رادیو زمانه > خارج از سیاست > رسانه > انقلاب ایران به روایت روزنامه گاردین | ||
انقلاب ایران به روایت روزنامه گاردینمجتبا پورمحسنmojtaba@radiozamaneh.comانقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ شمسی، یکی از مهمترین اتفاقات جهان در نیمهی دوم قرن بیستم بود. طبیعتاً این اتفاق بزرگ، ایران را به صفحه اول روزنامههای معتبر جهان برده بود. روزنامهی انگلیسی گاردین نیز در آن ایام گزارشهایی از انقلاب ایران منتشر کرد. نگاهی گذرا به آن گزارشها خالی از لطف نیست. این روزنامه انگلیسی، اخیراً چکیدهای از آن گزارشها را روی سایت خود گذاشته که در زیر میآید. بدیهی است که این متن فقط نقلِ گزارشهای گاردین است و انتشار آن به معنای صحت یا عدم صحتاش نیست.
بلندپروازی شاه برای تبدیل ایرانِ نفتخیز به پنجمین کشور قدرتمند جهان از میانه دههی ۱۹۷۰ به انحراف کشیده شد. اعتراضات مردمی که از سال ۱۹۷۷ آغاز شد، در اواخر ۱۹۷۶ به جنبشی عمومی تبدیل شد. آن روزها مارتین ترگود و لیز وولوکات، انقلاب ایران را برای روزنامهی گاردین مخابره میکردند. نوامبر ۱۹۷۸ در آستانه خروش موج مردمی، وولوکات مثل همیشه در تحلیلی هوشمندانه، گروهبندیهای عمیق در ایران را با احتمال ناآرامیهای در پیشرو توضیح میدهد. او از یکی از هواداران حکومت نقل میکند که: «شاه نمادی از هر مشکلی است که گریبانگیر ایران شده است. به همین دلیل است که مردم میخواهند او برود. اما حقیقت این است که بدون او، همه چیز بدتر خواهد شد.» ۹ ژانویه ۱۹۷۹
شاه ایران که پس از کودتای سال ۱۹۵۳ با حمایت انگلیس و آمریکا به تخت سلطنت بازگشت، در آستانهی خروج از کشور است. وولوکات تصویری از مردی خجالتی و بدبین را به یاد میآورد که با کشورش همچون یک قطار اسباببازی سوییسی برخورد میکرد. او مینویسد: «بیستر مواقع به نظر میرسید که شاه جوری با کشورش برخورد میکند که انگار کسی است که بالای چیزی شبیه میز ایستاده و دستور ساخت پل و یا سدسازی در اینجا را میدهد و یا در آنجا دو حزب سیاسی تاسیس میکند، یک گارد مسلح در اینجا ترتیب میدهد و با غرور، آخرین اضافههای تجهیزاتی را که تکه تکه از سوییس میآید، نمایش میدهد.» ۱۵ ژانویه ۱۹۷۹
وولوکات مینویسد: همهی چشمها به آیتالله روحالله خمینی دوخته شده که پس از ۱۴ سال تبعید در ترکیه، عراق و فرانسه در آستانه بازگشت به کشور است. او علیرغم حضور در تبعید، برپایی شورش و انقلاب را با نوارهای مخفی هدایت میکند. او حالا در مرکز اتفاقات است. ۱۶ژانویه ۱۹۷۹
وولوکات مینویسد شاه که سوار بر هواپیمایی به مصر میرود، دولتی را منصوب خواهد کرد که زمینهی بازگشتش را فراهم کند. ۱۷ ژانویه ۱۹۷۹ شاه رفته است و ارتشی که او پول هنگفتی صرف تجهیزش به سلاحهای مدرن آمریکایی کرد، او را تنها گذاشته است. سربازان که تمایلی به کشتار هموطنانشان ندارند، از دستور فرماندهان خود سرپیچی میکنند. حالا صحنه کشور، جنگ قدرت بین دولت موقت شاهپور بختیار و آیتالله خمینی است که از پاریس شورشها را کارگردانی میکند. ۲۲ ژانویه ۱۹۷۹
سیستم قضایی اسلامی راهاندازی و قوانین شریعت معرفی میشود. وولوکات در گزارشی دربارهی تلاشهای وکلای وحشتزده برای متشکل کردن خود، میگوید: «آیندهی قوانین حقوقی و حرفهای، همراه با حقوق زنان، آزادی مطبوعات و جداییطلبیهای محلی، احتمالاً یکی از عرصههای جدید نبرد در سیاست ایران است.» ۱ فوریه ۱۹۷۹
حالا همان لحظهای است که هواداران در انتظارش بودند: آیتالله خمینی پس از غیبتی ۱۴ ساله، سرانجام به خاک ایران باز میگردد. آیتالله خمینی در شرایطی که اصلاً در حال و هوای مصالحه نیست، تهدید میکند که دولت منصوب شاه را دستگیر میکند. او میگوید: «من توی دهن این دولت میزنم.» وولوکات تحلیلش از جناحهای مختلف در ایران، نه فقط در بین متجددین غربگرا بلکه در اردوگاه اسلامگرایان هم، اینگونه آغاز میکند: «جامعهی ایرانی در حال پیشروی به سمت یک فروپاشی فاجعهبار است که اگرچه قطعی نیست، ولی در حال حاضر از عالم کابوس، به عالم امکان آمده است.» ۳ فوریه ۱۹۷۹ ترگود میکوشد از سیاستهایی که آیتالله خمینی دنبال خواهد کرد، سردر بیاورد: «آیتالله خمینی خودش در نظر دارد که صرفاً یک رهبر مذهبی باشد. اما با محبوبیت بسیار بالایی که دارد بسیار دشوار است که ببینیم او چطور خواهد توانست به جایگاه منفعل قبلیاش برگردد.» ۵ فوریه ۱۹۷۹ آیتالله خمینی، مهدی بازرگان را که چهرهای معتدل است، به عنوان نخست وزیر منصوب کرد. حالا ایران عملاً و در وضعیتی غیرقابل دفاع، دو دولت دارد. ۱۲ فوریه ۱۹۷۹
وقتی اسلحهها آرام میگیرند، ترگود از خوشبینی غیرقابلباوری که یک شهر را در بر گرفته، خبر میدهد: «این انقلاب، انقلابی بود که همه را شگفتزده کرد، حتا خود ایرانیها را» اما پس از انقلاب، زمان حاکمیت قانون میرسد. آیتالله از اقتدار خود برای متقاعد کردن هزاران انقلابی که حاضر نیستند اسلحههایشان را زمین بگذارند، استفاده میکند. او تهدید کرد که «دست خائنین» را قطع خواهد کرد. ترگود گزارش میدهد که تخمین زده میشود در ۱۵ ماه آشوب که با پیروزی آیتالله خمینی به اوج رسید، هزار نفر کشته شدند. ۱ مارس ۱۹۷۹
آیتالله خمینی به شهر مقدس قم باز میگردد و به دانشجویان مذهبی میگوید که ایران باید جمهوری اسلامی و نه جمهوری دموکراتیک باشد. آیتالله میگوید: «این کلمهی دموکراتیک را استفاده نکنید. این شیوهی غربی است. ما به فرهنگ و تمدن غرب احترام میگذاریم، اما از آنها پیروی نمیکنیم.» ۷ مارس ۱۹۷۹ ملیگرایانی که مدعی هستند وارثان نخست وزیر سابق ایران، محمد مصدق هستند که با کودتای سال ۱۹۵۳ سرنگون شد؛ یک جبههی ملی دموکراتیک را برای مقابله با افزایش قدرت روحانیون تشکیل میدهند. ترگود مینویسد که این «اولین نشانهی واقعی از این مساله بود که بسیاری از ایرانیان حاضر نیستند از روند روبه افزایش قوانین اقتدارگرایانه مساجد حمایت کنند.» • منبع: گاردین |
نظرهای خوانندگان
خیلی خوب و جالب بود.
-- sepideh ، Feb 7, 2009 در ساعت 08:00 PMنگاه واقع گرایانه ی یک نشریهی خارجی به تحولات ایران آنهم در آستانهی انقلاب نشاندهندهی نکات ارزنده ای بود.
ممنون
"کاش آن موقع هم اینترنت بود تا مردم تمامی تحولات را مو به مو در جریان قرار می گرفتند و تحلیل می کردند
-- الی ، Feb 8, 2009 در ساعت 08:00 PMترجمه این آقای پور محسن خیلی ایراد دارد ضمن اینکه متن خوب ویرایش نشده است...
-- امیر ، Feb 8, 2009 در ساعت 08:00 PMباتشكراز آقاي پورمحسن.
-- علي كبيري ، Feb 9, 2009 در ساعت 08:00 PMپيام آور راستين رهنمودهاي آقاي خميني براي براه انداختن انقلاب اسلامي كه از زير درخت سيب نوفل لوشاتوي پاريس به مردم ايران صادرميشد، همانا راديو بي بي سي انگليس بود. بهمين سبب هم انگليسيها آقاي خميني را به طعنه ‹‹آيت الله بي بي سي›› مينامند. اگردستي برآتش بايگاني راديو بي بي سي گرفتيد، بد نيست تا آن گزارشها راهم ترجمه كنيد. آيا بازهم دائي جان ناپلئوني وار دست انگليسهارا دخيل درانقلاب اسلامي ايران مي بينم؟ الله اعلم!!
سلام خیلی خوب با اجازتون از متالبتون استفاده کردم و تو وبلاگم گذاشتم(البته با ذکر منبع مطلب) اگه راضی نیستید بگید حذف میکنم.
-- دانشجو ، Feb 17, 2009 در ساعت 08:00 PMwww.p1357.blogfa.com