزارتو که این بار در «تردید» سیر میکند، روی پیشخوان آمد. در مورد نوشتهای که در آن دارم، فقط میتوانم بگویم، از آنچه این روزها میاندیشم، کمی فاصله دارد. بههر حال اما باید بپذیرم که این نیز روزی (هر چند این روز 15 روز پیش باشد) جزیی از وجود من بوده است.
2) از دیدن سایت رادیو زمانه واقعاً شگفتزده شدم. با این سرعت، کار به این قشنگی ارائه دادن، بینظیر است.
در مورد رادیو زمانه نظرات مختلفی تا کنون ارائه کردهاند. اما چیزی که هست، این است که، با وجود همهی امیدها و تشویقها، همچنان عنصر اعتماد را کمداریم. رسانهی داخلی از این جهت که در دست یک جریان قرار دارد و رسانهی خارجی، تبعاً به این دلیل که خارجی است، از سوی ما نمیتواند مورد اعتماد باشد. من البته به این رسانهی جدید اعتماد دارم. مثل اعتمادی که به شبکهی چهار، یعنی به برخی از بخشهای آن دارم. مثل اعتمادی که به برخی قسمتهای بیبیسی دارم. که در این مورد (رادیو زمانه) البته، این اعتماد بیشتر از بقیهی رسانههاست.
امروز خانهی کسی، بپای خانه بودیم و آنجا سیدی گفتوگوی رفسنجانی را دیدم. در آن گفتوگوی ساختگی، که هر چه میخواست واقعی بودناش را نشان دهد، ساختگی بودناش بیشتر نمایان میشد و در آن نمایش تأسفبرانگیز آخر داستان (دختری که تا آخر ساکت است و بعد همهی توجهها را به خود جلب میکند)، اما حرفی مهم بود که بسیار باید در آن تامل کنیم.«اعتماد» آن عنصری که ما در این کشور آستانهی مطلوب ان را در اختیار نداریم.
3) این روزها در التهابِ انتخاب درماندهام. یعنی واقعاً درماندهام که چه باید بکنم. کمی به دیگرانی، که آسودهخاطر کارشان را به پیش میبرند و میتوانند به آیندهی خود امید داشته باشند و آن را خوب (به مصداق خوب از نظر خودشان) بسازند، حسادت میکنم.
4) این خواهر ما بالاخره کار خودش را کرد؛ رفت و یک دف خرید و در کلاس دفنوازی هم ثبت نام کرد. حالا روزها میآید کنار من، توی این اتاق بالایی و بر این دف میکوبد و میکوبد. و من هم مجبورم هیچ نگویم و تحمل کنم. گر چه یکی دوبار بر او توپیدهام و مجبور شده یک روسری بر آن ببندد، تا صدایاش خانهی همسایهها نرود.
اگر پدرمان هم بفهمد احتمالاً خواهد گفت: «نمیگذارم دیگر دانشگاه بروی. رفتهای آنجا مهندس شوی یا داریهزن» و آنجاست که باز دعوایی شدید، از سنخ دعواهای همهی خانههای شهرستانی درخواهد گرفت و هرآان موضع ما در این دعوا تغییر خواهد کرد. گاه به سوی پدر و گاهی به سمت خواهر.
فعلاً هم زیر سایهی صدای دف در مقام عربی نمیفهمم که چی دارم مینویسم.
میخواستم دربارهی موسیقی و علتهای عدم تمایل مردمان این سرزمین در این روزگار، و تمایل نسل جدید بنویسم، که در این سروصدا مغزم کار نمیکند. بیزخمت خودتان از این عنوان تا ته خط بروید.
5) راستی امروز جلوی خانهی ما مسابقهی اسکیت سواری است و دوسه تا از بچههای اقواممان هم حضور دارند. گفتهاند حتماً بیایید و تشویقمان کنید. شاید تا دو سه سال پیش اصلا تصور چنین چیزی را هم نمیتوانستیم بکنیم، اما امروز تا جلوی خانهی ما آمده است
|
نظرهای خوانندگان
آقا يا خانم اديتور نازنين!متن بالا را يک بار ديگر بخوانيد. آن «تبعاً» غلط است. لابد بايد «طبعاً» باشد! ببخشيد معلم ديکته شديم. ولی چه میشود کرد!
زمانه: به این می گن گیر سه پیچ! درستش کردم ولی غلط از من نبود از رفیق نویسنده آن مطلب بود
-- داريوش ، Aug 9, 2006 در ساعت 09:34 PMنگران نباشید. بسیار جالب توجه و البته گویاست که هر آنچه مدح و تعریف و تمجید در وبلاگها بوده تماما منعکس شده اما کمترین اشاره ای به نقد و نظرهائی که باب طبع نبوده اند نشده.پس بهتر هست بپرسید چرا پست مستقل در مدح "زمانه" نمی نویسند.همینجا عجالتآ در عمل امتحانش را در صدای وبلاگستان و مستقل بودن داد و اعتماد ما هم مثل شما جلب شد لزومی به شرح و تفسیر بیشتر نیست. عزت زیاد
زمانه: ما هر چه نقد و نظر موافق و مخالف در اینترنت یافتیم اینجا گذاشتیم حتی آن نظرهای مخالف هم باب طبع ما هستند چون باعث می شوند شفاف تر باشیم و عمل کنیم.
-- کوشا ، Aug 9, 2006 در ساعت 09:34 PMنگاهی به آرشیو کنار صفحه بیندازید تا نظرهای مخالف را هم ببینید. با این حال اگر نظری از چشم ما و
google alert
افتاده لطفا لینکش را برایمان بفرستید. متشکر می شویم.