رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > شرنگ! | ||
شرنگ!به قدمت خود انسان است قصه آشنایی زنان و مردان زمین. از بند ناف بریدن تا گی گامالی. از بسته شدن عقد دختر عمو و پسر عمو در آسمان همیشه آبی این سرزمین تا ازدواجهایی به مصلحت و فصل و خون بس همه و همه ته رنگی از شادمانی و امید با خود داشته است. حکایت دخترکان شرمو و عاشقان سراز پا نشناس. پس لبخندی و رمیدنی به ناز که آغاز قصه همه دلدادگان این سرزمین عاشقان است. در سرزمین آب و آفتاب چشمهها قرار گاه همیشگی عشاق بوده است و نشانه خود دستمالی از سوی عاشق به نشانهای و سوغاتی! رقص دستمال به رمز همان دستمال نخستینی که عاشق بر معشوق فرستاده آیا نیست؟ آن همه مرارت و دل دل زدن. آن همه آمدنها رفتنها و نه شنیدنها و غصهها و غصهها و قصهها آخر با یک جمله کوتاه به آخر میرسد: قبول است! لبخندها به قهقههی شادی بدل میشود . جنب و جوشی در میگیرد. پیرها به یاد کرد شادیهای گذشتههای دیر و دور و جوانان به امید سالهای که خواهد آمد آستین ور می مالند . سرنا زن پیر نفسی چاق میکند و بانگ دهل از سر دیوارهای کاهگلی شره میکند . شرنگ عروسی بپاست! زندگی رنگ به خود میگیرد. فقر فراموش میشود؛ گیرم به چندی! میدانگاهی خاکی ده در عصر بلند آب پاشی میشود و جوانان میدان میگیرند بخشی و عاشیق بر قشمه و سورنای میدمند. دپ و دایره و دهل مردان را به میدان رقص میخواند. پای کوفتن و سر نشناختن. شرنگ عروسی بپاست! عباث! ************************************** تصاویر بیشتر از مراسم جشن عروسی طوایف کرمانج ساکن در دامنه شمالی کوه هزار مسجد در خراسان را در«گالری زمانه» ببینید. ************************************** پی نوشت:
|
نظرهای خوانندگان
aghay jafari khaeli ziba hastan. man to site shoma natonestam coment bezaram
-- farhad nasseri karimvand ، Jul 11, 2007 در ساعت 08:59 PMبسیار زیباست
-- حمید رضا دهقانی ، Jul 12, 2007 در ساعت 08:59 PMدلتان شاد
salam
-- susan ، Jul 14, 2007 در ساعت 08:59 PMtasavir v mataleb har 2 besyar ziba hastand tebghe mamool.
amma vaghtee adam ba tasavir negah mikone bardashte digaree ham mitoone dashte bashe .vojoode oonhame rang oonam ranghaye shad khod be khod hakee az shadee v soroor mitoone bashe .nemidoonam chera ma be shadeehaye sade v bee alayeshe oonha ghebte mikhorim v ehtemalan oonha be zargh o barghe zendegiye ma!!!
عباس جعفري عزيز خسته نباشي
دستت درد نكند . مثل هميشه تامل بر انگيز و دوست داشتني .
دست مريزاد
-- شاهرخ ، Jul 14, 2007 در ساعت 08:59 PMآقای جعفری عزیز فقط میتونم بگم:ممنونم.
-- صبا ، Jul 15, 2007 در ساعت 08:59 PMبیش از اینهمه رنگ، نگاهشان آدمو میبره تو فکر
-- سرگذشت ، Jul 18, 2007 در ساعت 08:59 PMsalam,
-- ihgi ، Jul 21, 2007 در ساعت 08:59 PMbiiiinahayat axaye zibaei boodan.
kheyli kheyli mamnoon.
عکس ها فوق العاده یونیک و مناسب برای روی جلد و پوستر !
-- جلال خلخالی ، Jul 21, 2007 در ساعت 08:59 PMآفرین به همت و پشتکار شما عباث ! آقا
در عجبم که چرا تا کنون مجموعه آثار کم نظیر شما چاپ نشده ؟؟!!
سلام
-- مهسا ، Jul 25, 2007 در ساعت 08:59 PMبسیار عالی
متنی فوق العاده همراه با عکس هایی زیبا.
این جماعت به فکر تجملات و چشم و هم چشمی و..... هزار تا مورد دیگه نیست. چیزایی که ما شهر نشینان را حسابی در گیر کرده و از اصل مطلب دور نگه داشته
قشنگ
-- سیاوش ، Jul 25, 2007 در ساعت 08:59 PMسلام عکس های زیبایی بود
-- سانتیاگو ، Aug 13, 2007 در ساعت 08:59 PMآقا ی حمید رضا دهقانی سایتتونو معرفی کردن
واقعا ممنون
شاد باشید
jaleb b0od mamnoon
-- panah ، Aug 25, 2007 در ساعت 08:59 PM