رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > بادی و خاکی! | ||
بادی و خاکی!بوی کوچ، بوی سفر، بوی راه! سودا مگر چیست؟ از پشت درههای دور اندیكا بی بی سالخورده بر سر دیواره خانهای توسری خورده و خرد، دستها سایبان كرده و دور دستهای شمال را مینگرد. چشمان خسته و دیر زیستش اكنون جان یافته و چونان عقابی سالخورده كوهها را میكاود. او كه به گاه رشتن و بافتن چشمش به رنگها راه نمیبرد چه مشتاق اكنون برف را بر سرههای دور دست زردكوه میبیند. پس كمر راست میكند و با صدایی كه ازسالخوردگیهای دیر زیستانهاش بعید است فریاد میكند كه: هر سال که از کوچ بر میگردم یقین دارم که سال بعد باز هم با سیاستهایی که دولت در زمینه عشایر به کار میگیرد، از میزان مردمان کوچگر این سرزمین باز بخش زیادی کاسته و به میزان یکجانشینان این سرزمین افزوده خواهد شد. یکجانشینانی که به دلیل همان سیاستهای ناآگاهانه و گاه عامدانه مردمان مولد را به مصرف کنندگانی تبدیل خواهد کرد که در حاشیه شهرهای بزرگ به حاشیهنشینی خواهند پرداخت وتا چند سالی دیگر جز در رویاهای پیران کوچگر نیز دیگر شاید نشانی از کوچ نیابیم. زیباست واِژههایی که خود ایشان به کار میگیرند در گروه بندیها و تقسیماتشان: بادی و خاکی! یکجانشینان را خاکی و وابستگان به خاک مینامند آنان که دل به کشت و زرعی خرد در حاشیه روستاهای توسری خورده بستهاند و با فروش جالیز و پالیزشان روزگار میگذرانند و بادیها همان آنان اند که دل به خاک نبسته و این گونه بر باد میروند . دیگر اینان که در راهها میروند دیگر دل به ایلراهها نمیسپارند بلکه خط سیاه آسفالت را چون شریانی که آنها را به شهرها میکشاند پی میگیرند. در این مسیر جز در مقطعی کوتاه در حوالی دهدز همه ایلات بختیاری از راهی و پلی گذر میکردند که تشکیلات دولتی و با همیاری وزارت نیرو و سد کارون سه برایشان فراهم کرده بودند. گو اینکه به پاداش سدی که ساختهاند تا از آن برق بفروشند بخش قابل ملاحظهای از مراتع ایل با همه شیرهای سنگیاش تنها یادگار سرزمین شیر مردان و علیمردان خان نیز به زیر آب کشیده شد. پس بختیاری این بار نه تنها که بر باد بلکه بر آب نیز رفت! عکسها در اواخر فروردین ماه گرفته شده ونشان از کوچ زود رسی دارد به رغم باران فراوان در گرمسیر حتی. و علی رغم دستور اکید سازمان عشایری و جنگلها و مراتع که فرموده بودند «تا پایان اردیبهشت مال سال جاری هیچ ایلاتی حق ورود به مناطق ییلاقی را ندارد و گرنه از بابت هر راس گوسفند و بز دستگیر شده در ییلاق از هشت تا سی هزار تومان جریمه میگردد»، چون که سودای کوچ در سر داشتند و هنوز دل بر باد بهار بسته بودند بی اندیشهای به بخشنامه دولتمردان به راه زدند و حال که ما عکسهایشان را تماشا میکنیم در ییلاقهای سبز زردکوه مزه تازه ترین پونههای کوهی را مزمزه میکنند، شیر میش مینوشند و به وربرهها و بزغالهها دل خوش میدارند و... همین! *************************************** مجموعه کامل عکسهای عباث جعفری از کوچ ایلات بختیاری را در «گالری زمانه» ببینید. ***************************************
|
نظرهای خوانندگان
درو بر عباص !
-- آفتابه ، May 10, 2007 در ساعت 10:06 PMاز شوخي گذشته اين عباث با «عباس»هاي ما تومني فلان قدر فرق داره. دستش درد نكنه و دست راديو زمانه هم درد نكند.
يك گزارش تصويري دارم از:
گزارش تصویری از شب زفاف یک فمنيست
http://aftabehh.blogfa.com/post-22.aspx
اگر راديو زمانه از اين گزارش من گزارش تهيه نكند، ميروم به عبا3 يا همان عباث ميگويمها...!!
سلام
عيباش بگفتي، هنرش نيز بگوي...
تبريك بهمناسبت انتخاب اين عكسهايي كه بوي زندگي ميدهند.
احتمالا نام كوچك آقاي«جعفری»(صاحب اين آثار)، بر اثر بيسوادي مامور ثبت احوال، از «عباس» به «عباث» تغيير يافته است!
يكي از همكاران روزنامه را به اسم «بيژن» ميشناختم. يكروز، اتفاقي سجل او را با تعجب ديدم . آخر نام او در شناسنامهاش قيد شده بود : «بيجن»!
بعد كلي خنده، كاشف بهعمل آمد كه پدر «بيژن» ما، موقع گفتن نام پسر تازه متولد شدهاش به مامور سجل احوال، با لهجهي شيرين آذري گفته: «بيجن»... و باقي ماجرا ...
...
دوستان «زمانه»اي!
همانطور كه در بالا اعتراف كردم، تصاوير آقاي«جعفری» حس دارند. اما بايد توجه داشته باشيد كه كار «دبير عكس»، فقط به انتخاب خوب بر نميگردد. اديت رنگ،كنتراست و حتا كادر كردن عكس، جزيي از وظايف اوست. يعني بايد بلد باشد كه اينكارها را هم انجام دهد.
با اجازهي شما؛ به يكي از عكسهاي خوب همين هنرمند بدون ادعا كه آن را از «زمانه» كپي و آن را «اديت» كردم، دقت فرماييد:
http://i2.tinypic.com/6aq8sgi.gif
ببينيد تا چهمقدار رنگها شارپتر شده و با تغيير جزيي كنتراست، حتا ميشود صورت نگران اين زن عشاير را ديد.
اين از اين!
...
ايسنا يك گزارش دارد از سفر يك هنرمند زن نقاش هلندي به ايران؛ كه ايكاش شما اين خبر را پوشش ميداديد!
در اين گزارش مكتوب ، چند قطعه عكس استثنايي هم هست از خانم «رولنيا نل»، هنرمند نقاش هلندي . به اين عكس كه او در حال كشيدن يك زن و بچه ايراني (روي حصير) ديده ميشود، دقت كنيد.
http://www.isna.ir/Main/PicView.aspx?Pic=Pic-920647-2&Lang=P
آيا جاي اين عكس در صفحهي اول «سايت راديو زمانه» خالي نبود؟
درضمن؛ ميتوانيد گزارش اين سفر و همچنين همهي عكسها را در لينك زير بخوانيد و ببينيد.
http://www.isna.ir/Main/NewsView.aspx?ID=News-920647
از قول من به جناب سردبير زمانه سلام برسانيد و حتما بگوييد: «بلد بودن، بلدي ميخواهد.»
-- ح.ش ، May 11, 2007 در ساعت 10:06 PMشاد باشيد.
تهران
ح.شريفيفر
ممنون از عکس های زیبایتان.
-- آناهیتا ، May 13, 2007 در ساعت 10:06 PMمتن زیبایی نوشته بودید اما احساسی! آیا تا بحال دقت کرده اید که چقدر مراتع و جنگلها به خاطر عشایر نابود شده اند و در مسیرشان چقدر درخت و بوته وجود دارد که بزها تا ریشه اش را خورده اند؟ آیا می دانستید چه مقدار اجناس قاچاق توسط عشایر جابجا می شوند؟ هر چیز که رنگ کهن داشته باشد لزوما خوب نیست هرچند که دولتمردان ما به نادانی قوانینی وضع کنند اما اسکان این کوچ نشینان به نفع طبیعت ما است و شاید کمکی باشد به ارتقای فرهنگ عشایر و وضعیت بهداشت و تحصیل و بیشتر از همه به سنتها و رفتارهای ضد زن و ضد دختر آنها.
عکسهای کوچ واقعا قشنگه http://f64.blogfa.com/cat-2.aspx این هم ادرس وبلاگ عکاسی من با موضوع عکس بختیاری خوشحال میشم نظر بدین
-- فرهاد ناصری کریموند ، Jul 6, 2007 در ساعت 10:06 PM