Baa sibil typical tar bood

محسن مخملبلف يعني «باغ بلور» و «دستفروش»!
يادم مي‌آيد كه از زبان «رضا براهني»(جلوي سينما شهر فرنگ) شنيدم كه رمان «باغ بلور» محسن مخملباف يك استثناست در عرصه‌ي ادبيات.
همان سال‌ها بود كه در مجله‌ي «دنياي سخن» و پس از نمايش عمومي «دستفروش»، «دكتر امير هوشنگ كاوسي» نوشت: «آفرين بر مخملباف».
اين عكس را در لابي هتل عباسي و در جريان اولين دوره فستيوال فيلم‌هاي كودكان و نوجوانان در اصفهان عكاسي كردم.
البته محسن آن روزها مشغول ساختن فيلم «شب‌هاي زاينده رود» بود و فيلمي در آن فستيوال نداشت .
http://i17.tinypic.com/52lbiu9.gif
اين اولين باري بود كه «مخملباف بدون ريش» را همه ‌ديدند.
نكته:مخملباف، در يكي از جلسات گپ خودماني و شبانه‌ي همان فستيوال كه در ترياي هتل عباسي برگزار مي‌شد، شركت كرد و در ميان بهت منتقدان سينمايي آن زمان (و در بخشي از بحث آن شب كه تا خود صبح به درازا كشيد)، شجاعانه گفت: «در هندوستان گاوها مقدس‌اند و در ايران، مقدس‌ها گاواند.»
حالا اين عكس با پاپيون «محسن مخملباف» را كه ديدم، ياد آن خاطرات نوستالژيك افتادم.
نمي‌دانم «افاغنه » و «تاجيك‌ها» براهني و كاوسي دارند يا نه ، ولي خوش ‌به‌حال آن 2 ملت كه «محسن مخملباف» دارند.
ح.ش

فاشیست سابق اکنون روی فرش قرمز در یک فراک. فاجعه است غربی ها مگر فیلم های قبلی این آقا را ندیده اند؟ غرب به کجا دارد می رود؟....برای دو قطره نفت....

خوشحال مي شم وقتي مردان ايراني به خصوص تاثير گذارها را با كراوات و پاپيون مي بينم . نه آن پارچه هاي راه راه كه يادآور بي فرهنگي و توحش است.

محسن مخملبلف يعني «باغ بلور» و «دستفروش»!
يادم مي‌آيد كه از زبان «رضا براهني»(جلوي سينما شهر فرنگ) شنيدم كه رمان «باغ بلور» محسن مخملباف يك استثناست در عرصه‌ي ادبيات.
همان سال‌ها بود كه در مجله‌ي «دنياي سخن» و پس از نمايش عمومي «دستفروش»، «دكتر امير هوشنگ كاوسي» نوشت: «آفرين بر مخملباف».
اين عكس را در لابي هتل عباسي و در جريان اولين دوره فستيوال فيلم‌هاي كودكان و نوجوانان در اصفهان عكاسي كردم.
البته محسن آن روزها مشغول ساختن فيلم «شب‌هاي زاينده رود» بود و فيلمي در آن فستيوال نداشت .
http://i17.tinypic.com/52lbiu9.gif
اين اولين باري بود كه «مخملباف بدون ريش» را همه ‌ديدند.
نكته:مخملباف، در يكي از جلسات گپ خودماني و شبانه‌ي همان فستيوال كه در ترياي هتل عباسي برگزار مي‌شد، شركت كرد و در ميان بهت منتقدان سينمايي آن زمان (و در بخشي از بحث آن شب كه تا خود صبح به درازا كشيد)، شجاعانه گفت: «در هندوستان گاوها مقدس‌اند و در ايران، مقدس‌ها گاواند.»
حالا اين عكس با پاپيون «محسن مخملباف» را كه ديدم، ياد آن خاطرات نوستالژيك افتادم.
نمي‌دانم «افاغنه » و «تاجيك‌ها» براهني و كاوسي دارند يا نه ، ولي خوش ‌به‌حال آن 2 ملت كه «محسن مخملباف» دارند.
ح.ش

cheghadr in dokhtaresh zeshte ! hamon behtar ke poshte dorbine !!!;)

khosham miad omad biroon wali namoond ke baj bedeh hata be gheymate sooghoot.damesh garm ta hamin ja ham esmesh mimooneh to oon cinema.mesle naderi.

پدرجان،
انسان يعنی حرکت و تغيير!
انسان يعنی آفرينش!
حق انسان بودن را از هيچکس دريغ نکنيد!

همیشه ازدیدن انسانهایی که پای حرفشان می ایستند احساس خوشی دارم چون به چاپلوسان حکومتی نشان میدهند که این مزدوران ایرانی نما هیچی جز یک پابوس بیگانگان نمی باشند

حاتمي كيا از هم دوره اي هاي آقا محسن بود. تو يه برنامه اي كه دعوتش كرده بودن و ازش خواستن با شنيدن چند تا اسم نظر و حسشو بگه ، بعد از شنيدن اسم محسن مخملباف كه يكي از اون اسما بود گفت، با خنده اي از سر شماتت و حسرت:" خدا عاقبت به خيرمون كنه ."

این سمیرا معلوم نیست تا کی می خواهدحجاب نیم بند اسلامی را به کول بکشد؟

واقعا براش متاسفم
ادمی را ادمیت لازم است

خيليا تكامل پيدا مي‌كنن. بعضيا آدم ميشن... بعضي آدما هم ..م ي م و ن.... خدا نصيب نكنه!!
آخه اينا به چيشون مي‌نازن؟؟ به اون نيمچه مو و و اون پاپيون ناشيانه؟؟ خدا!!!

vaghean baraye gharbiha moteasefam ke be khatere 2ghatreh nafte arzantar,adamkosh haye sabegh va masalan democrathaye emrooz ra anham ba lachake arabi tahvil migirand.sezaye hame inha marg ast.

bebakhshid, man aslan mokhalefe taghyir e adamha nistam, esme hejabe nimcheye samira ro ham ke khodesh be andazeye kafi gooyaye jomleye "majburam" hast ro nemizaram lachake arabi, va kollan ba inke filme sokut e makhmalbaf ro binahayat dust daram, amma lahzeye avval ke in aks ro didam, nakhodagah yek 15 saniei tamam band va chand daghighei nim band khandidam, nemidunam, chera, vaghean ghasdam tohin nist, amma ....,

بعد از هاشمی 2006 مدل 2007 مخملباف هم رسید!

یک حزب الهی وقتی بره مطالعه کنه و بعدش فکر کنه و حماقتشو کنار بذاره .... میشه این دو تا دسته گل .... مخصوصا اگه بچه هاشو از مدارس ایران بیرون بکشه و خودش تو خونه بهشون درس بده.....زنده باد مخملبافان

فيلم سكس و فلسفه ايشان را ديدم به شدت ياد آخرين تانگو در پاريس افتادم ، البته يك تانگوي يك به چهار با ديدن عكس ديدم يه جوراي همه جاي آقاي مخملباف از درون و بيرون در حال تغيير است. خوش به حالش (همه جورشو ديده)