رادیو زمانه > خارج از سیاست > ادبیات > «حیدری از بنیانگذاران نشر نوین در ایران بود» | ||
«حیدری از بنیانگذاران نشر نوین در ایران بود»مجتبا پورمحسناز «اينجا» بشنويد باخبر شدیم که جامعه فرهنگ و ادب ایران، در غم از دست دادن یکی از شناخته شدهترین ناشرین ایرانی به سوگ نشسته است. علیرضا حیدری، مدیر انتشارات خوارزمی، پس از حدود ۵۰ سال فعالیت مطبوعاتی و نشر، پنجشنبه هفته گذشته بر اثر سکته در گذشت. برای آگاهی از اهمیت کار حیدری در انتشارات خوارزمی، با علی دهباشی، مدیر مسئول و سردبیر فصلنامه بخارا گفتوگو کردیم. او علیرضا حیدری را به عنوان مدرنترین ناشران ایرانی معرفی میکند. گفتوگوی رادیو زمانه را با علی دهباشی بخوانید.
آقای دهباشی، آقای علیرضا حیدری را از کی و کجا میشناختید؟ ایشان از سنین جوانی و نوجوانی وارد کار مطبوعاتی شدند و مدتی در مجله سخن کار میکردند؛ مدتی هم سردبیر مجله کاوش بودند و مدتی هم پس از آغاز نیمه دهه چهل، انتشارات خوارزمی تأسیس شد که ایشان از آغاز، مدیرعامل بود و مسئولیت انتشارات را بر عهده داشت. انتشارات خوارزمی چه ویژگی برجستهای داشت که مدیریت آقای حیدری را برجستهتر میکند؟ آن چیزی که انتشارات خوارزمی را واجد اهمیت میکرد، این بود که در تاریخ نشر ایران، از اولین ناشرینی بود که به مسألهی ویرایش، نکتهپردازی و به چاپ و یونیفورم توجه خاصی داشت. شما اگر دقت کنید، ناشرانی که در آن زمان به این امور میپرداختند، انتشارات امیرکبیر و خوارزمی بودند. بعدها در دهه پنجاه به بعد بود که این مسایل در نشر ایران به جد گرفته شد. همیشه این ویژگی مهم در انتشارات خوارزمی به کار گرفته میشده؟ این وسواس و دقت و مثلاً نمایهسازی امری بود که انتشارات خوارزمی در بیشتر کتابهایش رعایت میکرد. ویژگی دیگر انتشارات خوارزمی ومدیرش آقای علیرضا حیدری، این بود که نسبت به جلب مهمترین نویسندگان و مترجمان ایران سعی وافری داشت و میتوان گفت که تنها ناشری بود که اکثر قریب به اتفاق نخبهترین نویسندگان و مترجمان ایران جزو همکارانش بودند. شما با یک نگاه کلی به اسامی شخصیتهایی که با ایشان از آن آغاز، کار میکردند به اسم این افراد میرسید: نجف دریابندری، کریم امامی، عزتالله فولادوند، محمدعلی موحد، مرحوم منوچهر بزرگی و دیگر نویسندگان و مترجمین همچون ابراهیم یونسی، سیمین دانشور، سروش حبیبی، محمد قاضی و دیگران. اینها چه در آن موقع و چه اکنون، نخبگان اهل قلم ما بودند که همهی اینها در انتشارات خوارزمی جمع شده بودند و کمتر ناشری را سراغ داریم که موفق شده باشد اعتماد و همکاری بهترین نویسندگان و مترجمین زبان فارسی را جلب کند و از این جهت آقای حیدری نمونه بود. دوم، نوآوریهای انتشارات خوارزمی بود؛ چه در صورت، چه در معنا. لطفاً به چند تا از این نوآوریها اشاره کنید. شما نگاه کنید یک یونیفورم، یک طرح متحدالشکل از قالی ایرانی گرفته شده بود و استاد جوادیپور از آن یک اجرای گرافیکی کرده بود و در جلد تمام کتابهای انتشارات خوارزمی این طرح را مشاهده میکردید و بنا بر موضوع، رنگ این یونیفرمها عوض میشد. این یک نوآوری در ظاهر کار بود. دوم در مجموعهسازی. یعنی این که، مجموعه متفکران و پیشروان فلسفه که حدود ۱۲ کتاب در آمد و از کتابهایی دربارهی سارتر و پوپر و دیگر متفکرین بزرگ در زمینه مسایل اجتماعی و کتابهای جدید سیاسی که منتشر میشد مثل تاریخ آمریکای لاتین، جنگهای داخلی اسپانیا که مرحوم دکتر مهری سمسار ترجمه کرد. انتشارات خوارزمی در این زمینهها، نوآوریهای خاص خودش را داشت و بسیار مدرن عمل میکرد. در عرصهی تصحیح متون، شما ملاحظه کنید از اخلاق ناصری که کار مرحوم علوی وخود آقای حیدری بود بگیرید تا مقالات شمس تبریزی و تصحیح گلستان و بوستان از مرحوم دکتر یوسفی؛ و کارهای دیگری که در این زمینه انتشارات خوارزمی منتشر کرد، بسیار است. در عرصهی ادبیات داستانی، کمتر کار کرد؛ ولی خب یکی از مهمترین رمانهای فارسی را انتشارات خوارزمی منتشر کرد که صدها هزار نسخه تا به حال چاپ شده و به چاپ بیست و چندم رسیده؛ ناشر اول و آخرش انتشارات خوارزمی بود. در عرصهی ترجمهی رمان، شما ملاحظه کنید کارهای کازانتراکیس را آقای محمد قاضی ترجمه کردند و تروتومبو و کارهای دیگر آستوریاس را خانم زهرا خانلری ترجمه میکردند. چاپ دیوان حافظ تصحیح دکتر خانلری و صدها کتاب دیگر که همه در نوع خودشان نمونه بود. واقعاً میتوان گفت یک ناشر نمونه بود. این روند ادامه داشت تا ابتدای انقلاب. از ابتدای انقلاب، خوارزمی یک فترتی داشت که این دورهی فترت با ریزشی مواجه بود . در همین دوره مترجمین و نویسندگان خوارزمی (که بالاخره باید کتابشان چاپ میشد) رفتند و با ناشرین دیگر همکاری کردند. خوارزمی یک دورهی اوج دیگری داشت و اخیراْ هم آقای حیدری شروع کرده بود با تجدید چاپِ ترجمهای از دکتر فولادوند و دو کتاب «گیتا» و «مقالات شمس» از دکتر محمدعلی موحد، دورهی جدیدی از کارهایش را شروع کرده بود و هم خوشحال بودند که انتشارات خوارزمی، در افق روشنی به سر میبرد و به زودی کتابهای بسیار نایابی که داشت، تجدید چاپ میشوند. در عرصهی تاریخ معاصر هم کارهای دکتر آدمیت نظیر «امیرکبیر و ایران»، «اندیشه ترقی» و چند کتاب دیگر؛ اینها همه آثاری بود که انتشارات خوارزمی منتشر کرد.
پس میتوانیم آقای حیدری را از اولین ناشران جدی ایران محسوب کنیم. درست است؟ او از اولین ناشرانی بوده که خودش را با مقتضیات مدرن و امروزی نشر، که در جهانمان شناختهایم، تطبیق داده بود. پرداختن به این زمینهها، واجد استانداردهای بینالمللی است که آقای حیدری در دوران مدیریتش (یعنی تا پایان عمر) رعایت میکرد و بابت این هم وسواس بسیار به خرج میداد و هزینهی سنگینی را متحمل میشد. ویرایش کتابهای او برایش فرقی نمیکرد. مهمترین مترجمها هم اگر کارهایشان را میدادند، مقابله میکرد. این وسواس هزینهای برای ناشر در بر دارد که خب ناشران دیگر کمتر به این مهم میپرداختند. البته باید گفت در سالهای اخیر، بسیاری از ناشران گروه ادیتورهای و ویراستارهایشان فعال شدند و کار میکنند. ایشان همان طور که عرض کردم، مدتی در مجلهی سخن بودند و بعد هم مجلهی کاوش و دوران خوارزمی در سالهای آغازینش، ایشان ریاست انتشارات دانشگاه صنعتی آریامهر (دانشگاه صنعتی شریف فعلی) را به عهده داشت که چند سالی هم آنجا مدیر انتشارات بود که که در آنجا بانی چاپ کتابهای بسیار ارزشمندی از جمله کانت با ترجمهی بزرگمهر، همین مقالات شمس و بسیاری از کتابهای دیگر بود. پس جامعه ناشرین ایران، یکی از بهترین اعضایش را از دست داد؟ بدون تردید، علیرضا حیدری از بنیانگذاران نشر مدرن و نوین ایران به حساب میآید و سرآمد همهی ناشرینی است که در عصر جدید، مختصات نشر را در حد استاندارد بینالمللی رعایت میکرد. مثل این که تنها مصاحبهای را که با او انجام شده، شما انجام دادهید. مصاحبهای که با ایشان انجام شده (تا آن جایی که من یادم است و هیچ وقت ندیدم در این چهل سال اخیر، ایشان درجایی گفتوگو کنند) را من انجام دادم. من در خدمت ویراستار نامورمان جناب آقای عبدالحسین آذرنگ به خدمت ایشان رفتیم که به مصاحبه تن نمیداد. ولی بالاخره رضایت داد این گفتوگو را در جلد اول، گفتوگو با ناشران در عرصهی نشر و فرهنگ منتشر کردیم که البته سهم عمدهای از این گفتوگو را آقای آذرنگ داشتند که با دقت و تیزبینی، سؤالات بسیار مطرح میکردند و آقای حیدری پاسخ میدادند. الان بعد از مرگ آقای حیدری بر سر انتشارات خوارزمی چه میآید؟ آیا ایشان فقط مدیر مؤسسه بودند یا صاحبش هم بودند؟ نه، ایشان یکی از سهامداران بودند و مدیر. آنجا یک شرکتی است که سهامدارانی دارد. ولی امیدواریم که در حال حاضر کسی که جانشین ایشان میشود، بتواند کار ایشان را ادامه بدهد؛ هر چند بسیار دشوار است. چون من آن دقت و وسواس آقای حیدری را کمتر در کسی دیدم. |