رادیو زمانه > خارج از سیاست > گفت و گو > «دولت، منزلت معلم را خدشهدار کرده است» | ||
«دولت، منزلت معلم را خدشهدار کرده است»پژمان اکبرزادهpejman@radiozamaneh.comچندین سال است که صدای اعتراض معلمان را به انحاء مختلف شنیدهایم. آنها تنها خواستههای صنفی دارند که گاهی حاکمیت بصورت امنیتی با آن برخورد میکند. مختار اسدی معتقد است که خواستههای معلمان دارای سه رکن است. تغییر ساختار آموزشی کشور، تغییر وضعیت معیشتی، و توجه به منزلت دانشآموز و معلم . در زمینهی پیشینهی اعتراضات معلمین و نیز اعتصابهایی که قرار است در روزهای ششم، هفتم و هشتم اردیبهشت صورت گیرد، با وی گفتوگویی کردهام.
اعتراضات معلمان از سال ۷۸ حالت جدی به خود گرفت. یعنی از دورهی دولت آقای خاتمی و در سال ۷۹، ما شاهد اتفاقات ناخوشایندی در جامعهی آموزش و پرورش بودیم؛ از جمله برخوردهای خیابانی با معلمان صورت گرفت که طی آن، چند نفر از همکارانمان در اصفهان و شیراز مجروح شدند. این روند تا سال ۸۲ ادامه پیدا کرد. در سال ۸۲ بار دیگر معلمان بعد از دو- سه سال که مقداری از مواضع اعتراضی خود کوتاه آمده بودند یا به دلیل آنکه تحت فشار بودند، نتوانستند اعتراضات خود را ادامه دهند و در سال ۸۲ طی اعتراضات گستردهای، عدهی زیادی از همکاران ما بازداشت و روانهی زندان شدند. چند نفر هم تبعید و در مدارس توبیخ شدند. این مساله تا اواخر سال ۸۴ مسکوت ماند. از اواخر سال ۸۴ اعتراضات به صورت خیلی گسترده و البته بیشتر به صورت رسانهای شروع شد، ما هفتهنامهای به نام «قلم معلم» داشتیم و این هفته نامه خواستهها و تفکرات معلمان را نمایندگی میکرد. سال ۸۵ به نظر من، حساسترین برهه و مهمترین برهه در مبارزات معلمان بود. سال ۸۵، سالی بود که بیشترین اعتراضات شد و در جریان اعتراضات سال ۸۵ هم چند تجمع گسترده در تهران، مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار شد و در آخرین تجمع به گفتهی شاهدین بیش از ۵۰ هزار نفر از معلمان شرکت داشتند که بیسابقه بود.
در سال ۸۵ چه شرایطی به وجود آمد که این اعتراضات را به اوج رساند؟ اهدافی که معلمان داشتند دارای سه رکن اصلی بود. یکی تغییر ساختار آموزشی کشور است. از نظر ما ساختار آموزشی معلمان ساختار درستی نیست و ساختاری است که نمیتواند آیندهی کشور را تامین کند و بیشتر جنبهی ایدئولوژیک و مذهبی دارد. این مساله برای آیندهی ایران هم خیلی خطرناک است. دوم مسالهی تغییر وضعیت معیشتی فرهنگیان بود. طبق آمارهایی که خود دولت جمهوری اسلامی اعلام کرده؛ اکثر فرهنگیان زیر خط فقر قرار دارند. مطابق آمارهای دولت که میگوید درآمدهای کمتر از ۸۰۰ هزار تومان زیر خط فقر هستند، میبینیم هیچ فرهنگی حقوق ۸۰۰ هزار تومانی نمیگیرد. مگر مسوولین ادرات و مسوولین وزارتخانهها که درصد خیلی کمی را تشکیل میدهند. سومین مساله توجه به منزلت دانشآموز و معلم است. بنابراین این سه رکن عبارتند از: تغییر ساختار آموزشی، تغییر وضعیت معیشتی و توجه به منزلت معلمان. در واقع اگر به منزلت معلم توجه نشود، طبیعتاً به منزلت دانشآموز هم توجه نمیشود. دانشآموزی که شخصیتش در محیط آموزشی به درستی شکل نگرفته باشد، نمیتواند در آینده هنجار درست را از خود بروز بدهد. در اسفند ۸۷ چه شرایطی به وجود آمد که شما اعتراضات خودتان را به حالت تعلیق درآوردید؟ بعد از اتفاقاتی که در سالهای ۸۵ و ۸۶ افتاد، دولت مدام زمان میخرید و تاکید داشت که خواستههای معلمان را میپذیرد. در این فاصلهی یک سال و نیم، دو ساله بسیاری از همکاران ما بازداشت تعدادی تبعید و برای عدهای دیگر انفصال از خدمت در نظر گرفته شد و تعدادی هم توبیخ و به عناوین مختلف تنبیه شدند. این اتفاقات اواخر سال ۸۵ و سال ۸۶ روی داد. همین مساله بستری را فراهم کرده بود و مطمئن بودیم که آتش زیر خاکستر یک روز دوباره سر برمیآورد. در سال ۸۷ بار دیگر اعتراضات آغاز شد. کانون معلمان ایران احساس کرد قولی که دولت داده، علیرغم اینکه هزینهی زیادی را بر روی دوش معلمان گذاشته عمل نکرده است. در بهمن ماه سال ۸۷ ما چند جلسهای با نمایندگان مجلس داشتیم و نمایندگان اعلام کردند که ما بودجهی لازم را برای اجرای قانون نظام هماهنگ حقوق کارکنان دولت تامین کردیم و از این لحاظ مشکلی نیست. ولی از کانالهایی خبرهایی به ما رسید که دولت نمیخواهد چنین قانونی را اجرا کند. اینکه دولت نمیخواهد و یا به چه دلیل، آن را باید از دولت پرسید. به همین دلیل کانون صنفی معلمان ایران در پانزدهم بهمن ۸۷ بیانیهای را صادر کرد که طبق این بیانیه در روزهای سوم، چهارم و پنجم اسفند ماه اعتصاباتی در سراسر کشور اعلام شد تا دولت وادار شود قانون خدمات کشوری یا همان نظام هماهنگ پرداخت حقوق به کارکنان دولت را اجرا کند.
بعد از فشارهای زیادی که روی معلمان، کانون معلمان ایران و مسوولین آن آوردند نتوانستند در آن بیانیه تغییر دهند یا آن را تعلیق کنند و روز بیست و نهم بهمن ماه، شاهد بودیم که آقای محمود احمدینژاد در تلویزیون و در مقابل چشمان ۷۰ میلیون ایرانی و حتی بییندگان خارجی اعلام کرد که ما قانون را کاملا اجرا میکنیم و قانون هم از اول فروردین ۸۸ اجرا میشود و کارکنان دولت در فیشهای حقوقی فرودینماه ۸۸ شاهد تغییر و تحول عظیمی در وضعیت معیشتی خودشان خواهند بود. ما منتظر بودیم که چنین اتفاقی بیفتد. بلافاصله بعد از صحبت آقای احمدینژاد ما در روز سیام بهمن ماه در تهران تشکیل جلسه اضطراری دادیم و با نظر اکثریت به این نتیجه رسیدیم (چون همه موافق این نبودند که بیانیهی پنجم اسفند را تعلیق کنند) اما به این نتیجه رسیدند که چون آقای احمدینژاد رسماً از تریبون رسمی اعلام کرده، پس بهتر است که ما بیانیه را به حالت تعلیق دربیاوریم و آن را کنسل نکنیم. میخواستیم یک فرصت دیگر به دولت بدهیم و ببینیم که آیا واقعا دولت به قولهایش عمل میکند یا نه. در فیشهای حقوقی فروردین ماه تغییری به وجود نیامد؟ به هیچ عنوان، هیچ تغییری حاصل نشد. یعنی بعد از اینکه آقای احمدینژاد اعلام کرد، ما امیدوار بودیم. به هر حال ایشان شخص اول اجرایی کشور است و بالاتر از وی در صحنهی اجرایی کشور نداریم. وقتی با صراحت کامل اعلام کردند که ما در فیشهای فرودینماه اضافههای کارکنان دولت را محاسبه میکنیم؛ ما منتظر بودیم، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و اصلاً خبری از صدور احکام حقوقی نیست. در حالی که در سالهای پیش در بیستم فرودین ما صدور احکام حقوقی جدید شروع میشد، امسال هیچ خبری نشد و در مورد همین مساله کانون معلمان ایران یک هفته مانده به اتمام فرصت آقای احمدینژاد و فرصت دولت نهم، تشکیل جلسهی اضطراری داد و در تهران تصمیماتی اتخاذ شد و تصمیمات به اطلاع کلیهی دوستان در سطح کشور رسید. تصمیم گرفتیم بیانیهای صادر شود ولی به حالت رسانهای اعلام نشود، بماند تا سی و یکم فرودین تا شاید اتفاق جدیدی روی دهد. اما متاسفانه سی و یک فرودین هم گذشت و خبری از عمل به وعدههای آقای احمدینژاد نشد و کانون معلمان ایران به ناچار ناگزیر شد بیانیه و تصمیماتی را که گرفته، حالت رسانهای به آن بدهد و به همهی معلمان کشور اعلام کند که در روزهای ششم، هفتم و هشتم اردیبهشت ماه اعتصاباتی صورت میگیرد. اعتصابات به این صورت است که روز ششم اردیبهشت معلمان سراسر کشور به مدرسه میروند، سرکلاسهای درس حضور پیدا میکنند، ولی به هیچ عنوان تدریس نمیکنند و به دانشآموزان اعلام میکنند که اعتصابات به چه دلیل است. به خاطر دفاع از حق دانشآموز و حق معلم و تغییر وضعیت آموزشی کشور است. ولی روز دوشنبه یعنی هفتم اردیبهشت ماه معلمان در مدارس حضور پیدا میکنند ولی سر کلاس درس نمیروند. و روز سوم اعتصاب هم، یعنی روز هشتم اردیبهشت ماه معلمان به هیچ عنوان به مدرسه نمیروند و اعتصاب ملی اعلام میشود. با توجه با تجربیاتی که دارید از اعتراضاتی که در این چند سال گذشته داشتهاید، انتظار دارید که چه تغییری از این حرکتی که میخواهید طی روزهای آینده انجام بدهید حاصل شود؟ ما همیشه با امید زنده هستیم. این که ما از الان اعلام کنیم که به نتیجه میرسیم یا نه، نمیتوانم اعلام کنم. ولی ما امیدواریم که دولت بیشتر از این با منزلت معلمان، و با وضعیت آموزشی کشور بازی نکند. کارهایی که دولت انجام داده خیلی خطرناک است. دولت منزلت معلم را بیش از پیش خدشه دار کرده است. وضعیت آموزشی کشور بسیار نابهنجار است و امیدورایم که تغییراتی حاصل شود و امیدواریم که دولت به جای تقابل با ما و امنیتی کردن مساله خواستههای به حق ما را برآورده کند. مدت کوتاهی به پایان دورهی ریاست جمهوری آقای احمدینژاد مانده است. فکر میکنید که این اعتراض شما در این مقطع زمانی چقدر موثر خواهد بود؟ اعتقادمان بر این است که دولت آقای احمدینژاد نمیتواند همهی خواستهها را برآورده کند. ولی امیدواریم که خواستههای قاطبهی معلمان چه از نظر معیشتی، چه از نظر صنفی و چه از نظر تغییر ساختار آموزشی برآورده شود. ما در این برهه از زمان بیشتر دست گذاشتهایم روی مسائل معیشتی و اگر آقای احمدینژاد بتواند در این مدت یک ماهه خواستههای ما را برآورده کند مطمئناً به نفع خودش هم هست و اگر این کار را نکند به ضررش تمام میشود. مسالهای که مد نظر ما است این است که اگر خواستههای ما در دورهی اول دولت آقای احمدینژاد برآورده شود، از نظر معیشتی و صنفی به هدفمان رسیدیم. یعنی اجرای نظام قانون هماهنگ. ولی اگر اجرا نشود من همین جا اعلام میکنم، یقینا بعد از انتخابات ریاست جمهوری، چه آقای احمدینژاد سر کار بیاید، چه آقای موسوی و چه آقای کروبی (سه نفری که شانس بیشتری در مقایسه با کاندیداهای دیگر دارند) به نظر من به هیچ عنوان معلمان نمیتوانند به خواستههایشان برسند. چون اگر در دورهی دهم انتخابات، بار دیگر آقای احمدی نژاد رییس جمهور شود، تا چهار سال دیگر قطعا جوابگو نیست و آقای موسوی یا آقای کروبی هم اگر بیایند، کاری نخواهند کرد؛ چرا که هر دو نفر اعلام کردهاند که اگر ما انتخاب شویم چندین سال طول میکشد تا اوضاع بهبود پیدا کند. حتی یکی از این آقایان اعلام کرده که ۲۰ سال طول میکشد تا ما به سال ۸۴ برگردیم. |
نظرهای خوانندگان
یک مطلب خوب از بین مطالب روزنامه ها در روز پنج شنبه سوم اردیبهشت: اصلاح فردی اصلاح اجتماعی:
http://www.etemaad.ir/Released/88-02-03/175.htm
-- آرش ، Apr 24, 2009 در ساعت 10:51 AM