رادیو زمانه > خارج از سیاست > سینما > «آقالو، قربانی سیاست نابخردانه ارشاد شد» | ||
«آقالو، قربانی سیاست نابخردانه ارشاد شد»مجتبا پورمحسنmojtaba@radiozamaneh.comاحمد آقالو، یکی از بهترین بازیگران تاتر ایران، شامگاه شنبه درگذشت. آقالو متولد سال ۱۳۲۸ در قزوین بود. او در طول ۴۰ سال حضوری پررنگ در تاتر، تلهتاتر و نمایش رادیویی داشت. او همچنین در ۱۱ فیلم سینمایی از جمله «مجنون»، «یک تکه نان»، «گاهی به آسمان نگاه کن» و پاداش و سریالهایی نظیر «سلطان و شبان» و «یک مشت پر عقاب» بازی کرده است. آقالو در نمایشهایی مثل «آئورا» به کارگردانی آتیلا پسیانی، «ازدواج میسیسیپی» به کارگردانی حمید سمندریان، «مجلس نامه»، «خروس»، «پل» و «مرغ دریایی» به کارگردانی محمد رحمانیان نیز ایفای نقش کرده است. قطبالدین صادقی، یکی از کارگردانان تاتر، در یک سال گذشته در مصاحبههای مختلف از بیتوجهی مسوولان به بیماری آقالو گلایه کرده بود. او در گفت و گو با زمانه در این مورد میگوید:
وزارت ارشاد چهرههای ملی ما از جمله آقالو را اخراج کرد. بیمه، حقوق و مزایای وی را قطع کردند. دوستان دیگری هم هستند مثل خانم تیموریان، آقای شهرستانی و آقای جهانزاده. نکتهی بدتر این است که چهار نفر از این هنرمندان بیماری خاص دارند و به بلای سرطان گرفتارند.
من کاری به این ندارم که اینها عمرشان را برای کشور گذاشتهاند و چهرهی ملی هستند، اما آیا یک وزارتخانه باید حقوق عادی و بیمهی درمانی این آدمها را قطع کند؟ متاسفانه یکی از قربانیان این سیاست نابخردانه و ضد هنری، روانشاد احمد آقالو بود که دق کرد. احمد از دوستان قدیمی من بود، از سال ۱۳۵۰ که بر نیمکت دانشگاه نشستیم. دوستی ما ۳۷ سال بدون ذرهای اختلال و غبار و کدورت ادامه داشت و من به روح پرفتوح ایشان درود میفرستم. در یک سال گذشته که وضع بیماری ایشان شدت پیدا کرده بود، آیا مسوولین هیچ کمکی به ایشان کردند؟ بارها نامهای از طرف خانهی تاتر نوشتیم. فقط آقالو نبود، چند نفر بودند که این بیماری خاص را داشتند، آقای مصطفی عبدالهی بود، آقای حسین محباهری، آقای آقالو، خانم دلدار گلچین، خانم دنیا سمیعزاده هم بودند که متاسفانه هیچ قدمی برای اینها برنداشتند. چند بار قول دادند که نامهها دست به دست شد و گفتند که این کار را میکنیم، آن کار را میکنیم که متاسفانه هیچ خبری نشد.
آقای آقالو از کی دیگر کار نمیکرد؟ متاسفانه در روزهای آخر واقعاً ناتوان بود و خیلی کم کار میکرد، گاهی میرفت نمایشنامهای رادیویی ضبط میکرد و گاهی هم صحنههایی از یک سریال. ولی کلاً دیگر توان کار کردن به آن شکل را نداشت. در همین حال باید هزینههای سنگین بیماری خود را هم میپرداخت. آقای صادقی، وضعیت مالی خوبی هم نداشت؟ نه، کجا خوب بود، کدام هنرمند وضع مالی خوبی دارد؟ ایشان از معدود بازیگران تاتر بود که علیرغم آنکه نقشهای منفی بازی میکرد محبوب هم بود. بله، ایشان بسیار انسان خوش قلب و مهربان و همچنین بازیگر خوبی هم بود. بازی وی چه ویژگی متمایزی داشت که او را از دیگران یکه میکرد؟ بازی او بسیار درونی و عمیق بود و احساسات واقعی و صداقت در کارهای او به چشم میخورد.
بهزاد فراهانی یکی از پیشکسوتان تاتر هم احمد آقالو را یکی از بهترین بازیگران تاتر ایران میداند. او دربارهی آقالو میگوید: مهمترین چیزی که در این بزرگمرد وجود داشت و باید همیشه ستایش کنیم اخلاق و منش بسیار بسیار غرور انگیزی بود که در وی وجود داشت. شناخت فوقالعادهای داشت و فضاشناس و فضاساز بود. همسر وی هم هنرمند بزرگی است، در مورد موسیقی فولکلور خیلی کار کرده است و بانوی محققی است. در مورد هماهنگی و کمپوزیسیون هم این بانو کارآمد است و کوشش شکوهمندی هم در حفظ احمد داشت. در هر حال رفتن احمد فاجعهی تاسفباری بود، چون با بیماری سختی که داشت خوب مبارزه کرد. از محبوبترین بَدمَنهای تاتر ایران هم بود، نه؟ من این تفکیک را قبول ندارم و اصلاً ما چنین چیزی را در تاتر نداریم. ما در تاتر بدمن یا آدم منفی نداریم. منظورتان آدم منفی است دیگر، آدم منفی محصول شرایطی است که در آن زندگی میکند و مهمتر از آن ژنی است که از پدر و مادر به او میرسد و این شوخی مال تاتر ملودرام و ناتورالیسم بود. چون کارکتری که ابعاد گوناگون نداشته باشد، اصلاً کارکتر نیست. الان نمیتوانید ابنملجم را از ابتدا بد بگیرید، چون کار ناموفقی خواهد بود. اگر آقالو به دنبال این نقشها میرفت، به دلیل ابعاد وسیعی بود که این شخصیتها داشتند و برای این به طرف آنها میرفت. احمد آقالو در مدتی که به بیماری سرطان مبتلا بود، مشکل مالی داشت و گویا مسوولین هم به او کمک نکردند. شما اطلاعی از این مورد دارید؟ نسبت به هر هنرمند بیماری در این کشور کم توجهی شده و میشود. هزار بار هم که بگویی بیفایده است. اگر چنانچه یک فوتبالیست در فلان نقطهی جهان یک گل بزند، مورد ستایش قرار میگیرد. اما یک هنرمند که این جا بیماری سرطان دارد و در حال مبارزه با بیماری خود است، هیچ کس به یاری او نمیشتابد. مطالب مرتبط: • احمد آقالو درگذشت • پرده آخر نمایش احمد آقالو افتاد |
نظرهای خوانندگان
آقالو شخصیت دوست داشتنیای داشت، نقشش در سلطان و شبان فراموش نشدنی است.متاسفانه منابع مالی کشور ما تماما به یک سمت و سوی خاص سرازیر شده است. فقط لبنان بیمه میشود، خمپاره های فلسطینیها تامین میگردد، مقتدی صدر از ما خشنود میشود، در آمریکای جنوبی مسجد و تکیه ساخته میشود، ...، ۱۷ شبکه ماهوارهای ... راه اندازی میشود، بقیه بمیرند، مرگ حق است، نگرانی ندارد؛ همین ...ها قول شفاعت میدهند.
-- بدون نام ، Nov 24, 2008 در ساعت 07:15 PMلامصب ها درمی برای فرهنگ و هنر کشور خرج نکردند. ....امثال آقالو پدران فرهنگ و هنر ملی ما بودند.
آقای پورمحسن لطفاً قبل از مصاحبه کمی به سوالها فکر کنید که انقدر سردستی و سطحی (و حتی توهین آمیز) نباشند.
-- یاسمن ، Nov 24, 2008 در ساعت 07:15 PM..............
پورمحسن: دوست عزیز، حتما به توصیه شما و دوستان دیگر گوش میدهم. اما من نفهمیدم کجای سوالم توهینآمیز بود؟
بسیار متاثر شدم نه تنها از خبر فوت هنرمند بزرگ بلکه از خواندن این گفتگو . اقای پور محسن کاش قبل از گفتگو سوال ها را به فردی حرفه ای تر نشان می دادید . علاوه بر این ، این همه مانور در مورد وضع مالی ایشان چه لزومی دارد . خوشبختانه ایشان این مصاحبه را نمی خواند .
-- ماندانا ، Nov 24, 2008 در ساعت 07:15 PMبا شاملو هم در تولید شازده کوچولو همکاری داشت. اگر اشتباه نکنم صدای روباه از آن اوست. یادش به خیر.
-- محمد ، Nov 24, 2008 در ساعت 07:15 PMمن خیلی از بازی و صدای احمد آقالو خوشم میامد... واقعا از مرگش متاسف شدم. کاش وقتی از همسر هنرمندش تعریف میکنید اسم او را هم بگویید. دوست دارم بدانم کیست.
-- زویا ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMkhoda rahmatesh kone.man kheili bazihasho doost dashtam
-- بدون نام ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMبازی اش را در نقش عاشق در «ازدواج آقای می سی سی پی» (در سال ۱۳۶۸ یا ۱۳۶۹) هیچ وقت فراموش نمی کنم. تکان دهنده بود. در پایان پرده ی دوم هنگامی که چراغ ها روشن می شد و تماشاگران می خواستند بروند بیرون، پرده را کنار میزد و با صدای گرمش مونولوگی را می خواند که همه را بر جا میخکوب می کرد. میان پرده ای در کار نبود. همه، بی آن که بدانند موضوع از چه قرار است، همان جا می ماندند تا بعد از سخن او پرده ی سوم آغاز شود. نفس همه را می گرفت با بازی قدرتمندش و با زیبایی صدا و بیانش.
من آن نمایش را شش بار دیدم. او را هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.
-- پیام ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMروحش شاد !
-- صلح کل ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMیکی از دلایل بی توجهی و اخراج شادروان آقا لو این بود که ایشان از دراویش گنابادی بودند.
به امید آزادی هنر مندان
درود و سلام بر همهی هنرمندانی که برای مردم و کشورشان کوشیدندو مهر ندیدند. روان همهی آنها شاد باد. سالی پر از مرگ و جدایی! شرح حال واقعی هنرمندان ما اینگونه است که مینویسند،
-- ندا ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMمن نمی دانم بازتاب دادن وضع مالی یک هنرمند چه توهینی وچه سرافکندگی برای او یا خانواده اش به همراه دارد .این برای یک هنرمند صادق ومردمی افتخار است 0اگر در قید حیات بود مطمئنا از این که تریبونی چنین مسائلی را مطرح می کند خوشنود بود .
-- kaveh ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMنسلی یک به یک داره ته می کشه، نسلی داره تموم می شه... صد حیف!
-- ندا ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMیادش همیشه خوش.
آيا ما جز گذاشتن كامنت بعد از مرگ آنها كاري براي آنها مي كنيم؟ آيا وقتي مي دانيم فلان هنرپيشه فلان مرض را دارد، چهار تا عطار حاذق و پزشك متخصص راه مي افتند بروند درب منزلش و تا بهبودي پيدا نكرده رهايش نكنند؟
-- J.O. ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMما آقالو را به خاطر اين دوست داشتيم كه با صدايش و بازيش در ساعاتي از شبانه روز در ما احساس خوبي بوجود ما آورد. ولي آيا ما براي او چكار كرديم؟منظورم از ما همه مردم است. واقعا چكار كرديم..به هر حال.امروزه وقتي كسي زودتر از موعد مي ميرد سنگ كه از آسمان نباريده! مريضي داشته كه مدتها ما مي دانستيم! واقعا ما ايراني ها داريم تبديل مي شويم به يكي از سنگدل ترين قومها..تازه از مرگ هنرپيشه محبوبمان چرا ناراحت مي شويم؟ چون ديگر آن چيز خوب را نداريم! نه بخاطر خود درون آن شخص و اينكه در تنهايي هايش چه زجري كشيده است..حالا من باب تعارف اين جمله هم مد شده كه دوستان نزديك هنرمند فقيد مي گويند:"وضع مال خوبي نداشت"! سئوال من اين است: اگر وضع مال خوبي نداشت، آيا دوستان واقعا خوبي داشت كه امروز لااقل نداري وي در روزنامه ها درج نمي شد. اينها همه اش تعارف شابدالعظيمي است...همه به فكر خودشون هستند.
من ايراني از اينكه روباه شازده كوچولو ي شاملو در تنهايي رنج بيماري مهلك را بردوش كشيده شرمسارم من ايراني پس از اين هرگاه صداي او بشنوم ؛ هرگاه تصوير او را ببينم و هرگاه ... شرمسار خواهم بود من در پيشگاه همه هنرمندان راستين سرزمينم كه تنها مانده و تنها دق كرده اند شرم را زندگي خواهم كرد .
-- شرمسار ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMمن ايراني از اينكه هنرمند سرزمينم در تنهايي رنج بيماري مهلك را بردوش كشيده شرمسا رم من پس از اين هرگاه نام او را بشنوم هرگاه صداي فوق العاده اش را گوش دهم هرگاه بازي پرقدرتش را ببينم شرم اين لحظه را دوباره زندگي خواهم كرد ...
-- شاهونه ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMایشون افتخار خدمت به دراویش گنابادی رو هم داشتند . روحشون شاد.
-- safa ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMگاهي به آسمان نگاه كن
-- آرش ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMهنرمندان براي خلق لحظاتي خوش، براي زنده كردن بعضي احساسات در ما و .. تلاش مي كنند. از خود و زندگي خود و از معيشت و سلامتي خود، از لذتهايي كه مي بايست داشته باشند و .. صرفنظر مي كنند تا همه اينها را به ما هديه كنند.
-- J.O. ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMما براي انها چه مي كنيم؟! جز گذاشتن كامنت بعد از مرگ آنها.؟
آيا بايد منتظر باشيم تا يك منبع دولتي بيايد و انها را حمايت كند؟ آيا من نانوا نمي توانم هر روز يك نان سنگك مخصوص به درب خانه وي ببرم؟ و اداي وظيفه كنم؟ آيا من پزشك نبايد بروم و بيماري وي را پيگيري كنم؟
آيا غير از اين است كه ما انها را دوست داريم، چون به ما خدمت مي كنند. نه بخاطر آنكه درون آنها زندگي مي كند.
لطفا اين را منعكس كنيدتا ما بيدار شويم از آنچه داريم از دست مي دهيم.
تنها صدا ونقش جدی که در تلویزیون در یاد من نقش بسته صدای بیادماندنی مرحوم آقالو می باشد.....یادش گرامی باد.
-- فانی ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMشايد بايد سپاسگذار پروردگار بود كه اجل را به ملاقات ايشان فرستاد تا شايد فرصتي شود براي تجليل از اين هنرمند. در زمان حيات همه هيچ و همه هيچ.
-- ايدا ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMآیا این عکس برادر احمد آقالوست؟ محمد آقالو؟ واقعاَ مرسیی
-- بدون نام ، Nov 25, 2008 در ساعت 07:15 PMمتنت مشکل ویرایشی دارد. سوالاتت هم سطحیست. شهید کردی موضوع را.
-- حمید ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMگفتار و بازی او عمیق و بسیار پرنگ در خاطرم مانده ، از مرگش خیلي ناراحت و متاثر شدم .آقالو را همیشه دوست داشتم و همیشه در خاطرم انسان بزرگی بود.روحش شاد و يادش گرامی باد.
-- الی ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMبا سلام خدمت دوستان فرهنگ دوست . شادروان آقالو از چهره های بسیار خوب تاتر و از بازیگران خیلی خوبی بود که در همین رابطه جا دارد به خانواده محترم آنمرحوم و جامعه محترم فرهنگی ایران تسلیت گفت . اما نکته ای که نباید آنرا فراموش کرد اینست که ما مردم فقط وقتی قدر و منزلت آنان را می فهمیم که متآسفانه دیگر در میان ما نیستند ( افسوس ) دیدم بعضی از دوستان از آقای پور محسن گلایه کرده بودند در مورد ... می خواستم بگویم اگر آفای پور محسن در مصاحبه با عزیزان به این مسئله پرداخته بودند صرفآ به خاطر ا گاهی دادن بقیه به این مسئله بوده است و نه چیز دیگر ( وضعیت مالی ) که این هم حقیقت دارد و هم اکنون بسیاری از هنر مندان عزیز کشورمان با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنند ولی کو گوش شنوا . واقعآ تا کی باید شاهد این گونه بی مهریها نسبت به این عزیزان باشیم ولی از همین جا به تمامی ان عزیزان که عرصه هنر و فرهنگ این مملکت را با هنرشان قناعت می بخشند و عاشقانه به این حرفه مشغولند می گوئیم که ما هرگز شما را فراموش نکرده ایم و از صمیم قلب شما را دوست داریم و به شما عشق می ورزیم . روح احمد عزیز شاد و قرین رحمت بیکران خداوند باد.
-- بهنام ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMبه قول دوستمان این که این هنرمندان وضعیت مالی خوبی نداشتن افتخاره. این که با وجود تمام این سختی ها دست نکشیدن از هنرمندیشون به سودای نان.
-- amin ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMبدبختانه انگار نظام ارزشی ما واژگون شده!! چه غمانگیز...
چرا نباید از وضع مادی هنرمندان نباید بنویسند تا
-- بی نام . نشات ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMهمه بدانند که ...با پولهای مملکت چه میکنند!
مگر قرار است ارشاد کار مثبت در جهت پیشرفت فرهنگ و هنر ایران انجام دهد؟
-- آذرخش بیاری ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMهرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما .
ازطرف فقرای نعمت الهی گنابادی
-- فضل الله ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMاحمد جان تو گوئی یار باد صبا بودی و هم عنان با صبا با شتاب هر چه تمامتر سفر کردی تا یاران دیرین خود را تنها بگذاری همراه سفرت مرثیه ای باد که اشکها از دیدگان فرو ریزد و یکسره سطور و ابیات هر مرثیه را فرو شوید. ( روحت شاد و یادت ماندگار باد. )
-- بهنام ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMاعمال فشار مالی و بی خبر نگهداشتن مردم از هنر مندان بخشی از سیستم فرهنگ ستیز است و این هم تازگی ندارد. اقدامهای فردی هم اثرات محدودی دارد. با نان دادن و .... مشکلات هنر مندان بعنوان بخشی از فرهیختگان جامعه حل نمی شود. مگر وضع معلمان جز این است؟ به هرحال ننگ است که عارف ها و قمرها و آقالو ها و محصص ها و گلشیری ها و خاطره پروانه ها و .... در تنهایی و تنگدستی بزیند و بمیرند.
-- بدون نام ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMاين سيستم فرهنگ ستيز، قبول. اثرات محدود اقدامهاي فردي هم قبول.
-- J.O. ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMبالاخره، آقاي بدون نام. شما چه راه حلي پيشنهاد مي كنيد؟!
آيا بايد هيچ كاري نكرد؟!
مرحوم آقالو در شازده کوچولوی شاملو خودپسند را میخواند و نه روباه.
-- ata ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMدر پاسخ به دوست عزیز
-- بدون نام ، Nov 26, 2008 در ساعت 07:15 PMهمیشه باید کاری کرد هر چند ناچیز ولی از هر کاری و ساختاری باید به اندازه توانش توقع داشت.
من ز جان جان شکایت میکنم؟ من نی ام شاکی حکایت میکنم
بنده صلاحیت ارایه راه حل ندارم.
بدون نام
افسوس كه از عمر جهان هر نفسي رفت
-- armaiti ، Nov 27, 2008 در ساعت 07:15 PMديديم كزين جمع پراكنده كسي رفت...
روانش شاد...
امیدوارم روحش شاد باشه. برای خانواده محترم ایشان آرزوی صبر دارم.
-- محمدی ، Nov 27, 2008 در ساعت 07:15 PM