رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > آمنه منتظر قصاص متهم است | ||
آمنه منتظر قصاص متهم استآمنه بهرامی، دختری که در ایران چشمهایش را در یک حادثه اسیدپاشی از دست داده، این روزها در بارسلون منتظر اجرای حکمِ مردی به نام مجید است که به صورتش اسید پاشیده است. سال گذشته میلادی، دادگاهی در ایران، مجید را به قصاص متهم کرد. بر اساس این حکم، مجید هم باید با اسید سولفوریک کور شود. آمنه، در حالیکه عکسهایی از خودش را در زمانی که کور نشده بود در دست گرفته، میگوید که این روزها منتظر نامهای از ایران است تا برای اجرای حکم، برگردد. دیدن چهرهی امروز آمنه، واقعاً تاثربرانگیز است. شاید هرچقدر هم که سعی کنیم، نتوانیم رنجی را که او پس از این حادثه تحمل کرده، درک کنیم؛ اما آیا گرفتن چشمانِ مجید، چشمانِ آمنه ا برمیگرداند؟ حتماً او در موقعیتی که قرار گرفته، به پاسخ این سوال خیلی فکر کرده است. |
نظرهای خوانندگان
برنمی گرداند! اما شاید از بوجود امدن امنه و امنه های دیگر جلوگیری کند...اسید پاشی مثل بیشتر قتل ها حاصل یک واکنش آنی نیست بلکه محصول نقشه کشیدن از قبل و اجرا طی یک فرایند مدت دار است پس اینگونه قصاص ها می تواند تا مدتی از حوادث مشابه پیشگیری کند.
-- پیروز ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMوضعیت بسیار مشکلی است و پاسخ به وجاهت یا عدم وجاهت قصاص را به چالش می کشد. از طرفی قصاص مجرم البته چشمان آمنه را بازنمی گرداند، و البته تصور انسان دیگری در این شرایط و با این مجازات امری رقت برانگیز است. ولی از طرف دیگر می توان گفت که موضوع بازگشت یا عدم بازگشت چشمان آمنه نیست، بلکه موضوع شخصی است که به خود اجازه داده فردی را محکوم به یک زندگی وحشتناک و شکنجه ی ابدی کند، چیزی که حتی از مرگ بدتر است، و از طرف دیگر اسیدپاشی حرکتی بسیار خشونت بار است که کراراً شاهد آن در جامعه بوده ایم. اگر مجرمین احتمالی حین ارتکاب این جرم خود را در زمانی تصور کنند که قانون در حال انجام عمل مشابهی با ایشان است آیا در تصمیم گیری شان برای انجام این کار تأثیر نخواهد داشت. به عبارت دیگر ترس از اعمال خشونت مشابه، نمی تواند از اقدامات این چنین خشونت بار جانیان بکاهد؟ تا نظر دیگران چه باشد.
-- مهدی ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMدشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد، مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟
-- Arash ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PM....
salam
-- mahan ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMbarat arezoye salamti mikonam
شاید برنگرداند اما قصاص این مرد درس عبرتی خواهد بود برای مردانی که عشق به زن را درانجام این عمل جنایتکارانه می جویند. اسیدپاشی بازمانده ومیراث دورانی است که زن ارزشی پایین تر از مرد داشت و هربلایی را می شد به سر او آورد وازمجازات قانونی گریخت
-- بدون نام ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMبا درود بر شما
-- شیدوش ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMهمانطور که مستحضر هستید این اتفاق ناگور و وحشیانه معلول علل فراوانی است.من به عنوان یک انسان شدیداً با خشونت در هر شکلی مخالف هستم.اینکه چرا جامعه باید بصورتی عمل کند که یک جوان (مجید) به علت موفق نشدن به ازدواج(با آمنه)اقدام به چنین عمل وحشیانه ای نماید یک بحث جامعه شناختی است.قطعاً این اقدام علاوه بر اینکه اختلال روانی در وجود مجید را نمایان می سازد از آن مهمتر اختلالات مختلف جامعه بیمار ایران را نشان می دهد!من نمی خواهم از مجید سلب مسئولیت کنم اما معتقدم سهم جامعه و حکومت در این جنایت کمتر از مجید نیست.با تماماین احوال حکم وحشیانه قصاص را محکوم و مردود میدانم این عذر بدتر از گناه است که بخواهیم تحت لوای قانون؟!مجدداً همچین جنایتی را مرتکب شویم
واقعا دردناك هست، لحظه خودتان را جاي اين دوستمان بگذاريد، آيا حتي قبول ميكنيد در اين باره فكر كنيد؟!
-- افشين ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMخدا لعنتت کنه، وحشی!
-- محمدرضا ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMالبته قصد بی ادبی ندارم حرف دلمه!
قصاص قرار نیست چیزی را برگرداند
-- مصطفی ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMقصاص فقط و فقط مجازات است
جزائی که یک مرتکب به جنایت باید ببیند
بقول معروف بعضی از دوستان بین چاقوکش و جراح خلط کردند
هم چاقوکش شکم می درد هم جراح اما این کجا و آن کجا!
مطمئنا برنمیگرداند.هرچند که اگه این فاجعه برای خودم اتفاق افتاده بود شاید الان نظر دیگه ای داشتم ولی معتقدم که اجرای قصاص نه دردی از دردهای آمنه را دوا میکند ونه باعث پیشگیری از وقوع فجایع مشابه میشود.اصولا انسانها فراموشکارند .ممکن است که با اجرای حکم قصاص برای مدت کوتاهی از وقوع حوادث مشابه جلوگیری شود ولی در دراز مدت کم تاثیر و شاید هم بی تاثیر باشد.مطمئنا کسی که مرتکب چنین جنایتی میشود از نظر روانی دچار مشکلات فراوانی است چنین افرادی در هنگام انجام جنایت نه به گذشته فکر میکنند ونه به عواقب عملشان در آینده!
-- مهدی ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMواقعا متاسفم !
کاش میشد این اتفاق دیگه تکرار نشه !
اما روانشناسان و جامعه شناسان بهتر میدونن که توی مملکت ما پتانسیل این واکنش ها هست . . از علتش بگذریم که تکرار مکرراته !
اما آمنه جان با قصاص چیزی برای تو تغییر نمی کنه ! شاید موقتا دلت خنک شه اما
بعد از مدتی برات بی اهمیت میشه !
به نظرم با این کار فرصت پشیمونی و عذاب وجدان رو از اون میگیری !
مطمئن ام با گذشت از قصاص برای یک عمر تو عذاب و افسوس خواهد بود . . .
به هر حال هر کاری می تونه کار درست باشه !
{گل}
-- حامد پارسا ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMba salam-be nazare man,ameneh khanom gozasht mikonand,chon ke yek irani va yek ensan ,ba deli bozorg ast,oo faghat mikhahad kami an ahmagh ra zajr dahad,vali dar saniehaye akhar oo ra mibakhshad,en ra hes mikonam-dostan mara bebekhshand chon en nazare man ast,reza az danmark
-- reza ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMمسلما آمنه در وسعت فاجعه ای که به او رفته تعمق زیادی کرده. ولی طبعا بعنوان قربانی وکاملا شخصی! انتقام هرچند در کوتاه مدت « دلش را خنک » کند، نه درمان درد شخص اوست و نه درمان این بیماری های عمیق اجتماعی ما. برعکس بعید نیست که پس از انجام قصاص، او خود را در جایگاه « ضاربِ آگاه » محاکمه و رنج دیگری را هم به خود تحمیل کند. بدون شکافتن و تحلیل دقیق روانشناسانه بیماریهای جامعه، هیچ وسیله مطمئنی برای درمانِ « چهره کریه » مان وجود ندارد. نفرتِ کور و قصاص، بهیچ وجه! این خود، پرداختن به صورت و پوشاندن عمق است.
-- بدون نام ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMپروانه
خواستم خفه خون بگیرم و برای این صفحه پیغامی نگذارم اما شدت نظرات به آن میزان هست که ناچارم میکند تا چیزی گفته باشم تا شاید روی دیگر سکه هم دیده شود. دوستان مستحضرند که قانون مجازات اسلامی سالهات که در حال اجرا میباشد و نه تنها این جرم که باقی جرائم هم کاهش نداشته است. این گویای ناکارآمدی سیستم مجازات در ایران است تا بحال قصاص ها صورت گرفته اما همچنان جنایات زیادی به وقوع میپیوندنند. من منکر رنج آن خواهر آن هموطن آن انسان نیستم. اما به گمانم این بازی باید در جائی تمام شود این بازی چشم در مقابل چشم. خدواندا ما را در مسیر راستی رهنما باش.
-- الیاس ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMمسئله مهم ديگر در اينگونه تهديدها نبود امنيت و حمايت مراكز انتظامي است..مثلا شما الان برويد به كلانتري محل و بگوييد همسرم مرا تهديد به قتل كرده...هيچ كاري نمي كنند و بايد دست از پا درازتر به خانه برگردي! بايد آنقدر در سايه اين تهديدها به سر ببري تا بالاخره همسر رواني ات عقده دلش را خالي كند...كه به قول دوستي در نوشته هاي بالا، جاي بررسي جامعه شناسي دارد و بايد ببينيم كه اين عقده ها از كجا روي هم جمع مي شوند؟
-- J.O. ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMیک مجازات خیلی بهتر از کور کردن مجرم وجود دارد آن هم در دو مرحله : اولاً حبس ابد و دور نمودن چنین عنصر خطرناکی از جامعه و ثانیاً باز کردن چشم وجدان خاطی بر جنایتی که مرتکب شده. اسید سولفوریک به عنوان مجازات تنها دیدگان مجید را میسوزاند، وجدان بیدار شده جان و روانش را آنهم در طول سالهای متمادی.
-- Mehdi Riazi ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMباید دید راه دیگر چیست. مسلماً اسیدپاشی نباید بیمجازات بماند و آن مجازات باید سنگین باشد. راه درستتر این بود که مجرم به حبس طولانی (مانند ۲۰ سال) و بدون امکان عفو محکوم میشد. مشکل قانون مجازات اسلامی اینست که قربانی (یا خانوادهٔ قربانی) مجبور است بین قصاص مجرم و عفو او یکی را انتخاب کند. عفو آن مجرم پذیرفتنی نیست و اینکه قربانی مجبور است سراغ قصاص مجرم برود تقصیر قانون مجازات اسلامی است، نه تقصیر قربانی (یا خانوادهٔ قربانی).
-- Mardavij ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMچشم در برابر چشم راهی است به دنیای کوران. مهاتما گاندی
An eye for an eye will make the whole world blind. Mahatma Ghandi
-- محمد ا ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMولی قصاص کردن به همون اندازه وحشیانه است
-- ali ، Mar 7, 2009 در ساعت 06:28 PMسايت رسمي آمنه را به ديگران معرفي كنيد
http://helpamaneh.com
-- اشنا ، Mar 8, 2009 در ساعت 06:28 PMترهم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان در جامعه ای که زن تا این حد تحت تبعیض است اجرای این حکم میتوانداز قربانی شدن زنان بسیاری جلو گیری کند این فرد جانی اگر قربانی شود زنان بیگناه بسیاری نجات خواهند یافت آمنه نیز علی رغم میل درونیش با پا فشاری بر انجام این حکم خود را قربانی زندگی بسیاری زنان میکند امیدوارم هرچه زودتر دفع فاسد به افسد انجام گیرد
-- shahin ، Mar 13, 2009 در ساعت 06:28 PMاز صميم قلب براي امنه عزيز ارزوي سلامتي ميكنم .اون اقا مجيد كه فكر ميكنم اقاشو بايد بردارم چون زياديشه و ارزش شو نداره گور به گور شه الهي ديوونه رواني ..........
-- بدون نام ، Mar 23, 2009 در ساعت 06:28 PM