رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۳ فروردین ۱۳۸۸
گزارشی درباره نوروزی‌خوانی در گیلان در گفت و گو با هوشنگ عباسی و صفر رمضانی:

نوروزی‌خوانان، پیشوازان گیلانی بهار

مجتبا پورمحسن
mojtaba@radiozamaneh.com

باهار اومد خدا صبرم سراومه
خوشی رنگی وینی بهار دراومه

به آن‌ها می‌گویند «نوروزی‌خوان». ‌یک فانوس در دست‌شان می‌گیرند و می‌آیند جلوی در خانه‌ها‌ی مردم و نغمه‌های نوروزی سر می‌دهند.

نوروزی‌خوانی یکی از سنت‌های نوروزی مردم گیلان است که در طول قرن‌ها هم‌چنان زنده باقی مانده است.

هوشنگ عباسی، شاعر و پژوهشگر و صفر رمضانی، مدرس موسیقی و محقق فرهنگ عامه از این سنت نوروزی می‌گویند.

هوشنگ عباسی که موسس دانشنامه‌ی فرهنگ گیلان و سردبیر ماهنامه‌ی گیله‌وا و مولف کتاب‌های «شاعران گیلک و گیل»، «بازتاب نهضت جنگل در هنر و ادبیات»، «فرهنگ‌ها و سرگرمی‌های مردم گیلان»، «گیلان در سفرنامه‌های سیاحان ایرانی» و چندین و چند کتاب دیگر هم هست، درباره‌ی نوروزی‌خوانی می‌گوید:

Download it Here!

نوروزی‌خوان‌ها پیک‌ها و قاصدان پیشواز از نوروز بودند. وقتی که تاریخ نوروزی‌ را می‌خوانیم، به دوران سومریان برمی‌گردد. یعنی اقوام بومی قبل از آریاییان.

در گیلان هم که دارای یکی از ریشه‌دار‌ترین فرهنگ‌های باستانی بوده، این آیین هم اجرا می‌شده است.

نوروزی‌خوان‌ها هم یکی از گروه‌هایی بودند که از آغاز اسفند به پیشواز بهار می‌رفتند.

‌این‌ها دسته‌های سه یا چهار ‌نفره بودند‌ که یک نفر سرخوان بوده و دو نفر پی‌خوان بودند و یک ‌نفر هم کولبارچی بوده.

این‌ها معمولاً یک چوب‌دستی ‌داشتند که به آن «چماق‌کونوس» می‌گفتند. برای این‌که معمولاً نوروزی‌خوان‌ها وقتی که غروب می‌شد، روستا به روستا می‌رفتند و یک فانوس هم با خودشان داشتند.

کولبارچی ‌کیسه‌ای داشت و این‌ها به هر محله که می‌رسیدند، به ترتیب خانه به خانه می‌رفتند و اشعار خودشان را می‌خوانند.

نوروزی‌خوانی فقط در گیلان نبوده. بلکه در مازندران در قسمت‌های شمال ایران حتی در افغانستان و تاجیکستان و خیلی از کشورهای حاشیه‌ی دریای خزر نیز این آیین اجرا می‌شده است.

نام‌های مختلفی داشته ‌نوروز‌خوانی، نوروز نوسال‌خوانی، بلبل‌خوانی، بهارخوانی، شیر‌خوانی یا شعر‌خوانی ‌هم به آن می‌گفتند.

نوروز‌خوانان لباس‌های خاصی هم می‌پوشند؟

‌لباس نوروزی‌خوان‌ها در چند دهه پیش شامل‌ پاتابه پشمی، شلوار بندی از جنس پشم، پشمی شلوار، چموش یا گیوه چرمی، پیراهن سفید یا آبی‌رنگ بدون یقه، یا جلیقه یا جردقه، کلاه نمدی و شال کمری‌ بوده است.


هوشنگ عباسی، شاعر و محقق/ عکس‌ها از : کوروش رنجبر، زمانه

شعرهایی که این نوروزی‌‌خوان‌ها می‌خوانند چه مضامینی دارد؟

مضامین ترانه‌ها و اشعاری را که می‌خواندند، می‌توانیم به دوبخش تقسیم کنیم.

‌یک بخش ترانه‌ها و اشعاری بوده است که جنبه مذهبی داشته همراه با توصیف بهار. یک بخش هم ترانه‌هایی بوده که مضامین اجتماعی یا سیاسی داشته است.

مطابق آن شرایطی که بوده در زمان نهضت جنگل، اشعاری در مدح رهبران نهضت جنگل یا میرزا کوچک و غیره می‌خواندند.

آقای عباسی، اگرچه نوروزی‌خوانی الان بیشتر در روستا‌ها رواج دارد، اما کلاً جایگاه اجتماعی نوروزی‌خوان‌ها از قدیم تا حالا چه‌طور بوده‌؟

نوروزی‌خوان‌ها اغلب از میان هنرمندان محلی بودند. یعنی خوش‌‌نشین بودند.‌ از میان مطرب‌ها، دراویش و یا هنرمندان نمایشی بودند.


اما یک گروهی از نوروزی‌خوان‌های غیر حرفه‌ای هم بودند. یعنی دریوزگان و گدایان و ... این‌ها برای این‌که از مزایا پول و از هدایایی که می‌دادند استفاده کنند، نوروزی‌خوانی می کردند.

ولی این‌ها معمولاً به اصول اولیه یا خواندن آن اشعار وارد نبودند. همینطور سرهم می‌کردند و می‌خواندند این‌ها معمولاً از افراد موذی جامعه بودند که گاهی اوقات دزدی هم می‌کردند، ولی آن نوروزی‌خوانان اصلی، انسان‌های شرافت‌مندی بودند. می‌شود گفت که هنرمندان بومی و محلی بودند.

یکی از مهم‌ترین عناصر سنت نوروزی‌خوانی موسیقی است. با توجه به‌این‌که نوروزی‌خوانی قاعدتاً باید ریتمی شاد داشته باشد اما ما می‌بینیم یک حزنی هم ‌‌در این موسیقی وجود دارد. به‌نظر شما دلیل آن چه است؟

موسیقی در نوروزی‌خوانی خیلی جایگاه ارزشمندی داشته است. اغلب کسانی که نوروزی‌خوان بودند با گوشه‌ها و دستگاه‌های موسیقی ایرانی و بومی آشنا بودند.

‌نغمات نوروزی‌خوانی در تالش، برگرفته از نوعی موسیقی صوفیانی بوده است. ‌فاقد تنوع ملودیک و براساس منشاء صوفیانه و در دستگاه ابوعطا بوده است.

در میان گیلک‌ها گوشه‌هایی که می‌خواندند در گوشه چهارگاه بوده است که دستگاه شاد و پرغرور ایرانی است‌ که بیانگر نشاط و شادمانی آن دوران هم است.

‌اما به ‌دلیل شرایط سخت زندگی، جنگ و حوادث حزن‌‌انگیز، به سمت دشتی هم گرایش پیدا کرده است.

یعنی به ‌جای آن ریتم تند و نشاط‌آور، حزن‌انگیز شده است. به‌خاطر مشکلات اجتماعی کم‌کم به آواز جلگه‌ای و دشت‌خوانی و به‌اصطلاح دشتی ‌رسیده و خواندن آن موجب دلگیری می‌شد. یعنی صدای آن حزن انگیز بود.

صفر رمضانی، مدرس موسیقی و محقق فرهنگ عامه که در مورد نوروزی‌خوان‌ها هم تحقیق کرده به ریشه‌ی تاریخی نوروزی خوانی می‌پردازد:

آن شیوه‌ی قبلی و کهن نوروزی‌خوانی‌ها شاید حتا برمی‌گردد به قبل از زرتشتی که در اعیاد باستانی ما بود، متعلق به دوره‌ی میترا یعنی دوران بسیار قدیم.

اما به اعتقاد او در صد سال اخیر روحانیون هم نقش ویژه‌ای در نوروزی خوانی داشته‌اند:

شیوه‌هایی از این دست که در بستر اجتماع وجود داشت، خیلی زیاد است. اما آن‌ها که نمود بیشتری داشته و توانسته جا خوش کند و هنوز که هنوز است ماندگار باشد، دو شیوه‌ی کاملاً متفاوت است که یکی از آن‌ها برمی‌گردد به صد سال اخیر که تحت تاثیر و به روایت نوروزی‌خوان‌ها یا ملاهایی بوده که از طالقان برای تدریس قرآن به گیلان می‌آمدند و مکتب‌خانه داشتند.

این‌ها با زبان فارسی بود و ملودی هم که برای این‌ها انتخاب می‌کردند ملودی‌هایی بود که معمولاً در گیلان رایج نبوده و استفاده نمی‌شده است.

شعرهایی را مدح و منزلت ائمه و در رثای بهار به انضمام این‌که وقتی ایام نوروز متقارن مي‌شد با ایام محرم یا صفر یا ایام عزا که در آن موقع اکثراً ترجیح می‌دهند شعرهایی را از ائمه بخوانند. معمولاً در این نوروزی خوانی‌ها خواندن برای دوازده امام خیلی مرسوم است. مثلاً می‌خوانند:

اول خوانم امام اولین را
حاجی زینال حاجی زینال
امام جعفر سوار روی دول دول

‌اعتقاد مردم گیلان این است و شاید در جای دیگر هم باشد، مردم معتقدند که شب معراج پیامبر، حضرت علی هم با مرکب خودش که «دول دو‌ل» نام داشت، به معراج رفت و با پیامبر اکرم در آن‌جا بود.این‌ها در اعتقادات مردم گیلان است.

‌یا مثلاً می‌رفتند درِ خانه مردم و می‌خوانند که:

نوروز مبارک باد
سال نو مبارک
صاب‌خانه بیا بیرون
تی سکه مرا گیره
ایتا پایه زنم میره
اونو گناه م‌را گیره
نوروز مبارک باد
سال نو مبارک

گاهی وقت‌ها هم اگر صاحب‌خانه به نوروزی خوان‌ها پول نمی‌داد، او را به هجو می‌گرفتند و مسخره‌اش می‌کردند.


احمد اخباری و حسین سیناییان، دو نوروزی‌خوان

و در پایان احمد اخباری و حسین سیناییان دو نوروزی‌خوان خوش‌ذوق، اجرای نوروزی‌خوانی‌شان را به شنوندگان زمانه تقدیم می‌کنند:

بهار اومد جهان خرم از آن شد
زعشق غنچه بلبل نغمه‌خوان شد
زبلبل درس عشق دلبر آموز
به دل نور محبت را برافروز
مشو از عشق حق غافل شب و روز
که این دنیا به کام عاشقان شد
بهار آمد جهان خرم از آن شد
زعشق غنچه بلبل نغمه‌خوان شد
جهان میدانگه مردان عشق است
حیاتت فرصت پیمان عشق است
معین ملک دل سلطان عشق است
که این دنیا به کام عاشقان شد
خداوندا دل دردآشنا ده
به نور حق دل ما را صفا ده
هر آن نعمت که خودخواهی به ما ده
که این دنیا به کام عاشقان شد
‌بهار اومد خدا صبرم سر اومه
خوشی رنگی وینی بهار دراومه
بهار اومد بهار اومد خوش اومه
همه جا دشت و کوه سبزه پرمه
کوه و کفش همه الاله زاره
هرکس شاده دیله ایرا بهاره
خدا زنده بدار اشته جوونی
الهی ته هزار عیدون ببینی
الهی که صاحب زنده بمونی
عروسی اشته جونی ببینی

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

شیمی دست درد نکونای!

-- محمد ، Mar 21, 2009 در ساعت 10:10 PM

valla shoma in hame raje be naghmeh haye noroozi sohbat kardid,amma lahzeye saal tahvil hamoon mosic e saal tahvil ro ham az shenavandeganetoon darigh kardid...man ta 2-3 deighe shak dashtam ke vaghean saal tahvil shode ya na!saale ayandeh man yek radio e dige ro baraye saal tahvil entekhab mikonam!

-- بدون نام ، Mar 23, 2009 در ساعت 10:10 PM

در کودکی از نوروزی خوانی گفته هایی شنیده ام شنیده هارادوست داشتم ببینم

-- عطر ، Apr 2, 2009 در ساعت 10:10 PM